فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊🎉🎈🎊🎉🎈💐🌷
او تولد یافـٺ #جـانبازے کند
میهـنم #ایـران سرافرازے کند
اوتولد یافـٺ تا #رهبـر شـود
ما همـہ #عشـاق؛ او #دلبـر شود
اوتولد یافٺ گردد #نـور عیـݩ
برٺـرین #آقا پس از #پـیرخمـین
مـا همـہ #عمـّار،اوباشـد #ولـۍ
جـان ما قـرباݩ تـۅ #سیـدعݪـے
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷#به -کانال -ما- بپیوندید👇👇👇
این عمار
https://eitaa.com/janamfadayeseyyedali
برای امام زمانم چه کنم؟
#آیت_الله #بهاء_الدینی :
👇👇👇
اگر #زنان #چادری می خواستند: نشانشان می دادم #عرقی که در #فصل #گرما به خاطر #حفظ #حجاب می ریزند, #دانه دانه اش #خورشید 🌞 است.
شما خورشید خـ❤️ـدا هستید.
و ایشان این #روایت را از #ثواب_الاعمال #نقل می کردند:
عرقی که #زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او #نور 💫 می شود:
- 1⃣در درون #قبر
- 2⃣در #برزخ
- 3⃣در #قیامت
و اگر زنان #بی_حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این #موی_سر که به #نامحرم نشان می دهند #آتش 🔥 است.
آنها در #آرایش 💄 #زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش ☄ هستند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#به_کانال_تحلیلی_بصیرتی_مذهبی_این_عمار_بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/janamfadayeseyyedali
#ایوب_بلندی
#قسمت۷
همان حرف ها را پشت تلفن تکرار کردم و برگشتم.
مامان پرسید: چی شده هی میروی و هی می آیی؟؟
تکیه دادم به دیوار.
آقای بلندی زنگ زده می خواهد دوباره بیاید.
مامان با لبخند گفت: خب بگذار بیاید.
+ برای چی؟؟ اگر می خواست بیاید، پس چرا رفت؟؟
_ لابد مشکلی داشته و حالا که برگشته یعنی مشکل حل شده. من دلم روشن است. خواب دیدم شهلا. دیدم خانه تاریک بود، تو این طرف دراز کشیدی و ایوب آن طرف، #نور سفیدی مثل نور #ماه از قلب ایوب بلند شد و آمد تا قلب تو.
من می دانم تو و ایوب قسمت هم هستید بگذار بیاید. آن وقت محبتش هم به دلت می نشیند?
اکرم خانم صدا زد:
شهلا خانم باز هم تلفن.
بعد خندید و گفت:
می خواهید تا خانه تان یک سیم بکشیم تا راحت باشید؟؟
مامان لبخند زد و رفت دم در.
من هم مثل مامان به خواب اعتقاد داشتم.
محبت ایوب به دلم نشسته بود اما خیلی دلخور بودم.
مامان که برگشت هنوز می خندید.
_ گفتم بیاید شاید به نتیجه رسیدید.
گفتم: ولی آقا جون نمی گذارد، گفت من به این دختر بِده نیستم.
ایوب قرارش را با مامان گذاشته بود.
وقتی آمد من و مامان خانه بودیم، آقاجون سر کارش بود.
رضا مثل همیشه #منطقه بود و زهرا و شهیده مدرسه بودند.
دست ایوب به گردنش آویزان بود و از چهره اش مشخص بود که درد دارد?
مامان برایش پشتی گذاشت و لحاف آورد.
ایوب پایش را دراز کرد و کاغذی از جیبش بیرون آورد.
_ مامان می شود این نسخه را برایم بگیرید؟؟
من چند جا رفتم نبود.
مامان کاغذ را گرفت.
_ پس تا شما حرف هایتان را بزنید برگشته ام.
مامان که رفت به ایوب گفتم:
+ کار درستی نکردید.
_ می دانم ولی نمی خواستم بی گدار به آب بزنم.
با عصبانیت گفتم:
+ این بی گدار به آب زدن است؟؟ ما که حرف هایمان را صادقانه زده بودیم، شما از چی می ترسیدید؟؟
چیزی نگفت
گفتم:
+ به هر حال من فکر نمی کنم این قضیه درست بشود.
آرام گفت:
_ ” می شود”
+ نه امکان ندارد، آقاجونم به خاطر کاری که کردید حتما مخالفت می کنند.
_ من می گویم می شود، می شود. مگر اینکه…
+ مگر چی؟؟
_ مگه اینکه….خانم جان، یا من بمیرم یا شما…
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
مسیر سبزت ، رایحه #گلهایی است که نوید #آزادی و #سبکباری را می دهد .
#همقدم شدن با تو ، #پا گذاشتن در سرزمینی از جنس #نور است و پایان تمام #شبهایی است که #نهایتشان به ناکجا آباد می رسد .
من از #دیار نحس تظلم به امید گوشه #چشمی از تو به دامانت #پناه می آورم .
اینبار نه برای #اجابت آرزوهایم ، بلکه فقط و فقط بخاطر اینکه تو را #لایق دوست داشتن می دانم ، به #سویت می آیم .
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
برای #یافتنت به #قلبی رجوع می کنم که هر زمان از زمانه #میگیرد با #ندایی به سمت #اقلیم تو با سر می دود .
حال و روزم را ببین : #سر سپرده ، #دل سپرده و در انتظار #نگاهی از #سمت تو .
