eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
هست این تقاضای روشن قبل از غدیر از محرم نوحه نگوید ادیبی، شعری نسازد فراهم وقتش می آید؛ نمایی غمنامه را رونمایی بگذار سربسته باشد در سینه قبل از محرم عشق خدا عشق آدم عشق زمین عشق افلاک در داستان غدیر و آن برکه باشد مجسم صبح می و مستی آمد، خم غدیر است در دست خم را غدیری بچرخان در کعبه همپای زمزم با این که هست آفتابی این جاده را کن چراغان وقتی نمانده قدم را در راه بگذار محکم کاری بکن که مسافر وقتی می آید نبیند در شاهراه ولایت یه نقطه ی گنک و مبهم دیدی؛ غدیری که داری از کربلا کم ندارد جایی ندارد؛ بگیری در عید این گونه ماتم بگذار علم بسته باشد تا چند روزی علمدار با بچه ها، هیاتی ها باشند در بزم باهم ساقی سرش گرم گرم جشن غدیر است حالا پیش از شما با عنایت بر جام ها می زند دم خم غدیری خداوند داده به این آفرینش ساقی می آید ببیند؛ چیزی ندارد زمان کم فردا نه، امروز برخیز خلعت بپوشان به گل ها بنواز چنگ و دف و نی در گوش گل ها منظم بوی محمد می آید با کاروان کن توقف دست علی را ببوس و با فاطمه باش محرم رزق محرم گرفته شاعر ز خم غدیرش دریا رسیده به دستش در زیر باران نم نم در نجف را نشانده در این غزلواره سید این جرعه از آبرو را دارد ز مولا مسلم سربسته این نکته ی ناب از آشنایی شنیدم "می گفت اگر بی غدیری هر روز داری محرم وقتی که عمار باشد جنس بشر جور جور است چشم بصیرت نیاز است چشم علی بین میثم" این است عیدی سید جز شعر چیزی ندارد از او شما می پذیرید این بیت از شعر کم کم باقیست "من کنت مولا"در کوه و در دشت و دریا ماندم چرا رفته بیرون، این حرف از گوش آدم 🔸شاعر : ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن در این حسرت‌سرا عقل پشیمان را تماشا کن جوانی رفت و پیری نیز کم‌کم می‌رسد از راه دمی از خود بیا بیرون و دوران را تماشا کن تفرج کن به باغ و بوستان و جنگل و صحرا هزاران شاخه‌ی گل در گلستان را تماشا کن به امیدی که شعر تازه و نابی بپردازی اگر لازم شود هفتاد دیوان را تماشا کن به مدح حیدر کرار بعد از آن زبان بگشا و لبخند رسول‌الله را هر آن تماشا کن علی اول، علی آخر، علی ظاهر ، علی باطن تجلی صفات حق در انسان را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن به گوش جان و دل بشنو کلام‌الله ناطق را علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن به نخلستان بیا و نیمه‌شب روح عبادت را برو در جنگ‌ها و شیر میدان را تماشا کن زمانی که علی تکبیره‌الاحرام می‌گوید تو در عرش خدا آیینه‌بندان را تماشا کن در آن انگشتری که در رکوع خود به سائل داد کمی دقت کن و ملک سلیمان را تماشا کن برو در خانه‌ی مردی که نان جو طعام اوست تمام مردم بر سفره مهمان را تماشا کن علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم! تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن اگر روزی حدیث میثم تمار را گفتی به روی دار سرهای پریشان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی"هل مِن مبارز؟"می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد فرار مرحب و عَمر هراسان را تماشا کن اگر روزی کف دست علی را بوسه می‌دادی جواب کامل هر راز پنهان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن علی را فارغ از هر دین و آیین دوست می‌دارند یهودی و مسیحی و مسلمان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن خدا مانند حیدر بود یا مولا شبیه رب؟ در اوصاف علی هر عقل حیران را تماشا کن اگر دلتنگ ایوان نجف بودی برو مشهد حریم قدسی شاه خراسان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
- على زمام امور خدا به كف دارد و جبرئيل از اين ماجرا شعف دارد فقط براى اميرى سرشته شد گل او خدا ز خلقت مولاى ما هدف دارد... اگر نگاه همه رو به كعبه شد خيره يقين بدان كه يك راز با نجف دارد نجف نمادى ز درياى بى كران خداست كه ريگ ريگ بيابان آن صدف دارد قسم به وسعت بی انتهای ایوانش كه خاك بارگهش بر جنان شرف دارد - همينكه گفت به معشوق خود بلى مولا سپس به ما همگى گفت يا على مولا... - 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حرفْ بسیار ، وقت امّا ضیق ما کجا و کجا‌ تو بحرِ عمیق؟! جز تحیّر نصیب او‌ نشود هر که در ذاتِ تو‌ کند تحقیق من چگونه تصوّرت بکنم که نگردد خدایی ات تصدیق؟! پیشِ ‌خال و خطِ تو شرمنده کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق همه در بند تو اسیر شده عارف و شیخ و زاهد و زندیق دشمنان تو‌ جُملگی کذّاب نیست جز تو ‌کسی دگر صدّیق هیچ شاهی نبوده غیر از تو با غلامش چنین رفیقِ شفیق بی تو حتی بهشت هم نرویم ما به حکم رفیق ثُمّ طریق لایق وصلِ تو‌ نیَم امّا مکن از جمعِ خود مرا تفریق 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خواست تا آینه را محو تماشا بکشد دست عشقی به سر و روی تولا بکشد یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست باید عاشق شوی و تابع قانون باشی ((شرط اول قدم این است که مجنون باشی)) زندگی را بجز از حب علی نیست هدف داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم ((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم)) از ازل تا به ابد سر نهانیست علی آفرینش همه را باعث بانیست علی شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی همه جا هست بگوئید کجا نیست علی مدح بابای بشر جور دگر باید گفت ((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت)) یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه ((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله)) چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست ((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست)) محو حالات تو آیات نماز است علی بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی یک شب از عمر تو منظومه راز است علی چه بگویم سر این رشته دراز است علی نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست ((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست)) نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست ((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست)) تو فقط محرم اسراری و محروم تویی ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی ((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی)) همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست از مقام تو سرودن نه به این آسانیست شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست مثل گیسوی پریشان رها در بادم (( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم)) 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
علی که رشته ی خلقت به دست قدرت اوست مقدرات جهان بسته بر نظارت اوست مقام او به تصور نمی رسد که خیال شکسته بال تر از اوج بی نهایت اوست علی که هرچه که خوبی است توأمان دارد علی که هر چه که پاکی است در طریقت اوست علی که حج و نماز و دعا و صبر و رضا ست علی که آینه ی کفر و دین مودت اوست علی که نقطه ی باء است باء بسم الله علی که شرط قبول عمل ولایت اوست غدیر فصل خطاب است بر کبیر و صغیر که حرف اول آخر فقط محبت اوست نهاده کیسه خرما به دوش در پی کیست؟! شهی که تکه ای از نان خشک قسمت اوست لباس وصله بر اندام هیچ شاهی نیست که همترازی با اهل فقر عادت اوست همان علی که به هنگامه ی رکوع نماز زکات چشمه جوشنده ی سخاوت اوست همان علی که برای نشاط طفل یتیم خمیده مرکب بازی بلند قامت اوست همان علی که علمدار فتح خیبر شد همان علی که ظفر وام دار رٱیت اوست همان که تیغ اگر خورد پای پس نکشید همان علی که احد جلوه ی اطاعت اوست چنانکه در تب و تاب نبرد ثابت کرد که ذوالفقار برازنده ی شجاعت اوست دلاوری که چنان او نزاده مادر دهر امیر مقتدری که کرم سجیت اوست همان علی که به خندق خلوص ضربت او نماد روشنی از قله ی عبادت اوست حماسه واژه ی گنگی است در نبرد علی به وقت جنگ زمین عرصه ی قیامت اوست همان علی که اگر فتح کرد یک تنه کرد همان که چشم فلک خیره بر رشادت اوست اگرچه خفته جهان بود خفت جای نبی که ترس واژه ی بی معنی هویت اوست به کهکشان علی هر ستاره خورشیدی است علی که نور تر از نور واقعیت اوست کمال هرچه کمال و جمال هرچه جمال چکیده از سر انگشت با کرامت اوست خدا که گنج نهان است رخ نموده در او علی تجلی انسانی حقیقت اوست حقیقتی که به خون غرقه گشت در شب قدر حقیقتی که به دلها غم شهادت اوست به فکر قاتل خود نیز بود و وا عجبا از آن امیر دلیری که عدل خصلت اوست زن یهودی و خلخال و آه تلخ علی دلیل تلخی این آه تلخ غیرت اوست نه از علی نتوان دید ظلم بر موری از آن علی که جهان در کف کفایت اوست عقیل عدل علی را چشیده است و زمان هنوز در عجب از جلوه ی عدالت اوست به غیر