🌸🍃🌸🍃
اگر یک شخص ثروتمند که به او اطمینان و اعتماد داری
به تو بگوید نگران نباش وغصّه ی بدهی هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم؛ ببین این حرف او چقدر به تو آرامش می بخشد و راحت می شوی
خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است:
ألَیسَ اللهُ بِِکافٍ عَبدَهُ
آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش بس نیست؟
یعنی ای بنده ی من ، بـرای همه ی کسری و کمبودهای دنیوی و اخروی ات من هستم.
این سخن خدا چقدر تو را راحت می کند و به تو آرامش می بخشد؟!
«ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ،»
دلها با یاد خدا آرامش می یابد.
خدا مهربانتر از آن چیزیست که تو فکر میکنی.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#حکایت_آموزنده
ثروتمندی پیش شیخ بصری آمد و گفت: هر چه می خورم سیر نمی شوم و هر چه جمع می کنم باز حس و ترس فقر مرا رها نمی کند.
شیخ تبسمی کرد و گفت: گرسنه ای سیر کن تا سیر شوی و به فقیری ببخش تا حس ثروتمندی نمایی.
وبدان جسم خاکی به کشتن گوسفندی شاید سیر نشود ولی روح آسمانی تو به بخشش تکه نانی سیر می شود. پس در دنیا دنبال سیر کردن آنی باش که می توانی!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
📝 « جنون جنسی یزیدیان زمان »
📵⚠️ کلیپ حاوی تصاویر دلخراش و تکاندهنده است
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
امام علی (علیه السلام) :
تمام خير در سه چيز جمع شده است:
1⃣نگاه
2⃣سكوت
3⃣سخن
هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود،
فراموشى است. هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است. هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است. خوشا بحال كسى كه:نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
#منبع:
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
شیخ صدوق رحمت الله
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام صادق (ع) میفرمایند:
إنّ مِن أكبَرِ السِّحرِ اَلنَّمیةَ، یُفَرِّقُ فیها بَینَ المُتَحابیّنَ وَ یجلبُ العَداوَةَ عَلَی المُتَصافیِن.
دوبهمزنی یکی از بزرگترین سحر و جادوها است. بین دوستان تفرقه میاندازد و میان نزدیکان و هم دلان، عداوت و دشمنی ایجاد مینماید.
سفینه، ج 2، ص 614
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حتما بخونید 👌
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یکی از صالحان دعا میکرد :
پروردگارا در روزی ام برکت ده »
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده ؟
ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است.
اما من بـرکت را در رزق طلب میکنم چیزیست
که خدا به هرکس بخواهد میدهد (نه به همگان)
👈اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
👈اگر درفرزند بیاید ،صــالحش میکند .
👈اگر درجسم بیاید ، قوی و سالمش میکند .
👈و اگر درقلب بیاید ،خوشبختش می کند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر آنچه را در زندگی شماست،بپذیرید.
به آن برچسب خوب و بد نزنید .
قضاوتش نکنید.
زندگی را کاملا پذیرا باشید.
پذیرا بودن به معنای بی حرکت ماندن نیست
برای ایجاد تغییر در تصاویر زندگی
گام اول پذیرش است.
به هر آنچه خشم بگیرید ،
نفرت بورزید و قضاوت کنید،جلوه آن را
در زندگی خود پررنگ تر خواهید کرد.
یعنی به آن انرژی ،سوخت و خوراک میرسانید...
پس لطفا مثبت باشید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#چگونه_دعا_کنیم⁉️
امام صادق(ع) فرمودند:
خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی توجهی واز قلب غافل باشد؛ اجابت نمیفرماید پس وقتی دعا میکنی دل بده و با توجه دعا کن و آنگاه یقین کن که خدای تعالی خواهد اجابت کرد.
