eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.7هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
20.3هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت جالبیه؛ رفتار ما آدما رو خدا میبینه فاش نمیکنه ولی مردم نمیبینند و فریاد میزنن.. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر آنچه را در زندگی شماست،بپذیرید. به آن برچسب خوب و بد نزنید . قضاوتش نکنید. زندگی را کاملا پذیرا باشید. پذیرا بودن به معنای بی حرکت ماندن نیست برای ایجاد تغییر در تصاویر زندگی گام اول پذیرش است. به هر آنچه خشم بگیرید ، نفرت بورزید و قضاوت کنید،جلوه آن را در زندگی خود پررنگ تر خواهید کرد. یعنی به آن انرژی ،سوخت و خوراک میرسانید... پس لطفا مثبت باشید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃♥️ چادر از انسان ڪوه" مےسازد یڪ ڪوه پر ابهتــ ... ڪوه كہ باشے آرامش زمين مےشوے و همنشين آسمان... ڪوه كہ باشے در اوجے ... ڪوه كہ باشے ديگران را هم بہ "به اوج مےرسانی" •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⁉️ امام صادق(ع) فرمودند: خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی توجهی واز قلب غافل باشد؛ اجابت نمی‌فرماید پس وقتی دعا میکنی دل بده و با توجه دعا کن و آنگاه یقین کن که خدای تعالی خواهد اجابت کرد. 🎈{ اوقات دعا کردن } 🎈 1) هنگام باریدن باران 2)هنگام قرائت قرآن 3) هنگام وزیدن باد ها 4) هنگام نماز وتر(قنوت‌نماز) 5)بعد از دمیدن سپیده صبح 6) بعد از اذان ظهر و مغرب منبع:نصایح ص4653و همان 27226 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی آیت الله مجتهدی(ره) 🎬موضوع: عبارتی که باید با آب طلا نوشت ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـــلام به سه شنبه 24🌼🍃 فروردین ماه خوش آمدید روزتون پر از عشق و محبت پر از موفقيت وسرافرازی🌼🍃 پر از صلح وسازش پر از دوستی ومهربانی🌼🍃 پر از دلخوشى و پر از خـبرهای خوب 🌼🍃 روزتون بی‌نظیر دلتون گرم به عشق به خدا🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سه شنبه تون شاد و زیبا 🌾و سرشار 🌷ازعشق و آرامش 🌾امیدوارم 🌷سلامتی، خوشبختی 🌾 مهمـان 🌷خونه هاتون 🌾و لبخنـد 🌷مهمـان 🌾نگاهتـون باشـه 🌷روز خوبی داشتـه باشیـد 🌾پیشاپیش ماه پر برکت 🌷رمضان مبارک
رجب left... شعبان online... رمضان is typing... با آرزوے بهترینها برای شما ماه رمضان پیشاپیش مبارک🌙
💠🍃 دختران با آراستن خود به زیور؛ تقوا.. عفافـ .. دانش.. ایستادگے.. تربیتــ صحیح فرزند .. اهمیتــ دادن به خانواده .. در راه حضرتــ زهرا حرکتـ کنند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌸🍃 مجلس ميهماني بود...... پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود... اما وقتي که بلند شد، عصاي خويش را بر عکس بر زمين نهاد..... و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت... ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجه نيست که عصايش را بر عکس بر زمين نهاده..... به همين خاطر صاحبخانه با حالتي که خالي از تمسخر نبود به وي گفت: پس چرا عصايت را بر عکس گرفته اي؟! پير مرد آرام و متين پاسخ داد: زيرا انتهايش خاکي است، مي خواهم فرش خانه تان خاکي نشود..... مواظب قضاوتهايمان باشيم.... چه زيبا گفت دکتر شريعتي: براي کسي که ميفهمد هيچ توضيحي لازم نيست و براي کسي که نميفهمد هر توضيحي اضافه است آنانکه ميفهمند عذاب ميکِشند و آنانکه