گوهر از آن لب نکرده بذل علی به گونه ای که بیان قاصر از فصاحت اوست علی که هر چه که گفتیم از فضایل او به قدر سایه ای از کاروان شوکت اوست به جز کلام خدا ,آیه های روشن وحی کدام جمله سزاوار وصف و مدحت اوست جهان ندیده چنان او امام مظلومی هر آنچه مانده ز اسلام رنج ومحنت اوست به شقشقیه قسم خار در میانه ی چشم چو استخوان به گلو باز گوی غربتت اوست چه غربتی که فقط چاه همدمش شده بود چه غربتی که فقط مرگ خواب راحت اوست به پشت در که رسید اشک شد به گونه چکید چو دید دختر یاسین پی حمایت اوست گرفته قاطبه کفر تازیانه به دست به خون کشیدن آیات وحی نیت اوست کسی نبود بگوید مزن حرامی پست که این کبوتر زخمی تمام عزت اوست علی شکست در آن صبر ناگزیر که دید تلاش دشمن غدار هتک حرمت اوست از این عریضه ی غم بار و تلخ می گذرم از این عریضه که مردن سزای صحبت اوست نباشد آنکه نبیند علی ولی خداست بمیرد آنکه به دل در پی عداوت اوست هزار شکر خدا را که شیعه ایم و هنوز هر آنچه لطف به ما می رسد به برکت اوست به نام نامی زهرا قصیده خاتمه یافت که نام فاطمه باب شروع رافت اوست 🔸شاعر : _____________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست، هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند روح از این صحنه جان تازه گرفت، آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را درِ قلعه به دست ـ قاب کند می‌پری آن طرف سواره ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح این ضربه را کتاب کند؟ در میان عرب خبر پیچید در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند بیشتر بین عاشقانِ علی حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما را خم شراب کند قلب را در لحد که می‌بویند به رقیب و عتید می‌گویند میهمان علی‌ست بگذارید او بیاید خودش حساب کند شعرم از برق ذوالفقار رسید روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید می‌رود کار آفتاب کند 🔸شاعر : ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
می دهم بر تو سلام ای حضرت بالا نشین السلام ای شمس عالم حضرت حبل المتین کار ما دست شما افتاده از اقبال خوش کار ما آسان نما ای جان جانان آفرین ای امام انبیا ای آبروی اولیا آیت الله العلی ای حضرت عین الیقین حضرت مشکل گشا ای تو به هر دردی دوا ای تفرج گاه تو معراج ختم المرسلین حضرت سر سلسله ای پادشاه قافله ای خداوند کرم ای قبله ی اهل زمین وحی بر افلاک شد از جانب پروردگار لافتی الاعلی لا سیف الا ذوالفقار در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکه شد دیوانه ی عشق تو عاقل می شود حضرت جبریل در عرش معلای خدا می برد نام تو را تا کار مشکل می شود فاتح بدر و حنین ای قبله گاه عالمین کعبه هم کم کم به سمتت نیز مایل می شود وعده دادی وقت مرگم تو قدم رنجه کنی خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود ما برای دیدنت خود را مهیا می کنیم عاقبت هرکس به دیدار تو نایل می شود عقل ما زایل شده خوردیم بر پست جنون زنده ایم با وعده ی انا الیه راجعون ای تمنای نگاهم بسته بر دستان تو جان به لب آمد ز دوری تو و‌ایوان تو وه چه شیرین است این بیت مطنطن یا علی جان حیدر جان زهرا،جان زهرا جان تو روز محشر جبرئیل با خلق می گوید به تو یا امیرالمومنین ای جان سنه قربان تو چرخش انگشت تو روزیِ عالم می دهد می خورد کل فلک از سفره و از نان تو ای بنازم ناز شستت را،به هنگام نبرد می شود حتی خداهم مات تو،حیران تو هر دری را باز کردی تا قیامت باز شد یا امیرالمومنین گفتیم و عشق آغاز شد میبرم این اشک هارا زیر ایوان نجف تا که بنویسند من را ابر باران نجف میرسد از عرش بر گوشم ندا وقت ورود سجده کن بر پیشگاه شاه شاهان نجف در روایات آمده کار فلک دست علیست مسند قدرت شده تخت سلیمان نجف روز میلاد تو عالم نیز مهمان خداست میدهد هرچه بخواهد او به مهمان نجف آخرش هم میشوم یک روز من حاجت روا آخرش هم می روم یک روز قربان نجف در بیان مختصر ایمان مطلق با علیست در تمام آسمان ها حک شده حق با علیست 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
