🛑 #انتخابات 1400 در کلام رهبر
امام خامنه ای:
یک سخنی هم دربارهی انتخابات عرض کنم:
(1.اهمیت انتخابات)
👈 #انتخابات در کشور ما یک #فرصت #بسیار_بزرگ است؛ این #فرصت را #نباید از دست داد.
👈البتّه #مخالفین جمهوری اسلامی #نمی_خواهند جمهوری اسلامی از این #فرصت استفاده کند.
👈 #انتخابات این #خصوصیّات را دارد:
این یک #امکان برای ملّت است،
یک #ظرفیّت بزرگ برای پیشرفت کشور است،
#شور_انقلابی مردم را نشان می دهد.
وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و #شور_انقلابی خودشان را نشان بدهند:
این موجب #امنیّت کشور می شود،
این موجب #پس_زدنِ_دشمنان می شود،
#طمع دشمن را در کشور #کم می کند.
👈انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود.
❌البتّه عرض کردیم #دشمنان این را #نمی_خواهند، لذا هر وقت نزدیک انتخابات می شود -در همهی دورهها، ما نزدیک چهل انتخابات داشتیم در این سال ها- این ها شروع می کنند:
❌گاهی می گویند #آزادی نیست،
❌گاهی می گویند #دخالتِ فلان است،
❌گاهی می گویند #مهندسی است،
❌گاهی می گویند چنین و چنان است...
برای اینکه مردم را #دلسرد از حضور در انتخابات کنند؛ این، کار #دشمن است.
👈 لکن #حقیقت قضیّه این است که انتخابات برای کشور:
یک #افتخار است،
یک #فرصت است،
یک #امکان است،
یک #ذخیره است که اگر شرکت پُرشور مردم باشد، این یقیناً به آیندهی کشور کمک خواهد کرد.
(2. انتخاب درست)
👈 البتّه اگر #این_شرکت_پُرشور مردم #همراه بشود با یک #انتخاب_درست که حقیقتاً یک #نیروی:
#کارآمد
#باایمان
#پُرانگیزه
#علاقهمند_به_کار انتخاب شود به وسیلهی مردم، خب این #نورٌعلیٰنور است و #آیندهی کشور را #تضمین خواهد کرد.
👈حالا من در باب #انتخابات، در #ماههای_آینده که فرصت هست، اگر زنده بودم، حرف های زیاد دیگری دارم که عرض خواهم کرد؛ امروز همین یک جمله را خواستم عرض بکنم.
👈👈👈می خواهم بگویم #علاج_دردهای_مزمن کشور در:
#پُرشور_بودن_انتخابات،
#حضور_عمومی مردم،
#و بعد #انتخاب_اصلح، انتخاب #شخصیّت_مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است👉👉👉
🏴🏴🏴
👌۳۰ نکته در یک داستان تکراری
از سيره بزرگترین شخصیت عالم هستی چقدر #خواندنی و #آموزنده است.
✨مىگويند:
۱- يكى از #اصحاب به #پيامبر بزرگ دوازده #درهم هديه كرد كه #لباس بگيرند.
۲- حضرت #قبول نمود و #على را مأمور خريدارى پيراهن كرد و او پيراهنى به دوازده درهم تهيّه كرد و آورد.
۳- حضرت هنگامى كه ديد #تمام پولها براى خريد يك پيراهن مصرف شده، به على فرمود: آيا مىشود اين معامله را اقاله كنى؟( رضايت به فسخ معامله از دو طرف را« اقاله» گويند)
"من پيراهن #ارزانتر مىخواهم".
۴- على باز مىگردد و مسأله را با فروشنده در ميان مىگذارد و
۵- او معامله را #اقاله مىكند و على پولها را به نزد پيامبر برمىگرداند.
پيامبر بزرگ مىخواهد #درسهايى بدهد؛ درسهايى براى آنها كه در آن زمان با او بودند و همراهش آمدند و براى ما كه امروز مىشنويم و به گوش مىگيريم.
۶- پيامبر در راه به كنيزى برمىخورند كه در گوشهاى نشسته و غمگين و متحير در خود فرو رفته و ناله مىكند.
درس اول، #سركشى و بازجويى و #دلجويى اوست، توجه به #گرفتار و #درمانده و #دلشكسته است. بيچاره مأمور خريد چيزى بوده و چهار درهم پولش را گم كرده و اكنون مىترسد كه به خانه برگردد و مورد شكنجه قرار بگيرد.
۷- رسول بزرگ از همان دوازده درهم، چهار درهم بيرون مىآورد و گرفتارى را از #غم و #حيرت بيرون مىكشد و
۸- به راه خود ادامه مىدهد تا بازار كه لباسى به چهار درهم مىخرد و در همانجا به بَر مىكند و به راه مىافتد و چه درسهايى كه با خود مىگذارد!
۹- در برگشت، برهنهاى فرياد مىزند: آيا كسى مرا مىپوشاند تا او را خداوند در روزى كه پوششها فرو مىريزند، بپوشاند؟
رسول بزرگ #همان_لباس را كه خريدارى كرده بود، در #همانجا بر او مىپوشاند و خود باز مىگردد، نه اينكه او را به زحمت بيندازد. نه، خود باز مىگردد و لباس خود را به او مىدهد تا اينكه براى #چندلحظه هم، او برهنه نماند. و در اين صحنه هم درسهاى ديگرى است!
۱۰- با چهار درهم باقى مانده، براى حضرت لباسى فراهم مىشود.
۱۱- در آخر راه به همان كنيز درمانده برخورد مىكند كه هنوز حيرتزده ايستاده است و مىگويد: مىترسم به خاطر تأخير و دير كردن آزارم دهند. باز رسول بزرگ، با او به راه مىافتد و درِ خانه مولاى او مىايستد و مىگويد: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اهْلَ الدَّارِ».
و چنين بود #رسم رسول بزرگ؛ كه تا سه مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مىكرد و درود مىفرستاد و اگر جوابى نمىشنيد، باز مىگشت.
در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل بلند شد و صاحب خانه بيرون آمد و توضيح داد كه ما مىخواستيم دعاى شما در حق ما تكرار شود، لذا آخرين دفعه به جوابگويى صدا بلند كرديم.
حضرت داستان را خلاصه كرد و جهت تأخير را شرح داد و #شفاعت كرد.
۱۲- مولاى كنيز در جواب عرضه داشت: من به خاطر #شفاعت و #تشريففرمايى شما او را آزاد كردم و در راه خدا رها نمودم. و
۱۳- پيامبر شكر مىكند كه عجب #پول_بابركتى بود؛ دو برهنه پوشيده شدند و يك كنيز گرفتار آزاد گرديد!
امالى صدوق، ص 238
۱۴- ✅ در همين #سيره و داستان درسهايى هست براى من، كه حتى با پول يك پيراهن و يك قبا مىتوان دو برهنه را پوشاند و يك گرفتار را آزاد كرد. و
۱۵- رسول بزرگ عملًا نشان مىدهد كه
✨"چگونه مىتوان با پول كم، كارهاى زياد انجام داد و از هر پيشآمد بيشترين نتيجه را گرفت."
۱۶- اما من براى اين درسها #آمادگى ندارم.
۱۷- در حالى كه در #يك_انگشتم وسيله تأمين يك خانواده هست و
۱۸- در #يك_دستم جهاز يك دختر هست و
۱۹- بر #تنم پوشاك ده نفر هست و
۲۰- در #جيبم ذخيره يك ماه هست و
۲۱- در #سفرهام خوراك يك كاروان هست،
۲۲- باز مىگويم:
"بيش از خودم ندارم و چه كنم؟ خدا برساند!!"
۲۴-🔺اگر روح
#ايثار و
#انفاق و
#قناعت و يا لااقل
#تكافل و
#عهدهدارى و
#سعى در حوايج و
#اهتمام به امور مسلمين در ما *زنده* مىشد، بسيارى از مسائل تأميناتى در همين #سطحِ_پايين #حل مىشد و به كمك فلان كس هم احتياج نمىافتاد.
۲۵- درست است كه آنها #بهتر و #بيشتر مىتوانند رسيدگى كنند، اما هنگامى كه به آنها #دسترسى نيست و گرفتارى آنها #زياد است، نمىتوان همينطور #نشست و #عذر تراشيد.
۲۶- هر كس بهاندازه #ظرفيت خود بايد #آب بردارد و به #تشنهكامان برساند،
۲۷- گرچه آنكه
#سقّاست و
#مشك و
#تشكيلات
دارد، #مسئوليت زيادترى دارد.
۲۸- هنگامى كه مسلمين در صدر اسلام #هيچ نداشتند و آه در بساطشان نبود، با همين
#ايثار و
#انفاق و
#عهدهدارى و
#تعاون و
#تكافل يكديگر را #نگه داشتند
۲۹- و لااقل
#انيس و
#غمخوار يكديگر بودند و
#نيروى_روحى و
#پشتوانه_روانى براى هم!
۳۰- در نتيجه از
#هيچ، به
#همه_چيز رسيدند.
#رسول_اعظم
#اسوه_حسنه
📗 علی صفایی حائری، روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: 187
🆔️ @m_rajaaei نوشته ی
#یادداشت_۱۲۸
۲۸ شهریور ۱۴۰۲/ سال سوم
من، تنها معلم مدرسه خانگی مان و دخترم تنها دانش آموز
اولین سال مدرسه دخترم است و می خواهم بنابر طراحی اسلام عزیز، معلمش بشوم و خانه را حوزه علمیه کنم.
همانطور که میدانید: یکی از پر رمز و راز ترین مسائل در خلقت الهی، موضوع قدر، اندازه و #ظرفیت کاملا استثنایی هر چیز است(حجر۲۱/ أعلی۳). بنابراین، یکی از نارساترین حالت های تعلیم این است که مثلا بیست نفر با شرایط و ظرفیت کاملا متفاوت را در کلاسی جمع کنی و به همه آنها، محتوای یکسانی آموزش دهی. بدتر اینکه از همه دانش آموزان یک نتیجه بخواهی آنهم در زمان یکسان و با معلمی که مجبورند در کلاسش باشند و خودشان نقشی در انتخابش نداشته اند. مبتنی بر مسئله قدر و ظرفیت اختصاصی هر فرد، بهترین معلم، آشناترین آنها به دانش آموز است و چه کسی آشناتر از پدر؟ که در سیره بسیاری از علما میخوانیم اولین معلم پدرشان بوده. ملحق به مسئله بنیادین ظرفیت، موضوع #رفق_و_محبت میان استاد و شاگرد، یکی دیگر از ارکان اساسی انتقال علم به قلب دانش آموز_نه برگه امتحانی_ است. و باز هم چه کسی بهتر از پدر؟
سومین دلیل اینکه #قرآن کریم نه به عنوان یک شعار، بلکه به معنای حقیقی کلمه، تنها محتوای علمی مفیدی است که انسان را به سرمنزل مقصود در دنیا و نتیجتا آخرت خواهد رساند(إسراء۹/ نساء٨٢) و حاوی تمامی علوم و معارف مورد نیاز بشریت است(أنعام۵۰/نحل۸۹/أنعام۳۸/الکافي ج١ص۲۲۲/ الكافي ج١ص٥٩). این در حالی است در نظام کنونی آموزش و پرورش، قرآن کریم و معارف امام علیه السلام، موضوعی حاشیه ای و کم اهمیت است و به عبارت دیگر: نظام محتوایی آموزش و پرورش در طی بیش از #دواااااازده ساااااال، رسوخ دهنده حقیقی سکولاریسم و انواع محرومیت ها به قلب و عمل فرزندان ماست. با توجه به مسائل مذکور، در طراحی پیشرفته نظام آموزشی اسلام، با یک مدل غیرمتمرکز، رفق محور، ظرفیت پایه، بسیار ارزان و مبتنی بر علوم نافعه الهیه مواجهیم که پدر، اولین و مهمترین معلم فرزندان است که فرمود: از حقوق اصلی فرزند این است که پدر، قرآن را به او تعلیم دهد(نهج البلاغه حكمت٣٩٩). در یادداشت بعدی به موضوع مدرک، آینده شغلی، تکلیف خانواده هایی که چنین امکانی ندارند و دروسی که برای آموزش به دخترم انتخاب کرده ام خواهم نوشت.
@besalamen_amenin
🌹🌹🌹