❓نمیتوانم همسرم را انتخاب کنم. چه کار باید بکنم؟
🔻#دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همسر
✍برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ دلایل ناتوانی در انتخاب همسر رفت؛ ما در این جا به برخی از این دلایل اشاره میکنیم؛ البته دلایلی که مربوط به خود شخص انتخاب کننده است.
#اوّل: حسّاسیت و وسواس بیش از اندازه
این مشکل معمولاً در کسانی پیش میآید که سنین نشاط جوانی را پشت سر گذاشته و به میانسالی نزدیک شدهاند.
در ازدواج علاوه بر این که نیاز شدیدی به حساب و کتابهای عاقلانه داریم، محتاج احساسات پاک جوانی هم هستیم. کسانی که از سنین جوانی فاصله میگیرند، از شور و شوق جوانی هم دور میشوند، به همین دلیل با قضایای زندگی خیلی دقیق و ریزبینانه برخورد میکنند. کسانی هم که این افراد به خواستگاریشان میروند، انسان کاملی نیستند، بالأخره عیب و ایرادی دارند. آنچه میتواند این عیبها را قابل تحمّل جلوه دهد، همان روحیة لطیف و بااحساس جوانی است. پس کسانی که از این سن گذشتهاند، با این عیب و ایرادها خیلی سختگیرانه برخورد میکنند.
این حسّاسیت، دلیل دیگری هم میتواند داشته باشد و آن این که انسان در دورة نشاط جوانی نیاز بیشتری به ازدواج دارد؛ چرا که هم بُعد جسمی و هم بُعد روحی ازدواج برای او مهم است. وقتی دورة غَلَیان جنسی جوان طی میشود، یکی از عوامل محرّکِ او به سمت ازدواج تا اندازة زیادی فروکش میکند. به همین دلیل انگیزۀ چشمپوشی از عیبهای پیش پا افتاده، برای او کم شده و سختگیر میشود.
حرفهای ما به این معنا نیست که شور و نشاط جوانی مجوّزی برای انتخاب چشم بسته است. باید اعتدال را رعایت کرد؛ نه آن که تمام اختیار خود را به دست شور و نشاط جوانی بسپاریم و نه این که به قدری ریزبین و عقلی برخورد کنیم که جایی برای احساس و شور و نشاط جوانی باقی نگذاریم.
#دوم: نداشتن ملاک مشخّصی برای تصمیمگیری
وقتی کسی میخواهد یک اتومبیل بخرد باید پیش از رفتن به بازار مشخّصات کلّی اتومبیل مطلوب خود را مشخّص کند؛ مثل قیمت و مدل. اگر او بدون مشخّص کردن اینها به بازار برود، نمیتواند تصمیم بگیرد؛ چرا که در بازار انواع و اقسام اتومبیلها وجود دارد که کار انتخاب را برای او سخت میکند.
برای ازدواج باید ملاک داشت، آن هم ملاکهای مشخّص؛ ملاکهایی که بتواند بین انسانها تفکیک قائل شود. ملاکهای کلّی که در همه یا بیشتر آدمها هست فایدهای ندارد. بدون داشتن این ملاکها انتخاب به شدّت سخت میشود؛ البته باید این ملاکها را با واقعیت زندگی مشترک هماهنگ کرد.
#سوم: وابسته کردن تصمیم به رضایت دیگران
برخی در تصمیمگیری به شدّت روی نظر دیگران حسّاسند؛ یعنی باید پدر و مادر و خواهر و برادر و حتی دورتر از اینها، عمّه و خاله و ... روی یک گزینه نظر مثبت داشته باشند تا بتوانند آن را به عنوان همسر مطلوب خود بپذیرند؛ در حالی که دو مانع بزرگ بر سر راه این نوع انتخابها وجود دارد: اول، تفاوت سنّی این افراد و ودوم، اختلاف دیدگاهشان دربارة مسائل مختلفی که در ازدواج دخیل است. این دو مانع نمیگذارد اینها به راحتی روی یک گزینه اشتراک نظر پیدا کنند. انسان باید خودش معیار داشته باشد و تلاش کند با ایجاد رابطة رفاقت آمیز با دیگران و اثبات استقلال شخصیت خود، میزان دخالت دیگران را در تصمیمگیری به حدّاقل برساند؛ البته دخالت با مشورت متفاوت است. ما باید از نظرات دیگران استفاده کنیم؛ اما اگر این مشورت به گونهای شد که دیگران تصمیمگیرندة ما شدند، تصمیمگیری به شدّت سخت خواهد شد.
