هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#امام_جواد
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید
به پریشان شدن بال و پرش خندیدند
درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف
دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند
آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین
همگی جمع شدند دور سرش خندیدند
یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد
بر نفسهای بدون اثرش خندیدند
زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است
بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند
دست پا می زند و نیست کنارش پدری
تا ببیند به عزای پسرش خندیدند
کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود
لشگری دور تن مختصرش خندیدند
هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی..
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
قاسم نعمتی
🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🍃🌴🍃🌴
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا
چرا یک شب نمی آیی به خوابم یابن زهرا
تویی ماه منیرم
به گیسویت اسیرم
از آن ترسم که آخر
ز هجرانت بمیرم
(حبیب منی
طبیب منی
بیا درمان دردم ) ۲
کجا جویمت
چوگل بویمت
بیا دورت بگردم
امام زمان،بیا الامان، توهستی یاورما ۲
دل من بر سر زلف تو دارد آشیانه ۲
نمی دانم چرا از من نمی گیری نشانه
بگو با من ، کجایی؟!
چرااز من جدایی؟!
گمانم یابن زهرا
نجف یا کربلایی
به رویت قسم
به مویت قسم
گرفتار توهستم
که بانقد جان
من بی نشان
خریدار توهستم
امام زمان،بیا الامان، توهستی، یاوره ما ۲
گل غم در دل ویرانه ی ما زد شکوفه
چه گویم با تو من از کربلا و شام و کوفه
بسوزد هست زینب
تویی پابست زینب
بیا در کوفه وا کن
طناب از دست زینب
بیا نازنین
بیا مه جبین
از او دفع خطر کن
بکن راه طی
تو بر کعب و نی
بیا خود را سپر کن
امام زمان،بیا الامان،توهستی یاوره ما
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
هر كه شد از سر اخلاص عزادار حسين (ع )
هر كه شد از سر اخلاص عزادار حسين (ع )
نام او ثبت نمايند به طومار حسين (ع )
اى خوش آن پاك سرشتى كه غم خود بنهاد
شد در اين عمر پريشان دل و غمخوار حسين (ع )
اى خوش آن كس كه حسينى شد و از روى خلوص
پيروى كرد ز انديشه و افكار حسين (ع )
گر بخوبان جنان فخر فروشند رواست
روز محشر همه ياران وفادار حسين (ع )
يا رب اين منصب شاهانه ز ما باز مگير
تا كه پيوسته بمانيم عزادار حسين (ع )
گر چه هستيم گنه كار خدايا مگذار
در قيامت دل ما حسرت ديدار حسين (ع )
+ نوشته شده در ساعت توسط امیرعلی علیزاده
بی حسین معنا ندارد
قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضاء ندارد . . .
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5870995254525561732.mp3
4.57M
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔲 #شور #پیشنهادم 👌👌
🔳 #آقای_نریمان_پناهی
ریان ابن شبیب؛ جدمونو غریب ، گیر آوردند
ریان ابن شبیب… آبو واسه حبیب ، دیر آوردن
تو شیبِ گودال ؛ سرازیز شد
حسین ، پیر شد
ته گودال ، زمین گیر شد
حسین پیر شد…
ریان ابن شبیب… ذکر امن یجیب می گفت زینب
ریان ابن شبیب… رفتش شیب الخضیب؛ زیرِ مرکب
بلا سرِ زینب آوردن
سروُ بردن…
بچه یتیما؛ کتک خوردن
سروُ بردن…
ریان ابن شبیب… میومد بوی سیب، از تو صحرا
به عمه زینب جسارت شد؛ جنایت شد…
چادر، وقتی غارت شد
جنایت شد
قسمتِ زن ها؛ اسارت شد
جنایت شد
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
🎙 سبک زمینه شهادت 🎙
🌺 امام جواد علیه السلام 🌺
#زمینه_شهادت_امام_جواد_ع
#میون_حجره_تشنه_لب_دارم_میمیرم
بند🌹
میون حجره تشنه لب، دارم میمیرم
بیا بابا رضا برس به داده حالم
بیا بابا ببین که از ظلم کنیزا
قدم کمونه، از عطش دارم مینالم
رو چشمای من
در رو میبندن
بِهِم میخندن
میگم با غم و دردم
اُمُّ الْفَضل جگرم سوخت
با زهری که تو دادی
زخمی ، بال و پرم سوخت
📿 واویلا امون ای دل 📿
بند🌹🌹
این نفسای آخری میاد به یادم
کوچه های مدینه و روضه ی مادر
از این میسوزم که چرا وَ به چه جُرمی
مادره من رو میزدن یه عده کافر
میخونم هر دم
با ناله و غم
با اشک ماتم
نامردا نزنیدش
فاطمه بی گناهه
در بین شما مَردا
تنها و بی پناهه
📿 واویلا امون ای دل 📿
بند🌹🌹🌹
تنم روی بومه ولی کبوترا با
بال و پراشون واسه من شدن سایه بون
زنده شده تو خاطرم کرب و بلا و
اونجایی که تنِ حسین میسوخت توی خون
میسوخت تو گودال
تشنه و بی حال
در بین جنجال
غرق خون، زیر مرکب
جسمش شد نامرتب
پیچید تو همه ی دشت
ای وای از دل زینب
📿 واویلا امون ای دل 📿
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_جواد
آه ای اسیرِ روضهیِ سربسته کیستی
مردِ غریبِ حُجرهیِ دربسته کیستی
این حُجره هم به ناتوانی تو گریه میکند
پیری بر این جوانیِ تو گریه میکند
در خانهی امام چرا دست میزنند
با نالهات مدام چرا دست میزنند
ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن
آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن
اصلا صدای تو به صدایی نمیرسد
این آب آب آب به جایی نمیرسد
اُفتادهای زِ دامن زهرا به رویِ خاک
کمتر بکش محاسن خود را به روی خاک
کِل میکشند گریهی زهرا درآورند
کف میزنند دادِ رضا را درآورند
تو هرچه میکنی جگرت را چه میکنی
با حال و روزِ خود پسرت را چه میکنی
با خود چه داشت زهر ، تنت را کبود کرد
باور نمی کنم دهنت را کبود کرد
جانم حسن شبیه حسن روضههای توست
"نامرد بِینِ کوچه مزن" روضههای توست
اما به این صدای غریبانه خنده کرد
بر نالهی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد
میکوبد آه پا به زمین پیش مادرت
میریزد آب را به زمین پیش مادرت
بُردند نیمه جان بدنت را به پُشتِبام
از پا کشاندهاند تنت را به پشتِبام
میرفت پیکرت به روی پلههای تیز
میخورد هِی سَرَت به روی پلههای تیز
از سنگها برای تو اَبرو نماده است
آقا چرا برای تو پهلو نمانده است
رفتی به روی بام ولیکن هزار شُکر
گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر
گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست
چندین کفن برای تو با دوستان که هست
گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید
اینبار هم پسر به کنار پدر رسید
شکر خدا عقیق تو را ساربان نبرد
رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد
آقا قسم که پیرهنت را نمیکِشند
با نیزهای شکسته تنت را نمیکِشند
حسن لطفي
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_جواد
کفن برای تو از جنس ناب آوردند
برای درد فراقت گلاب آوردند
چقدر ناله آبم دهید سر دادی
ولی به خنده برایت سراب آوردند
مکررا تو خودت را زمین زدی از درد
چگونه درد تو را دیده تاب آوردند
همینکه مادر خود را صدا زدی آنها
بساط هلهله را با شتاب آوردند
نگاه پر زخدایت پی شهادت بود
اجابت از طرف مستجاب آوردند
به اختیار خودت جام زهر نوشیدی
برای جد غریبت شراب آوردند
برای اینکه بگویند نامسلمانست
برای حضرت قرآن کتاب آوردند
سنان و حرمله و شمر بی نزاکت را
برای زخم زبان و عذاب آوردند
سر بریده طفلی برای لجبازی
به پیش چشم کبود رباب آوردند
برای له شدن غیرت و غرور حسین
بدست اهل و عیالش طناب آوردند
محمد حبیب زاده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_جواد
مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
باور کنم به در نگرفته است صورتت؟
این جای تنگ و این قد و بالا...نمی شود!
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جای تنت جا نمی شود
خوبیِ پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه تو وا نمی شود
علی اکبر لطیفیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_جواد
وای اگر غصهی مادر نبود
حالِ تو اینقدر مکدر نبود
مثلِ حسن شد جگرت ریز ریز
حیف که بالین تو خواهر نبود
کاش زمین آب نمیریختند
حیف به جز خنده پسِ در نبود
سخت کشیدند تو را رویِ بام
وای اگر بالِ کبوتر نبود
شُکرِ خدا قسمت تو بام شد
گودی و نامحرم و خنجر نبود
خوب شد از حنجرهات خون نریخت
حرمله در لحظهی آخر نبود
شُکرِ خدا پیشِ نگاهت زِ بام
بر سرِ نیزه سرِ اصغر نبود
شُکرِ خدا پیکرت عریان نشد
زیر سُم اسب پریشان نشد
حسن لطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
آمدم ای شاه پناهم بده بانوای زیبای
#محمدعلی_کریمخانی
آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند / بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده
شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#محمدعلی_کریمخانی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_جواد__ع__روضه
دل من را اسیر تو کرده
جلوه هایی که دم به دم داری
حضرت عشق! حضرت باران!
در دل خسته ام حرم داری
در هوای زیارت حرمت
در به در می شویم مثل نسیم
السلام علیک یابن رئوف
السلام علیک یابن کریم
دل به آفاق جود می بندد
هر کسی آمد و اسیرت شد
در جوانی دل شکستة ما
سرو قامت خمیده پیرت شد
از نگاهت مراد می گیرم
شده قلبم مرید چشمانت
شاهد لحظه های دلتنگی!
دل تنگم شهید چشمانت
جان من! بین خانة خود هم
به خدا آنقدر غریبی که
غربتت را کسی نمی فهمد
تویی و قلب بی شکیبی که ...
قفس غربت و دلی مجروح
پر و بال پرنده می ریزد
گریه می باری و کنارت باز
ام فضل است خنده می ریزد
سر به دیوار بی کسی داری
در غروب غریب فاصله ها
گم شده ناله های بی رمقت
در هیاهوی شوم هلهله ها
دگر آقا تو خوب می دانی
نالة بی جواب یعنی چه
التماس نگاه لب تشنه
ندبة آب آب یعنی چه
به فدای کبوترانی که
دست در دست آسمان دادند
بال در بال ، گریه در گریه
به تنی خسته سایه بان دادند
حجره ات کربلا شده آقا
گریه های من اختیاری نیست
جای شکرش هنوز هم باقیست
در کنار تو نیزه داری نیست
غرق در خاک و خون رها مانده
بین گودال پیکر خورشید
خواهری خسته بوسه می گیرد
از گلوی مطهر خورشید
سر قرآن که رفت بر نیزه
آسمان غرق در تلاطم شد
در هجوم سپاه سر نیزه
آیه های مقطعه گم شد
سروده یوسف رحیمی
امام جواد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar