💢 حفظ نور
آیت الله فاطمی نیا:
این گونه نباشیم که فقط در ماه رمضان اطاعت خدا را بکنیم و در غیر آن ترک طاعت کنیم!
بعضی فقط در ماه رمضان نماز می خوانند، خوش اخلاق هستند، دل نمی شکنند! یا مثلا فقط در این ماه با حجاب مناسب هستند!
عزیزان من قرآن که فرمود "کتب علیکم الصیام" برای این است که در این ماه ملکه تقوا برایمان حاصل شود، نه اینکه فقط یک ماه رمضان عبادت کنیم و مابقی ایام را به حال خودمان باشیم!
سعی کنید تا می توانید نورهای کسب شده در این ماه را با گناه نکردن حفظ کنید.
اولیاء الله که به آن مقامات عالیه رسیدند در اثر حفظ همین انوار بود!
@ayeha313
🔴نشانه های قبولی طاعات و روزه!
🌼عارف و سالک بزرگ،امام خمینی ره:
💥اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند محقق نشده است...
🔷اگر دیدید کسی می خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید! «ما متعهد شده ایم که در این سی روز ماه مبارک رمضان از امور حرام خودداری کنیم»
💥 و اگر نمی توانید او را از غیبت باز دارید از آن مجلس خارج شوید!
⛔️ننشینید و گوش کنید! باز تکرار می کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید.
🔆 توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید؛ فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معنای واقعی اش باشد...
📕پیوست : پس اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شبهای احیایی را گذراندیم،
🍃روزه های متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلط هستیم،
☘بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلط هستیم و می توانیم جلو نفس امّاره را بگیریم... این علامت قبولی روزه ی ماست.
@ayeha313
🌟در محضر بزرگان:
⛔️برحذرباشیم از اینکه:
💥 نمازبخوانیم،
💥روزه بگیریم،
💥قرآن بخوانیم،
💥قیام شب داشته باشیم،
💥صدقه وانفاق دهیم،
💥وکارهای مردم را راه بیندازیم، وخودمان راخسته کنیم...!
❗️اما یکی دیگه بیاد باخیال راحت نیکی ها وحسنات ما را بردارد..
📛غیبت نکنیم!
@ayeha313
خدایا به برکتت🌱
امروز نیز🌷
ميهمانت بودیم🌱
الهی دلمان را🌷
محرم خلوتت ساز🌱
ونامحرمان را🌷
ازقلبمان بیرون کن🌱
التماس دعا
@ayeha313
اللَّهُمَّ لَکَ صُمْنَا وَ عَلَی رِزْقِکَ أَفْطَرْنَا
فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ] مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.
خدایا برای تو روزه گرفتیم وبا روزی تو افطارکنیم پس از ما بپذیر که براستی توشنوا و دانایی.
#دعای_افطار
#التماس_دعا
@ayeha313
اعمال ایامالبیض ماه رمضان
🌙 این اعمال از امشب شروع میشه و خوندن دعای مجیر و غسل کردن برای این شبها سفارش شده.
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
اعمال ایامالبیض ماه رمضان 🌙 این اعمال از امشب شروع میشه و خوندن دعای مجیر و غسل کردن برای این شب
✳️دعای مجیر
🌷سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه مبارک از لیالی بیض هستند(یعنی شبهای روشن)
خواندن "دعاى مجیر" در این سه شب سفارش شده است.
🔹اعمال امشب:
🔸غسل
🔸چهار رکعت نماز: هر رکعت حمد و 25بار توحید
🔸دو رکعت نماز: بعد از حمد سوره های یس، ملک و توحید
👈هر کس این نماز را در ایام البیض بخواند گناهانش آمرزیده میشود اگرچه به عدد قطرات باران و برگ درختان باشد
این نماز در شب چهاردهم، 4رکعت(دو نماز 2رکعتی) واردشده است.
مفاتیح الجنان
mojir_samavati.mp3
6.41M
🌺 دعای شریف مجیر
با صدای استاد سماواتی 🌺
رسول خدا فرمودند:
هرکه دعای مجیر را در
ایام البیض ماه رمضان
(۱۳و۱۴و۱۵)بخواند
گناهانش آمرزیده میشود
اگرچه به عدد قطرات باران و
عدد برگ درختان و ریگ بیابان باشد.
مصباح، ص۲۶۸.
@ayeha313
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۱)
❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن.
💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که مرگ خبر نمیکند.
☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که:
روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد.
🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد.
❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند:
من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیتالمال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد.
💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم.
🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار میگیرد.
💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم.
🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم.
❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود!
🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها را می داد...
💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید.
♻️ نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند.
🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم.
🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم.
📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده
🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من را اذیت کند.
✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت!
داد میزد: کی بود،چی شد!؟
♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچهها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست.
🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش.
🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟
گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم.
⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید.
فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم.
🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد .
من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم.
حاجی گفت :جون من را نجات دادی..
ادامه دارد..
@ayeha313