📜 #حکایت_طنز
روزی خلیفه بهلول را احضار کرد و گفت:
خوابی دیدهام، میخواهم تعبیرش کنی.
بهلول گفت؛ چیست ؟
خلیفه گفت: خواب دیدم به جانور
ترسناکی تبدیل شدهام و نعره زنان به
اطراف خود هجوم میبرم و آنچه از خرد
و کلان در سر راه خود میبینم در هم
میشکنم و میبلعم.
بگو تعبیرش چیست؟
بهلول گفت: من تعبیر واقعیت ندانم،
فقط خواب تعبیر میکنم. 👌😅
#حکایت
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📚 ضرب المثل "برو کشکت را بساب!"
🖇 معنی و کاربرد:
🔸 کشک سابیدن کنایه از کار بیهوده کردن و عمر خود را تلف کردن است.
🔹 وقتی این ضرب المثل را برای کسی به کار می برند، یعنی او را مناسب انجام کار مهم و یا حتی مناسب مشورت دادن نمی دانند.
🔸 پس یعنی اگر او به کار پیش پا افتاده و بی ارزشی همچون کشک ساییدن مشغول شود بهتر است تا مشغولیت در یک امر مهم!
🔹 گاهی هم این ضرب المثل را به کسی می گویند که در کار دیگران دخالت می کند و در هر موضوعی سعی می کند صاحب نظر باشد.
اینجاست که برایش این مَثل را به کار میبرند؛ یعنی این کارها به توربطی ندارد. تو برو به کار خودت مشغول باش.
🖇 داستان:
حکایت کرده اند که مرد کشک سابی بود که برای خودش آرزوهای دور و درازی داشت؛
از این رو نزد شیخ بزرگی که به اهل معنا معروف بود رفت و از او خواست اسم اعظم خدا را به او یاد دهد.
زیرا اگر کسی این اسم را داشته باشد می تواند هرچه را که می خواهد بدست آورد.
شیخ که مرد مذکور را می شناخت و می دانست که اهداف مادی و دنیوی دارد، و از طرفی میدانست که یادگیری اسم اعظم نیاز به ریاضت کشیدن دارد، برای اینکه امتحانش کند ابتدا دستور پخت فرنی خاصی را به او یاد داد و گفت: "فرنی را بپز و بفروش ولی شاگردی برای خودت نگیر و دستور پختش را هم به کسی نگو."
مرد قبول کرد و رفت.
بعد از مدت کوتاهی که از پخت و فروش فرنی هایش می گذشت، کم کم کار و بارش گرفت و مشتریهایش زیاد شدند و سپس برای دکانش شاگرد گرفت و دستور پخت فرنی را به او آموخت.
مدتی گذشت و شاگردش که در پخت فرنی ماهر شده بود، در جای دیگری مشغول به کار شد و چون بین مردم شناخته شده تر از استادش بود، کار و بارش رونق گرفت تا جایی که کار و بار مرد کشک ساب که استاد او بود کساد شد.
مرد کشک ساب ناچار و درمانده به نزد شیخ رفت و از ورشکستگی اش شکایت کرد و دوباره برای بهبود اوضاعش خواستار اسم اعظم شد.
شیخ هم که از ماجرای او خبر داشت گفت: تو راز یک فرنی را نتوانستی نزد خودت حفظ کنی و فاشش کردی آیا می خواهی اسم اعظم را یادت دهم؟!
برو همان کشکت را بساب و خدایت را شکر کن!
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨
از #شکست میترسیدم،
یاد گرفتم "تلاش نکردن یعنی شکست"
از #نفرت میترسیدم،
یاد گرفتم "به هر حال هر کسی نظری دارد"
از #سرنوشت میترسیدم،
یاد گرفتم "من توان تغییر آن را دارم"
از #گذشته میترسیدم،
فهمیدم "گذشته توان آسیب رساندن
به من را ندارد"
و در آخر از #تغییر میترسیدم
تا اینکه یاد گرفتم حتی زیباترین
پروانهها هم قبل از پرواز کرم بودند
و تغییر آنها را زیبا کرد ...
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کن مهربان،
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ
ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍست
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ شکند
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرﺩ
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ
نازنین ﺳﺨﺖ نگیر ...
صبح شنبه بخیر و شادی 🌞🌸
هفته پربرکتی داشته باشید 💐
✨@avayeqoqnus✨
الهی؛ این همه نوازش از تو
بهرهی ماست که در هر نفس
چندین سوز و نور غایت تو پیداست
چون تو مولایی که راست؟
و چون تو دوست کجاست؟
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
پاشو ای مست کهدنیا همه دیوانه توست
همه آفاق پر از نعرهی مستانه توست
در دکّان همه بادهفروشان تخته است
آنکه باز است همیشه در میخانه توست
#شهریار
@prof_laand💫
📜 حکایت گاو پرخور و جزیره سبز
در این دنیا جزیرهای سرسبز وجود دارد که
گاوی پُرخور در آن میزید.
او از صبح تا شام همی علف های صحرا
را میبلعد و چاق و فربه میگردد.
اما همینکه سیاهی شب از راه میرسد
فکر و خیال او را برمیدارد که فردا چه
بخورم؟ آیا علف گیرم می آید یا گرسنه
میمانم؟
دوباره چون بامداد چهره از نقابِ سیاه
شب فرو میگیرد و خورشید دامنِ زرنگار
خود را میگسترد، صحرا پُر از علف
میشود و آن گاو با حرص و ولعِ تمام
سراغِ علف ها میرود و تا شب همه را
میخورد.
و مجدداََ شب آن نگرانیها و خیالات یاوه به جانش میافتد.
