eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
10.6هزار ویدیو
166 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا 🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸 ▫️ 🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها 🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت... 🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ 🥀 وقتی‌ به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد... 🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ 🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر می‌کرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به و مقدس رسید. 🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ 🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. 🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ: 🥀 مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. 🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: 🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟! 🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟! 🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟! 🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟! 🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟! 🥀 تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟! 🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟! 🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟! 📕 معالی‌السبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا 📌 ورود به کربلا پس از آنکه لشکر مانع از رفتن امام (ع) به شد، چندین منزل را همراه امام طی کردند. امام حتی حر را نیز کرد. تا اینکه نامه مبنی بر متوقف کردن امام رسید. امام حسین(ع) نام آن محل را پرسید: گفتند . حضرت فرمود: اندوه و بلا! با پدرم برای از این محل عبور می‌کردیم که ایستاد و فرمود: اینجا منزلگاه و محل ریخته شدن کاروانی از (ص) است. 📚دینوری، اخبار الطوال، ص۲۵۳. 📚طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۰۹. بنا به نقل سیدبن طاووس در ، امام (ع) فرمود: اسم این سرزمین چیست؟ گفتند کربلا؛ امام فرمود: فرود آیید که منزلگاه و ما اینجا است. امّا این گزارش که امام حسین(ع) هنگام رسیدن به کربلا از نام‌های آن مکان پرسید و چندین اسب را عوض کرد، صحیح نیست. حضرت ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 📌رجز حضرت عباس هنگام آب آوردن لشكر دشمن، حضرت را از هر طرف كرده و او را از امام (ع) جدا كردند. عباس [که از برادرش جدا شده بود] به تنهايي با آنان جنگيد. او در حالي كه حمله ‎مي‌كرد، اين رجز را ‎مي‌خواند: أقْسَمْتُ بِاللهِ الاعــزِّ الأعْظـمِ وَ بِالحُجُون* صادِقاً و زَمْزَم و ذوالحَطيم** و الْفِناء المُحَرّمِ ليخْضِبَنَّ الْيَوْم جِسْمي بِالدّم أمام ذي‎الفضل و ذي‎التَـكرّمِ ذاك حسين ذو الفِخارِ الأقدمِ. «سوگند به خداي بزرگ و ارجمند و سوگند راستين به حجون و زمزم؛ سوگند به خداي صاحب حطيم و آستانة مقدّس در [كعبه]؛ امروز در حضور مرد با فضيلت و با كرامت يعني که داراي افتخارات ديرين است، پيكرم به ، رنگين خواهد شد». 📚 شيخ مفيد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج2، ص 109. 📚ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ج 5، ص 114؛ 📚خوارزمی، مقتل‌الحسين، ج2، ص30. حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen