eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
329 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
525 ویدیو
14 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیا هند همسر یزید، مدتی خانه امام علی(ع) بود؟ آیا حقیقت دارد که خود یزید و اعضای خانواده او از شهادت امام حسین(ع) و یارانش اندوهناک بودند؟ 👇👇 ✅بنابر منابع تاریخی؛ «هند» دختر «عبد الله بن عامر بن کریز» همسر «یزید بن معاویه» بود، که به او «ام کلثوم» نیز می‌گفتند،اما در منابع معتبر و قابل استناد چنین چیزی نیافتیم که او خادم خانه امام علی(ع) بوده باشد. ✅درباره بخش دوم پرسش باید گفت: گرچه برخی گزارش‌ها حاکی از حُزن و ناراحتی یزید دارد، امّا هرگز این فرد خبیث در اعماق دلش ناراحت نبود و گرنه برخی رفتارها از او سر نمی‌زد، اما گاه مصلحت را در آن می‌دید که تظاهر به ناراحتی و بی‌تقصیر بودن کند. گزارش‌هایی وجود دارد که برخی افراد موجود در کاخ یزید دلسوزی‌هایی داشتند؛ مانند هند همسر یزید که بنابر برخی از گزارش‌ها، وی از کشته شدن امام حسین(ع) و یارانش و نیز اسارت اهل بیت آن‌حضرت ناراحت و محزون بود. ✅از ابو مخنف چنین نقل شده است: ابن زیاد؛ زنان و بچه‌هاى امام حسین(ع) را در حالی که بر گردن على بن الحسین(ع) غل و زنجیر بسته شده بود، با مخفر بن ثعلبه عائذى [قرشى‏] و شمر بن ذى الجوشن [به طرف شام‏] فرستاد. آن دو، اسراء را به شام‏ بردند و وارد مجلس‏ یزید شدند. وقتى سر حسین(ع) و اهل بیت و اصحابش، پیش روى یزید نهاده شد، یزید با زبان شعر این معانى را گفت: این شمشیرها سران مردانى را شکافتند که برایمان عزیز بوده‌اند، اما در عین [عزّت‏] ستمگرى کرده و قطع رحم نموده‌اند. ✅در این هنگام‏ یحیى بن حکم برادر مروان بن حکم زبان به اعتراض گشود و با اشعارى به این مضمون‏ گفت: سرى که در کناره طفّ [کربلا] بریده شد، از ابن زیاد، آن برده کم شرافت به ما نزدیک‌تر بود. [با این کار] نسل سمیّه به اندازه ریگ‌ها افزایش یافت و حال آن‌که دختر رسول خدا(ص) بی نسل گردید! یزید بن معاویه [از این سخنان برآشفت و] به سینه یحیى بن حکم زد و گفت: ساکت شو! آن‌گاه به مردم اجازه ورود داده شد، در حالى که سر حسین(ع) پیش روى یزید بود و با چوب‌دستى خود بر لب [مبارک آن‌حضرت‏] می‌زد. أبو برزه أسلمى - از اصحاب رسول خدا(ص) - از این حرکت یزید ناراحت شد و خطاب به او گفت: آیا با چوب‌دستی‌ات به لب حسین می‌زنى؟! مگر نمی‌دانى که چوب‌دستی‌ات بر جایى می‌خورد که بارها دیده‌ام رسول الله(ص) آن‌جا را می‌مکیده است؟!... 📚انساب الاشراف، ج ‏9، ص 361، 📚بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196 @ayeha313
💢آیا هند همسر یزید، مدتی خانه امام علی(ع) بود؟ آیا حقیقت دارد که خود یزید و اعضای خانواده او از شهادت امام حسین(ع) و یارانش اندوهناک بودند؟ 