eitaa logo
آوای ققنوس
8.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
546 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بعد نومیدی بسی اومیدهاست از پسِ ظلمت بسی خورشیدهاست صبح بخیر 🌞🌸 روزتون مملو از نور و امید رفقا 🌞🪴 @avayeqoqnus
خدایا؛ مارا بیش از طاقتمان آزمایش نکن... آمین 🙏🍀🌸 ‌ @avayeqoqnus
به قول : به مطلب می‌رسد جویای کام آهسته آهسته ز دریا می‌کشد صیاد دام آهسته آهسته @avayeqoqnus
📚 روایتی از جوانمردی پوریای ولی گویند: پوریای ولی را جوانی پر از زور و بازو به شاگردی در زورخانه آمد. پوریا به او گفت: تو را نصیحتی می‌کنم مرا گوش کن! روزی در کوچه‌ای می‌رفتم پسرکی بر من سنگی زد و ناسزا گفت و فرار کرد. چون به دنبال او رفتم تا علت ناراحتی‌اش را از خودم بدانم به منزل‌شان رسیدم. درب را زدم مادرش بیرون آمد. علت را جویا شدم، پسرک گفت: از روزی که تو با پدرم کُشتی گرفته و زمین‌اش زده‌ای‌، دیگر کسی در معرکه‌گیری به او انعامی نمی‌دهد. بسیار ناراحت شدم چون من از راه کارگری تأمین معاش می‌کردم ولی پدر او از راه معرکه‌گیری و میدان‌داری روزی اهل و عیال خود تأمین می‌کرد. پدرش را صدا کردم و عذر خواستم. با پدرش برنامه‌ای ریختیم. دو روز بعد پدرش معرکه گرفت و زنجیری به مردم نشان داد و شرط کرد بر دور بازوهای من بپیچد ولی من نتوانم آن را پاره کنم و من قبول کردم و زنجیر دور بازوان من پیچید و من فشاری زدم سبک، ولی چنان نشان دادم که هر چه در توانم بود فشار زدم که ردّ زنجیر بر بازوهای من ماند و تسلیم شدم که پاره نشد. مرد خوشحال شد و زنجیر در بازوی خود کرد و پاره نمود و من از شرم سرم به زیر انداخته از میدان دور شدم؛ تا مردم بدانند زور بازوی او از من بیشتر است و چنین شد که آبروی مرد به او برگشت و این به بهای رفتن آبروی من بود. مدت‌ها گذشت مردم از راز این کار من باخبر شدند و مرا دو چندان احترام نمودند. این گفتم که بدانی ای جوان! زور بازوی تو چون شمشیر توست، پس آن را در نیامِ خداترسی و معرفت و ایمان اگر پنهان کنی تو را سود خواهد داد ولی اگر از نیام خود خارج کنی بدان شمشیر بازوی تو اول تو را زخمی خواهد کرد و هیچ مبارزی شمشیر بدون نیام بر کمر خود نمی‌بندد چون نزدیک‌ترین کس به شمشیر بُرنده او، خود اوست. 👏👏 @avayeqoqnus
ناراحت شدن دست ما نیست اما ناراحت ماندن دست ماست پس اجازه ندهیم که رفتار تلخ دیگران در ما اثرکند و روزگارمان را تلخ کند ...@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. دست طمع چو پیش کسان کرده‌ای دراز پُل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش @avayeqoqnus
فراموش نکن که خوش قلبی تو را قشنگ می کند و در نظر دیگران زیبا جلوه می‌دهد حتی اگر رنگت سیاه باشد. 🌸 🔸 از رمان "بلندی های بادگیر" ✍ امیلی برونته @avayeqoqnus
گاهی زندگی کردن بیشتر از تیر زدن به خود دل و جرات می خواهد! @avayeqoqnus
●◇♡◇● زندگی اسباب‌بازی پر زرق و برقی است که به امانت به ما سپرده‌اند. بعضی‌ها اسباب‌بازی را آن‌قدر جدی می‌گیرند که به خاطرش می‌گریند و پریشان می‌شوند. بعضی‌ها هم همین که اسباب‌بازی را به دست می‌گیرند کمی با آن بازی می‌کنند و بعد می‌شکنندش و می‌اندازدندش دور. یا زیاده بهایش می‌دهیم، یا بهایش را نمی‌دانیم. از زیاده‌روی بپرهیز. صوفی نه افراط می‌کند و نه تفریط. صوفی همیشه میانه را برمی‌گزیند. 🔻 برگرفته از 📙 ملت عشق ✍ الیف شافاک @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطیف باش لطافت مرهمی است که بر زخم‌های جهان می‌گذاری. لطیف باش تا حال جهان بهتر شود... صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌺 ✨@avayeqoqnus