در همین جا به همة خانوادهها توصیه میکنیم که بیایید فرهنگ احترام به نظرات یکدیگر را در خانوادههای خودمان ایجاد کرده و گسترش دهیم. چرا خواهر خانواده اصرار دارد برادرش زنی بگیرد که او بپسندد و مادر هم همین توقّع را دارد؟ و از قضای روزگار آبِ این مادر و خواهر هم به یک جوی نمیرود!
اگر که برادر یا خواهرمان اشتباه میکند و بدون این که بداند در حال افتادن به چاه است، راه نجات او دخالتهایی نیست که او را به لجاجت بیشتر وادار کند. ما دربارة این دسته از انتخابها چندین بار سخن گفتهایم و دیگر تکرار نمیکنیم؛ اما خلاصهاش آن است که باید با زبان رفاقت اشتباه را به او فهماند و اگر از عهدة ما برنیامد، با یک مشاور و یا بزرگتری که مورد قبول او است، مسئله را در میان گذاشت تا او مسئله را حل کند.
ادامه دارد.....
@ayeha313
❓نمیتوانم همسرم را انتخاب کنم. چه کار باید بکنم؟
🔻#دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همسر
✍برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ دلایل ناتوانی در انتخاب همسر رفت؛ ما در این جا به برخی از این دلایل اشاره میکنیم؛ البته دلایلی که مربوط به خود شخص انتخاب کننده است.
#اوّل: حسّاسیت و وسواس بیش از اندازه
این مشکل معمولاً در کسانی پیش میآید که سنین نشاط جوانی را پشت سر گذاشته و به میانسالی نزدیک شدهاند.
در ازدواج علاوه بر این که نیاز شدیدی به حساب و کتابهای عاقلانه داریم، محتاج احساسات پاک جوانی هم هستیم. کسانی که از سنین جوانی فاصله میگیرند، از شور و شوق جوانی هم دور میشوند، به همین دلیل با قضایای زندگی خیلی دقیق و ریزبینانه برخورد میکنند. کسانی هم که این افراد به خواستگاریشان میروند، انسان کاملی نیستند، بالأخره عیب و ایرادی دارند. آنچه میتواند این عیبها را قابل تحمّل جلوه دهد، همان روحیة لطیف و بااحساس جوانی است. پس کسانی که از این سن گذشتهاند، با این عیب و ایرادها خیلی سختگیرانه برخورد میکنند.
این حسّاسیت، دلیل دیگری هم میتواند داشته باشد و آن این که انسان در دورة نشاط جوانی نیاز بیشتری به ازدواج دارد؛ چرا که هم بُعد جسمی و هم بُعد روحی ازدواج برای او مهم است. وقتی دورة غَلَیان جنسی جوان طی میشود، یکی از عوامل محرّکِ او به سمت ازدواج تا اندازة زیادی فروکش میکند. به همین دلیل انگیزۀ چشمپوشی از عیبهای پیش پا افتاده، برای او کم شده و سختگیر میشود.
حرفهای ما به این معنا نیست که شور و نشاط جوانی مجوّزی برای انتخاب چشم بسته است. باید اعتدال را رعایت کرد؛ نه آن که تمام اختیار خود را به دست شور و نشاط جوانی بسپاریم و نه این که به قدری ریزبین و عقلی برخورد کنیم که جایی برای احساس و شور و نشاط جوانی باقی نگذاریم.
#دوم: نداشتن ملاک مشخّصی برای تصمیمگیری
وقتی کسی میخواهد یک اتومبیل بخرد باید پیش از رفتن به بازار مشخّصات کلّی اتومبیل مطلوب خود را مشخّص کند؛ مثل قیمت و مدل. اگر او بدون مشخّص کردن اینها به بازار برود، نمیتواند تصمیم بگیرد؛ چرا که در بازار انواع و اقسام اتومبیلها وجود دارد که کار انتخاب را برای او سخت میکند.
برای ازدواج باید ملاک داشت، آن هم ملاکهای مشخّص؛ ملاکهایی که بتواند بین انسانها تفکیک قائل شود. ملاکهای کلّی که در همه یا بیشتر آدمها هست فایدهای ندارد. بدون داشتن این ملاکها انتخاب به شدّت سخت میشود؛ البته باید این ملاکها را با واقعیت زندگی مشترک هماهنگ کرد.
#سوم: وابسته کردن تصمیم به رضایت دیگران
برخی در تصمیمگیری به شدّت روی نظر دیگران حسّاسند؛ یعنی باید پدر و مادر و خواهر و برادر و حتی دورتر از اینها، عمّه و خاله و ... روی یک گزینه نظر مثبت داشته باشند تا بتوانند آن را به عنوان همسر مطلوب خود بپذیرند؛ در حالی که دو مانع بزرگ بر سر راه این نوع انتخابها وجود دارد: اول، تفاوت سنّی این افراد و ودوم، اختلاف دیدگاهشان دربارة مسائل مختلفی که در ازدواج دخیل است. این دو مانع نمیگذارد اینها به راحتی روی یک گزینه اشتراک نظر پیدا کنند. انسان باید خودش معیار داشته باشد و تلاش کند با ایجاد رابطة رفاقت آمیز با دیگران و اثبات استقلال شخصیت خود، میزان دخالت دیگران را در تصمیمگیری به حدّاقل برساند؛ البته دخالت با مشورت متفاوت است. ما باید از نظرات دیگران استفاده کنیم؛ اما اگر این مشورت به گونهای شد که دیگران تصمیمگیرندة ما شدند، تصمیمگیری به شدّت سخت خواهد شد.
در همین جا به همة خانوادهها توصیه میکنیم که بیایید فرهنگ احترام به نظرات یکدیگر را در خانوادههای خودمان ایجاد کرده و گسترش دهیم. چرا خواهر خانواده اصرار دارد برادرش زنی بگیرد که او بپسندد و مادر هم همین توقّع را دارد؟ و از قضای روزگار آبِ این مادر و خواهر هم به یک جوی نمیرود!
اگر که برادر یا خواهرمان اشتباه میکند و بدون این که بداند در حال افتادن به چاه است، راه نجات او دخالتهایی نیست که او را به لجاجت بیشتر وادار کند. ما دربارة این دسته از انتخابها چندین بار سخن گفتهایم و دیگر تکرار نمیکنیم؛ اما خلاصهاش آن است که باید با زبان رفاقت اشتباه را به او فهماند و اگر از عهدة ما برنیامد، با یک مشاور و یا بزرگتری که مورد قبول او است، مسئله را در میان گذاشت تا او مسئله را حل کند.
ادامه دارد.....
@ayeha313
#تا_عید_غدیر
#شبهات_وهابیت
💢شیعیان علی را شجاع و پهلوان عرب میدانند، پس چرا در #ماجرای غصب خلافت و حمله به خانه اش، از همسر خود #دفاع نکرد؟
#پاسخ_شبهات
يكى از مهمترين #شبهاتى كه وهابيها با تحريك احساسات مردم، به منظور انكار قضيه هجوم عمر بن خطاب و كتك زدن فاطمه زهرا سلام الله عليها مطرح مىكنند، اين است كه #چرا اميرمؤمنان عليه السلام از همسرش دفاع نكرد؟ مگر نه اين كه او اسد الله الغالب و شجاعترين فرد زمان خود بود و...
عالمان شيعه در طول تاريخ از اين شبهه پاسخهاى گوناگونى دادهاند كه به اختصار به چند نكته بسنده مىكنيم.
✅عكس العمل #تند حضرت در برابر عمر بن خطاب:
اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آنها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مىخواست به آنها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائى نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسى جرأت نمىكرد كه اين فكر را حتى از مخيلهاش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمانهاى الهى بوده است.
سليم بن قيس هلالى كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مىنويسد:
عمر #آتش طلبيد و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد:
يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مىكنند»!
علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى»
✅تسليم وصيت پيامبر اكرم (ص):
اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وامىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
آن حضرت از جانب #خدا و رسولش مأمور به صبر و شكيبائى در برابر اين مصيبتهاى عظيم بوده است و طبق همين فرمان بود كه دست به شمشير نبرد.
امر دائر بود بين اين كه اميرمؤمنان عليه السلام اساس اسلام را حفظ نمايد و از حق خود بگذرد؛ يا اين كه بر آن عده اندك حمله نموده و آنها را از دم تيغ بگذراند و در عوض دشمنان اسلام و منافقين با استفاده از اين فرصت اساس اسلام را به خطر بيندازند، اميرمؤمنان عليه السلام راه دوم را برگزيد و با اين فداكارى دين اسلام را براى هميشه حفظ و دشمنان اسلام را نا اميد كرد و به طور قطع اين تصميم عاقلانهتر بوده است.
✅در خطبه #سوم نهج البلاغه مىفرمايد:
در اين انديشه فرو رفته بودم كه: با دست تنها (با بى ياورى) به پا خيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پر خفقان و تاريكيى كه پديد آوردهاند صبر كنم، محيطى كه: پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا مىدارد.
✅(عاقبت) ديدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزديكتر است؛ لذا شكيبائى ورزيدم؛ ولى به كسى مىماندم كه: خاشاك چشمش را پر كرده، و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود مىديدم، ميراثم را به غارت میبرند
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568
خطبه سوم نهج البلاغه
@ayeha313
⚠️ #اخطارهای_مجردانی⚠️
🔻اگر طرف مقابلتان این ویژگی را داشت قید ازدواج بااو را بزنید...
🔴 #سوم:
۳. همیشه انتقاد و گله و شکایت
✍اگر طرف مقابلتان از همین الان به شما دید منتقدانه دارد وبااین کار اعتمادبهنفس شمارا کاهش میدهد، ضرورتی ندارد به ازدواج بااو فکرکنید.
🔹 کسی که تااین حد به حرمت نفس شما بی توجه است یاشما را قبول ندارد چراباید همسرشما باشد؟
🤔این انتقاد میتواند مقایسههای خیلی ملایم هم باشد که به زبانی کمتر خشن و عادی ارائه میشود. حتی همین نوع مقایسات و انتقادات هم بر اعتمادبهنفس شمااثر گذاشته و درآخر سلامت رابطهتان رابه خطر میاندازد.
🔻شما به کسی احتیاج دارید که علاوه براینکه خودتان درمراحل زندگی قوت قلب او باشید. اونیز همراه و دلگرم شما باشید.
پس هوشیار باشید
@ayeha313
#شبهات_وهابیت
💢علي که شير خدا و اسد الله الغالب بود و در قلعه خيبر را با يک دست بلند کرد، چگونه #حاضر مىشود ببيند همسرش را در مقابل چشمانش كتك بزنند؛ اما هيچ واكنشى از خود نشان ندهد؟
✅يكى از مهمترين #شبهاتى كه وهابيها با تحريك احساسات مردم، به منظور انكار قضيه هجوم عمر بن خطاب و كتك زدن فاطمه زهرا سلام الله عليها مطرح مىكنند، اين است كه #چرا اميرمؤمنان عليه السلام از همسرش دفاع نكرد؟ مگر نه اين كه او اسد الله الغالب و شجاعترين فرد زمان خود بود و...
عالمان شيعه در طول تاريخ از اين شبهه پاسخهاى گوناگونى دادهاند كه به اختصار به چند نكته بسنده مىكنيم.