🎈{ اوقات دعا کردن } 🎈
1) هنگام باریدن باران
2)هنگام قرائت قرآن
3) هنگام وزیدن باد ها
4) هنگام نماز وتر(قنوتنماز)
5)بعد از دمیدن سپیده صبح
6) بعد از اذان ظهر و مغرب
منبع:نصایح ص4653و همان 27226
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی آیت الله مجتهدی(ره)
🎬موضوع: عبارتی که باید با آب طلا نوشت
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________________
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـــلام به سه شنبه 24🌼🍃
فروردین ماه خوش آمدید
روزتون پر از عشق و محبت
پر از موفقيت وسرافرازی🌼🍃
پر از صلح وسازش
پر از دوستی ومهربانی🌼🍃
پر از دلخوشى
و پر از خـبرهای خوب 🌼🍃
روزتون بینظیر
دلتون گرم به عشق به خدا🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سه شنبه تون شاد و زیبا
🌾و سرشار
🌷ازعشق و آرامش
🌾امیدوارم
🌷سلامتی، خوشبختی
🌾 مهمـان
🌷خونه هاتون
🌾و لبخنـد
🌷مهمـان
🌾نگاهتـون باشـه
🌷روز خوبی داشتـه باشیـد
🌾پیشاپیش ماه پر برکت
🌷رمضان مبارک
💠🍃
#امام_خامنهای
دختران با آراستن خود به زیور؛
تقوا..
عفافـ ..
دانش..
ایستادگے..
تربیتــ صحیح فرزند ..
اهمیتــ دادن به خانواده ..
در راه حضرتــ زهرا حرکتـ کنند.
#چ_مثل_چـادر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستانک 🍃🌸🍃
مجلس ميهماني بود......
پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود...
اما وقتي که بلند شد، عصاي خويش را
بر عکس بر زمين نهاد.....
و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت...
ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجه نيست که عصايش
را بر عکس بر زمين نهاده.....
به همين خاطر صاحبخانه با حالتي که خالي از تمسخر نبود به وي گفت:
پس چرا عصايت را بر عکس گرفته اي؟!
پير مرد آرام و متين پاسخ داد:
زيرا انتهايش خاکي است، مي خواهم فرش خانه تان خاکي نشود.....
مواظب قضاوتهايمان باشيم....
چه زيبا گفت دکتر شريعتي:
براي کسي که ميفهمد
هيچ توضيحي لازم نيست
و
براي کسي که نميفهمد
هر توضيحي اضافه است
آنانکه ميفهمند
عذاب ميکِشند
و
آنانکه نميفهمند
عذاب مي دهند
#قضاوت_نکنیم❗️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#من_حق_مردم_نخوردم_تاملخ_حق_من_خورد
جناب حاج مرادخان حسن شاهى ارسنجانى نقل كردند: در سالى كه بيشتر نواحى فارس به آفت ملخ مبتلا شده بود، به قوام الملک خبر دادند كه مزرعه هاى شما در نواحى فسا، تمام به واسطه ملخ از بين رفته است
قوام گفت: بايد خودم ببينم، پس به اتفاق ايشان و مرحوم بنان الملک و چند نفر ديگر از شيراز حركت كرديم و چون به مزرعه هاى قوام رسيديم ديديم تماما خوراک ملخ گرديده، به طورى كه يک خوشه سالم نديديم
همين طورى كه مى رفتيم و تماشا مى كرديم، به قطعه زمينى رسيديم كه تقريبا وسط مزرعه بود ديديم محصول آن سالم و يک خوشه اش هم دست نخورده در حالى كه محصول زمين هاى چهار طرف آن به طور كلى از بين رفته بود
قوام پرسيد: اين جا كى بذر پاشيده و متعلق به كيست؟
گفتند: متعلق به فلان شخصى كه در بازار فسا، پاره ورزى مى كند.
گفت: مى خواهم او را ببينم .
به من گفتند: او را بياور.
رفتم او را ديدم و گفتم : آقاى قوام تو را طلبيده
گفت: من با آقاى قوام كارى ندارم، اگر او به من كارى دارد، بيايد اين جا
هر طور بود با خواهش و التماس او را به نزد قوام آورديم
قوام از او پرسيد: فلان مزرعه، بذرش از تو است؟ و تو كاشته اى؟
گفت: بله
قوام پرسيد: چه شده كه ملخى همه زراعت ها را خورده جز مال تو را؟
گفت: اولا: من مال كسى را نخورده ام تا ملخ مال مرا بخورد. ديگر آن كه من هميشه زكات آن را سر خرمن خارج مى كنم و به مستضعفين مى رسانم و مابقى را به خانه ام مى برم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍀داستانی جالب .... بخوانید:
🔻گریه امیرالمؤمنین ؟!
روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
♦️مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند .
📚الکافی، ج 8،
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌸
✨می گویند: مسجدی می ساختند،
✨بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟
✨گفتند: مسجد می سازیم.
✨گفت: برای چه؟
✨پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
✨بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
✨سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟
🌟بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.🌟
چه تعبیر زیبایی ...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACCFFgc0oBm75gr2vDDz56x4gP5YC-MgAC-gkAAjyC8VLEjyZLXJGBgR4E.mp3
1.98M
🎵 الهی عظم البلاء
🎙 #حسن_عطایی
#️⃣ #امام_زمان عجل الله
🆔 #مداحی
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹
#در_ثواب_انتشار_شریک_باشید
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#عارفانه🕊
✍اگر بگوییم حب خدا محبتهای دیگر را از بین میبرد درست است، اما درستتر آن است كه محبتهای دیگر در سایهی حب خدا جان میگیرند و روح پیدا میكنند و انسان سراسر رحمت و محبت میشود و فاش بگویم، هیچكس جز آن كه دل به خدا سپرده است رسم دوست داشتن نمیداند.
✍ شهید سید مرتضی آوینی
📗 گنجینه آسمانی
❤️ #حب_ممدوح
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#اخلاص_آیت_الله_بروجردی!
شهید مرتضی مطهری میگوید: داستانی از مرحوم آیت الله بروجردی اعلی الله مقامه به یاد دارم. در سالهای اولی که ایشان از بروجرد به تهران و از تهران به قم آمدند و در اثر درخواست حوزه ی علمیه در قم اقامت فرمودند، البته رفتنشان به تهران به دنبال یک کسالت شدید بود که احتیاج به جراحی پیدا کرد و ایشان تحت عمل قرار گرفتند، پس از چند ماه اقامت در قم، تابستان رسید و حوزه تعطیل شد. ایشان تصمیم گرفتند به زیارت مشهد بروند؛ زیرا در حال شدت بیماری نذر کرده بودند که اگر خداوند ایشان را شفا داد به زیارت حضرت رضا (ع) بروند. یکی از مراجع تقلید برای من نقل کردند که ایشان در جلسه ای خصوصی، این تصمیم را ابراز فرمودند و به اصحاب خودشان که در آن جلسه شرکت داشتند فرمودند: کدام یک از شما با من میآید؟ ما گفتیم: تأملی میکنیم و بعد جواب میدهیم. در غیاب ایشان مشورت کردیم و صلاح ندیدیم که ایشان فعلا از قم به مشهد بروند. بیشتر فکر میکردیم که ایشان تازه به مرکز قم آمده اند و هنوز مردم ایران، مخصوصا مردم تهران و مشهد که در مسیر مسافرت ایشان هستند ایشان را نمی شناسند، بنابراین تجلیلی که شایسته ی مقام ایشان است به عمل نخواهد آمد؛ از این رو تصمیم گرفتیم ایشان را از سفر منصرف کنیم؛ ولی میدانستیم که این مطلب را نمی شود با ایشان در میان گذاشت. بنا شد عذرهای دیگری ذکر کنیم از قبیل این که چون تازه عمل جراحی صورت گرفته، ممکن است مسافرت طولانی با اتومبیل صدمه داشته باشد. در جلسه ی بعد که ایشان مجددا مطلب را عنوان کردند ما کوشیدیم هر طور شده ایشان را منصرف کنیم؛ ولی یکی از حاضران، آنچه ما در دل داشتیم اظهار داشت و ایشان فهمیدند که منظور اصلی ما از مخالفت با این مسافرت چیست. ناگهان تغییر قیافه دادند و با لحنی جدی و روحانی فرمودند: من هفتاد سال از خداوند عمر گرفتهام و خداوند در این مدت، تفضلاتی به من فرموده که هیچ کدام از آنها تدبیر خود من نبوده است. من همیشه کوشش داشتم ببینم چه وظیفه ای دارم که به آن عمل کنم، حالا پس از هفتاد سال شایسته نیست به فکر خودم باشم و برای شئونات شخصیام بیندیشم، خیر! میروم.
📙سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری 22/1
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 جوان عزیز!
سفرهی دلت رو حق نداری پیش هرکس و ناکسی به اسم مشاور و روانپزشک و روانشناس و اینا باز کنی...
#سيد_حسينمؤمنی🎤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آسایش عقل...
#حدیثموشن✨🌱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#پاداش_به_قدر_خلوص
مردی میگوید: برای جهاد و جنگ با کفار از خانه خارج شدم، در راه به مردی برخوردم که توبره میفروخت. با خود گفتم: خوب است این توبره را بخرم، هم از آن استفاده کنم و هم به فلان محل که رسیدم میفروشم و سودی نیز خواهم برد. شب در عالم خواب دیدم دو فرشته از آسمان فرود آمدند، یکی به دیگری گفت: اسامی مجاهدان را ثبت کن و شروع کرد به نوشتن، گفت: بنویس این مرد به تماشا آمده، دیگری را گفت بنویس برای تجارت آمده. یک نفر دیگر را نیز دستور داد که بنویسد از روی ریا و خودنمایی در جنگ حاضر شده، در این هنگام به من رسید، گفت: بنویس این مرد هم برای تجارت آمده. من التماس کردم و گفتم: به خدا قسم من سرمایه ای ندارم که تجارت کنم، تجدید نظری در تشخیص خود بدهید. گفت: مگر آن توبره را برای سود نخریدی؟! گفتم: من تاجر نیستم، منظورم جهاد بود نه تجارت، شروع کردم به گریه. گفت: پس بنویس به عنوان جهاد آمده؛ اما بین راه توبره ای برای سود خریده، خداوند هر طور خواست درباره اش حکم خواهد کرد.
📙پند تاریخ 205/5-206 ؛ به نقل از: نزهة المجالس 4/1.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#درخت_ریا🌲
در بنی اسرائیل عابدی بود، به او گفتند: در فلان مکان درختی است که قومی آن را میپرستند. عابد خشمناک شد و تبر بر دوش گرفت تا آن درخت را قطع کند. ابلیس به صورت پیرمردی در راه وی آمد و گفت: دست بدار تا سخنی بازگویم. گفت: بگو، گفت: خدا رسولانی دارد که اگر قطع این درخت لازم بود، آنان را برای این کار میفرستاد. عابد گفت: حتما باید این کار را انجام دهم. ابلیس گفت: نمیگذارم، سپس با وی گلاویز شد، عابد وی را بر زمین زد. ابلیس گفت: مرا رها کن تا سخن دیگری برایت گویم و آن این است که تو مردی مستمندی، اگر مالی داشته باشی که بر عابدان انفاق کنی بهتر از قطع آن درخت است، دست از این درخت بردار تا هر روز دو دینار زیر بالش تو بگذارم. عابد گفت: راست میگویی! یک دینار صدقه میدهم و یک دینار را به کار میبرم، مرا به قطع درخت امر نکرده اند و من دارای مقام پیامبری نیستم که غم بیهوده بخورم. عابد دو روز زیر بستر خود دو دینار دید و خرج کرد؛ ولی روز سوم چیزی ندید و ناراحت شد و تبر برگرفت که درخت را قطع کند ابلیس در راهش آمد و گفت: کجا میروی؟ گفت: میروم درخت را قطع کنم، گفت: هرگز نمی توانی و با عابد گلاویز شد و وی را بر زمین زد و گفت: بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا میکنم. عابد گفت: مرا رها کن تا بروم؛ اما بگو چرا آن دفعه من نیرومندتر بودم؟ ابلیس گفت: تو قصد داشتی درخت را برای خدا و با اخلاص قطع کنی؛ از این رو خدا تو را بر من مسلط ساخت؛ ولی این بار برای خود و دینار خشمگین شدی و من بر تو مسلط شدم.
📙پند تاریخ 201/5-202 ؛ به نقل از: المستطرف 2/ 154؛ احیاء العلوم 380
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 استاد مسعود عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•