💚 خداوندا دلم آزاد گردان 💫 به فضلِ خود تنم را شاد گردان 💚 خداوندا گُنه بسیار دارم 💫 ولکین جمله را اقرار دارم 💚 قلم دَرکِش به این طومار عصیان 💫 که غرقم اندرین دریای طوفان آمین 🙏🌺 🔻 از "مظهر العجایب" عطار نیشابوری @avayeqoqnus
. طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست @avayeqoqnus
. تو انتخاب من نبودی؛ سرنوشتم بودی، تنها انگیزه ماندنم در این زندگی بی اعتبار ... ❤ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کفشی که برای پای تو مناسب است، ممکن است پای دیگری را زخم کند. این ناعادلانه است که تمام دستورالعمل های زندگیمان را خودخواهانه درست بدانیم و آن را برای همگان بخواهیم. همیشه آن چه در ذهن تو می گذرد، اصلِ مطلق نیست. 📚 اتوبوس سرگردان ✍️ جان استن بک @avayeqoqnus
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت عمری‌ست که عمرم همه در کار دعا رفت @avayeqoqnus
عشق همین است، می دانم... تشویش و آرامشِ شنیدنِ صدایت ❤️ @avayeqoqnus
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟ وز تارِ امیدِ عمرِ ما پودی کو؟ چندین سر و پای نازنینان جهان می‌سوزد و خاک می‌شود دودی کو؟ 🥀 @avayeqoqnus
زندگی، همین شادی‌های کوتاهِ ما بود، میانِ غم‌های ممتد و ماندگار... 🥀 @avayeqoqnus
آدم‌های شناسنامه دار را دوست دارم آن‌ها که برای خودشان، وقتشان و چشمشان ارزش قائلند... آن‌ها که با هر کسی معاشرت نمی‌کنند، هر جایی نمی‌روند، هر کتابی نمی‌خوانند، آن‌هایی که بوی ناب ‎اصالت می‌دهند... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می شود نور شد و باز درخشید به صبح دلخوشی را به دلِ غمزده بخشید به صبح می شود با تو غزلخوان شد و پر شور و نشاط برق احساس ز چشمان تو را دید به صبح صبحتون پرنشاط رفقا 🌞🌺 ✨@avayeqoqnus
خدایا شکرت برای همه لحظه‌هایی که قلبم در حال فرو پاشی بود و تو نگهش داشتی... 🙏🧡 @avayeqoqnus
. گفته بودم "بعد ازین باید فراموشش کنم" 🍁 دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را 🧡 @avayeqoqnus
. 📚 ضرب المثل "شاه میبخشه، شیخ علیخان نمیبخشه !" 🖇 معنی و کاربرد: 🔹 یعنی کسی که جایگاه بالاتری دارد (بالادست) می بخشد اما کسی که زیردست اوست، خود را همه کاره می داند و نمی بخشد. مثلا جایی ارباب دستور انجام کاری را می دهد ولی غلام از انجام آن سر باز می زند. 🔸 این ضرب المثل را در جایی به کار می برند که کسی که حقی ندارد، بخواهد خود را در جایگاه والاتری قرار دهد و از انجام دستور مقام بالادست خود خودداری کند. به بیانی دیگر، دیگران را از چیزی منع کند درحالیکه صاحب اصلی، آن را تایید کرده است. 🔹 گاهی این ضرب المثل را به بیانی دیگر به کار می برند: "شاه بخشید شاه قلی نبخشید!" 🖇 داستان: صفی میرزا معروف به شاه سلیمان (از شاهان صفوی)، وزیری زیرک و باهوش به نام شیخ علیخان داشت که نزدیک به ۲۰ سال وزیر اعظم او بود. از آنجایی که پادشاه اهل عیش و نوش و خوشگذرانی بود، کمتر به امور ضروری مردم رسیدگی می کرد. برخلاف او، وزیرش شب ها لباس عادی می پوشید و بین مردم رفت و آمد می کرد. در یکی از روزها پادشاه مجلسی را تدارک دیده و جشنی برگزار کرده بود و تعداد زیادی نوازنده و خواننده در آن جشن حضور داشتند. در پایان ضیافت، پادشاه حواله ای به آن ها داد تا نزد شیخ علیخان ببرند و تبدیل به طلا و جواهر کنند. شیخ علیخان که می دانست چنین کاری به ضرر کشور و خزانه آن است، قبول نکرد و چندین بار بهانه آورد. مهمانان که از رفتار وزیر دلسرد شده بودند گفتند: "شاه می بخشد شیخ علیخان نمی بخشد!!" یعنی کسی که در رأس امور قرار دارد، آسان می گیرد و می گذرد ولی زیردست او سخت می گیرد. @avayeqoqnus