#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
زبان حال سرِ جناب مسلم علیهالسلام
دارم وصیت میکنم شاید نیایی
با باد صحبت میکنم شاید نیایی
دارد مسیرت را نشانم میدهد باد
از روی دروازه تکانم میدهد باد
با داغ بی اندازه میگِریم که برگرد
از بِین این دروازه میگِریم که برگرد
با سر میان کوفیان مهمانم آقا
تا لحظهای که میرسی میمانم آقا
@hosenih
روزی که میآیی مرا بشناس وقتی
از روی این دروازه آویزانم آقا
هر روز سنگم میزنند از دور و نزدیک
بازیچهی تمرین این طفلانم آقا
هر روز یک دندان من کم میشود تا
قربان دندانت شود دندانم آقا
شرمندهام اینجایم و بال و پَرم ریخت
دیدی که کوفه خاکِ عالم را سرم ریخت
من با چه رو گویم نیا رویی نمانده
قلبم پُر از درد است و دارویی نمانده
دستی که بیعت داد دستم را شکسته
از بس مرا زد زخم بازویی نمانده
طفلان من از گوشهای دیدند من را
از زخمهای کوفه اَبرویی نمانده
نزدیک نه از دور کوفی دورهام کرد
آنقدر زد تا دید پهلویی نمانده
تا دق نکرده زینب از بیراهه برگرد
گهوراه تا نشکسته با ششماهه برگرد
هرچیز کم باشد در اینجا غم زیاد است
در کوفه می بینی که نامحرم زیاد است
از خیزران و تازیانه حرف کم نیست
از خار و سنگ و کعب نِی مرحم زیاداست
ششماهه نه حتی برای مردها نیز..
یک تیغه از تیر سه شعبه هم زیاد است
دست نوازش با یتیمی نیست اما
پنجه برای گیسوی درهم زیاد است
آبی برای تشنگان اینجا ندارند
در شهر گویا طفلِ بی بابا ندارند
تنها شدم تا سر به زیری را بفهمم
شد بسته دستم دستگیری را بفهمم
@hosenih
هی سنگ خوردم زخم خوردم فحش خوردم
تا رنج بازار و اسیری را بفهمم
من را به زنجیرش میان کوچه گرداند
تا زخمپاهای کویری را بفهمم
دندان من خون شد به یادِ دختر تو
تا درد دندانهایِ شیری را بفهمم
دلها در اینجا سنگ دیوار است برگرد
وقتِ حراجیهای بازار است برگرد
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین
همه ی شهر به یکباره سرم ریخت حسین
باورم نیست که آواره شدم در این شهر
نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر
تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم
تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم
@hosenih
باورم نیست که آواره ی صحرا شده ای
باورم نیست که تو یکه و تنها شده ای
کاش اینجا نرسی، کوفه پر از نیرنگ است
کوچه هاشان همگی مثل مدینه تنگ است
رفته از کف همه تاب و توانم چه کنم
نامه دادم که بیا، دل نگرانم چه کنم
نگرانم نکند زینبت اینجا برسد
تو نباشی و خودش بی کس و تنها برسد
چقدَر نقشه شوم است که در سر دارند
نکند دخترکان معجر نو بر دارند
وعده زیور و خلخال به هم می دادند
وعده غارت گودال به هم می دادند
نگرانم چه کنم، پیرهنت را بردار
آه آقای غریبم کفنت را بردار
@hosenih
چند تا مشک پر از آب بیاور حتما
آه لب تشنه شدم، آب ندادند به من
کوفه در فکر اسیرند چه بد خواهد شد
خیزران دست بگیرند چه بد خواهد شد
کوفه از قهقه ی حرمله ها سرمست است
کمر قتلِ غریبانه ی مهمان بسته است
شاعر: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_روز_عرفه
#مجتبی_روشن_روان
ای دعای حسین در عرفات
هم صدای حسین در عرفات
لابه لای دعا تو را می خواند...