✅عكس العمل #تند حضرت در برابر عمر بن خطاب:
اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آنها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مىخواست به آنها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائى نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسى جرأت نمىكرد كه اين فكر را حتى از مخيلهاش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمانهاى الهى بوده است.
سليم بن قيس هلالى كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مىنويسد:
عمر #آتش طلبيد و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد:
يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مىكنند»!
علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى»
✅تسليم وصيت پيامبر اكرم (ص):
اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وامىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
آن حضرت از جانب #خدا و رسولش مأمور به صبر و شكيبائى در برابر اين مصيبتهاى عظيم بوده است و طبق همين فرمان بود كه دست به شمشير نبرد.
امر دائر بود بين اين كه اميرمؤمنان عليه السلام اساس اسلام را حفظ نمايد و از حق خود بگذرد؛ يا اين كه بر آن عده اندك حمله نموده و آنها را از دم تيغ بگذراند و در عوض دشمنان اسلام و منافقين با استفاده از اين فرصت اساس اسلام را به خطر بيندازند، اميرمؤمنان عليه السلام راه دوم را برگزيد و با اين فداكارى دين اسلام را براى هميشه حفظ و دشمنان اسلام را نا اميد كرد و به طور قطع اين تصميم عاقلانهتر بوده است.
✅در خطبه #سوم نهج البلاغه مىفرمايد:
در اين انديشه فرو رفته بودم كه: با دست تنها (با بى ياورى) به پا خيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پر خفقان و تاريكى كه پديد آورده اند صبر كنم، محيطى كه: پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا میدارد.
✅(عاقبت) ديدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزديكتر است؛ لذا شكيبائى ورزيدم؛ ولى به كسى میماندم كه: خاشاك چشمش را پر كرده، و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود میديدم، ميراثم را به غارت میبرند
📚 كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568
📚خطبه سوم نهج البلاغه
@ayeha313
❓نمیتوانم همسرم را انتخاب کنم. چه کار باید بکنم؟
🔻#دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همسر
✍برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ دلایل ناتوانی در انتخاب همسر رفت؛ ما در این جا به برخی از این دلایل اشاره میکنیم؛ البته دلایلی که مربوط به خود شخص انتخاب کننده است.
#اوّل: حسّاسیت و وسواس بیش از اندازه
این مشکل معمولاً در کسانی پیش میآید که سنین نشاط جوانی را پشت سر گذاشته و به میانسالی نزدیک شدهاند.
در ازدواج علاوه بر این که نیاز شدیدی به حساب و کتابهای عاقلانه داریم، محتاج احساسات پاک جوانی هم هستیم. کسانی که از سنین جوانی فاصله میگیرند، از شور و شوق جوانی هم دور میشوند، به همین دلیل با قضایای زندگی خیلی دقیق و ریزبینانه برخورد میکنند. کسانی هم که این افراد به خواستگاریشان میروند، انسان کاملی نیستند، بالأخره عیب و ایرادی دارند. آنچه میتواند این عیبها را قابل تحمّل جلوه دهد، همان روحیة لطیف و بااحساس جوانی است. پس کسانی که از این سن گذشتهاند، با این عیب و ایرادها خیلی سختگیرانه برخورد میکنند.
این حسّاسیت، دلیل دیگری هم میتواند داشته باشد و آن این که انسان در دورة نشاط جوانی نیاز بیشتری به ازدواج دارد؛ چرا که هم بُعد جسمی و هم بُعد روحی ازدواج برای او مهم است. وقتی دورة غَلَیان جنسی جوان طی میشود، یکی از عوامل محرّکِ او به سمت ازدواج تا اندازة زیادی فروکش میکند. به همین دلیل انگیزۀ چشمپوشی از عیبهای پیش پا افتاده، برای او کم شده و سختگیر میشود.