👇👇 ✅بنابر منابع تاریخی؛ «هند» دختر «عبد الله بن عامر بن کریز» همسر «یزید بن معاویه» بود، که به او «ام کلثوم» نیز می‌گفتند،اما در منابع معتبر و قابل استناد چنین چیزی نیافتیم که او خادم خانه امام علی(ع) بوده باشد. ✅درباره بخش دوم پرسش باید گفت: گرچه برخی گزارش‌ها حاکی از حُزن و ناراحتی یزید دارد، امّا هرگز این فرد خبیث در اعماق دلش ناراحت نبود و گرنه برخی رفتارها از او سر نمی‌زد، اما گاه مصلحت را در آن می‌دید که تظاهر به ناراحتی و بی‌تقصیر بودن کند. گزارش‌هایی وجود دارد که برخی افراد موجود در کاخ یزید دلسوزی‌هایی داشتند؛ مانند هند همسر یزید که بنابر برخی از گزارش‌ها، وی از کشته شدن امام حسین(ع) و یارانش و نیز اسارت اهل بیت آن‌حضرت ناراحت و محزون بود. ✅از ابو مخنف چنین نقل شده است: ابن زیاد؛ زنان و بچه‌هاى امام حسین(ع) را در حالی که بر گردن على بن الحسین(ع) غل و زنجیر بسته شده بود، با مخفر بن ثعلبه عائذى [قرشى‏] و شمر بن ذى الجوشن [به طرف شام‏] فرستاد. آن دو، اسراء را به شام‏ بردند و وارد مجلس‏ یزید شدند. وقتى سر حسین(ع) و اهل بیت و اصحابش، پیش روى یزید نهاده شد، یزید با زبان شعر این معانى را گفت: این شمشیرها سران مردانى را شکافتند که برایمان عزیز بوده‌اند، اما در عین [عزّت‏] ستمگرى کرده و قطع رحم نموده‌اند. ✅در این هنگام‏ یحیى بن حکم برادر مروان بن حکم زبان به اعتراض گشود و با اشعارى به این مضمون‏ گفت: سرى که در کناره طفّ [کربلا] بریده شد، از ابن زیاد، آن برده کم شرافت به ما نزدیک‌تر بود. [با این کار] نسل سمیّه به اندازه ریگ‌ها افزایش یافت و حال آن‌که دختر رسول خدا(ص) بی نسل گردید! یزید بن معاویه [از این سخنان برآشفت و] به سینه یحیى بن حکم زد و گفت: ساکت شو! آن‌گاه به مردم اجازه ورود داده شد، در حالى که سر حسین(ع) پیش روى یزید بود و با چوب‌دستى خود بر لب [مبارک آن‌حضرت‏] می‌زد. أبو برزه أسلمى - از اصحاب رسول خدا(ص) - از این حرکت یزید ناراحت شد و خطاب به او گفت: آیا با چوب‌دستی‌ات به لب حسین می‌زنى؟! مگر نمی‌دانى که چوب‌دستی‌ات بر جایى می‌خورد که بارها دیده‌ام رسول الله(ص) آن‌جا را می‌مکیده است؟!... 📚انساب الاشراف، ج ‏9، ص 361، 📚بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196 @ayeha313
💢آیا هند همسر یزید، مدتی خانه امام علی(ع) بود؟ آیا حقیقت دارد که خود یزید و اعضای خانواده او از شهادت امام حسین(ع) و یارانش اندوهناک بودند؟ 👇👇 ✅بنابر منابع تاریخی؛ «هند» دختر «عبد الله بن عامر بن کریز» همسر «یزید بن معاویه» بود، که به او «ام کلثوم» نیز می‌گفتند،اما در منابع معتبر و قابل استناد چنین چیزی نیافتیم که او خادم خانه امام علی(ع) بوده باشد. ✅درباره بخش دوم پرسش باید گفت: گرچه برخی گزارش‌ها حاکی از حُزن و ناراحتی یزید دارد، امّا هرگز این فرد خبیث در اعماق دلش ناراحت نبود و گرنه برخی رفتارها از او سر نمی‌زد، اما گاه مصلحت را در آن می‌دید که تظاهر به ناراحتی و بی‌تقصیر بودن کند. گزارش‌هایی وجود دارد که برخی افراد موجود در کاخ یزید دلسوزی‌هایی داشتند؛ مانند هند همسر یزید که بنابر برخی از گزارش‌ها، وی از کشته شدن امام حسین(ع) و یارانش و نیز اسارت اهل بیت آن‌حضرت ناراحت و محزون بود. ✅از ابو مخنف چنین نقل شده است: ابن زیاد؛ زنان و بچه‌هاى امام حسین(ع) را در حالی که بر گردن على بن الحسین(ع) غل و زنجیر بسته شده بود، با مخفر بن ثعلبه عائذى [قرشى‏] و شمر بن ذى الجوشن [به طرف شام‏] فرستاد. آن دو، اسراء را به شام‏ بردند و وارد مجلس‏ یزید شدند. وقتى سر حسین(ع) و اهل بیت و اصحابش، پیش روى یزید نهاده شد، یزید با زبان شعر این معانى را گفت: این شمشیرها سران مردانى را شکافتند که برایمان عزیز بوده‌اند، اما در عین [عزّت‏] ستمگرى کرده و قطع رحم نموده‌اند. ✅در این هنگام‏ یحیى بن حکم برادر