این جمعه هم گذشت.mp3
3.03M
این جمعه هم گذشت تو اما نیامدی
ای آفتاب روشن فردا نیامدی
ای از تبار آینه ها، روح فاطمه
بیلون آی شیعه علینون غمی یاندیردی منی
غاصبان فدکین توطئه سی یوردی منی
گلسه مهدی دییرم کوچه ده کیم وردی منی
ای آخرین ذخیره طاها نیامدی
این جمعه هم گذشت غزل ناتمام ماند
این است قسمت دل من تا نیامدی
سرخوش آن عیدی که آن بانی نور
از کنار کعبه بنماید ظهور
قلب ها را مُهر هم عهدی زند
از حرم بانگ انا المهدی زند
#روضه #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه #فاطمیه #حاج_محمدباقر_منصوری
@nohematn
سرّ نی در نینوا 1.mp3
3.03M
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زخمی زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه ها می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوار و بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
قادر طهماسبی
#نوحه #حضرت_زینب #حاج_محمود_کریمی #قادر_طهماسبی
@nohematn
فاطی
سرّ نی در نینوا 2.mp3
4.01M
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چشمه ی فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوار و بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت یعنی آن خورشید سرخ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
در شکست لشکر شمشیرها تیغ زبان
در نیام ادعا می ماند اگر زینب نبود
زخمه ی زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم ما می ماند اگر زینب نبود
قادر طهماسبی
#نوحه #حضرت_زینب #حاج_میثم_مطیعی #قادر_طهماسبی
@nohematn
سرّ نی در نینوا 3.mp3
3.59M
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
ممدوحه ی پرودگار
ای نایب صاحب ذوالفقار
اسطوره صبر و وقار
ای بهترین اسوه روزگار
ای قله ی تا ابد استوار
به نام بلندت، حماسه سرودیم
اگر که تو نبودی، حسینی نبودیم
ای بانوی با افتخار
ای مظهر عزت و اقتدار
در کربلا آئینه دار
ایثار تو قصه ماندگار
آرامش هر دل بی قرار
نماز شبت بود، که گرم سجودیم
اگر که تو نبودی، حسینی نبودیم
#نوحه #حضرت_زینب #بنی_فاطمه
@nohematn
فاطی
#مناجات #امام_زمان_عج
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست
بر لبت جُز واحسینایَت کلامی نیست نیست
میرسی بر روضه اما ما نمیفهمیم حیف
ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست
داستانِ کوفه از بی معرفتها پا گرفت
بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست
دیدهام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی
تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست
ما که شرمنده شدیم از لطف های مادرت
منصب پروانگیات کم مقامی نیست نیست
آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد
گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست
بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم میزنند
بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست
حسن لطفی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
مولاجان💖
بی فایده ست روضه و ماتم بدون تو
بی فایده ست اشک دمادم بدون تو
ای منتقم.... جان عمو جان تان بیا
بی فایده ست ماه محرم بدون تو
چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار
بیرق-علم - سیاهی و پرچم بدون تو
در حیرتم چگونه حسین زمانه ام
روی کتیبه سر بگذارم بدون تو
ماه محرم آمده است محتشم بخوان
"باز این چه شورش است..."درعالم بدون تو
مزه نمی دهد که دو ماه عزا شوم
سینه زن حسینیه ی غم بدون تو
دارم زفرط غصه وغم آب میشوم
درپای روضه های "مقرم " بدون تو
علیرضا خاکساری
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#غزل #امام_زمان_عج
راهی برای رفع ِ خشم و غضب نسازد
آنکه برای عشقت خود را ادب نسازد
دنبال یارِ نابی! آنکه اگر رطب را-
خورده ست...دیگران را منع رطب نسازد
نذر تو جانِ خود را حدّاقل بداند
آنقدر ندبه ها را متر و وجب نسازد
خسران زده ست آنکه هر هفته جمعه خود را
از شوق دیدنِ تو مجنون نَسب نسازد
با چشم هایِ هرزه،غیبت،دروغ و تهمت
مانع بسازد اما قدری سبب نسازد
ای وای اگر نگاهت امسال هم محرّم
ما را برای کارِ تو منتخب نسازد
این روضه ها ندارد خیری اگر که از ما؛
محض ِ تو مهزیار و جوْن و وهب نسازد!
#مرضیه_عاطفی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
بی فایده ست روضه و ماتم بدون تو
بی فایده ست اشک دمادم بدون تو
ای منتقم.... جان عمو جان تان بیا
بی فایده ست ماه محرم بدون تو
@hosenih
چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار
بیرق-علم - سیاهی و پرچم بدون تو
در حیرتم چگونه حسین زمانه ام
روی کتیبه سر بگذارم بدون تو
ماه محرم آمده است محتشم بخوان
"باز این چه شورش است..."درعالم بدون تو
@hosenih
مزه نمی دهد که دو ماه عزا شوم
سینه زن حسینیه ی غم بدون تو
دارم زفرط غصه وغم آب میشوم
درپای روضه های "مقرم " بدون تو
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
@hosenih
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
@hosenih
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم!
#مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#روز_تاسوعا
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست
بر لبت جُز واحسینایَت کلامی نیست نیست
میرسی بر روضه اما ما نمیفهمیم حیف
ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست
@hosenih
داستانِ کوفه از بی معرفتها پا گرفت
بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست
دیدهام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی
تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست
ما که شرمنده شدیم از لطف های مادرت
منصب پروانگیات کم مقامی نیست نیست
@hosenih
آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد
گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست
بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم میزنند
بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایه ای ست عُزلَت ما
@hosenih
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامه هامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه ، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم ، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
آس و پاست شدیم و با این حال
درهمی کم نشد ز قیمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکسته ها گریه است
جان زینب برس به حاجت ما
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
@hosenih
کربلا ، شام ، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
.
.
.
ما که از هجر ، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
خُسوفِ هِجر گرفته است نورِ ماه مرا
به سمتِ کوچه ی ظُلمت کِشانده راه مرا
به خطِّ روشنت ای "طَلعَتَ الرَّشیده ی"من
به نام خویش بزن نامه ی پگاه مرا
@hosenih
دعای بینِ طُلوعِین را مگیر از من
مگیر وقتِ سحر فِیض گاه گاه مرا
بنای وصل..،پریشانی دمِ صبح است
سحر..،خراب نما حالِ روبه راه مرا
برای آنکه به پای تو خوب گریه کُنم
ز آب پُر بکن این کاسه ی نگاه مرا
چِقَدر اشک به پای تو سربریده اَم...
بیا قبول نَما کُشته ی سپاه مرا
کسی به غیر تو بار مرا محل نگذاشت
همیشه شانه ی تو می کِشد گناه مرا
چُنان پدر که به روی پسر نیاورده
تو هم ندیده ای انگار اشتباه مرا
برای جُون شدن،نوکر تو آماده است
فقط نگاه بکن چهره ی سیاه مرا!
به زیر سقفِ حسینیّه حال من خوب است
خدا کند که نگیرند سرپناه مرا
@hosenih
به حق آهِ دمِ قتلگاهِ مادرتان...
بلند تر بنمائید آه،آهِ مرا
▪️
▪️
سنان بهدست به گودال پا گذاشت "سنان"
خدا به خیر کند حلق پادشاه مرا...
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
🎼#سبک_سامونم_کربلا
#آه_از_شام_بلا
☑️بند اول
آه از شام بلا
میزدن نامردا ما رو بی هوا
وقتی میفتادیم زیر دست و پا
آی از شام بلا
آه توی ازدحام
توو شلوغی های دروازه ی شام
شامیا میکردن هتک احترام
به ناموس امام
آه از شام خراب
وقتی که از سرت خونای تازه میریخت
قلب زینب از هم گسیخت
☑️بند دوم
آه ازشام خراب
از جفاهای اون قوم ناصواب
برده بود مارو تو بزم شراب
آه ازشام خراب
آه از آتیش و دود
میسوختیم توی شام از عمق وجود
توو محله های های اون قوم یهود
تو محل یهود میزدن مارو بی امون
عقده داشت هر کی از بابامون
☑️بند سوم
آه وا محمدا
خون تازه میریخت از روو نیزه ها
از سر علمدار و خون خدا
آه وا محمدا
آه بیداد از فلک
روی زخم ماها میریختن نمک
بچه ها با ناله میگفتن کمک
آه عمه جان کمک
توی شام میزدن حرفای بد و ناسزا
به ناموست و بچه ها
☑️بند چهارم
آه از شام بلا
از جفای قوم پست و بی حیا
از سر بریده از تشت طلا
آه از شام بلا
آه دلا رو سوزوند
حرومی با چوب رو لبها می نشوند
تا حسینم ایه ی قرآن میخوند
آه تا قران میخوند
لب داداش من میشد اونجا غرق خون
تا میزد لعین خیزرون
💠💠💠1⃣1⃣5⃣3⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
#دنبال_نیزه_ات
☑️بند اول
دنبال نیزه ت باچشم گریون
می اومدیم با پاهای پرخون
توو هر محل و هرکوی و کوچه
میرفتیم از حال توو شهر کوفه
ما رو با جسارت
بردن بی بهونه
با بی حرمتی و
سیلی تازیونه
واویلاواویلا
☑️بند دوم
تنها سلاحم چشم ترم بود
سایه ت توو هرجا روی سرم بود
چشمم همیشه به سوی نیزه
کاشکی نیفتی از روی نیزه
روو نیزه که خوندی
قران ای برادر
میزدن به لبهات
با سنگ قوم کافر
واویلاواویلا
☑️بند سوم
اون که سرت رو باسنگ شکسته
دستای ما رو با طعنه بسته
بوسه گرفتن سنگا ازون لب
هر چی خطا رفت میخورد به زینب
افتادیم روو خاکا
صد بار ای برادر
کمونیه قدّم
شدم مثل مادر
واویلاواویلا
💠💠💠1⃣1⃣5⃣2⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #آدینه
#مصائب_شام
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایه ای ست عُزلَت ما
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامه هامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه ، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم ، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
آس و پاست شدیم و با این حال
درهمی کم نشد ز قیمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکسته ها گریه است
جان زینب برس به حاجت ما
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
کربلا ، شام ، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
ما که از هجر ، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
______________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶
سبک شور
امام حسن و امام زمان عليهم السلام
#شور_امام_حسن_ع
#شور_امام_زمان_عج
#اگه_نگاه_به_من_کنی_در_میشم
بند🌹
اگه نگاه به من کنی دُر میشم
از عشق تو علی الدوام پُر میشم
با دستای کریم تو میدونم
من عاقبت یکی مث حُر میشم
ای شاه محترم
با غیرت و جنم
اسطوره ی کرم یا حسن
تک تاز بی بدل
مافوق هر مثل
بر دشمنان اجل یا حسن
تمثال داور
تو از هر یلی سر
شاگرده رزم تو عباس ابن حیدر
دلدار و دلبر
یک تنه یه لشکر
شاگرده رزم تو عباس ابن حیدر
📿 یا حسن 📿
بند🌹🌹
به منصب نوکریتون میبالم
بدون شک با تو خوشه احوالم
خدا رو شاکرم که از دست تو
میرسه رزق و روزی هر سالم
دریای بی کران
سلطان انس و جان
پیدایی و نهان یا حسن
مَنْ اِسمُهُ دَوا
مُعِزُالاوصِیا
نَفْسی لَکَ الْفِدا یا حسن
اسدالحیدر
بی باک و دلاور
میریزه پای تو پیکرهای بی سر
سبط پیمبر
کولاکی و محشر
میریزه پای تو پیکرهای بی سر
📿 یا حسن 📿
بند🌹🌹🌹
به زیر گام تو شبیه مورم
دوستت دارم من الازل تا گورم
نذر رسیدن تو صبح جمعه
با آب و جارو کوچه رو میشورم*
شاه و امام من
هر دم کلام من
بر تو سلام من یا مهدی
ای خاتم الحجج
با ذوالفقار کج
نزدیک کن این فرج یا مهدی
روح مناجات
ای سِرِّ سماوات
خون یل جمل میجوشه تو رگهات
جمع کمالات
سرمنشأ خیرات
خون یل جمل میجوشه تو رگهات
📿 یا مهدی 📿
*با اشک چشمام کوچه رو میشورم
«التماس دعای خیر»
🖋شاعر: #علیرضا_پناهیان
💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
خنجر کشیده اند خدا را رضا کنند
خود را به زور در دلِ گودال جا کنند
اینجا که گود بود چرا خورده ای زمین ؟
جایی دگر نبود سرت را جدا کنند ؟
انصاف نیست لشگر کوفه کفن شوند
این ها تو را مقابل زینب رها کنند
نه جای نیزه مانده و نه نیزه مانده است
تا زخم دیگری روی آن جسم جا کنند
وقتی به عضو عضو تو رحمی نکرده اند
می خواستی ملاحظه ی خیمه را کنند ؟
وقتی کفن برای تنت فایده نداشت
گفتند بوریا عوضش دست و پا کنند
🖋حامد خاكي
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
در تشنه ماند كه آب از سرش گذشت
با چكمه يك نفر ز روي پيكرش گذشت
وقتي برادرم به زمين خورد اي خدا
افتادم و سرم به زمين خورد اي خدا
ناله زدم كه اي پسر مادرم بيا
هفتاد و دومين تلفات حرم بيا
پاشو بيا حسين كه دارند ميرسند
از دور چند اسب سوارند ميرسند
اصلاً چرا غم علي اكبر تو را نكشت؟
تير آنقدر زدند شدي مثل خارپشت
از هولِ جايزه چقدر دستپاچه بود
سر را بريد و جاي سرت خنجرش گذاشت
🖋حامد خاكي
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
همه ي خونِ دلش از جگرش بيرون زد
غم او لحظه ي قتل پسرش بيرون زد
آن چنان نيزه فرو رفت ميان تن او
در بدن رفت ولي بيشترش بيرون زد
زخم شمشير عميق است نه اندازه ي تير
تير بر سينه نشست از كمرش بيرون زد
قاتلش را وسط هلهله ها زينب ديد
كه ز گودال به همراه سرش بيرون زد
وقت غارت كسي آمد زرهش را دزديد
ديگري خنده كنان با سپرش بيرون زد
وقت دفن ِتن صدپاره اش از بين حصير
قسمتي از بدن مختصرش بيرون زد
#امام_حسین
#گودی_قتلگاه
گيرم که نفس می کشی و جان به تنت هست
گيرم كه هنوز ، يوسفم پيرهنت هست
گيرم كه بگيرم بغلم پاره تنت را
گيرم كه مداوا كنم اصلاً بدنت را
با نيزه ي رفته به دهانت چه كنم من؟
با لخته ي خون روي لبانت چه كنم من؟
يادم نرود صحنه ي بسمل شدنت را
هنگام بريدن به زمين پا زدنت را
ديدم كه سنان نيزه به پهلوت فرو كرد
از پشت كسي پنجه به گيسوت فرو كرد
سنگي به سرت خورد و دگر هيچ نديدي
خواهر به فدايت چقدر درد كشيدي
من آمدم از تلّ كه ببوسم بدنت را
از گرگ بگيرم كفن و پيرهنت را
وقتي كه رسيدم سرت از پشت جدا بود
اين عاقبت خواهريِ من به شما بود
🖋هاني امير فرجي
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد
میان زندگی اش صاحب الزمان دارد
به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است...