حرفهای ما به این معنا نیست که شور و نشاط جوانی مجوّزی برای انتخاب چشم بسته است. باید اعتدال را رعایت کرد؛ نه آن که تمام اختیار خود را به دست شور و نشاط جوانی بسپاریم و نه این که به قدری ریزبین و عقلی برخورد کنیم که جایی برای احساس و شور و نشاط جوانی باقی نگذاریم.
#دوم: نداشتن ملاک مشخّصی برای تصمیمگیری
وقتی کسی میخواهد یک اتومبیل بخرد باید پیش از رفتن به بازار مشخّصات کلّی اتومبیل مطلوب خود را مشخّص کند؛ مثل قیمت و مدل. اگر او بدون مشخّص کردن اینها به بازار برود، نمیتواند تصمیم بگیرد؛ چرا که در بازار انواع و اقسام اتومبیلها وجود دارد که کار انتخاب را برای او سخت میکند.
برای ازدواج باید ملاک داشت، آن هم ملاکهای مشخّص؛ ملاکهایی که بتواند بین انسانها تفکیک قائل شود. ملاکهای کلّی که در همه یا بیشتر آدمها هست فایدهای ندارد. بدون داشتن این ملاکها انتخاب به شدّت سخت میشود؛ البته باید این ملاکها را با واقعیت زندگی مشترک هماهنگ کرد.
#سوم: وابسته کردن تصمیم به رضایت دیگران
برخی در تصمیمگیری به شدّت روی نظر دیگران حسّاسند؛ یعنی باید پدر و مادر و خواهر و برادر و حتی دورتر از اینها، عمّه و خاله و ... روی یک گزینه نظر مثبت داشته باشند تا بتوانند آن را به عنوان همسر مطلوب خود بپذیرند؛ در حالی که دو مانع بزرگ بر سر راه این نوع انتخابها وجود دارد: اول، تفاوت سنّی این افراد و ودوم، اختلاف دیدگاهشان دربارة مسائل مختلفی که در ازدواج دخیل است. این دو مانع نمیگذارد اینها به راحتی روی یک گزینه اشتراک نظر پیدا کنند. انسان باید خودش معیار داشته باشد و تلاش کند با ایجاد رابطة رفاقت آمیز با دیگران و اثبات استقلال شخصیت خود، میزان دخالت دیگران را در تصمیمگیری به حدّاقل برساند؛ البته دخالت با مشورت متفاوت است. ما باید از نظرات دیگران استفاده کنیم؛ اما اگر این مشورت به گونهای شد که دیگران تصمیمگیرندة ما شدند، تصمیمگیری به شدّت سخت خواهد شد.
در همین جا به همة خانوادهها توصیه میکنیم که بیایید فرهنگ احترام به نظرات یکدیگر را در خانوادههای خودمان ایجاد کرده و گسترش دهیم. چرا خواهر خانواده اصرار دارد برادرش زنی بگیرد که او بپسندد و مادر هم همین توقّع را دارد؟ و از قضای روزگار آبِ این مادر و خواهر هم به یک جوی نمیرود!
اگر که برادر یا خواهرمان اشتباه میکند و بدون این که بداند در حال افتادن به چاه است، راه نجات او دخالتهایی نیست که او را به لجاجت بیشتر وادار کند. ما دربارة این دسته از انتخابها چندین بار سخن گفتهایم و دیگر تکرار نمیکنیم؛ اما خلاصهاش آن است که باید با زبان رفاقت اشتباه را به او فهماند و اگر از عهدة ما برنیامد، با یک مشاور و یا بزرگتری که مورد قبول او است، مسئله را در میان گذاشت تا او مسئله را حل کند.
ادامه دارد.....