مروان بن حکم زبان به اعتراض گشود و با اشعارى به این مضمون‏ گفت: سرى که در کناره طفّ [کربلا] بریده شد، از ابن زیاد، آن برده کم شرافت به ما نزدیک‌تر بود. [با این کار] نسل سمیّه به اندازه ریگ‌ها افزایش یافت و حال آن‌که دختر رسول خدا(ص) بی نسل گردید! یزید بن معاویه [از این سخنان برآشفت و] به سینه یحیى بن حکم زد و گفت: ساکت شو! آن‌گاه به مردم اجازه ورود داده شد، در حالى که سر حسین(ع) پیش روى یزید بود و با چوب‌دستى خود بر لب [مبارک آن‌حضرت‏] می‌زد. أبو برزه أسلمى - از اصحاب رسول خدا(ص) - از این حرکت یزید ناراحت شد و خطاب به او گفت: آیا با چوب‌دستی‌ات به لب حسین می‌زنى؟! مگر نمی‌دانى که چوب‌دستی‌ات بر جایى می‌خورد که بارها دیده‌ام رسول الله(ص) آن‌جا را می‌مکیده است؟!... 📚انساب الاشراف، ج ‏9، ص 361، 📚بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196 @ayeha313
💢آیا هند همسر یزید، مدتی خانه امام علی(ع) بود؟ آیا حقیقت دارد که خود یزید و اعضای خانواده او از شهادت امام حسین(ع) و یارانش اندوهناک بودند؟ 👇👇 ✅بنابر منابع تاریخی؛ «هند» دختر «عبد الله بن عامر بن کریز» همسر «یزید بن معاویه» بود، که به او «ام کلثوم» نیز می‌گفتند،اما در منابع معتبر و قابل استناد چنین چیزی نیافتیم که او خادم خانه امام علی(ع) بوده باشد. ✅درباره بخش دوم پرسش باید گفت: گرچه برخی گزارش‌ها حاکی از حُزن و ناراحتی یزید دارد، امّا هرگز این فرد خبیث در اعماق دلش ناراحت نبود و گرنه برخی رفتارها از او سر نمی‌زد، اما گاه مصلحت را در آن می‌دید که تظاهر به ناراحتی و بی‌تقصیر بودن کند. گزارش‌هایی وجود دارد که برخی افراد موجود در کاخ یزید دلسوزی‌هایی داشتند؛ مانند هند همسر یزید که بنابر برخی از گزارش‌ها، وی از کشته شدن امام حسین(ع) و یارانش و نیز اسارت اهل بیت آن‌حضرت ناراحت و محزون بود. ✅از ابو مخنف چنین نقل شده است: ابن زیاد؛ زنان و بچه‌هاى امام حسین(ع) را در حالی که بر گردن على بن الحسین(ع) غل و زنجیر بسته شده بود، با مخفر بن ثعلبه عائذى [قرشى‏] و شمر بن ذى الجوشن [به طرف شام‏] فرستاد. آن دو، اسراء را به شام‏ بردند و وارد مجلس‏ یزید شدند. وقتى سر حسین(ع) و اهل بیت و اصحابش، پیش روى یزید نهاده شد، یزید با زبان شعر این معانى را گفت: این شمشیرها سران مردانى را شکافتند که برایمان عزیز بوده‌اند، اما در عین [عزّت‏] ستمگرى کرده و قطع رحم نموده‌اند. ✅در این هنگام‏ یحیى بن حکم برادر مروان بن حکم زبان به اعتراض گشود و با اشعارى به این مضمون‏ گفت: سرى که در کناره طفّ [کربلا] بریده شد، از ابن زیاد، آن برده کم شرافت به ما نزدیک‌تر بود. [با این کار] نسل سمیّه به اندازه ریگ‌ها افزایش یافت و حال آن‌که دختر رسول خدا(ص) بی نسل گردید! یزید بن معاویه [از این سخنان برآشفت و] به سینه یحیى بن حکم زد و گفت: ساکت شو! آن‌گاه به مردم اجازه ورود داده شد، در حالى که سر حسین(ع) پیش روى یزید بود و با چوب‌دستى خود بر لب [مبارک آن‌حضرت‏] می‌زد. أبو برزه أسلمى - از اصحاب رسول خدا(ص) - از این حرکت یزید ناراحت شد و خطاب به او گفت: آیا با چوب‌دستی‌ات به لب حسین می‌زنى؟! مگر نمی‌دانى که چوب‌دستی‌ات بر جایى می‌خورد که بارها دیده‌ام رسول الله(ص) آن‌جا را می‌مکیده است؟!... 📚انساب الاشراف، ج ‏9، ص 361، 📚بحار الأنوار، ج ‏45، ص 196 @ayeha313