الهی در این صبح که نوید بخش امید
و رحمت توست، هر آنکه چشم گشود
قلبش سرشار از امید و زندگی اش سرشار از رحمت و برکت تو باد
آمین 🙏🌼
#خدا
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
.
#حکایت_آموزنده
اژدهايي خرسي را به چنگ آورده بود و ميخواست او را بكشد و بخورد.
خرس فرياد ميكرد و كمك ميخواست، پهلواني رفت و خرس را از چنگِ اژدها نجات داد.
خرس وقتي مهرباني آن پهلوان را ديد به پاي پهلوان افتاد و گفت: من خدمتگزار تو ميشوم و هر جا بروي با تو ميآيم.
آن دو با هم رفتند تا اينكه به جايي رسيدند. پهلوان خسته بود و ميخواست بخوابد.
خرس گفت تو آسوده بخواب من نگهبان تو هستم.
مردي از آنجا ميگذشت و از پهلوان پرسيد اين خرس با تو چه ميكند؟
پهلوان گفت: من او را نجات دادم و او دوست من شد.
مرد گفت: به دوستي خرس دل مده كه از هزار دشمن بدتر است.
پهلوان گفت: اين مرد حسود است. خرس دوست من است من به او كمك كردم او به من خيانت نميكند.
مرد گفت: دوستي و محبت ابلهان, آدم را ميفريبد. او را رها كن زيرا خطرناك است.
پهلوان گفت: اي مرد، مرا رها كن تو حسود هستي.
مرد گفت: دل من ميگويد كه اين خرس به تو زيان بزرگي ميزند.
پهلوان مرد را دور كرد و سخن او را گوش نكرد و مرد رفت.
پهلوان خوابيد مگسي بر صورت او مينشست و خرس مگس را ميزد.
باز مگس مينشست. چند بار خرس مگس را زد اما مگس نميرفت.
خرس خشمناك شد و سنگ بزرگي از كوه برداشت و همينكه مگس روي صورت پهلوان نشست, خرس آن سنگ بزرگ را بر صورتِ پهلوان زد و سر مرد را خشخاش كرد!
مهر آدم نادان مانند دوستي خرس است. دشمني و دوستي او يكي است.
🔸 دشمن دانا بلندت ميكند
🔸 بر زمينت ميزند نادانِ دوست
🔻 برگرفته از دفتر اول مثنوی معنوی
#حکایت
#مولوی
#مولانا
✨@avayeqoqnus✨
🍂 دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
🌾 وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم
🍂 تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
🌾 من مست چنانم که شنفتن نتوانم
🍂 شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه
🌾 گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم
🍂 با پرتو ماه آیم و چون سایه دیوار
🌾 گامی ز سر کوی تو رفتن نتوانم
🍂 دور از تو من سوخته در دامن شبها
🌾 چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم
🍂 فریاد ز بیمهریت ای گل که درین باغ
🌾 چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم
🍂 ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم
🌾 دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
#شفیعی_کدکنی
✨ @avayeqoqnus✨
گاهی متفاوت باش
بخشش را از خورشید بیاموز
که ترازویی ندارد
سبک و سنگین نمیکند
جدا نمی سازد
و فرقی نمیگذارد
به همه از دم روشنایی می بخشد
محبت را بی محاسبه پخش کن
دروازه های قلبت را به روی همه بگشا
و باور داشته باش
خدایی که در این نزدیکیست،
بهترینها را برایت رقم زده است. 🧡
#حس_خوب
✨@avayeqoqnus✨
🤍 بازَم زبان شُکر به جنبش درآمدست
🌻 نیشکرِ امید ز باغم بر آمدست
🤍 آن دولتی که میطلبیدیم در به در
🌻 پرسیده راه خانه و خود بر در آمدست
⚪️ صبحتون بخیر و شادکامی
رفقا 🌞🪴
#وحشی_بافقی
✨@avayeqoqnus✨
خداوندا؛
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد.
تقصیری ندارد... قاصر است
کم می آورد در برابر بزرگی ات...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه ذکر خیرت جاریست.
خدایا هزاران بار شکرت 🙏🌺
#شکرگزاری
✨@avayeqoqnus✨
.
📜 تدبیر مملکتداری
آوردهاند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود.
غلامی به روستا رفت تا نمک آرَد.
نوشیروان گفت نمک به قیمت بِستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد.
گفتند از این قدر چه خلل آید؟
گفت بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بودهاست هرکه آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
🔹 اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورَد سیبی
🔹 بر آورند غلامان او درخت از بیخ
🔸 به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
🔸 زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
🔻 از باب اول گلستان سعدی
#حکایت
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
اگر از کمندِ عشقت بروم
کجا گریزم
که خلاص بی تو بند است
و حیات بی تو زندان
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