#دعایم کن تا اندکی #شبیه تو شوم ، شاید آنزمان #لیاقت_نگاهت را داشته باشم .
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمدجواد_عربها
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#خدا به بعضیا صدا داده، #قرآن رو با صوت میخونن، دل همه رو میبرن!
به بعضیا سیرت داده، درباره خدا حرف میزنن و آدما رو با خدا رفیق میکنن!
به بعضیا انرژی مثبت داده، کنارشون که هستی مثل اینکه رفتی پیش خدا!
به بعضیا #اخلاق خوب داده، هر کاری میکنن یاد خدا میافتی!
به بعضیا #نور داده، وقتی میان، راه خدا رو نشونت میدن!
به بعضیا احساس و #مهربونی داده، با کاراشون یاد مهربونی و بنده نوازی خدا میفتی!
خدا به همه ما یه چیزی داده! بگرد تو وجودت ببین به تو چی داده، همونو بردار تو راه خدا خرج کن، هی نگو من که صدا ندارم! من که قیافه ندارم! من که انرژی مثبت ندارم و...
باور کن خیلی چیزها داری، الکی خلقت نکرده!
بشین فکر کن و سهم خودتو از بندگی خدا تو این دنیا پیدا کن، ببین چطوری میتونی یه #نماینده و نشونه خدا باشی برای بقیه، ببین چطوری میتونی جلوهای از حضور خدا باشی و لبخند خدا رو هدیه بدی به این دنیا و مخلوقاتش...
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✍ #شیخ_رجبعلی_خیاط خیاط (ره):
اگر مواظب دلتان باشید،
و غیر #خدا را در آن راه ندهید
آن.چه را دیگران نمیبینند شما میبینید
و آنچه دیگران نمیشنوند شما میشنوید
پ ن: آیت الله #مولوی_قندهاری نقل میکند:
در سن جوانی به آیت الله العظمی سیّدابوالحسناصفهانی عرضه داشتم:
آقاجان! چه کنیم چشم برزخیمان باز شود؟
ایشان فرمودند: آسیّد محمّدحسن!
من انتظار داشتم تو بپرسی چه کنم
چشم قیامتی و اُخرویام باز شود؟
این فقط با #اخلاص است.
اگر اخلاص باشد، در همین دنیا آن
شعبههای #نور کار خودش را انجام میدهد.
کاری میکند که انسان به آن مقام والا و عالی میرسد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
از بلور ماه، #لبخند مهر میتراوید
غار حرا تجلّی گاه #نور بود.
جبرئیل امین، گل واژههای وحی را منتشر میکرد.
در آن روز، #محمّد صلی الله علیه و آله وسلم بر سریری مینشست که عرش #نبوّت بود.
او در آن جغرافیای زمین، راه تاریخ را میگشود و چراغ خورشید را میآویخت تا راه ما را تا فرجام، راهنما باشد.
در سالروز #مبعث هنوز هم شکوه آن خاطره، ظرف زیستنمان را سرشار میکند و شکوفههای شادی را در دلمان شکوفا میسازد.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#عید_مبعث
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
👌#بسیار_زیبا
#خدا به بعضیا صدا داده
#قرآن رو با صوت میخونن، دل همه رو میبرن
به بعضیا قیافه داده
درباره خدا حرف میزنن و آدما رو با خدا #رفیق میکنن
به بعضیا انرژی مثبت داده
کنارشون که هستی مثل اینکه رفتی پیش خدا
به بعضیا #اخلاق خوب داده
هر کاری میکنن یاد خدا میفتی
به بعضیا #نور داده
وقتی میان راه خدا رو نشونت میدن
به بعضیا احساس و #مهربونی داده با کاراشون یاد مهربونی و بنده نوازی خدا میفتی
خدا به همه ما یه چیزی داده
بگرد تو وجودت ببین به تو چی داده
همونو بردار تو راه خدا خرج کن
هی نگو من که صدا ندارم! من که قیافه ندارم! من که انرژی مثبت ندارم و ...
باور کن خیلی چیزا داری، الکی خـَلقت نکرده! ...
بشین فکر کن و سهم خودتو از بندگی خدا تو این دنیا پیدا کن.
ببین چطوری میتونی یه نماینده و نشونه ی خدا باشی برای بقیه ...
ببین چطوری میتونی جلوه ای از حضور خدا باشی، و #لبخند خدا رو هدیه بدی به این دنیا و آدماش ..
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فقط خبر مفقودیتش را به ما داده بودند. سال ها می گذشت و هیچ رد و نشانی از او نبود. شبی مادر #شهیدم به خوابم آمد و گفت: «بیا بریم چیزی نشونت بدم».
ترسیدم
- نکنه اومده منو با خودش ببره. اما در دستم را گرفت و با خود به محرابی برد که غرق #نور بود. گویی تکه ای از #خورشید در آن، جا مانده بود. محو تماشا بودم که صدای پایی مرا به خود آورد. دو نفر بودند که برانکاردی را به طرف محراب می بردند. به من که رسیدند ایستادند.
مادر پارچه ی سفیدی را که روی برانکارد بود کنار زد. سیدابوالفضل آنجا خفته بود. او هم غرق نور بود.
روز بعد خبر #شهادت برادرم را آوردند.
شهید #سید_ابوالفضل_حسینی
راوی:خواهر شهید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─