خلاصه سالیانِ سال است که آن گاو
چنین حالی دارد و هرگز نشده است که
لحظه ای خیالش برآساید و با خود بگوید
که این نگرانی ها بیهوده است.
زیرا عمری است که می چَرد و علف صحرا
کاستی نگرفته است.
در این حکایت، "گاو" تمثیلِ نَفسِ امّاره
است و "صحرا" تمثیلِ دنیا.
آنان که اسیر نَفسِ امّاره هستند، روحی
پریشان و پُراضطراب دارند، حرص و ولع
بر جانشان چنگ زده است و مدام برای
جمع کردن متاعِ دنیوی و انتفاعِ بیشتر
جوش می زنند.
🔻 برگرفته از دفتر پنجم مثنوی معنوی
#حکایت
#مولوی
✨@avayeqoqnus✨
✨ چه شب بدیست امشب، که ستاره
سو ندارد
🍂 گل کاغذیست شب بو، که بهار و بو
ندارد
✨ چه شده است ماهِ ما را ، که خلاف
آن شب ، امشب
🍂 ز جمال و جلوه افتاده و رنگ بو
ندارد؟
✨ به هوای مهربانی ، ز تو کرده روی و
هرگز
🍂 به عِتاب و مهربانی ، دلم از تو خبر
ندارد
✨ ز کرشمه ی زلالت ، ره منزلی نشان
ده
🍂 به کسی که بی تو راهی ، سوی هیچ
سو ندارد
✨ دل من اگر تو جامش ، ندهی ز مهر،
چاره
🍂 به جز آن که سنگ کوبد، به سر سبو
ندارد
✨ به کسی که با تو هر شب، همه شوق
گفت و گو بود
🍂 چه رسیده است که امشب، سر گفت
و گو ندارد
✨ چه نوازد و چه سازد، به جز از نوای
گریه
🍂 نی خستهای که جز بغضِ تو در گلو
ندارد
✨ ره زندگی نشان ده، به کسی که مرده
در من
🍂 که حیات بی تو راهی، به حریم او
ندارد
✨ ز تمام بودنیها، تو همین از آن من
باش
🍂 که به غیر با تو بودن ، دلم آرزو ندارد
#حسین_منزوی
✨@avayeqoqnus✨
به قول #ژان_پل_سارتر:
آنقدر که از دست دادن چیزی ما را افسرده میکند،
از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمیکنیم؛
و این ذات آدمیزاد است.
✨@avayeqoqnus✨
.
هر کار که هست جز به کام تو مباد
هر خصم که هست جز به دام تو مباد
هر سکه که هست جز به نام تو مباد
هر خطبه که هست جز به بام تو مباد
#منوچهری
✨ @avayeqoqnus ✨
آدمیزاد فراموشکاره...
وقتی درد داره، قیل و داد می کنه،
داد میکشه و بعد یادش میره
درد که همیشه درد نمیمونه.
یا درمون میشه یا آدم بهش انس
میگیره...!
📕 خواب زمستانی
✍ گلی ترقی
✨@avayeqoqnus✨
که مي گويد “مايوس نباش”؟
من اميدم را در ياس يافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سال بد يافتم
و هنگامي که داشتم خاکستر مي شدم
گُر گرفتم
زندگي با من کينه داشت
من به زندگي لبخند زدم
خاک با من دشمن بود
من بر خاک خفتم
چرا که زندگي سياهي نيست
چرا که خاک خوب است
و اينها را تو به من آموختي...
#شاملو
✨@avayeqoqnus✨
○●♡●○
حق تعالی با بایزید گفت که
"یا بایزید چه خواهی؟"
گفت: "خواهم که نخواهم."
🔸 برگرفته از کتاب فیه مافیه مولوی
#مولوی
✨ @avayeqoqnus ✨
ای برادر گر تو هستی حقطلب
جز به فرمان خدا مگشای لب
گر خبر داری ز حَیّل لایموت
بر دهان خود بنه مهر سکوت
ای پسر پند و نصیحت گوش کن
گر نجاتی بایدت، خاموش کن
هر که را گفتار بسیارش بود
دل درون سینه بیمارش بود
عاقلان را پیشه خاموشی بود
پیشهی جاهل فراموشی بود
خامشی از کذب و غیبت واجب است
ابلهست آن کاو بگفتن راغب است
🔻 برگرفته از پندنامه عطار نیشابوری
#عطار
@prof_laand💫
#تلنگر
رابطه مثل الاکلنگ میمونه
باید نوبتی یکی کوتاه بیاد...
اگه همیشه فقط یک نفر کوتاه بیاد
هر دو نفر زده میشن...
یکی از بالا موندن
و دیگری از پایین موندن...
✨@avayeqoqnus✨
و در نهایت اگر دَهر بر کسی وفادار بود،
حسین بن علی (ع) از من و تو
به مراتب سزاوارتر بود ... 🥀
صلی الله علیک یا اباعبدالله 🙏🖤
#اربعین
#امام_حسین
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
گوش کن بانگ جَرس از دل صحرا آید
ناله ای سخت جگر سوز و غم افزا آید
پیشبازِ اسرا دختر زهرا آید
به گمانم ز سفر زینب کبری آید
اربعین سالار شهیدان تسلیت باد 🙏🖤
#اربعین
#امام_حسین
✨@avayeqoqnus✨
.
خوب گوش کن!
صدای قدم ها؛
صدای سایش کفش ها بر سینه جاده ها؛
کسی می گوید بیا!
چند روز است که در راهی و باز هم
خسته نمی شوی.
چون تو این صدا را خوب می شناسی.
صدای حسین (ع) را که بی وقفه می گوید
بیا بیا بیا…
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین🖤
#اربعین
#امام_حسین
✨@avayeqoqnus✨