eitaa logo
شمارش معکوس برای نابودی اسرائیل
637 دنبال‌کننده
32.1هزار عکس
25.6هزار ویدیو
355 فایل
دشمنان خارجی،در راس همه🔯اسرائیل غاصب؛ دل به خیانت #نفوذی های داخلی بسته اند و تمام تلاش خودرابرای به تاخیرانداختن ظهور بکارگرفته؛👊اما با #بصیرت و #سواد_رسانه_ای، نقشه های شوم آنان نابودخواهد شد؛ ان شاءالله #اندکی_صبر_طلوع_نزدیکست @SalamAZ3210 کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
احمد کریمی: 🔴چرا و چگونه مبانی_اقتصادی بعد از انقلاب سانسور شد؟ 🔸یکی از تلخ‌ترین سانسورها و حوادث غم‌انگیز علمی بعد از انقلاب، جمع‌آور کتاب مبانی اقتصاد اسلامی شهید مطهری و خمیر کردن آن توسط برخی روحانیون راست‌گراست که نتیجه این سانسور بعدها در ساختار اقتصادی کشور مشهود شد. 🔹یکی از سوالات جدی دانش‌پژوهان عرصه اقتصاد و مسائل بانکی، بیمه، حقوق و دستمزد، اقتصاد دولتی، خصوصی و ... این است که چرا نظریه اسلامی نداریم؟ یا نظریه داریم و در دسترس نیست؟ و یا چرا در حال حاضر کسانی نداریم که نظریه تولید کنند؟ یا چرا خبری از نظریات اسلامی در مراکز دانشگاهی و حوزوی و ساختار سیاسی و اقتصادی کشور نیست؟! و چرا اقتصاد کشور بر پایه نظرات اندیشمندان اقتصاد لیبرال سرمایه‌داری بنا شده است؟ و ..! 🔸در پاسخ به این سوالات باید داستان جمع آوری و خمیر کردن کتاب "بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی" اثر استاد شهید مطهری را بازگو کنیم. 🔹دهه‌های ۳۰، ۴۰و۵۰ هجری شمسی، گرایش عمومی اقشار دانشگاهی و روشنفکری به مارکسیسم شکل گرفت. از اروپا و آسیا گرفته تا آمریکای لاتین و آفریقا، تا شرق و غرب؛ جوانان مسلمان و غیرمسلمان، مارکسیسم را بعنوان مکتبی یافتند که می‌تواند با امپریالیسم و سرمایه‌داری و طبقات بالادست جامعه مبارزه کرده و سعادت جامعه و عدالت و برابر و رفاه نسبی مردم را تامین کند. جوانان مسلمان، اسلام را دین مبارزه با تبعیض و فقر و فساد نمی‌دانستند و جذب شعارهای جذاب مارکسیسم شدند. 🔸آغاز نهضت امام خمینی(ره) و سایر رهبران انقلاب و شاگردان امام اعم از شهیدان بهشتی، مطهری و علمایی چون طالقانی و روحانیت جوانی چون آیت‌الله خامنه‌ای و غیره، جریان اسلام سیاسی را بوجود آورد؛ جریانی که می‌گفت اساساً اسلام دین مبارزه با ظلم و استبداد و استعمار است؛ اسلام، همه‌اش سیاست است؛ توحید یعنی نفی طبقات اقتصادی و اجتماعی و ... . 🔹شهید مطهری را می‌توان پرچمدارِ نقد مبانی مارکسیسم دانست که میلیون ها جوان را آگاه ساخت. نقد مبانی الحادی و ماتریالیستی مارکسیسم و سپس طرح اسلام بعنوان یک مسلک اجتماعی و یکپارچه و مکتب مبارزه با ظلم و تبعیض و بی‌عدالتی، خیل عظیمی از جوانان را نجات داد. همین مقابله با مارکسیسم، اتهامی را از سوی ناجوانمردان متوجه مطهری ساخت که او طرفدار سرمایه‌داری است!! 🔸بعد از انقلاب اسلامی ۵۷، تشخیص شهید مطهری این بود که خطر_مارکسیسم رفع شده و حالا خطر بسیار بزرگتری جامعه را تهدید می‌کند و آن هم است. وی در سخنرانی ها و یادداشت‌های مختلف علیه سرمایه‌داری و اقتصاد راست‌گرایانه می‌ایستد و سعی می‌کند مبانی اقتصاد اسلامی را ارائه کند. او به صراحت می‌گوید: "سرمایه‌داری جدید، رأس و رئيس مسائل مستحدثه است". 🔹شهادت استاد بدست فرقان_چپ‌گرا(شاگردان موسوی خوئینی‌ها) کار استاد را ناتمام گذاشت. بعد از شهادت وی، جمعی از شاگردان استاد و موسسه نشر آثار ایشان، یادداشت‌ها و سخنرانی‌های او را درباره مبانی اقتصاد اسلامی، جمع‌آوری کرده و تحت عنوان فوق چاپ کردند . 🔸چاپ نظرات جدید استاد در کتاب و روزنامه‌ها همانا و اعتراض برخی نظیر مرحوم آیت‌الله مهدوی_کنی و امامی_کاشانی و سایرین در محافل خصوصی همانا ! آنان این مبانی که علیه اقتصاد راست‌گرا و سرمایه‌داری بود را طرفدار شعارهای مارکسیستی می‌دانستند ! بخاطر طرح اصل عدالت و برابری بعنوان جدی‌ترین مبنای اقتصاد اسلامی، اتهام مبانی مارکسیستی به استاد شهید متوجه شد! در حالیکه استاد خود مبانی مارکسیستی را بارها و بارها رد کرده بود. 🔹روایات مختلفی درباره چگونگی و تخمیر کتاب مذکور وجود دارد. پررنگ‌ترین این روایات، این است که تعدادی از اعضای جامعه مدرسین با محوریت آیت‌الله و آیت‌الله ، انتقاداتی به کتاب و مباحث مطرح کردند و کتاب را محضر امام بردند و گفتند که این نظرات شهید مطهری با نظارت خودش چاپ نشده و با مبانی اسلامی ، در تضاد است و به نفع مارکسیسم است. 🔸امام فرمودند که فرصت مطالعه ندارم و مطالعه و تصمیم‌گیری را به آقای مهدوی‌کنی واگذار می‌کنند. نهایتاً چندهزار نسخه این کتاب جمع آوری و خمیر شد. 🔹عجیب است که چرا با این مباحث غنی شهید مطهری، اینگونه برخورد شد و قهرمان مبارزه با مارکسیسم را التقاطی و مارکسیسم‌ زده معرفی کردند. 🔸ماجرای جمع آوری این کتاب، که می‌توانست همچون "اقتصادنای شهید صدر" چراغ راه آیندگان باشد و مقابل غول سرمایه‌داری، در عرصه نظری و پشتوانه اجرا بایستد بسیار غم‌انگیز و ناراحت‌کننده است و امروز که می‌بینیم نظام بانکی چگونه سرمایه‌داری را نهادینه کرده و دولت‌ها، یکی پس دیگری، چگونه دستورات لیبرال سرمایه‌داری را مبنای سیاست‌ها و رویکردها و بودجه‌بندی‌ها و برنامه‌های توسعه قرار می‌دهند، جای خالی مبانی اقتصاد اسلامی را به وضوح می‌بینیم .