آشنای حسین! در عرفات
عرفات تو دیدنی باشد
مبتلای حسین در عرفات
ندبه های ظهور می خوانی
پابه پای حسین در عرفات
آن دعا را همیشه می خوانی
با نوای حسین در عرفات
می کنم زمزمه اباصالح
حاجی فاطمه اباصالح
ای شعاع حسین در عرفات
انتظار حسین در عرفات
خیمۀ تو بهشت آن صحرا
ای بهار حسین در عرفات
تو بیا تا که عالمی بیند
اقتدار حسین در عرفات
حاجیان میهمان تو هستند
سفره دار حسین در عرفات
دل دریائی ات همیشه بود
بیقرار حسین در عرفات
بین مهدش تو را صدا می زد
شیرخوار حسین در عرفات
جان آن کودک گلو پاره
برغم فاطمه نما چاره
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
خادم اهل بیت 🌺:
#مناجات_عرفه
گناه کار ترین بنده ی توام یا رب
به جان فاطمه شرمنده ی توام یا رب
ببین به پا شده بتخانه در دلم اما
هنوز مدعی ام بنده ی توام یارب
تمام عمر مرا سربلند کردی و من
تمام عمر سرافکنده ی توام یارب
گناه خیمه ی غم در دلم زده اما
هنوز منتظر خنده ی توام یارب
به روسیاهی من بیشتر اضافه شده
که بین خلق نماینده ی توام یارب
اگر نظر کنی از لطف رام خواهم شد
منی که عبد گریزنده ی توام یا رب
گناهکار ترین بنده ام ولی دلخوش
به دست رحمت بخشنده ی توام یارب
خدا، تو را به خدا می دهم قسم، العفو!
به حق آل عبا می دهم قسم، العفو!
نگاه ما به تو از هر کجا زیادتر است
چرا که عفو تو از جرم ما زیاد تر است
به ناامیدی از این در نرفتم و دیدم
که خواجه گفت امید عطا زیاد تر است
تمام عمر اگر سوختم در آتش خوف
ولی به حکم محبت رجا زیاد تر است
منی که در پی آسایشم، نمی فهم
که در مسیر تقرب بلا زیاد تر است
اگرچه در عرفاتند حاجیان اما
نگاه تو طرف کربلا زیاد تر است
گریز روضه دوباره رسیده تا گودال
چرا که در دل آن روضه ها زیاد تر است
سر حسین اگر از جلو بریده نشد
غم بریدن آن از قفا زیاد تر است
مجتبی خرسندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
خادم اهل بیت 🌺:
#امام_زمان_عج
#مناجات_عرفه
اي امير عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
اي امير عرفه ذكر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان
اي امير عرفه روح مناجات توئي
مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي
اي امير عرفه حالِ مناجات بده
بر گداي حرمت وقت ملاقات بده
اي امير عرفه گرچه سراپا دردم
گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم
اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده
دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده
اي امير عرفه فيض دمت را قربان
دل دريايي لبريز غمت را قربان
اي امير عرفه تنگ غروب است بيا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا
اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد
اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زينب بده روز عرفه پاسخ من
اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا
كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا
اي امير عرفه ديدن رويت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است
اي امير عرفه جان گل ياس بيا
آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا
اي امير عرفه در عرفاتي امروز
يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز
اي امير عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس كجا ضرب عمود آهن!!
مجتبی روشن روان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
خادم اهل بیت 🌺:
📋 دیشب از کوچه ها رد شدم بی صدا
⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_اول_محرم_98
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها بابل
دیشب ازکوچه هاردشدم بی صدا
هردم ازدل صدامیزدم ای خدا
ازغمه توبدنیاگله کردمو
گفتم ای بی وفابی وفا بی وفا۲
بمیرم زن وبچتاداری همرات میاری حسین جان
میدونم شباخواب راحت نداری حسین جان ای آقا
میدونم شده خواب شبهای توروضه خیمه گاهت
عدو داره سمت حرم میره پیشه نگاهت
ای آقا
من وکوفه وبی قراری واویلا
توی کوچه هاگریه زاری واویلا
نمیشدیه کاری کنی که برگردی واویلا
نشدبچه هاتانیاری واویلا
یاحسین
دستای من به حال قنوت تشنه ان
این دعاهابه آبه وضوتشنه ان
من دعامیکنم سمت کوفه نیا
دوست ودشمن به خون گلوت تشنه ان
یه خواهش..
نزارهیچکی گوشواریه دخترت راببینه
نزارساربون برق انگشترت راببینه واویلا
یه خواهش..
نزارهیچکی گهواره ی اصغرت راببینه
نزارهیچکسی سایه ی خواهرت راببینه
واویلا
ببرزینبت رامدینه میمیره
توراتوی گودال ببینه میمیره
ببینه یکی بالگدزدتو پهلوت
نشسته یکی روی سینت میمیره
—------------------------------
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📋 زارو پریشونم نیا
⬛️سنگین / حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_اول_محرم_98
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها بابل
زاروپریشونم نیا
خیلی پشیمونم نیا
من نگرونه زینب و
رقیه خاتونم نیا
من خیس بارونم نیا
غریب وبی خونم نیا
همه درارابستنو
توکوچه مهمونم نیا
اگه توراهم کمین نشستن
حتی سرم رااگه شکستن
سرم فداسرت نیا
بجون دخترت نیا
بروباخواهرت نیا۳
بیاولی بدون مشکه آب نیا
اگه میشه بازینب ورباب نیا
به زینبت بگوچشای تربیار
براحرم معجراضافه تربیار
وای دلم کوفه شده قاتلم
دلمپراز آهه نیا
این غصه جانکاهه نیا
تواین مسیربی کسی
هرقدمش چاهه نیا
دل من آگاهه نیا
باطفل شش ماهه نیا
آخه چجوربرات بگم
حرمله توراهه نیا۳
میگن که شمره میونه لشگر
کنارگذاشته براتو خنجر
تاراه برگشت هست نیا
که خنجرش کهنس نیا
تیزش نکردازقصدنیا
بروبدون عباتامیدزدن نیا
انگشترباباتا میدزدن نیا
توقتلگه راهتامیبندن نیا
به گریه واشک تومیخندن نیا
وای دلم کوفه شده قاتلم
@majmaozakerine
.
#امام_زمان
#مناجات
#عرفه
گل، فزون است، ولی آن گل، بیخار کجاست؟
خیمه بسیار بوَد، خیمۀ دلدار کجاست؟
دل آوارۀ من، خانه به دوشِ یار است
ای حرم با من دلخسته بگو، یار کجاست؟
عرفات و جبل الرّحمه، بگویید به من
کعبۀ روح مرا وعدۀ دیدار کجاست؟
شب، شب مشعر و چشم همگان بیدار است
جگرم خون شده، یارب!دل بیدار کجاست؟
یوسف فاطمه!بازار تو، گرم است ولی
آنکه ما را ببرَد بر سر بازار کجاست؟
تا بیاییم سر راه تو با گوهر اشک
سینۀ سوخته کو؟ چشم گهربار کجاست؟
حاجیان در عرفاتند و ز هم میپرسند
حاجی فاطمه کو؟ رهبر احرار، کجاست؟
ای جوانان مدینه!ز شما میپرسم
که علی اکبر و عباس علمدار کجاست؟
نه رباب و نه ز گهوارۀ اصغر، خبر است
طفلِ شیرِ حرم حیدر کرار کجاست؟
«میثم»از کثرت عصیان چه هراست، بشنو
عفو، فریاد برآرد که گنهکار کجاست؟
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار ✍
#روز_عرفه
............................................................................
روضه شب اول محرم (استاد میرزا محمدی)
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
مداح:#حجت_الاسلام_محمد_میرزا_محمدی
#پیشنهادم_دانلود👌👌😭
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
باز آمدم از فاطمه برنامه بگیرم * از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم
بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم * در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم
سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد * در باز شود باز اگر نامه بگیرم ….
ایام محرم شد و ذیحجه سرآمد * در میزنم از پیک سحر نامه بگیرم
چاووش عزا موکب غم را حرکت داد * میل سفرم هست ، سفر نامه بگیرم ….
*دیگه چیزی نمونده این قافله برسه کربلا…*
ای همسفران قافله را تند نرانید * کز اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم ۲
شمیم پرچمش میاد، بوی محرمش میاد * چه بلایی سرش میاد، صدای مادرش میاد
یکی میاد یکی میره، شهید میاد اسیر میره * جوون میاد و پیر میره ….
حسین …..
😭ابی عبدالله رسید منزل سعلبیه، اونجا اتراق کردن، دو تا قاصد از کوفه میومدن، حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟! گفتن همین قدر بگیم مسلمت رو کشتن، تا این خبر رو دادن *فَابک للحُسَیْنِ* ارباب ما گریه کرد، فرمود: ”رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ” بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارن 😭…” مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره، دوتا آقازادش تو خود کربلا کشته شدن که حضرت تو ناحیه ی مقدسه به اونا سلام می کنه، دوتا آقازادش، محمد و ابراهیم ن که تو مصعب کشته شدن، یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده، این دختر رو صدا زد ، بغلش کرد، ابی عبدالله دایی این دختره، یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده”حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی، من هستم …”خواهران و دختران من هستن”
💔سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه، گذشت تا عصر روز عاشورا، با همه وداع کرد، همه رو آرام کرد… این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد، سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه…”یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته…سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده” از اسب پیاده شد”این ناز دانه رو بغل گرفت، یا الله، نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد، دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود:”لاتحرقی قلبی بدمعک حسرة، مادام الروح فی جُثمانی”یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن…”هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت، دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت، هر جوری بود دختر رو آرام کرد”اما بمیرم عصر روز یازدهم، این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه، هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه، دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره… هر کاری کرد نتونست”میدونی چرا؟ آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد….”
😭بدن امام احترام داره، هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه، آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت، ”فنکبت علیه” بر اون بدن سجده کرد… این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده، یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد، سکینه جان، به شیعیان من سلام مرا برسان، بگو بابامو لب تشنه کشتن…
😭ای حسین ….
شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی * اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی
💔*اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد، سکینه جان به اونا بگو:*
لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی * کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَابَوْا اَنْ یَرْحَمُونی
😭حسین ….
بأبی المستضعف الغریب، یا قتیل الله یااباعبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد * ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین….
😭بالحسین
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
