eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
597 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. بایزید بسطامی فرمود: سي سال بود كه می گفتم ؛ خدايا ! چنين كن و چنان ده ؛ چون به قدم اول معرفت رسيدم گفتم : الهی تو مرا باش و هر چه می خواهی كن. 🙏🌿 @avayeqoqnus
. دنیا آنقدر جذابیت‌های رنگارنگ دارد ڪه تا آخر عمر هم بدوی چیزهای جدیدی هست ڪه هنوز می توانی حسرتشان را بخوری پس یڪ جاهایی در زندگی ترمز دستی‌ات را بڪش بایست و زندگی ڪن. 🌸 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بار دیگر صبح شد بیدار شد این زندگی ای تمام حس بودنهای من صبحت بخیر صبح بخیر و شادی 🌞🪴 هفته پرباری داشته باشید رفقا 💐 @avayeqoqnus
. خدای مهربانم؛ ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده نگاه خود را از ما مگیر… آمین 🙏🌹 @avayeqoqnus
. 📕 می دانم که می آیی ... دوست دیرینه اش زخمی در وسط میدان جنگ افتاده بود؛ می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته بود کاملا حس کند. سنگر آنها توسط نیروهای دشمن محاصره شده بود و راه گریزی نبود. رو به مافوقش که یک ستوان بود کرد و پرسید که آیا می تواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خودی و دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد: "می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگی خودت را به خطر می اندازی." حرف های ستوان را شنید ، اما تصمیم گرفت برود. به طرز معجزه آسایی خودش را به دوستش رساند، او را روی شانه های خود گذاشت و به سنگر خودشان برگرداند. ترکش هایی هم به چند جای بدنش اصابت کرد. وقتی سرباز و دوستش با هم روی زمین سنگر افتادند، فرمانده نگاهی به سرباز زخمی کرد و گفت: "من گفته بودم ارزشش را ندارد، دوست تو مرده و تو هم در این رفت و برگشت زخمی شدی." سرباز گفت: "ولی ارزشش را داشت." ستوان پرسید: "منظورت چیست؟ او که مرده." سرباز پاسخ داد: "بله قربان! اما این کار ارزشش را داشت ، زیرا وقتی من به او رسیدم او هنوز زنده بود و به من گفت: می دانستم که می آیی…" همیشه نتیجه کار مهم نیست. مهم آن شخصی یا آن چیزی است که باید به خاطرش کاری انجام دهیم، همین... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ای ساقی اگر سعادتی هست توراست جانی و دلی و جان و دل مست توراست اندر سرِ ما عشق تو پا می کوبد دستی میزن که تا ابد دست توراست @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بی‌تو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو 🌼 ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو 💛 @avayeqoqnus
. پاییز شعری ست که دست های من و " تو " 🍁 قافیه ی آخر آن می شود سخت و محکم و گرم عاشقانه 🧡 عصر زیبای پاییزیتون بخیر رفقا 🪴 @avayeqoqnus
. انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می‌شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست. ♦️ از رمان "سمفونی مردگان" نوشته زنده یاد عباس معروفی ✨ @avayeqoqnus