تمام عمر نظر سوی آسمان دارد
@hosenih
هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی
هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد
نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش
که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد
به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست
کجاست آن که چنین یار مهربان دارد
نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز
حکایتی شده این عشق، داستان دارد
چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا
دلم هوای حریمِ حسین جان دارد
از آتشی که فراگیر باشد و باقی
هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد
به سوی زائر او مادری جوان آید
تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟!
تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟!
ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟!
@hosenih
میان مجمع زوار کربلا، زهرا
می آید و همه ی روضه را بیان دارد
چه کرده است مگر با حسین و دندانش
چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟!
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مجموعه شعر فارسی و ترکی
تکثیر عشق 💚 👈
"عزیزم حسین" فارسی
@azizamhosen
"یارالی آقام "ترکی، آذری
@yaraliagham
#امام_سجاد
پیرمرد ِ بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
قاسم نعمتی
@rozeh_1
#امام_سجاد
سید الباکینم و در عشق غوغا می کنم
زنده در شهر مدینه یاد زهرا می کنم
من چهل سال است هر لحظه به یاد کربلا
از غم هر روضه ای گریه مجزّا می کنم
پای هر برگ صحیفه نه ، که روضه نامه ام
با سر انگشتی زخون دیده امضا می کنم
رازق و الطفل الصغیر و راحم الشیخ الکبیر
با مناجات سحر این روضه افشا می کنم
آب رنگ خون بگیرد تا که هنگام وضو
یادی از زخم لبانِ خشک بابا می کنم
می سپارم بر همه تا نشود ام البنین
صحبت از ضرب عمود و فرق سقا می کنم
تا ببینم بین باغی لاله پرپر می کنند
بی مهابا یاد جسم اربا رابا می کنم
باسئوالی پر کنایه وقت ذبح گوسفند
در دل ِ درد آشنا طرح معما می کنم
چون که بابای مرا لب تشنه ذبحش کرده اند
بر سر این قصه با قصاب دعوا می کنم
گر ببینم دختری مویش گره افتاده است
خیلی آهسته گره از گیسویش وا می کنم
وای زان دم که بینم دختری خورده زمین
گریه ها بر غربت اولاد زهرا می کنم
غصه بی معجری چشمم زخم کرد
با عمو عباس خود زین غصه نجوا می کنم
تا که دیدم برآوردند در بازار شهر
یاد شام و ماجرای خواهرم را می کنم
سرخ موئی گفت دنبال کنیزم، بعد از آن
یاد آن مجلس دو چشم خویش دریا میکنم
قاسم نعمتی
@rozeh_1
#امام_سجاد
من چهل سال غم و غصه مکرر دیدم
نرود از نظرم آنچه که آخر دیدم
بلبلان از غم گلها همه بیتاب شدند
غنچه ها را همه پژمرده و پرپر دیدم
کوچه ی تنگ ندیدم چو عمویم امّا
تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم
مات و مبهوت نظر کردم و فریاد زدم
جای یک زخم هلالی روی پیکر دیدم
آنچه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی
من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم
از همه سختی گودال همین بس باشد
قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم
بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت
پی انگشت پدر در همه جا گردیدم
با عبا جمع نمودم که نریزد عباس
پاره های تنِ سقای دلاور دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا
چادر سوخته وپاره ی خواهر دیدم
وای از شام که ناموس خدا را بردند
خنده و هلهله در مردم کافر دیدم
سخت تر از همه بازار یهودی ها بود
عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب
به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم
محمود اسدی
@rozeh_1