بوي غُربتِ بقیع ، میوزه تُو آسمون
روضه خُونه این شبا ، خودِ صاحب زمون
میزنم به سینه و ، تُو دلم پُر از غمه
شبِ داغِ رفتنِ ، پنجمین امامه ۲
مگه یادت میره غمهاي تُوِ کربوبلارو
مگه یادت میره آتیشِ تُوي خیمه هارو
مگه یادت میره محله ي یهودیارو ۲
خیلي بدِ تُو سّنِ کم ببیني
میبرنت با خواهرت اسیري
هي بزنن پیشِ چشات خُدایا
نتوني که جلوشونو بگیري
غریب آقام غریب آقام ، امام باقر
بمیرم بَرات آقا ، چي کشیدي تُوي شام
از تُو خاطرت نرفت ، رأسو سنگاي رو بام
چي کشیدي وقتي که ، رفتي مجلسِ شراب
دیدي اون حرومیا ، زینبو میدن عذاب ۲
مگه یادت میره اون لحظه هاي تلخِ گودال
مگه یادت میره اون پیکرِ ضعیف و پامال
مگه یادت میره تُو قتلگا رفت مادر از حال ۲
سخته برا یه دُخترِ سه ساله
نتونه از درد و کُتک بخوابه
ببیني هي دست میگیره به دیوار
حتّي قدم زدن بَراش عذابه
غریب آقام غریب آقام ، امام باقر
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
#نوحه
#شهادت_امام_باقر
#سبک_زینب_زینب_زینب
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای نور دل زهرا(یا باقر علم دین)۲
ازظلم وستم مولا(گشتی توشهیدازکین)۲
گرچه امامی و عرشی مقامی
کشته ی زهر کینه ی هشامی
یا امام صادق آجرک الله(۲)
همچون پدرت بودی ازحق خودت محروم
در شهر مدینه تو گشتی زستم مسموم
داری از زهرا مادرت نشانه
جان داده ای مولاجان غریبانه
یا امام صادق آجرک الله
ای عالم علم دین توحامی قرآنی
چون جدوپدرمولا توکشته ی ایمانی
تو شهید راه دین خدایی
مظلوم وکشته ی زهر جفایی
یا امام صادق آجرک الله
ازظلم وستم مولا توکشته ی بیدادی
با زهرهشام دون تو از نفس افتادی
جان عالم فدای غربت تو
دشمن دین شکسته حرمت تو
یا امام صادق آجرک الله
ازبسکه غریبی تو جان همه قربانت
ازسوزغمت مولا صادق شده گریانت
از غم داغ تو ماه مدینه
می سوزد، می زند بر سر و سینه
یا امام صادق آجرک الله
جان داده ای درغربت درخاک بقیع رفتی
ازاینهمه مظلومی بر ختم رسل گفتی
در غریبی باشدتربتت مولا
از قبر تو پیدا غربتت مولا
یا امام صادق آجرک الله
در بین همه عالم قدرتو رفیع باشد
ای کشته ی راه دین قبرت به بقیع باشد
قبر خاکی توحائر ندارد
شب شهادتت زائر ندارد
یا امام صادق آجرک الله
درمحفل ماامشب بزم غم توبرپاست
ازغربت تو مولا اشک بصرم دریاست
از این غربت اشک شیعیان جاری است
شب شهادتت مدینه خالی است
یا امام صادق آجرک الله
#نوحه_امام_باقر_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
🏴شهادت
حضرت_امام_باقر(علیه السلام)🏴
سلام آقا سلام آقای بی زائر
سلام آقا سلام یا ایهاالباقر(ع)
سلام آقا سلام هردل عاشق
به قبرتو یا مولا یا ابالصادق(ع)
سلام ما به اون قبر رفیع تو
سلام ما به خاکای بقیع تو
♻️♻️♻️
خدا رو شکر سایه روی سرم داری
توی قلبم یه عمریه حرم داری
غریب اقا. تو دیدی ازدحام اقا
غریب اقا دیدی بازار شام اقا
غریب اقا غروب کربلا دیدی
غریب اقا تنی رو زیر پا دیدی
♻️♻️♻️
غریب اقا تو دیدی قحطیه اب و
غریب اقا دیدی اشکای رباب و
غریب اقا تو دیدی غصه و غم ها
غریب اقا تو دیدی قامت خم ها
غریب اقا تو دیدی قوم صد رنگ و
غریب اقا تو دیدی بارونه سنگ و
♻️♻️♻️
غریب اقا. تو دیدی کوچه و باز ار
غریب اقا. تو دیدی طعنه و ازار
غریب اقام غریب اقام
منم باقر منم هم نام پیغمبر(ص)
که جدم بود علی و فاطمه مادر
میادیادم که تو دشت بلا بودیم
میاد یادم اسیر غصه ها بودیم
♻️♻️♻️
میاد یادم که عمه م میکشید هی آه
تو کربلا توی گودی قتلگاه
میاد یادم دیدم خنجر روی حنجر
میادیادم که دیدم روی نیزه سر
میاد یادم غروب قافله دیدم
میاد یادم نگاه حرمله دیدم
♻️♻️♻️
میاد یادم دیدم بی سر شیر خوار
میاد یادم که دیدم غارت گهوار
میاد یادم که دیدم گریه ی دختر
میادیادم که دیدم غارت معجر
میادیادم لگد از اون و این خوردم
هزاربار با رقیه هی زمین خوردم