#اشعار_اول_مجلسی
#مدح_امام_حسین_علیه_السلام
#حاج_عباس_حیدرزاده
مُلک دلم همین که
به نام حسین شد
عبدی گناهکار
غلام حسین شد ..
آرامشی نداشت وجودم
به هیچ وجه
تا که به اِذن فاطمه
رام حسین شد ..
قند مُکرر
اسم «حسین» است ، والسلام
شیرینترین کلام
کلام حسین شد ..
با یک سلامِ صبح
به ارباب بی کفن
روزم پُر از
جوابِ سلام حسین شد
یادم نمیرود
که خدا هر زمان ز من
قهرش گرفت ،
واسطه نام حسین شد ..
یک شب دوباره
نوکری آمد به خوابِ من
حرفش دوباره
حرفِ مَرام حسین شد ..
نوکر، از آب خوردن خود
آب میشود
بین دو نهر؛
آب ، حرام حسین شد ...
شاعر : #امیر_عظیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*#حضرت_عبدالله_بن_الحسن( علیه السلام )*
*#قسمت_اول*
*#مدح_امام_حسین_علیه_السلام*
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین
ای سایه ی کرامت تو
بر سرم حسین ..
من باورم شده
که فدای تو می شوم
باور مکن که بگذرم
از باورم حسین ..
تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر
در من بِدم
که آتشِ خاکسترم حسین
دارد زبانه می کِشد
این روضه از دلم
گودال ، تل ، عطش ،
دلِ زینب، حرم ، حسین ..
*شاعر :#حسین_خدایار*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*#حضرت_عبدالله_بن_الحسن( علیه السلام )*
*#قسمت_اول*
*#مدح_امام_حسین_علیه_السلام*
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین
ای سایه ی کرامت تو
بر سرم حسین ..
من باورم شده
که فدای تو می شوم
باور مکن که بگذرم
از باورم حسین ..
تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر
در من بِدم
که آتشِ خاکسترم حسین
دارد زبانه می کِشد
این روضه از دلم
گودال ، تل ، عطش ،
دلِ زینب، حرم ، حسین ..
*شاعر :#حسین_خدایار*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
#مدح_امام_حسین_علیه_السلام
روزی که راز خلقَت ما را نوشتَند
بَر صَفحهٔ دَفتَر غَــم فَردا نوشتند
بخت بُلند اَز لطف ایـزَد یار ماشد
ماراگدای حَضرت زهــــرا نوشتند
وَقتی قَلَم پا زَد به دَفتَر یاعلی گفت
با یاعلی این قصّه را آنجا نوشتند
وقتی که رزق خلق را تَقسیم کَردند
سَهمییّهٔ ما را در این دنیا نوشتند
تاکه کتاب عشق را تنظیم کَردند
نام مراهَم جُزء نوکَرها نوشتند
نام حُسین ودکربلا را با خَط خون
روز اَزَل بَر دَفتَر دلها نوشتند
عَکس رُخَش را بامداد نور آنروز
بَر طاق عَرش کبریاء خوانا نوشتَند
سَهم دل ما روضه و اَشک عزاشد
ما را به باغ روضه بَس شیدانوشتند
در بحر غمهایَش شناوَر گشته أیم و
ما را غریق عشق این مولا نوشتند
ازآن زمان کوچه به کوچه پای روضه
مجنون صفَت آواره در صحرا نوشتند
یکشب کنار تُربَت شش گوشهٔ او
غَمگین ترین غمگین این دنیا نوشتند
رَفتم کنار نَهر عَلقَم بادلی خون
رفتَم ولیکن زائر سَقاّ نوشتند
پایین پای قبر مولا رابنام
شبه پَیَمبَر اَکبَر لیلا نوشتند
عباس را ماه بنی هاشم نهادَند
حسین را خورشید عاشورا نوشتند
وقتی اسارَت نامه را میکرد امضاء
آن را بنام زینب کبری نوشتند
شعر: خادم الذاکرین خسروی فر
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