من نیستم از باده یِ این بادیه خشنود کو آتشِ جامی که که کُنَد دردِ مرا دود . از شیخ بپرهیز که یک عمْر عمل کرد برعکسِ همان چیز که خود یکسره فرمود . دلخسته ام از خرقه ی موسایی فرعون دلخسته ام از ژستِ خَلیلانه ی نَمرود . دلخسته ام از شهرِ ریا! شهرِ تظاهُر ای شهرِ پُر از رنگ و پر از حاشیه بدرود . باید بروَم شهرِ نجف جایِ من آنجاست ما را ببَر ای عشق به سَرمنزلِ مقصود . ای کاش به گیسوی ضریحَش بزنم چنگ تا چند بسوزیم و بسازیم چُنان عود . گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود . گفتند علی کیست؟ همان کعبه ی سیار گفتند علی کیست؟ همان قبله ی موجود . آن کوه تر از کوه تر از کوه تر از کوه آن رودتر از رودتر از رودتر از رود . آن مرد که مبهوتِ جمالش شده یوسُف آن مرد که مبهوتِ صدایش شده داوود . یک دانه ی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود . هرچند که نوشیدم ازاین جام کمی دیر با هیچ شرابی نشدم مَست چنین زود . قرآن و نماز و حرم و‌ روزه وحج هم جز عشقِ علی هیچ به عُشاق نَیَفزود . پس ای ترکِ کعبه بگو کیست ، بگو کیست در خانه ی معبود به جز حضرتِ معبود؟! . از باده ی باد است لَبَش تر لبِ دریا هو میکشد از عشق علی مَست و کف آلود . ما نیز ببینیم همه روی علی را بر کعبه اگر تکیه زَنَد حضرت موعود... 🔸شاعر : ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آمد آن عید سعیدِ بی نظیر شد زمانِ دستبوسیِ امیر آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر در کنار برکۂ نابِ غدیر دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» از خدا موسی زمین را قرض کرد نوح، خود را خاک پایش فرض کرد عاشقی را بی حد و بی مرز کرد حضرت آدم سلامی عرض کرد توبه کرد و گفت با صوتِ جلی: «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت دین تکامل یافت و معنا گرفت مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت زیر پایش نورِ عالم پا گرفت هست در دست محمد(ص) مشعلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد آیه نازل شد ولی الله شد دشمنش از عیدمان آگاه شد هر که شد بیعت شکن گمراه شد حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» نام حیدر داده قیمت بر نگین بُرده دل از آسمانها و زمین آمد و با شعر من شد همنشین میرسد در لحظه های آخرین وقت جان دادن ندارم مُعضلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» شد امام ِ اولِ عمارها عاشقش بودند خوش کردارها مُرد سلمان از نگاهش بارها گفت قنبر با تو گل شد خارها اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» بی زره میرفت، با غیرت، اصیل پیش رویش عده ای پست ذلیل ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل پشت سر فریاد میزد جبرئیل: نیست مثل تو در این میدان یلی لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)! 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دیده‌ام بر نینوا افتاد ، دلواپس شدم بارها از ناقه تا افتاد،دلواپس شدم نام این صحرا حسین، با قلب زینب آشنا‌ست بر لبانت کربلا افتاد دلواپس شدم خاکِ سرخ این بیابان بوی کوچه می‌دهد گوئیا مادر ز پا افتاد دلواپس شدم این دمِ پیری مرا آواره صحرا مکن راهمان دیدی کجا افتاد، دلواپس شدم من کنارِ تو نباشم زود می‌میرم حسین تا عمود خیمه جا افتاد، دلواپس شدم این دلم از کودکی بر گیسویت حساس بود باد در موی شما افتاد دلواپس شدم حنجر تو معجر من هر دو پاره می‌شود؟ حرف بین ما دو تا افتاد دلواپس شدم حنجرت را بازیِ دستان این و آن نکن چشم من بر نیزه‌ها افتاد، دلواپس شدم حرمله زانو زده، ای وای بیچاره رباب صحبت شش ماهه تا افتاد دلواپس شدم دردِ گوشِ پاره کمتر از شکافِ نیزه نیست دیده‌ام بر بچه‌ها افتاد، دلواپس شدم قاسم نعمتی @rozeh_1
طفلی که در دستان بی تابش عصا دارد شاید که قدّش رو به پایین انحنا دارد از آن جراحت های عمقی بین پهلویش ما که نمیدانیم... حتما چند تا دارد آرام تر... آرام تر لمسش نما آخر در پهلویش دو دنده ی از هم جدا دارد مقتل نوشته دستکم صد بار سیلی خورد متن "ابی مِخنَف" مگر در خود خطا دارد من هیچ وقتی روضه ی سیلی نمی خوانم سرخی روی او خودش صد ماجرا دارد ... من معذرت میخواهم از اولاد زهرا(س)آه... یک طفل آیا طاقت صد ناسزا دارد طفلی که پایش در بیابان ها ورم کرده در هر قدم از خون پایش ردّ پا دارد مانند زهرا از صدایش سایه ای مانده زینب... شنیدم ...گفت... با....با... ته صدا دارد... تا که کتک می خورد عمه زینبش میگفت کمتر بزن بر صورتش او هم خدا دارد  دستی به سوی معجرش نه ...نه ... زبانم لال... چه عقده هایی در دل از آن بی حیا دارد فرقی ندارد در خرابه یا میان قصر او دختر شاه است پس مهمانسرا دارد تا دید مهمانش ندارد در دهان، دندان با مشت بر دندان خود زد چون وفا دارد غساله با لمسش فقط، فهمید این کودک چه خاطراتی از زمین کربلا دارد جعفر ابوالفتحی @rozeh_1
هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است به روی نیزه سری سمت عقب برگشته حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است جای انگشت روی صورت و گوشش اما گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است محمود اسدی @rozeh_1
        چیست اینجا که نیمه جانم کرد؟ از همین ابتدا کمانم کرد؟         وای از این سرزمین بیا برگردیم نخل ها را ببین بیا برگردیم         همه جا تیغ و تیر و سر نیزه  همگی آتشین بیا برگردیم         به علمدار تا نظر نزدند جان ام البنین بیا برگردیم         این تو و این کودکان که می لرزند این همه لاله چین بیا برگردیم         تا نخندند بر من و اشکم در غروب غمین بیا برگردیم         تا نبیند نفس نفس زدنم  غرق خون جبین بیا برگردیم         تا نیفتی میان آن گودال زخمی از پشت زین بیا برگردیم         به گمانم بمیرم از این حال حرمله آمده زبانم لال @rozeh_1
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش عباس جان مراقب این با حجاب باش این دختران من که بیابان ندیده اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند یک لحظه هم ز خیمه ی طفلان جدا نشو جان رباب از دم گهواره پا نشو توهستی و اهالی این خیمه راحتند در زیر سایه ات همه در استراحتند توهستی و به روز حرم شب نمی رسد چشم کسی به قامت زینب نمی رسد یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند احساس می کنم همه دلواپس هم اند احساس می کنم که جوابم نمی دهند با آب آب گفتنم آبم نمی دهند  اول مرا به نیزه ای از حال می برند بعدا کشان کشان لب گودال میبرند اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست از سنگها شکستن دندانم آرزوست من راضیم به پای خدا دست و پا زنم با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم باید به روی نی سر ِمن نیز رو شود تا که مقام خواهر من نیز رو شود جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا این جام را الست گرفتیم ما دو تا می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم از آن همه به خواهر من ماتمش رسید وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید با احتیاط لاله ی ما را سوار کن زینب بیا سه ساله ی ما را سوار کن با احتیاط خسته شدند این ستاره ها این گوش پاره ها سر گوشواره ها علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
گربمانیم در این دشت دلم زار شود چشمم از غصه و غم های تو خونبار شود به دلم از همه سو غم روی غم آمده است ترسم آن است حرم بی کس و بی یار شود به همان خانه که می سوخت بیا برگردیم پدرم گفته چها عاقبت کار شود بیم دارم که در این دشت به پیش چشمم پیکرت زیر سم اسب گرفتار شود نکند نیزه به پهلوی تو جا باز کند نکند مادرمان باز عزادار شود بی تو بر ناقه ی عریان بنشینم سخت است نکند خواهر تو راهی بازار شود محمود اسدی(شائق) @rozeh_1
زمین کربلا اینجاست زینب  دیار پر بلا اینجاست زینب  تحمل می کنی؟ گویم برایت  فراق ما دو تا اینجاست زینب  صدایی آشنا آید به گوشم  که مادر قبل ما اینجاست زینب  چه سرهایی شکسته بین این دشت  مسیر انبیا اینجاست زینب  برای خواب پنجاه سال پیشت  دم تعبیر ها اینجاست زینب  همان جایی که گفته امّ أیمن  زمین نینوا، اینجاست زینب  بزن بوسه تمام سینه ام را  ضریح مصطفی اینجاست زینب  همان جایی که قرآن ها بیفتد  به زیر دست و پا اینجاست زینب  ببین نرمی زیر حنجرم را  فرود نیزه ها اینجاست زینب  ببین این مهره های محکمم را  ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب  تمام خاک این صحرا خریدم  همه سرّ خدا اینجاست زینب  به مسلخ پا گذاریّ و ببینی  غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب  مبادا معجر از سر وا نمایی  عدوی بی حیا اینجاست زینب  حنا از خون به گیسویت بگیری  حجاب کبریا اینجاست زینب  قاسم نعمتی @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دل تو را میخواد (چه جوری حرمت بیاد)3 من نوکر توام(آقا منو نبر ز یاد )3 یا از بهشا نگید(یا که بگید و کم بگید)3 این دل یه جا دیگست(برا من از حرم بگید)3 (حرم حرم ای دی ای دل کبوترم ای دل ای دل)2 حرم نرم خونم اونجاست