🌹❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️🌹
#تحول #خانم
✅این پیام رو یکی از دخترخانمای کانال یک مدت پیش در مورد یکی از پیامام فرستادن
💠بله این حرف کاملا درسته من خودم متاسفانه تجربش کردم دقیقا همه ی اینایی رو که گفتین ولی الان بعد دو تا رابطه ناموفق حالا میفهمم که واقعا نباید با نامحرم زیاد ارتباط داشت ینی باید فقط درحد ضرورت باشه
یه سری چیزهایی که خودم تجربه کردم و الان به نتیجه ی درست بودن حرفای اطرافیانم رسیدم
💠برای مثال اینکه فضای مجازی جای مناسبی برای عاشق شدن نیس دوم اینکه بدون اطلاع خانواده با نامحرمی ارتباط داشتن حتی اگرم قصدت ازدواج باشه درست نیست سوم اینکه اکثر افراد تو فضای مجازی قصدشون از ارتباط با نامحرم ازدواج نیس خصوصا پسرا و اگر هم درصد ناچیزی قصدشون ازدواج باشه زیاد نمیشه به همین عده هم اعتماد کرد
💠و یه چیزی که خودم حالا به نتیجه رسیدم بعد از حدود دوسال ارتباط با نامحرم که تو هردوهم قصد من #ازدواج بوده و نهایتش #شکست بوده که هنوزم اثرات هردو به شدت هست
این هست که دوری از خدا باعث میشه خیلی اذیت بشی همین دوری از خدا به ضرر خودِ خودته فقط
💠هرچند این تجربه منم تو کانال بذارین فک نکنم برای کسایی که تو این حال و هوای قبل من بودن تاثیری داشته باشه
ولی امیدوارم یه تلنگری بشه
من خودم دخترم و میدونم که دل کندن از یه نفر چه قدر سخته ولی اگه از خدا دور باشی بدون اطلاع خانوادت ارتباط داشته باشی با یه پسر هرچه قدرم خوب مطمئنا این ارتباط غلطه
عضویت😊😊👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa
✅ sapp.ir/azgonahtatobeh
#ارسالی_اعضا
سلام وقت بخیر..... نمازروزتون قبول باشه.....
مدتیه توکانالم..... خیلی استفاده کردم ازمطالب..... اجرتون بابی بی فاطمه زهرا(س).....
خیلی دوست دارم توکارای کانال کمکتون کنم.... نویسنده ام و میتونم مطلب بنویسم برای کانال....
فقط مطالب مذهبی مینویسم....
✅ ان شاءالله در آینده نزدیک از شما افراد هنرمند و انقلابی توی کانال استفاده میکنم😊
💢➖💢➖💢➖💢➖💢➖💢➖
✅این پیامو هم👇یکی از اعضا مدتی پیش فرستاده بودن
#ارسالی_اعضا
💠این مطالبی که ایندو عزیز گفتن خیلی خوشحالم کرد که هنوزم مدافع چادر و بنده ی پاک هست . منم مثل اون خانم اطرافیان جلوگیری میکردن که با چادر نمیتونی شوهر کنی ولی خداییش ارزش داره برای ازدواج کردن خدا ناراحت بشه . تازه مگه هرکی باخداست نباید ازدواج کنه من خودم ادم میشناسم مومن واقعی که خوشبخته .
💠ما ازاین دنیا میریم ازدواجمونم تو همین دنیا میمونه اما بریم اون دنیا دیگه جای دیگه ای خبری نیست . وقتی ازمون بپرسن برای چی چادر و حجاب و گذاشتید کنار جوابمون چیه میگیم برای شوهر کردن اون وقت اگر بگن الان کو اون شوهری که بخاطرش حرف خدارو زمین انداختی چی میگیم واقعا چی داریم که بگیم
@azgonahtatobeh
#باهم_بخندیم_بهم_نخندیم 😆😆
یک سوال من از خانما بپرسم
سوسک ترس داره؟😬
نه آخه سوسک ترس داره؟😁
آخه شما تو شکم سوسک جا میشی؟
😂😂😂
@azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#باهم_بخندیم_بهم_نخندیم 😆😆 یک سوال من از خانما بپرسم سوسک ترس داره؟😬 نه آخه سوسک ترس داره؟😁 آ
پیام های اعضا😁
1⃣ترس نداره
ولی خیلی چندش😬
✅آره خیلی فقط ترس هم کنارشه😉
2⃣چراتهمت می زنید؟کی گفته می ترسیم فقط یکم چندشمون میشه وازقیافش خوشمون نمیاد همین
✅ 😎من که میدونم می ترسین😎😎
اینم نشونش پیام یکی از اعضای خانم😬👇
3⃣واقعاکه شماهیچ وقت نمیتونید این ترسو درک کنید
قبل اینکه سوسک به مانزدیک بشه برا خوردن ماخودمون جابه جان آفرین تسلیم کردیم😔
✅ 😎 اوهوم پسرا شیرن مثل شمشیرن😝
4⃣جالب نبود😝😝
✅اینو نگین چی دارین بگین😂😂
از گناه تا توبه🇵🇸
پیام های اعضا😁 1⃣ترس نداره ولی خیلی چندش😬 ✅آره خیلی فقط ترس هم کنارشه😉 2⃣چراتهمت می زنید؟کی گفته
یک #خاطره از شجاعتم😜
یک روزی فکر میکنم
روز قدس بود که بعد راهپیمایی رفته بودیم حرم واسه نماز جمعه☺
توی صحن آزادی نشسته بودم جمعیتم زیاد
خیلی شلوغ بود
بعد یهو دیدم روی کت یکی از افراد صف جلوییم
یک دونه ملخ بزرگ نشسته😱😱
واقعا بزرگ بود
اگ دقت کرده باشین قسمت پشت پای ملخ
حالت تیغ تیغه😬
یعنی پاشو بگیری یهو بکشه پوست دستت خراش برمیداره و گاهی حتی خونی میکنه😢
خلاصه جلوی جمعیت اومدم اینو بگیرم
از یک جهت واقعا بزرگ بود
از طرفیم باید طوری محکم می گرفتمش که پاشو از تو دستم نکشه ک بزنه دستمو خونی مالی کنه😎
چون اونیکه من گرفتم پاشو اگر می کشید قشنگ پوست انگشتمم می کند😁
محکم گرفتمش و کردمش تو پلاستیک و از بین صفوف رفتم بیرون
از صحن آزادی خارج شدم
روبه روی نواب صفوی یک جایی بود اونجا آزادش کردم
اینکه ملخ بزرگش بود
دیگه سوسکش به کنار
اینم از شجاعت یک پسسسسسسسر😜
#مهدی_باقریان
@azgonahtatobeh
#طرح
🌸👇👇با دقت بخونین👇👇🌸
💠اول اینکه واسه همه کنکوری ها دعا کنیم
کنکور هنر و ریاضی و ادبیات امروز بود فردا هم تجربی
واسه همشون دعا کنیم
و البته واسه بقیه کنکور های زندگیمون مثل
کنکور ازدواج
کنکور احترام به والدین
کنکور بندگی خدا و.... دعا کنیم قبول شیم😊
💠دوم اینکه از امشب تا فردا شب
همه اعضا یک برگه کاغذ یا هرچندتایی که لازم شد بر میدارین و تک تک نعمت هایی که خدا بهتون داده رو می نویسین
حتی تمومی جزئیات
مثلا پای سالم دارم
ماهیچه های پام سالمه
انگشتای پام سالمه
هرچی تو زندگیتون نعمت هست
تک تکشونو می نویسین
و بعد عکس می گیرین و می فرستین به آیدی زیر
✅لطفا درد و دل و اینارو نفرستین فقط همین کاری ک گفتم رو انجام بدین و بفرستین😊👇
البته هرکس دوست نداشت میتونه نفرسته ولی همتون انصافا انجام بدین مرحله بعدی رو میگم که چکار کنین
@mohammadmahdi1391
از گناه تا توبه🇵🇸
#خواستگاری_مدیر_کانال ازگناه تاتوبه8⃣1⃣ 💢 در کنار درگیری هایی که با دختره و پسره داشتم دیگه به ماه
#خواستگاری_مدیر_کانال ازگناه تاتوبه9⃣1⃣
💢از پارکینگ شماره 3 وسط صحن هدایت امام رضا ع سوار اتوبوس شدیم
دوباره این جمله یادم اومد👇
هرکی میره کرببلا از حرم رضا میره😍
یادمه دفه اولم که رفته بودم کربلا
توی رواق امام خمینی ره کربلامو خواستم و بعد چند هفته راهی کربلا شدم😊
سوار اتوبوس شدیم
خیلی این سفر زیارتی بهم خوش گذشت
دوستانی ک از جنس خودت بودن😊
وااااای شبا چه اوضاعی بود توی اتوبوس خخخخ
چن نفر کف اتوبوس خوابیده بودن
یکی روی صندلی دراز کشیده بود
یکی پاشو انداخته بود اونور خودش دیده نمیشد😁😁😁
یکی رفته بود بین صندلی های خوابیده بود
خلاصه اوضاعی بود که نگو😂
منم کنار دوستم محمدیوسف آبادی نشسته بودم
من و محمد هردو قدمون بلند
البته اون باز بزرگتر از من بود😰😰
میخواستیم بخوابیم مسئله کمبود جا داشتیم
یکی باید پاهامونو جمع میکرد😜
البته اونقدام قد بلند نبودیما
جفتمون قدمون بهمون میومد😬😎
خلاصه از شهرها یکی یکی عبور می کردیم
و به مرز نزدیک و نزدیک تر می شدیم
هرجا هم اتوبوس واسه نماز نگه میداشت
سریع می رفتیم وضو می گرفتیم و نماز جماعت می خوندیم خیلی حال میداد
با دوستای اهل نماز اول وقت واقعا سفر مزه ی دیگه ای داره😊
از طرفی پیامای من و اوشون😌شروع شد
خیلی بهتر از قبل رفتارامون شده بود
اصلا کلی دلتنگی اثرگذاشته بود
البته بیشتر روی اوشون😉
هراز گاهی توی اتوبوس باهم تلفنی صحبت می کردیم
یک شب بهم گفت سرم درد میکنه و میخوام بخوابم کسیم خونه نیست😐
از طرفی طبقه همکف آپارتمان فکر میکنم دوتا پسر جوان بودن
گفتم برین در خونه رو قفل کنین و بعد بخوابین
گفت ننننه☹️
گفتم میرین قفل می کنین بعد خواب😎
به حرفم گوش میکنه و میره قفل میکنه
میدونستم اون علاقهه واسه اونم هست
فقط مشکل این بود نمیدونم دلش جایی گیر بود ک احتمالشو میدادم
یا اینکه پسری ازش آتو گرفته و تهدیدش کرده که یا من یا اینکه لو میدم
هرچی باشه نباید خلاف عقلش عمل میکرد
ک بعد بخواد یک مدت با یک پسر لاتی زندگی کنه و بیچارگی بکشه
اینجا فوقش اگرم یک درصد آبروش میرفت حداقل زیربار یک زندگی کثیف نمی رفت ک بخواد با اجبار باهاش زندگی کنه👌
خلاصه صحبتامون گاهی تا حدودای ساعت 2شب یا بیشتر کمتر طول می کشید
و گاهیم ک تلفنی صحبت می کردیم
سختی های سفر
در کنار دوستای باحال و معنوی شیرین بود
تا اینکه رسیدیم نزدیکای مرز چذابه😍
و اون پارکینگ بزرگی که دریایی از ماشین پارک کرده بودن
شاید حدود 3هزار یا بیشتر کمتر ماشین بود
خیلی ماشین پارک کرده بودن
از اتوبوس پیاده شدیم و دسته جمعی یک عکس سلفی انداختیم
پیشونی بندهایی برخی زده بودن
من پیشونی بندم فکر میکنم
یا فاطمه الزهرا س بود
خیلی به ایشون علاقه داشتم و دارم
واسه همینم آرزوم بود اسم همسرم یا فاطمه باشه یا زهرا🌺🌷
عکس رو که گرفتیم دوباره راه افتادیم و به یک جایی رسیدیم همگی کوله ها رو گذاشتیم زمین و وضو گرفتیم که دوباره حرکت کنیم
😊
از اونجا دیگه خیمه های خدمت به زوار امام حسین ع شروع میشد
یکی چایی میداد
یکی ساندویچ درست میکرد
یکی نون میداد دست مردم
هرکس هرجور بود خدمت خودشو می کرد
بدون منت و با تواضع
✅
واقعا دل ها اونجا چقدر نزدیک بود
آخه هردلی اونجا فقط یک هدف داشت
یا شاید یکنفر پر رنگ تر بود تو دلش
اونم عشق به اباعبدالله الحسین ع😍❤️
اینکه برخی باهم دشمنی می کنن چون گاهی
مقصد دل هاشون یکی نیست
وگرنه وقتی همه ی دل ها عشق امام حسین توش جوانه بزنه و روز به روز رشد کنه مگه میشه با کناریش دشمنی کنه یا بد اخلاقی کنه
💢راستی بعضیام بودن که کفش زائرها رو واکس میزدن
اونم بچه های حدود10 یا11 سال
همینطور ک داشتم می رفتم یهو دیدم یک بچه حدود10 سال کوچیک
خودش رو انداخت روی پاهای یک پیرمرد و شروع کرد تندتند به واکس زدن😔
واقعا چی می فهمید یک بچه 10ساله
چه عشقی بود تو دلش
یک بیت شعر هست ک میگه
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست
واقعا اونجا میدیدی افرادی رو
که پروانه وار می چرخیدن که خدمت کنن به کسانیکه توی قلباشون شمع عشق امام حسین روشن شده😔
خیلی
از هر طرف آماده خدمت بودن
ینی خیمه به خیمه بهم چسبیده ک بریم توی خیمه شون و کمی استراحت کنیم
اصلا عشق میکردن بری توی خیمه شون یک دو دقیقه بشینی
✍ #مهدی_باقریان
☑️ eitaa.com/azgonahtatobeh
✅ sapp.ir/azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#خواستگاری_مدیر_کانال ازگناه تاتوبه9⃣1⃣ 💢از پارکینگ شماره 3 وسط صحن هدایت امام رضا ع سوار اتوبوس شد
#ارسالی_اعضا
پستتون امام حسینی شد امشب ،خداخیرتون بده
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
✅واقعا😔امشب نمیخواستم داستانو بنویسم حال نداشتم
ولی دیگه گذاشتم
این حرفو ک یکی از اعضا فرستاد دقت کردم دیدم امشب شب زیارتی امام حسینم هست😔
السلام علیک یا اباعبدالله
آقا جان به حق مادرتون حضرت زهرا س
به ما معرفت امام زمان رو بده
و امام زمانمون رو برسون
و مشکلات جوامع مسلمین و مظلومان عالم
مشکلات ازدواج، مسکن ، خوراک و مریضی ها همه چی رو به حق حضرت رقیه س حل کن
و رهبرعظیم الشان و عزیزمون رو از جمیع بلاها و خطرات حفظ کن
و به مسئولینمون دیده ی بصیرت عنایت فرما
#ارسالی_اعضا
✅ممنون از نظر لطفتون😊
سلام و عرض ادب خدمت برادر بزرگوارم، نماز روزهاتون مقبول درگاه حق باشه ،من خواستم یه تشکر ویژه از شما بکنم بابت کانال فوق العاده خوبتون کانال شما بی نظیره ،من از وقتی با کانال شما اشنا شدم یکی از گناهامو که به شدت عذابم میداد گذاشتم کنار از شماهم میخوام برام دعا کنین تا ارادمو از دست ندم و بتونم بر نفسم غلبه کنم گناهمو ترک کنم🙏😔
کانال شما تنها کانالی هست که من با حوصله تمامی مطالباشو دقیق میخونم و لذت میبرم
انشاالله عاقبت بخیر باشید زندگیتون بیمه ی نگاه امام زمان
التماس دعای فراوان ...
تو این شبهای عزیز واسه منم دعا کنید