نميفهمند عذاب مي دهند ❗️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 جناب حاج مرادخان حسن شاهى ارسنجانى نقل كردند: در سالى كه بيشتر نواحى فارس به آفت ملخ مبتلا شده بود، به قوام الملک خبر دادند كه مزرعه هاى شما در نواحى فسا، تمام به واسطه ملخ از بين رفته است قوام گفت: بايد خودم ببينم، پس به اتفاق ايشان و مرحوم بنان الملک و چند نفر ديگر از شيراز حركت كرديم و چون به مزرعه هاى قوام رسيديم ديديم تماما خوراک ملخ گرديده، به طورى كه يک خوشه سالم نديديم همين طورى كه مى رفتيم و تماشا مى كرديم، به قطعه زمينى رسيديم كه تقريبا وسط مزرعه بود ديديم محصول آن سالم و يک خوشه اش هم دست نخورده در حالى كه محصول زمين هاى چهار طرف آن به طور كلى از بين رفته بود قوام پرسيد: اين جا كى بذر پاشيده و متعلق به كيست؟ گفتند: متعلق به فلان شخصى كه در بازار فسا، پاره ورزى مى كند. گفت: مى خواهم او را ببينم . به من گفتند: او را بياور. رفتم او را ديدم و گفتم : آقاى قوام تو را طلبيده گفت: من با آقاى قوام كارى ندارم، اگر او به من كارى دارد، بيايد اين جا هر طور بود با خواهش و التماس او را به نزد قوام آورديم قوام از او پرسيد: فلان مزرعه، بذرش از تو است؟ و تو كاشته اى؟ گفت: بله قوام پرسيد: چه شده كه ملخى همه زراعت ها را خورده جز مال تو را؟ گفت: اولا: من مال كسى را نخورده ام تا ملخ مال مرا بخورد. ديگر آن كه من هميشه زكات آن را سر خرمن خارج مى كنم و به مستضعفين مى رسانم و مابقى را به خانه ام مى برم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍀داستانی جالب .... بخوانید: 🔻گریه امیرالمؤمنین ؟! روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. ♦️مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند . 📚الکافی، ج 8، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌸 ✨می گویند: مسجدی می ساختند، ✨بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟ ✨گفتند: مسجد می سازیم. ✨گفت: برای چه؟ ✨پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. ✨بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. ✨سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟ 🌟بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.🌟 چه تعبیر زیبایی ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwACCFFgc0oBm75gr2vDDz56x4gP5YC-MgAC-gkAAjyC8VLEjyZLXJGBgR4E.mp3
1.98M
🎵 الهی عظم البلاء 🎙 #️⃣ عجل الله 🆔 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨الهی... شاید که عمر من به شب قدر، قد نداد پس در همین لیالی شعبان مرا ببخش...❣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊 ✍اگر بگوییم حب خدا محبت‌های دیگر را از بین می‌برد درست است، اما درست‌تر آن است كه محبت‌های دیگر در سایه‌ی حب خدا جان می‌گیرند و روح پیدا می‌كنند و انسان سراسر رحمت و محبت می‌شود و فاش بگویم، هیچ‌كس جز آن كه دل به خدا سپرده است رسم دوست داشتن نمی‌داند. ✍ شهید سید مرتضی آوینی 📗 گنجینه‌ آسمانی ❤️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
! شهید مرتضی مطهری می‌گوید: داستانی از مرحوم آیت الله بروجردی اعلی الله مقامه به یاد دارم. در سال‌های اولی که ایشان از بروجرد به تهران و از تهران به قم آمدند و در اثر درخواست حوزه ی علمیه در قم اقامت فرمودند، البته رفتنشان به تهران به دنبال یک کسالت شدید بود که احتیاج به جراحی پیدا کرد و ایشان تحت عمل قرار گرفتند، پس از چند ماه اقامت در قم، تابستان رسید و حوزه تعطیل شد. ایشان تصمیم گرفتند به زیارت مشهد بروند؛ زیرا در حال شدت بیماری نذر کرده بودند که اگر خداوند ایشان را شفا داد به زیارت حضرت رضا (ع) بروند. یکی از مراجع تقلید برای من نقل کردند که ایشان در جلسه ای خصوصی، این تصمیم را ابراز فرمودند و به اصحاب خودشان که در آن جلسه شرکت داشتند فرمودند: کدام یک از شما با من می‌آید؟ ما گفتیم: تأملی می‌کنیم و بعد جواب میدهیم. در غیاب ایشان مشورت کردیم و صلاح ندیدیم که ایشان فعلا از قم به مشهد بروند. بیشتر فکر میکردیم که ایشان تازه به مرکز قم آمده اند و هنوز مردم ایران، مخصوصا مردم تهران و مشهد که در مسیر مسافرت ایشان هستند ایشان را نمی شناسند، بنابراین تجلیلی که شایسته ی مقام ایشان است به عمل نخواهد آمد؛ از این رو تصمیم گرفتیم ایشان را از سفر منصرف کنیم؛ ولی می‌دانستیم که این مطلب را نمی شود با ایشان در میان گذاشت. بنا شد عذرهای دیگری ذکر کنیم از قبیل این که چون تازه عمل جراحی صورت گرفته، ممکن است مسافرت طولانی با اتومبیل صدمه داشته باشد. در جلسه ی بعد که ایشان مجددا مطلب را عنوان کردند ما کوشیدیم هر طور شده ایشان را منصرف کنیم؛ ولی یکی از حاضران، آنچه ما در دل داشتیم اظهار داشت و ایشان فهمیدند که منظور اصلی ما از مخالفت با این مسافرت چیست. ناگهان تغییر قیافه دادند و با لحنی جدی و روحانی فرمودند: من هفتاد سال از خداوند عمر گرفته‌ام و خداوند در این مدت، تفضلاتی به من فرموده که هیچ کدام از آنها تدبیر خود من نبوده است. من همیشه کوشش داشتم ببینم چه وظیفه ای دارم که به آن عمل کنم، حالا پس از هفتاد سال شایسته نیست به فکر خودم باشم و برای شئونات شخصی‌ام بیندیشم، خیر! می‌روم. 📙سرگذشت‌های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری 22/1 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 جوان عزیز! سفره‌ی دلت رو حق نداری پیش هرکس و ناکسی به اسم مشاور و روان‌پزشک و روان‌شناس و اینا باز کنی... 🎤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مردی می‌گوید: برای جهاد و جنگ با کفار از خانه خارج شدم، در راه به مردی برخوردم که توبره میفروخت. با خود گفتم: خوب است این توبره را بخرم، هم از آن استفاده کنم و هم به فلان محل که رسیدم میفروشم و سودی نیز خواهم برد. شب در عالم خواب دیدم دو فرشته از آسمان فرود آمدند، یکی به دیگری گفت: اسامی مجاهدان را ثبت کن و شروع کرد به نوشتن، گفت: بنویس این مرد به تماشا آمده، دیگری را گفت بنویس برای تجارت آمده. یک نفر دیگر را نیز دستور داد که بنویسد از روی ریا و خودنمایی در جنگ حاضر شده، در این هنگام به من رسید، گفت: بنویس این مرد هم برای تجارت آمده. من التماس کردم و گفتم: به خدا قسم من سرمایه ای ندارم که تجارت کنم، تجدید نظری در تشخیص خود بدهید. گفت: مگر آن توبره را برای سود نخریدی؟! گفتم: من تاجر نیستم، منظورم جهاد بود نه تجارت، شروع کردم به گریه. گفت: پس بنویس به عنوان جهاد آمده؛ اما بین راه توبره ای برای سود خریده، خداوند هر طور خواست درباره اش حکم خواهد کرد. 📙پند تاریخ 205/5-206 ؛ به نقل از: نزهة المجالس 4/1. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌲 در بنی اسرائیل عابدی بود، به او گفتند: در فلان مکان درختی است که قومی آن را می‌پرستند. عابد خشمناک شد و تبر بر دوش گرفت تا آن درخت را قطع کند. ابلیس به صورت پیرمردی در راه وی آمد و گفت: دست بدار تا سخنی بازگویم. گفت: بگو، گفت: خدا رسولانی دارد که اگر قطع این درخت لازم بود، آنان را برای این کار می‌فرستاد. عابد گفت: حتما باید این کار را انجام دهم. ابلیس گفت: نمیگذارم، سپس با وی گلاویز شد، عابد وی را بر زمین زد. ابلیس گفت: مرا رها کن تا سخن دیگری برایت گویم و آن این است که تو مردی مستمندی، اگر مالی داشته باشی که بر عابدان انفاق کنی بهتر از قطع آن درخت است، دست از این درخت بردار تا هر روز دو دینار زیر بالش تو بگذارم. عابد گفت: راست میگویی! یک دینار صدقه میدهم و یک دینار را به کار می‌برم، مرا به قطع درخت امر نکرده اند و من دارای مقام پیامبری نیستم که غم بیهوده بخورم. عابد دو روز زیر بستر خود دو دینار دید و خرج کرد؛ ولی روز سوم چیزی ندید و ناراحت شد و تبر برگرفت که درخت را قطع کند ابلیس در راهش آمد و گفت: کجا میروی؟ گفت: می‌روم درخت را قطع کنم، گفت: هرگز نمی توانی و با عابد گلاویز شد و وی را بر زمین زد و گفت: بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا میکنم. عابد گفت: مرا رها کن تا بروم؛ اما بگو چرا آن دفعه من نیرومندتر بودم؟ ابلیس گفت: تو قصد داشتی درخت را برای خدا و با اخلاص قطع کنی؛ از این رو خدا تو را بر من مسلط ساخت؛ ولی این بار برای خود و دینار خشمگین شدی و من بر تو مسلط شدم. 📙پند تاریخ 201/5-202 ؛ به نقل از: المستطرف 2/ 154؛ احیاء العلوم 380 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سید نعمت الله جزایری در کتاب نوادر الاخبار از برقی، از بعضی صحابه نقل کرد که امام صادق (ع) فرمود: در بنی اسرائیل عابدی ریاکار و متظاهر بود، به داوود پیامبر وحی رسید که فلان عابد ریاکار است. پس از چندی عابد از دنیا رفت، داوود بر جنازه ی او حاضر نشد. چهل نفر از بنی اسرائیل جمع شدند و هنگام تهیه ی وسایل تکفینش می‌گفتند: خدایا! ما جز خوبی از او ندیده ایم، تو دانایی به واقع امر. خداوند عابد را به همین شهادت آمرزید. خداوند به داوود وحی کرد: چه چیز تو را وادار کرد که بر جنازه ی عابد حاضر نشدی؟ عرض کرد: پروردگارا! سببش اطلاع من از ریاکاری اش بود که تو خود خبر دادی. خطاب رسید: ای داوود! چهل نفر به خوبی او گواهی دادند، من از کردارش گذشتم و او را عفو کردم با این که از باطنش خبر داشتم. محدث بزرگوار سید نعمت الله می‌گوید: شاید شیخ جلیل معاصر، علامه ی مجلسی صاحب بحار الأنوار، به همین حدیث استناد کرده استحباب شهادت چهل مؤمن را به نیکی و خوبی در کفن برادر مؤمن خود و من خودم از کسانی بودم که در حال حیات علامه مجلسی بر کفن ایشان شهادت نوشتم. در کتاب شرح تهذیب سید آمده است: روز جمعه ای علامه مجلسی در مسجد جامع اصفهان به منبر تشریف برده بودند تا مردم را موعظه نمایند، ابتدا عقاید خود را در مورد ایمان و توابع آن اعتراف کردند، سپس گفتند: ای مردم! اعتقاد من این است، خواهش می‌کنم آنچه شنیدید بر کفن من گواهی دهید، سپس کفن خودشان را به مسجد آوردند و مردم گواهی خویش را بر آن نوشتند. 📙پند تاریخ 103/2 -104؛ به نقل از: روضات الجنات / 121. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آورده اند: فرعون، کسی را داشت که از افعال و سخنان او لذت می‌برد و می‌خندید، روزی به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردی را دید که لباس‌های ژنده بر تن و عصایی بر دست دارد، پرسید: تو کیستی؟ گفت: موسی پیامبر خدایم که خداوند مرا برای دعوت به توحید پیش فرعون فرستاده است. فرد مسخره از همان جا برگشت، لباسی شبیه لباس موسی پوشید و عصایی هم به دست گرفت، پیش فرعون بازگشت و سخن گفتن حضرت موسی را تقلید کرد. آن حضرت از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامی که زمان کیفر فرعون رسید، خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت و آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسی (ع) عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردی با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: ای موسی! من کسی را که به دوستانم شبیه شود عذاب نمی کنم اگرچه عملش بر خلاف طریقه ی آنها باشد. 📙پند تاریخ 105/2 - 106؛ به نقل از: الأنوار النعمانیه / 354 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
؟ حضرت رسول در یکی از سفرها از محلی می‌گذشتند، زنی مشغول نان پختن بود، به او گفتند: این شخص که از این جا می‌گذرد پیامبر است. زن کودک شیرخوار خود را در آغوش گرفت و خدمت ایشان آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! مگر شما نمیفرمایید خداوند به بنده اش مهربان تر از مادر است به فرزند، به طوری که برای من نقل کرده اند؟ حضرت فرمودند: آری! چنین است. گفت: یا رسول الله! مادر هرگز راضی نمی شود فرزند دلبندش را در تنوری افروخته بیندازد. پیامبر اکرم گریستند و فرمودند: خداوند نیز به آتش عذاب نمی کند مگر کسی را که تکبر ورزد از گفتن «لا إله إلا الله" 📙پند تاریخ 107/2، سید نعمت الله جزایری می‌گوید: منظور از گفتن «لا إله إلا الله» با التزام به شرایط آن است چنانچه حضرت رضا (ع) فرمود: من از شرایط «لا إله إلا الله» هستم: یعنی اعتقاد به این که آن بزرگوار، آبا و فرزندان ارجمندش امام هستند و اطاعت از ایشان واجب است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✍می‌گویند روزی "مقدس اردبیلی" به حمام رفت، دید حمامی دارد در خلوت خود می‌گوید: خدایا شکرت که شاه نشدیم، خدایا شکرت که وزیر نشدیم، خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم! 🔸مقدس اردبیلی پرسید: شاه و وزیر ظلم می‌کنند، شکر کردی که در آن جایگاه نیستی، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟ 🔹حمامی گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد! شما شنیدی می‌گویند وقتی مقدس اردبیلی، نیمه‌شب برای وضو دلو انداخت تا آب از چاه بکشد دید طلا بالا آمد، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب می‌خواهم برای نماز شب، کمک کن! 🔸مقدس گفت: بله شنیدم. 🔹حمامی گفت: آنجا، نصف شب، کسی بوده با مقدس اردبیلی؟ 🔸گفت: نه ظاهراً نبوده. 🔹حمامی گفت: پس چطور همه خبردار شدند؟ معلوم می‌شود خالص خالص نیست! 🔸مقدس اردبیلی می‌گوید: یک‌ دفعه به خودم آمدم ... 🔰شاید لازم است همه ما در این روزهای باقی‌مانده تا ماه رمضان به خود بیاییم و ببینیم چقدر اعمالمان خالص برای خداوند است، نه برای بندگان خدا. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حیله عجیب شیطان ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 حجت الاسلام پناهیان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍رسول اكرم صلی‌الله‌عليه‌و‌آله : هركس رحم نكند به او رحم نشود هرڪس نبخــشد بخشـيده نشــود و هركس پوزش‌را نپذيرد، خداوند پوزش‌و توبه‌اورا نخواهدپذيرفت. 📚غررالحڪم ج2 ص 438 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•