کجا برم ای دل ای دل {(حرم حرم ای دل ای دل)4}2 باز طاقتم بده(شراب هیئتم بده)3 بهتر مستم کنی(یه ذره تربتم)3 اون تربت که میکن(خاک چادر زینبه)3 خدا خدا حق زینب ، مدد بده که مرتب بگم حسین و بمیرم، تا کربلا باشم امشب {(حرم حرم ای دل ای دل)4}2 امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شادی به لشگر درد و غم غالبه ، میلاد علی بن ابیطالبه اومد ، یاور و یار نبی اکرم ، اومد ، صاحب عزیز اسم اعظم حیدر ، سَروَره ، صفدره ، ساقی ِ ، کوثره حرم قشنگ شیر خدا ، مکه و مدینه و کربلا وعده ی من و شما ایشالا ، نجف الاشرف و ایوون طلا یا علی علی علی یا حیدر ** سُرور سینه ی عاشقا یا علی ، یار دیرینه ی عاشقا یا علی فکرت ، همیشه سعادت دل ما ، ذکرت ، تا ابد عبادت دل ما مولا ، به لطفت ، خوشدلیم ، هَمَمون ، سائلیم چشم ما و قدمت یا مولا ، فقر ما و کرمت یا مولا می پره کبوتر دلامون ، به هوای حرمت یا مولا یا علی علی علی یا حیدر ** به حقّ یاوران راه احمدی ، مالک و بوذر و حقّ حُجر عَدی مارو ، فدای عشق خودت کن آقا ، داریم ، روی لب لحظه به لحظه آوا هستی ، وَجیهاً عندالله ، سرُّ الله ، وجهُ الله مس قلب ماهارو طلا کن ، به ولا اسیر و مبتلا کن مثل کاظمی و باکری ها ، مارو هم زائر کربلا کن یا علی علی علی یا حیدر شاعر : حاج امیر عباسی امیرالمومنین (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رسیده بر مشامِ من بویِ محرم حسین با پای دل دارم‌ میرم سوی محرم‌ حسین بهشتِ نوکرات حسین تو کربلا یا هئیته جنت‌ ما سینه زنا میون شور روضته برسون منو ، به محرمت ۲ که بخونم این دم و ماتمت یا اهل العالم قتل الحسین بکربلا عطشانا... حسین‌ جان ۳ نگاه به پرچم و علم‌ بالاترین عبادته نوکری زیرِ خیمه هات بالاترین سعادته پشت و پناه سینه زن دست علمدار حسین غرق ادب زانو بزن پیش علمدار حسین از کرم‌حسین، بَدارَم بخر ۲ اربعین منو ، کربلات ببر "کرببلا ای کاش من مسافرت بودم محرمی کاش میشد که زائرت بودم مسافرت بودم ذکر حسین این شبها شده گل آهنگم از حرم اربابم نگو که دلتنگم دوباره دلتنگم ۲ " کربلا ۳ ️عبدِکریم امام حسین (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کشتی ِ به گل نشسته اومده با حال خسته اومده توبه شکسته ولی با دل شکسته اومده ۲ ای جانم تویی راحتِ روح و روانم تویی کشتی ِ اَمن و اَمانم تویی علت هر ضربانم ۲ مَن لی غیرک حسین حسین، حسین ۲ با این که خودم می دونم که بدم راهم دادی که اومدم آقا در ِ خونه ی تو گدایی رو خوب بلدم ۲ ای شاهم روی دوشم بار گناهم خجالت می کشم رو سیاهم پناهم بده که بی پناهم مَن لی غیرک حسین حسین، حسین ۲ من بی تو کویر خشک هوسم پرنده ای در قفسم مُردن برات عشق منِ بذار به عشقم برسم ای یارم تویی همه ی کس و کارم چی میشه بشه آخر کارم پای شیش گوشِ تو مزارم ۲ مَن لی غیرک حسین حسین، حسین ۲ امام حسین (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ذکر عالم حی علی العزا شد ماه اشک و آه خون خدا شد روضه خون می خونه تو هیات دل ارباب من وارد کرببلا شد یه قافله ماه و ستاره - واویلا (3) تو صحراها میشن آواره - واویلا (3) جون همه می رسه بر لب - واویلا (3) امون ز بی کسی زینب - واویلا (3) کربلای تو عرش رو زمینه حج اصلی تموم مؤمنینه حضرت ابراهیم میاد تماشا تا عید قربان تو رو ببینه رباب میشینه جای هاجر - واویلا (3) اسماعیل تو علی اصغر - واویلا (3) لب تشنه یه جرعه آبه - واویلا (3) دریا پیش چشاش سرابه - واویلا (3) اگر کشتند چرا آبت ندادند تو را زان دُر نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صدچاکت نکردند تموم عالم میشه آشوب - واویلا (3) پیکر تو میشه لگدکوب - واویلا (3) دختر تو کجا، اسارت - واویلا (3) تو قتلگاه میاد زیارت - واویلا (3) رضا تاجیک امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بس که بدی کردم دیگه، حسین ازم خسته شده مرز دلم وا بوده که، مرز حرم بسته شده از سرِ تقصیراتم بگذر آقا از غم دوری می‌میرم آخر آقا کاش جواب بَدی رو با خوبی بِدی سیدی سیدی سیدی سیدی ای جان ای جان یا قدیمَ الاحسان ................................................... ای روزگار ای روزگار، با دل ما بد تا نکن نوکرای درمونده رو، از سرِ آقا وا نکن بشنو صدامونو ای دنیا؛ حرم خواهش چشمای خیس ما؛ حرم ما کجا این‌همه دوری از تو کجا کربلا کربلا کربلا کربلا ای جان ای جان یا قدیمَ الاحسان ................................................... چشم سرو می‌بندم و، چشم دلو وا می‌کنم آخرش از این راه دور، گنبدو پیدا می‌کنم من چه کنم با این دلشوره حسین دل بیقراره راهم دوره حسین هیچ‌کی نیست درمون دردم الا حسین یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین ای جان ای جان یا قدیم‌َ الاحسان حمید رمی امام حسین (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
نائب الزیاره سروران هستیم والحمدلله روز اول حرم رضوی شکوه ضریح تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر رسید به نقل از سبو، به نقل از خُم شراب ناب رسیده به‌هوش ای مردم! در اوج هجمه گرما، خبر گوارا بود خبر، شکفتن چشمه میان صحرا بود خبر که سینه به سینه... خبر دهان به دهان.. خبر مناره مناره... خبر اذان به اذان.. @hosenih خبر که راه زیادی‌ست در سفر بوده رسانده است به ما آن‌چه عشق فرموده میان آن همه تزویر و حیله دائم خبر رسید یدالله فوق ایدیهم اگرچه بود فراوان و کم رسید به ما به رغم توطئه‌ها باز هم رسید به ما خبر حنین، خبر نهروان، خبر خیبر خبر، ولایت مولا و آل پیغمبر خبر یکی‌ست ولی با دوازده عنوان که گاه، صلح نموده‌ست و گاه در میدان.. خبر، برادر پیغمبر است می‌دانی؟ خبر علی‌ست؛ خبر حیدر است می‌دانی؟ به قول حضرت هادی، همان وقوع عظیم قیامتی‌ست فشرده که در دل تقویم خبر که بال زد و رفت و در جهان پیچید پرنده‌تر شد و در هفت آسمان پیچید خبر نبود صدا بود در شب معراج علی، صدای خدا بود در شب معراج خبر اگرچه پر از خنده بود، محزون شد هنوز اول آن بود و قلب او خون شد.. خبر، بهانه تبریک بین مردم شد خبر امانت حق بود؛ پس چرا گم شد؟ خبر که خانه‌نشین شد، که صبر شد کارش که شقشقیه شد و آه سینه شد یارش خبر رسید برادر! ... به شمع بیت‌المال و بعد از آن جگرش سوخت از غم خلخال @hosenih نشست یکه و تنها، کسی نشد یارش خبر رسید به ما بغض «اَین عمارش».. خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر دهید زمان غروب تردید است غدیر، چشم به راه طلوع خورشید است شاعر: فروشگاه حرز حسینیه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود چرخید سرهای شترهامان، چون با محمد بود دل‌هامان فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود @hosenih خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم کار بنای سایه‌بان‌ها با عمار و سلمان و ابوذر بود زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمی‌شد باد راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود «اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینی...»، «مَن کُنتُ مَولاهُ عَلی مَولاه...» بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوش‌ها کر بود آن‌ها که می‌دیدند می‌خواندند از چشم پیغمبر مرادش را آن‌ها که نشنیدند می‌دیدند در دست او دست برادر بود @hosenih هم برکه هم دریا شهادت داد، هم طور هم سینا شهادت داد حتی شن صحرا شهادت داد، حکم ولایت دست حیدر بود از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظۀ آخر که در بستر... از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علی کیست ؟ ساقی خمِّ غدیر چه خُمّی ست آن برکه و آبگیر بپا خیز و ساغر ز ساقی بگیر چنانی که مستت کند بی نظیر سپس دم زن از مدح شاه کبیر امیری علیُّ و نعم الامیر @hosenih بر آن شد نویسم صفات علی قلم زد قدم در صراط علی رسیدم به اوصاف ذات علی شدم گیج و مبهوت و مات علی قلم عاجز از مدح میر خبیر امیری علیُّ و نعم الامیر جهان خیره از اعتلای علی بر ایوان و گنبد طلای علی مسلمان شدم با ولای علی شدم بنده و مبتلای علی سرا پا علی هست خیر کثیر امیری علیُّ و نعم الامیر دل از عشق حیدر به تاب و تب است که ذکرش مداوم به روی لب است همه مدح او چون نماز شب است همه ذکر حیدر فقط یا رب است به قاتل دهد از کرم نان و شیر امیری علیُّ و نعم الامیر علی کیست؟ بهر پیمبر ولی وصی نبی کیست؟ قطعا علی ز رویش همه نور حق منجلی نظیرش نباشد به عالم یلی به مظلوم باشد علی دستگیر امیری علیُّ و نعم الامیر علی کیست؟ نفس و دم مصطفی علی کیست؟ حیدر، اسد، مرتضی علی کیست؟تفسیر شمس الضحی علی کیست؟معنای بدر الدّجی به قربان آن شمس و بدر منیر امیری علیُّ و نعم الامیر منم عاشق و بی قرار علی گدای علی ریزه خوار علی زعشقش شدم سربدار علی بُوَد دار من ذوالفقار علی قسم بر خداوند حی قدیر امیری علیُّ و نعم الامیر چه گویم من از مدحت بو تراب که مدحش بود بی حد و بی حساب کجا گنجد اوصاف او در کتاب نمی از یم مدح عالیجناب امینی دهد شرح در الغدیر امیری علیُّ و نعم الامیر علئُ مع الحق و حق با علی و عالی و والا و اعلی علی غلام است شیعه و مولا علی ا گر شیعه هستی بگو یا علی علی از کرم دست ما را بگیر امیری علیُّ و نعم الامیر @hosenih چه میشد که روزی ز شوق و شعف شوم زائر و مست شاه نجف دهد از ولا ساغری را به کف که باشد مرا از ولا این هدف شوم مست صهبای جام غدیر امیری علیُّ و نعم الامیر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماجرا چیست چه روزیست چه آیا امروز ؟! مگر آخر ، چه خبر هست ، خدایا امروز ؟! چه قدر شوق و شکوه و هیجان می بینم این چه شوریست که در جان جهان می بینم @hosenih من شب قدر هم این شور نمی‌دیدم نه این همه نور ، به منشور ، نمی دیدم نه من خودم نیز ، نمیدانم‌ و غرق طربم شاه بیت ِ شب این واقعه را در عجبم نخلها موی‌پریشان شده و می رقصند ابرها یکسره باران شده و می رقصند بادها در دل صحرا ، به اذان افتادند رودها مست چرا ، در جَرَیان افتادند ایستاد از سر بهتش ، به تماشا دریا کوه ها آمده بودند ، میان ِ صحرا ماجرایی وسط معرکه ، طوفان کرده ماه‌وخورشیدوفلک را همه حیران کرده.... ظهر محشر شده باشد ، به گمانم ، آری آنچنان هست ، که در ذهن نمی پنداری قافله قافله ی عشق ولی در راهند همه مشتاق نسیم سر زلف ماهند دشت‌ها از نفس عطر علی پر شده است نان ِ بت های سقیفه همه آجر شده است چه نشستید بیایید ، که هی در بزنیم سر به خمخانه‌ی شاهانه‌ی حیدر بزنیم ها علی بشر ، کیف بشر ، " یا حیدر" ربه فیه ِ تجلی ، و ظهر ،" یا حیدر " آیه آیه به زمین نور ، فقط می بارد جبرئیل آمده ، انگار که حرفی دارد ...! آی ، اکملت لکم ، دین شما شد ، بالغ یا رسول الله ، بسم الله ، بَلِّـغ _ بَلّـِغ چه قدر صورت خورشید ِعلی ماه شده _ اسدالله که حالا ، ولی الله شده _ مرحبا سال دهم ، وه که چه سال ِ ماهی این همه سال گذشته ست ولی در راهی ما هم آن سال همان فاصله ایجاد شدیم از شراب ِ خُم ِ این میکده آباد شدیم چه امیری چه دلیری چه مسیریست غدیر واژه در واژه نشسته ، به مراعات نظیر یک‌نفر هست ولی ، این‌همه شاعر دارد چقدر نام علی ، لـذت ِ وافـر دارد ماجرا را ، همه حجاج ، گزارش کردند کاتبان ، با قلم ِ عشق ، نگارش کردند که از آن پس تب عشقش به جهان غالب شد _ ولی الله ، علی ِ بن ِ ابی طالب شد _ @hosenih سوره ی ِ شاهد ِ اسرار علی ، مائده است راه جز راه علی ، عاطل و بی فایده است مُتقن و مستند و مستدل و معلوم است طالع ِ منکر این واقعه بی‌شک شوم است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست @hosenih چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست @hosenih ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر زلف یار تا که گره خورد کار ما ما را خرید احمد عالی تبار ما پس رفت بر جهاز شتر شهریار ما سنجید با ولایت حیدر عیار ما ذی الحجه شد به یُمن ولایت بهار ما می گفت مصطفی سخن از جانب خداست بعد از من این علی به جهان شاه و مقتداست هرکس جدا شود ز علی از خدا جداست هان! گوش کن کلام محمد چه آشناست یادآوری عهد الست و قرار ما @hosenih در گفتن پیام خدا اهتمام کرد پس پیروی ز غیر علی را حرام کرد تا روز حشر بر همه حجت تمام کرد عالم به احترام محمد قیام کرد راضی شد از حبیب خودش کردگار ما دست خدا و بانی ایجاد، مرتضی بر انبیا مربی و استاد، مرتضی تنها خوشی این دل ناشاد، مرتضی چون وعده ی "یمت یرنی" داد مرتضی با شوق مرگ می گذرد روزگار ما آن سروری که یکه یل کارزار بود هرشب برای جمع یتیمان قرار بود لطفش به جن و انس و ملک بیشمار بود نعلین شاه هر دو جهان وصله دار بود عالم فدای وصله ی نعلین یار ما از صحن او که هم دل و هم اختیار برد زائر برای سرمه ی چشمش غبار برد با یک امید آمده بود و هزار برد هر کس ز خانه ی پدری یادگاربرد انگشتری "دُر نجف" یادگار ما @hosenih ریزه خوران اشرف اولاد آدمیم هرجا رویم تحت عنایات پرچمیم مدیون روضه ایم، اگر شاد با غمیم بعد از غدیر چشم به راه محرمیم گریه برای خون خدا اعتبار ما روح عبادت از تن کعبه جدا شده رفته حسین و سعی و صفا بی صفا شده خون خدا مسافر دشت بلا شده با اهل بیت راهی کرب و بلا شده برده ست فکر غارت خیمه قرار ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e