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
💕🌷💕🌷💕 💙 نمیتوانم همسر مناسب خودم را #انتخاب کنم. چه کار باید بکنم؟😔 #دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همس
ادامهی #دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همسر
#بخش_سوم👇👇
‼️ #سوم: وابسته کردن تصمیم به رضایت دیگران
👌 برخی در تصمیمگیری به شدّت روی نظر دیگران حسّاسند؛ یعنی باید پدر و مادر و خواهر و برادر و حتی دورتر از اینها، عمّه و خاله و ... روی یک گزینه نظر مثبت داشته باشند تا بتوانند آن را به عنوان همسر #مطلوب خود بپذیرند؛ در حالی که دو مانع بزرگ بر سر راه این نوع انتخابها وجود دارد: #اول، تفاوت سنّی این افراد و #دوم، اختلاف دیدگاهشان درباره مسائل مختلفی که در ازدواج دخیل است. این دو مانع نمیگذارد اطرافیان به راحتی روی یک گزینه اشتراک نظر پیدا کنند. انسان باید خودش #معیار داشته باشد و تلاش کند با ایجاد رابطه رفاقتآمیز با دیگران و (به مرور زمان) اثبات استقلال شخصیت خود، رفتار و تصمیم عاقلانهای را اتخاذ کرده و از دخالتها جلوگیری کند.
🔺 البته #دخالت با #مشورت متفاوت است. واضح است که انسان باید از نظرات دیگران استفاده کند؛ چراکه تجربه بزرگتر ها بیشتر از ماست و گاهی نکاتی را ملاحظه میکنن که ما ملاحظه نمیکنیم؛ اما اگر این مشورت به گونهای شد که دیگران تصمیمگیرنده ما شدند، تصمیمگیری به شدّت #سخت خواهد شد.
🔺 چرا خواهرِ خانواده اصرار دارد برادرش زنی بگیرد که او بپسندد و مادر هم همین توقّع را دارد؟
اگر برادر یا خواهرمان اشتباه میکند و نمیداند که در حال افتادن به چاه است، راه نجات او #دخالتهایی نیست که او را به لجاجت بیشتر وادار کند. باید با زبان رفاقت اشتباه را به او فهماند و اگر از عهده ما برنیامد، با یک مشاور و یا بزرگتری که مورد قبول او است، مسئله را در میان گذاشت تا او مسئله را حل کند.
#ازدواج
#انتخاب_صحیح
#دلائل_ناتوانی_در_انتخاب
@ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
💕🌷💕🌷💕 💙 نمیتوانم همسر مناسب خودم را #انتخاب کنم. چه کار باید بکنم؟😔 #دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همس
ادامهی #دلایل_ناتوانی_در_انتخاب_همسر
#بخش_سوم👇👇
‼️ #سوم: وابسته کردن تصمیم به رضایت دیگران
👌 برخی در تصمیمگیری به شدّت روی نظر دیگران حسّاسند؛ یعنی باید پدر و مادر و خواهر و برادر و حتی دورتر از اینها، عمّه و خاله و ... روی یک گزینه نظر مثبت داشته باشند تا بتوانند آن را به عنوان همسر #مطلوب خود بپذیرند؛ در حالی که دو مانع بزرگ بر سر راه این نوع انتخابها وجود دارد: #اول، تفاوت سنّی این افراد و #دوم، اختلاف دیدگاهشان درباره مسائل مختلفی که در ازدواج دخیل است. این دو مانع نمیگذارد اطرافیان به راحتی روی یک گزینه اشتراک نظر پیدا کنند. انسان باید خودش #معیار داشته باشد و تلاش کند با ایجاد رابطه رفاقتآمیز با دیگران و (به مرور زمان) اثبات استقلال شخصیت خود، رفتار و تصمیم عاقلانهای را اتخاذ کرده و از دخالتها جلوگیری کند.
🔺 البته #دخالت با #مشورت متفاوت است. واضح است که انسان باید از نظرات دیگران استفاده کند؛ چراکه تجربه بزرگتر ها بیشتر از ماست و گاهی نکاتی را ملاحظه میکنن که ما ملاحظه نمیکنیم؛ اما اگر این مشورت به گونهای شد که دیگران تصمیمگیرنده ما شدند، تصمیمگیری به شدّت #سخت خواهد شد.
