.
📚 ضرب المثل "از این ستون به آن ستون فرج است"
🖇 معنی و کاربرد:
۱- یعنی گاهی با تغییر موضع و موقعیت قبلی خود در زندگی، می توان به موفقیت دست یافت.
۲- زمانی به کار می رود که انسان در سخت ترین شرایط قرار گرفته باشد و این ضرب المثل گویای امیدواری در اوج ناامیدی است.
۳- ساکن و بی تحرک ماندن کاری را پیش نمی برد. تحرکِ مفید، رمز موفقیت است.
🖇 داستان ضرب المثل:
مرد جوانی به شهر دوری مسافرت کرد.
اتفاقا همان شب فردی به قتل میرسد.
نگهبانان مرد غریب را نزدیک محل قتل دستگیر می کنند و او را نزد قاضی می برند و چون مرد ناشناس نتوانست بی گناهی خود را ثابت کند، قاضی ناعادلانه دستور اعدام او را صادر میکند.
فردا مسافر را به یک ستون بستند تا اعدام کنند .
مرد هرچه گفت که بی گناه است و بعدا از این کار پشیمان خواهند شد ، به گوش جلاد نرفت و گفت من باید دستور را اجرا کنم.
جلاد از او پرسید که آخرین خواسته اش چیست.
مرد که دید مرگ نزدیک است گفت : مرا به آن یکی ستون ببندید و اعدام کنید!
جلاد فکر کرد که مرد قصد فرار دارد و این یک بهانه است و به او گفت این چه خواهش مسخره ای است!
مرد گفت : رسم این است که آخرین خواهش یک محکوم به اعدام اگر ضرری برای کسی نداشته باشد اجرا شود.
جلاد با احتیاط دست او را باز کرد و به ستون بعدی بست.
در همین هنگام حاکم و سوارانش از آنجا گذشتند و دیدند عده ای از مردم دور میدان جمع شدند ، علت را پرسیدند گفتند مردی را به دار می زنند .
حاکم پرسید : چه کسی را ؟
جلاد جلو آمد و حکم قاضی را نشان داد.
حاکم گفت : مگر دستور جدید قاضی به شما نرسیده است ؟
جلاد گفت: آخرین دستور همین است.
حاکم گفت : این مرد بی گناه است ، او را آزاد کنید .
قاتل اصلی دیشب به کاخ من آمد و گفت وقتی خبر اعدام این مرد را شنیده ، ناراحت شده که خون این مرد هم به گردن او بیافتد و با اینکه میترسیده خودش را معرفی کرد.
من هم او را نزد قاضی فرستادم و سفارش کردم که در مجازاتش تخفیف دهد.
مرد مسافر را آزاد کردند و او گفت : اگر مرا از آن ستون به این ستون نمی بستید تا حالا مرا اعدام کرده بودید. اگر خدا بخواهد از این ستون به آن ستون فرج است.
#ضرب_المثل
✨@avayeqoqnus✨
.
❤️ گل نگاه تو در کار دلربایی بود
💛 فضای خانه پر از عطر آشنایی بود
💙 به رقص آمده بودم چو ذرهای در نور
🧡 ز شوق و شور که پرواز در رهایی بود
🤍 چه جای گل که تو لبخند میزدی با مهر
💜 چه جای عمر که خواب خوش طلایی بود
💚 هزار بوسه به سوی خدا فرستادم
❤️ از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود
🤍 شب از کرانه دنیای من جدا شده بود
💙 که هر چه بود تو بودی و روشنایی بود
#فریدون_مشیری
✨@avayeqoqnus✨
پروردگارا؛
کسیکه در دامان تو پناه گرفت
طعم بیپناهی را نمیچشد.
هرکس که مدد از توگرفت
بییاور نمیماند.
آن که به تو پیوست تنها نمیشود
خداوندا؛
قرارمان باش و یاریمان کن.
آمین 🙏🌺
#خدا
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من چقدر از چیزهایی که دوست
میداشتم زود گذشتهام...
🔻 دکلمه زیبای باران نیکراه
#دکلمه
#باران_نیکراه
✨@avayeqoqnus✨
.
من خانهام را پر از رنگ میکنم
پر از عطر زندگی،
گل میخرم،
نان گرم می خرم،
شعر مینویسم،
و باور دارم زندگی یعنی
همين بهانههای كوچك خوشبختی.
صبح جمعه بخیر و شادی 🌞☕️
خوشبختی همراه تک تک لحظههاتون باشه رفقا 🪴
☀️ @avayeqoqnus ☀️
🍁🌼🍂🌼🍂🌼🍁
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت: ای دوست! این پیراهن است، افسار نیست!
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهی قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهی خمار نیست؟
گفت: تا داروغه را گوییم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدهست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
#پروین_اعتصامی
✨@avayeqoqnus✨
13.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 مناظره مست و هوشیار
🎙 دکلمه با صدای علیرضا اسماعیل نژاد
✍ شاعر: پروین اعتصامی
#پروین_اعتصامی
#دکلمه
✨@avayeqoqnus✨