eitaa logo
از گناه تا توبه🇵🇸
26.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
49 فایل
تو راشناخته‌ام یا اِله با توبه جدا شدم ز گنه بعدبارهاتوبه بگیردست مرا دستگیرِ تَواّبین😔 که نیست فاصله‌ای(ازگناه تاتوبه) مدیر کانال: @doryazgonah حمایت مالی از کانال هرمقدار تونستی 6063731061109873 مهدی باقریان کانال تبلیغاتمون @azgonahtatobeh1
مشاهده در ایتا
دانلود
از گناه تا توبه🇵🇸
کسانیکه مرجع تقلیدشون آیت الله سیستانی هست فردا رو باید روزه بگیرن باتوجه به عدم ثبوت هلال ماه شوال
سلام مجدد خدمت اعضای بزرگوار پیامی که در مورد رویت نشدن هلال ماه از طرق دفتر آیت الله سیستانی فرستادم کاملا صحت داره از دفتر خودشون برام فرستاده شد و بنده از یکی کارشناسان مسائل شرعی حرم مطهر امام رضا ع سوال کردم گفتن کسانیکه مرجع تقلیدشون آقای سیستانی هست باید فردا روزه بگیرن
سلام بازم مجدد😑 ببینین اشخاصی ک مرجعشون آقای سیستانی هست باید فردا روزه بگیرن اصلا ربطی نداره چون ایشون توی عراق هستن پس ایرانیا میتونن نگیرن هرکس باید به حرف مرجع خودش عمل کنه دفتر رهبری فردا رو عید اعلام کردن و مقلدین ایشون فردا واسشون عیده اما کسانیکه مقلد آیت الله سیستانی هستن باید فردا روزه بگیرن و اینطور نیست ک بگیم چون توی ایران گفتن عیده پس واسه مقلدین آیت الله سیستانی هم عیده ✅در ضمن قبلا هم براتون شماره گذاشتم واسه سوالات شرعی که بپرسین از هرکسی که تخصص نداره اشتباهه بپرسین 05132020 سامانه پاسخگویی به مسائل شرعی آستان قدس رضوی شبانه روزیه _ کارشناس خانمم دارن 300032020 اینم شماره پیامکیشون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖💢➖💢➖💢➖💢➖💢➖💢➖💢 یه کتاب تقویت اراده در ۱۴ روز خریدم دوساله اراده نکردم بخونمش😌😂 💥 @azgonahtatobeh
┄┅═══✼🌸✼═══┅┄ 🎀 🎀 میشه امام زمانو نالاحت نکنی و موهاتو بپوشونی آجی؟😍 ┄┅═══✼🌸 @azgonahtatobeh 🌸✼═══┅┄
نماز اول وقت یا تماشای فوتبال؟ حق انتخاب داری و همین جاهاست که برخی ارزش ها پیدا میشه😊
😊خیلی زیبا و جذاب بود😊👇 هرجا میرفت بر علیه حجاب صحبت ‌میکرد.✊🏻 حالا تو این دورهمی دوستانه هم ول نمیکرد؛ میگفت: حجاب تمایل مردا نسبت به زنها رو بیشتر می‌کنه... ما همینجورش از دستشون آرامش نداریم! همون لحظه مریم لبخند به لب و سینی چای به دست وارد شد و گفت: "این میرزاده بازم شروع کرد؟! بابا ول کنید تو رو خدا؛ از خودتون پذیرایی کنید" یکی گفت: میرزاده امشب قصد داره هممونو یه‌تنه بی‌حجاب کنه... خودش و بغل دستیش آروم خندیدن!😁 میرزاده که انگار یه مؤید خوب پیدا کرده باشه به مریم اشاره کرد و گفت: بین همه ما فقط این چادریه...مریم خودت بیا بگو! غیر از اینه که میگم؟؟ مریم که داشت چای رو پخش میکرد با جدیت گفت: نمیتونم جواب بدم. میرزاده با تعجب و کمی شیطنت گفت: آخه چرا؟؟ 😐 مریم با لحن بامزه‌ای گفت: آخه الان دستم بنده...☺️ همه ریز خندیدیم و اون التهابی که از حرفای میرزاده درست شده بود کمی خوابید. 😀😀 مریم سینی رو کنار گذاشت و حق به جانب گفت: من که مرد نیستم که ازم میپرسی!! 😏 میرزاده گفت: ینی هیچوقت به تو تیکه نپروندن؟! - نـه... 😒 - من که شنیدم حجاب عطش مرد نسبت به زن رو بیشتر می‌کنه! 😐 مریم با نیشخندی گفت: من که میدونم از کی شنیدی! از بشقابای روی پشت بومتون! تا کی میخوای عقلتو بدی دست اینا؟؟ 😤 - عوضش مفت حرف نمیزنن.😌 - بله... بابتش پول میگیرن!😉 همه خندیدیم😅 میرزاده با حال گرفته فنجون چایش رو برداشت.☕️ مریم گفت: اصلا برفرض که حجاب، تمایل مردا به زنها رو زیاد کنه که اتفاقا به نظر من باید بکنه... از بین جمع یکی دو نفر گفتن: واا...😟 میرزاده چایشو قورت داد و گفت: نچ‌نچ‌نچ،خجالتم نمیکشه!! 😕 مریم یه طور خاصی به جمع نگاه کرد و گفت: چرا بیخود حاشا می‌کنین؟! خود خدا زن و مرد رو جوری آفریده که به توجه هم نیاز داشته باشن! میرزاده فوری گفت: عه...باریکلا!! به نفع ما شد؛ پس چرا اسلام میگه زن نباید جلب توجه کنه؟؟ مریم گفت: خدایی که اون حس رو تو انسان گذاشته حواسش بوده که آدم دوست داره مورد احترام هم باشه.😌 حجاب برای همینه که هم مورد توجه باشی و هم مورد احترام و بهت صرفا به چشم یه شیرینی خوشمزه نگاه نکنن... یه چیزی باشی شبیه الهه‌ها... هم محبوب و خواستنی و هم مورد احترام.☝️🏻 میرزاده با تمسخر گفت: الان مثلا تو الهه‌ی چی هستی؟🤔 بعضیا پقی زدن زیر خنده! 😂 یکیشون چای پرید تو گلوش و سرفه افتاد...😝 مریم چندبار آروم زد پشتش تا خوب شد! 😩 بعد ادامه داد: مردا وقتی یه زنو میبینن، به طور غریزی نسبت بهش کشش دارن ولی وقتی زنه حجاب میذاره اون کشش غریزی (که حیوونا هم دارنش) با یه حس خاصی همراه میشه و مرد ناخودآگاه درک میکنه که هم اون زن رو دوستش داره و هم براش شأن و شخصیت قائله و به خودش اجازه نمیده هرجور دلش میخواد باهاش رفتار کنه...😒 الان شما که میگی از دست مردا آرامش نداری برای همینه که حجاب درست حسابی نداری! 💢 داشتن توجه و احترام یکجا، به آدم حس امنیت و آرامش میده.🌺 دیدم مریم راست میگه. مدتی که خودم محجبه بودم همین حس رو تو چشم مردایی که باهام روبرو میشدن میخوندم. البته یواشکی...😉 دیگه نمیتونستم فقط شنونده باشم. پریدم تو حرفشون و یه خاطره تعریف کردم که حرفای مریمو تایید میکرد.🍃 ● اون روز گذشت و یکی از بچه‌ها بعد از خاطره من بحثو عوض کرد، اما من از ته دل آرزو کردم کاش میشد اونایی که تا حالا این حس عمیق و عجیب رو تجربه نکردن، فقط یه روز امتحانی حجاب بذارن...😍 و ای کاش خودم هم بتونم دوباره محجبه شم ☑️ eitaa.com/azgonahtatobehsapp.ir/azgonahtatobeh
🇮🇷پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل مراکش رو به همه تبریک میگم👏👏🌹 @azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#خواستگاری_مدیر_کانال ازگناه تاتوبه3⃣1⃣ بعد مدتی که از دومین جواب منفی دختره میگذشت گفتم اینقدر فح
ازگناه تاتوبه4⃣1⃣ مادر دختره علاوه بر اینکه منو دوستم داشت بهم اعتمادم داشت ولی مثل اینکه پشت پرده داشت آبروم میرفت و زیر سر مادرش رو میخوند یا شاید با دروغ یا هم چرب کردن موضوعاتی ک بینمون درست میشد یعنی قضیه ی کوچیکی درست میشد اینو با آب و تاب تعریف میکرد ک دیگه انگار چیشده😒 یک شب رفته بودم جلسه یهو دیدم از خونشون تماس میگیرن منم از جلسه رفتم بیرون و مادرش بود شبم بود و خلاصه حدود فک کنم 20دقیقه ای صحبت کردم 💢💢 به خودم گفتم دیگه باید حرفمو بزنم بسه اینقدر سکوت نگو دخترخانم رفته مادرشو ک اونقدر دوسم داشت پر کرده بود و بنده خدا چیزایی که باید میدونست رو نمیدونست و باعث شده بود فکرایی بکنه در موردم 😕 شروع کرد به صحبت کردن ک آقا مهدی رابطه بین ما تموم شد دیگه شما باز چکار داری با این منم گفتم حاج خانم شما یکسری چیزا رو باید بدونین مثل اینکه یک حرفایی پشت من به شما زدن و باعث شده اینطوری نگاهتون بهم عوض بشه منم گفتم کاری ندارم با ایشون فقط با اون پسره کار دارم خلاصه به مادرش می گفتم از کارایی ک در حق دخترش کردم اونم هعی شرمنده میشد می گفتم من بند دختر شما نیستم ک کس دیگه ای نباشه اگرم پاش موندم خواستم خوشبختش کنم واسه حال شما ک خوب نبود به مادرم گفتم باهاتون برن پارک ک حالتون بهتر شه و ...... البته شاید یکسری از حرفا رو اینجا☝️ اضافه یا کم کرده باشم چون مدتی میگذره یادم نیست خیلی 🍃خلاصه هعی می گفتم مادرشم ک بنده خدا از وقایع خبر نداشت هعی شرمنده میشد هعی می گفت آقا مهدی باورکن من اصلا خبر نداشتم گفتم چیا شنیدم و چه اتفاقاتی افتاده خلاصه دخترشونم داشت گوش میکرد به حرفام مثل اینکه پاگوش وایستاده بود😏 (یادتونه گفته بودم وقتی بهش گفتم با بابات کار دارم گفته بود برین هرکاری میخوای بکنین منم ک میدونستم این کاسه ای زیر نیم کاسه ش هست ک به موقش میترسه) 🌾خلاصه مادرش می گفت حتی پدرشم دیگه باهاش قهر کرده منم گفتم با باباش میخوام به موقش صحبت کنم بعد شنیدم دختره می گفت بهش بگو به بابا 😁 فکر کرده بود صداشو نمی شنیدم مادرش گفت هرکاری دارین الآن بیاین خونمون صحبت کنیم باباش خونه نبود سرکار بود ینی صبح ک باباش میرفت سرکار ساعتای 1یا 2 بامداد میومد خلاصه گفتم ن میخوام با باباش صحبت کنم و ترس وجود دختره رو گرفته بود دوران شجاع بازی و بپر بالا و پایینش تموم شده بود دوران شادی بخاطر ظلم کردنش تموم شده بود حالا باید جواب اون همه بدی رو میدید 👌 خلاصه مادرش صحبتا رو کردن و تموم شد و منم ک پیگیر پسره بودم که پدرم میرن شهرشون و باهاش قرار میذارن وقتی پسره میخواد بیاد چندتا از دوستاشم میاره ک اگر دعوایی بود کم نیاره بچه 😁 ولی بابام واسه دعوا نرفته بودن رفتن اونجا و با پسره یکمی صحبت کردن و گفتن بیین اومدی مهدی رو تهدید کردی بیا فلان پارک تا بهت نشون بدم فکر نکن مهدی بی کس و کاره اون عموشو بیاره ده تای شمارو حریفه و خودمم طوری نیستم پسرمو تنها بذارم💪 خلاصه با پسره صحبت میکنه و پسره هم اعتراف میکنه اشتباه کردم و ببخشین بابامم میگن باید از خود مهدی معذرت خواهی کنی چون میخواد از طریق قانون ازت شکایت کنه و حرفاییم که بهش زدی رو داره👌 برو از مهدی عذرخواهی کن (توی پرانتز بگم واسه خدا صبر کن تحمل کن و رنج بکش تا حتی پسر لاتشم جلوت عذرخواهی کنه👌☺️) ☑️ eitaa.com/azgonahtatobehsapp.ir/azgonahtatobeh
🌹🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🌹 سلام .تشکر از کانال خوبتون من فیلماوعکسای ....نگاه میکردم وتوی فضای مجازی دوست پسرای زیادی داشتم .دیگه حالم ازخودم بهم میخورد وعذاب وجدان زیادی داشتم ولی عادت کرده بودم به این کارا .شما تا حدود زیادی کمکم بودیدو خدارو شکر تونستم با نام خداو امام زمان این کارا رو ترک کنم. و سرنمازام بارها مثل یه گدا خدا رو التماس کردم که منو ببخشه .فقط اینو میگم به همه شماها که لذت گناه همون لحظه هست ولی عذاب وجدان تا سالها دامن گیرمون هست .😞 یه پیشنهادم دارم اگه ممکنه ازسخنان پند اموز بزرگان هم مطلب بگذارید 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 ✅ شاید در ادامه تحول این خانم بتونم اشاره کنم به حدیث زیبا و پر بار امام علی (ع) : ❣ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ؟  🔸عملی ﻛﻪ ﻟﺬﺗﺶ می ﺭﻭﺩ ﻭ ﺁﻥ می ﻣﺎﻧﺪ 🔹ﻭ عملی ﻛﻪ ﺁﻥ می ﮔﺬﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ. 🍃حکمت 121 نهج البلاغه🍃 ☑️ eitaa.com/azgonahtatobehsapp.ir/azgonahtatobeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شخصی برای اولین بار یک کلم دید. اولین برگش را کند، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و... با خودش گفت : حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن...! اما وقتی به تهش رسید وبرگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده، بلکه کلم مجموعه‌ای از این برگهاست... داستان زندگی هم مثل همین کلم هست! ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می زنیم وفکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، درحالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم. ما دیر می فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود. ☑️ eitaa.com/azgonahtatobehsapp.ir/azgonahtatobeh