🔺 چرا خواهرِ خانواده اصرار دارد برادرش زنی بگیرد که او بپسندد و مادر هم همین توقّع را دارد؟
اگر برادر یا خواهرمان اشتباه میکند و نمیداند که در حال افتادن به چاه است، راه نجات او #دخالتهایی نیست که او را به لجاجت بیشتر وادار کند. باید با زبان رفاقت اشتباه را به او فهماند و اگر از عهده ما برنیامد، با یک مشاور و یا بزرگتری که مورد قبول او است، مسئله را در میان گذاشت تا او مسئله را حل کند.
#ازدواج
#انتخاب_صحیح
#دلائل_ناتوانی_در_انتخاب
@ayeha313
بسم الله الرحمن الرحیم
دعای روز #سوم
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ
خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ
و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ
و از هر خیری که در این روز نازل میفرمایی مرا نصیب بخش بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین به حق جود و کرمت ای جود و بخشش دارترین عالم.
شرح فرازهای دعا
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ
خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم ! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند لذا در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.
@ayeha313
👇👇👇
#شبهات_وهابیت
💢علي که شير خدا و اسد الله الغالب بود و در قلعه خيبر را با يک دست بلند کرد، چگونه #حاضر مىشود ببيند همسرش را در مقابل چشمانش كتك بزنند؛ اما هيچ واكنشى از خود نشان ندهد؟
يكى از مهمترين #شبهاتى كه وهابيها با تحريك احساسات مردم، به منظور انكار قضيه هجوم عمر بن خطاب و كتك زدن فاطمه زهرا سلام الله عليها مطرح مىكنند، اين است كه #چرا اميرمؤمنان عليه السلام از همسرش دفاع نكرد؟ مگر نه اين كه او اسد الله الغالب و شجاعترين فرد زمان خود بود و...
عالمان شيعه در طول تاريخ از اين شبهه پاسخهاى گوناگونى دادهاند كه به اختصار به چند نكته بسنده مىكنيم.
✅عكس العمل #تند حضرت در برابر عمر بن خطاب:
اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آنها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد. در حقيقت با اين كار مىخواست به آنها بفهماند كه اگر مأمور به شكيبائى نبودم و فرمان خدا غير از اين بود، كسى جرأت نمىكرد كه اين فكر را حتى از مخيلهاش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل هميشه تابع فرمانهاى الهى بوده است.
سليم بن قيس هلالى كه از ياران مخلص اميرمؤمنان عليه السلام است، در اين باره مىنويسد:
عمر #آتش طلبيد و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا عليها السّلام به طرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسول اللَّه! عمر شمشير را در حالى كه در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد:
يا رسول اللَّه، ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مىكنند»!
علي عليه السّلام ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صُهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى»
✅تسليم وصيت پيامبر اكرم (ص):
اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وامىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
آن حضرت از جانب #خدا و رسولش مأمور به صبر و شكيبائى در برابر اين مصيبتهاى عظيم بوده است و طبق همين فرمان بود كه دست به شمشير نبرد.
امر دائر بود بين اين كه اميرمؤمنان عليه السلام اساس اسلام را حفظ نمايد و از حق خود بگذرد؛ يا اين كه بر آن عده اندك حمله نموده و آنها را از دم تيغ بگذراند و در عوض دشمنان اسلام و منافقين با استفاده از اين فرصت اساس اسلام را به خطر بيندازند، اميرمؤمنان عليه السلام راه دوم را برگزيد و با اين فداكارى دين اسلام را براى هميشه حفظ و دشمنان اسلام را نا اميد كرد و به طور قطع اين تصميم عاقلانهتر بوده است.
✅در خطبه #سوم نهج البلاغه مىفرمايد:
در اين انديشه فرو رفته بودم كه: با دست تنها (با بى ياورى) به پا خيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پر خفقان و تاريكيى كه پديد آوردهاند صبر كنم، محيطى كه: پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى به رنج وا مىدارد.
✅(عاقبت) ديدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزديكتر است؛ لذا شكيبائى ورزيدم؛ ولى به كسى مىماندم كه: خاشاك چشمش را پر كرده، و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود مىديدم، ميراثم را به غارت میبرند
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568
خطبه سوم نهج البلاغه
@ayeha313