eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘🔘🔘118🔘🔘🔘 بند1⃣ عمه بزار برم دلنگرونم عمه محاصره شد عمو جونم عمه نمی تونم آروم بمونم,عمه .... باید یه کاری کنم عمو رو یاری کنم جای عمو ابالفضل من علمداری کنم ...... باید بشم براش سپر فدا کنم این بال و پر براش بدم سر واغربتا واغربتا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند 2⃣ عمو من گل باغ مجتبایم عمو من حسن کرب و بلایم عمو براهه تو من جان فدایم،عمو .... دستم به پوستی بنده عدو داره میخنده با شمشیر کاری کرده پیشت بشم شرمنده ..... تو آغوشت میرم از حال دوتایی میشیم لگد مال میون گودال عمو حسین عمو حسین
این نفس ها فدای هر نفسش من بمیرم برای هر نفسش با نفس هاش خون زند بیرون از تنش روی صفحه ی هامون به کدامین گناه کشته شود؟ اینقدر بی پناه کشته شود؟ یک نفر، یک سپاه، عدالت نیست عمه بگذر ز من که مهلت نیست او که امید لحظه هایم بود هم عمو هم پدر برایم بود نفسش در تلاطم افتاده زیر شمشیر مردم افتاده زخم هایش ستاره باران است نه یکی نه دو تا هزاران است بدنش نیزه زار گردیده زیر پا چند دست چرخیده پنجه ای می رسد به گیسویش خنجری می رود به پهلویش سهمش از هر کرانه شمشیر است از زمین نیزه از هوا تیر است من یتیمم ولی جگر دارم غیرت از حضرت پدر دارم می شوم چون پسر، عمویم را پیش کش میکنم گلویم را آمدم من ولی نگو دیر است چقدر قتله گاه دلگیر است سنگ ها وحشیانه می بارند با عمویم چه دشمنی دارند؟ صبر کن مهربان که در راهم تو نباشی نفس نمی خواهم ای که دست تو بوده مأمن من دست بی تو وبال گردن من قتله گاهت شبیه کوچه و من سپرت می شوم به جای حسن قامتم مثل قاسمت گر نیست از علی اصغرت که کمتر نیست حسن کردی @rozeh_1
ابن الحسن هستم جگر دارم عمو جان پیش تو از بازو سپر دارم عمو جان با سر دویدم سمت تو تا سینه ات را از زیر پای شمر بردارم عمو جان من بی زره یاد جمل را زنده کردم مانند بابایم هنر دارم عمو جان درد یتیمی را کنارت حس نکردم پیش خودم گفتم پدر دارم عمو جان از سر گذشتن سرگذشت عاشقان است شرمنده ام پیش تو سر دارم عموجان دست بریده حاصل دست شکسته است این ارث را از پشت در دارم عمو جان تیر از تنم رد شد تنم را به تنت دوخت خیلی برایت دردسر دارم عمو جان اینجا پر از سنگ و سنان و تیر و نیزه است از تنگی جایت خبر دارم عمو جان با خنده من را بدرقه کن جای گریه حالا که من شوق سفر دارم عمو جان شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
هر چند لشگری نیست من لشگر عمویم بردار خنجرت را از حنجر عمویم بر دار نیزه ات را از صورت خداوند یابن خبیثه نگذار سر به سر عمویم این سینه را پیمبر بوسیده روزگاری پاشو چرا نشستی بر پیکر عمویم بوسیدم آنقَدَر من از دست های عمه تا که شوم مشرف به محضر عمویم من هم شبیه قاسم شوق وصال دارم عبدالله حسینم من نوکر عمویم طاقت ندارم عمه، من میروم نبینم چشمی نگاه کرده به دختر عمویم ** تیری که حرمله زد از روی اسب، عمه بد دوخت پیکرم را بر پیکر عمویم در زیر پای قاتل از چند جا شکسته بال و پرم شبیه بال و پر عمویم هم جسمم ارباً اربا،هم خورده ام سه شعبه حالا شدم شبیه هر دو پسر عمویم تا دست من جدا شد ناله زدم دو دفعه آب آور عمویم... ای مادر عمویم... شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
با عمو همراه شد با همین سنّش چه سربازی برای شاه شد طاقت دوری نداشت یک‌ تنه آمد حریف لشکر بدخواه شد بی زره آمد به جنگ ذکر لب هایش علی مولا ولی الله شد شد فدایی حسین آه عبدالله در یک روز پیر راه شد پیش چشمان عمو دست عبدالله مثل قامتش کوتاه شد یادگاری حسن شد کفن افتاد روی جسم شاه بی کفن بی خبر از دست رفت مثل آن مادر که قبلا پشت در از دست رفت بین آغوش عمو در‌ دل پرواز یک دم بال و پر از دست رفت خواست تا حائل شود حیف اما بر روی سینه، سپر از دست رفت کار یک خنجر نبود دست عبدالله با ضرب تبر از دست رفت حرمله آمد جلو روی پای حضرت ارباب سر از دست رفت دست از دنیا برید خوب شد رفت و تنش رخت اسارت را ندید محمود یوسفی @rozeh_1
عمه مرا رها کن من می‌روم به میدان، تنها مرا دعا کن من از تبار شیرم گاهی مرا علی و، گاهی حسن صدا کن من در طواف یارم حاجی کربلا را، قربانی منا کن عمه خدانگهدار در دل به یاد داغم، بزم عزا به‌پا کن با یاد اصغر و من بر سینه‌ی عمویم، شش‌گوشه‌ای بنا کن از غصه آب می‌شد وقتی که دید ارباب، تنها خطاب می‌شد وقتش رسیده حالا باید که بعد قاسم، او انتخاب می‌شد می‌ماند اگر به خیمه حتما که شرمگین از، روی رباب می‌شد خوشحال بود از این که جزء فداییان، مولا حساب می‌شد از غصه کم می‌آورد از جانب عمویش، وقتی جواب می‌شد می‌دید بین گودال رو به غروب رفته، خورشید بین گودال از شدت جراحت خون عمو حسین‌اش، پاشید بین گودال کار عمو تمام است باران سنگ و نیزه، بارید بین گودال بغضش ترک‌ترک شد وقتی که خنجر شمر، خندید بین گودال کم‌کم امید می‌باخت شد ناامید آن‌روز، امّید بین گودال آمد به‌کار، دستش مثل عموش عباس، در کارزار دستش از دست عمه پر زد مثل کبوتری تا، آغوش یار دستش مثل عقیق سرخی شد بر رکاب سینه، حالا سوار دستش آنقدر زخم برداشت تا که میان گودال، شد لاله‌زار دستش سر روی نیزه رفت‌و تن روی خاک ماند و بین غبار دستش... شعر از گروه ادبی یاقوت سرخ @rozeh_1
صبر کردم، کشته ها دیدم ز تو، در این زمین هیچ تاب زنده ماندن را ندارم بعد از این رفت یک یک از برم، حتی گل شش ماهه ات شد پس از اکبر، عمو عباس هم نقش زمین قاسمم رفت و نمانده یادگاری از حسن جز من و دست و سرم، یابن امیرالمومنین تا کجا بینم غریبی تو را در کارزار طاقت ماندن ندارم تا تو هستی بی معین آه ای عمه، ببین شمشیرها را گرد او زود خود را میرسانم بر عموی نازنین هیچ شمشیری نگردد مانع جنگیدنم نیزه ای، منعم نسازد، یا کمانی در کمین هیچ نیرویی به گرد پای من، نتوان رسید میرسانم خویش را تا مقتل سلطان دین ** آی فرزند زنا، داری عمویم میگشی؟! میکشی تیغ رذالت، بر امام المسلمين؟! تا که من هستم به دستم می‌شوم او را سپر چون عمو عباس دستم را دهم در راه دین ای فدای غربتت این جان ناقابل، عمو دستم افتاد و ندارم با کی از خون جبین بهترین جای جهان شد قتلگاهم، ای دریغ کیست چون من در تمسک بر تو ای حبل المتین در دل دریای خون، بوسه به دستت میزنم تا کنون قومی ندیده، دستبوسی اینچنین شد ز تیر حرمله، جسمم به جسمت دوخته خون من با خون تو آمیخت، تا خلد برین یازده سال است بابایی برایم کرده ای حق فرزندی ادا کردم، وفایم را ببین آمده بابا به دیدارم که تحسینم کند شد شهادتنامه اَم امضاء در این سرزمین تا که یا اماه گفتم، مادرم زهرا رسید الوداع ای عمه جان، روحم به کوثر شد قرین من نبینم بر تنت رخت اسیری بهتر است بعد از این گویا، حجابت می‌شود با آستین! میروی منزل به منزل، باز میگردی ولی وعده دیدار ما، اینجاست روز اربعین محمود ژولیده @rozeh_1
تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
هدیه به حضرت قاسم صلوات واحد حماسی یا شور و زمینه حضرت قاسم چون حسن هستی تو قاسم صف شکن هستی تو قاسم توی میدون فاتح هر تن به تن هستی تو قاسم قاسم ابن حسن. دلبری تو نوه ی حضرت. حیدری تو وقت جنگ به خدا. محشری تو از تمومه یلا وقت جنگ و نبرد. سر تری تو جانی قاسم ماه شبستانی قاسم ترکی می گم جان سنه قوربانی قاسم با صفاتر از نسیمی مثل بابات تو رحیمی می گیری دست گدارو چون کریم ابن کریمی دلبر دله ما از. ازلی بر سر عدو هم چون. اجلی توی رزم و نبرد بی بدلی شیرینی مثل قند و نباتی هم چون عسلی جانی قاسم ماه شبستانی قاسم ترکی می گم جان سنه قربانی قاسم رضا نصابی
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول عموجون/ منم قاسم ابن الحسن بن حیدر عموجون/ منم مثل اکبر رشیدو دلاور عموجون/ منم زاده ی زاده ی شیر خیبر عموجون 🔘 عموجون/بده اذن میدون به من ای عموجون عمو جون بزار تا بریزم به پای تو من خون عمو جون بخون از چشام حال قلب پریشون 🔘 عموجون/ببین واسه ی تو چقدبیقرارم ببین که /برات ازباباجون حسن نامه دارم بزارتا/به زیرقدمهای توسربزارم .... بزار تا بشم فدای سرت قسم میدمت جون مادرت 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم عمو جون/تو جون دادی و جون من شد به این لب عمو جون/چه ناجور تو افتادی از روی مرکب عمو جون/ می زد بر سرو صورتش عمه زینب (س) تو خیمه/دلش بی قرار دیگه مادر تو جای نقل /دارن سنگ می ریزن به روی سر تو شکستن/ زیر سم مرکب ها چه پیکر تو 🔘 ببخشم/تورو تنها بین یه لشگر می دیدم ببخشم /زیر سم مرکب صداتو شنیدم ببخشم /عزیزم اگه پیش تو دیر رسیدم 🔘 چه اندازه شد برات پیرهنت زیرمرکبا کش اومد تنت 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم پریدی ولی ریخت عزیزم چه بال و پر تو می بینم یه لشگر که ریختن به روی سر تو نمونده چیزی قاسمم از تن و پیکر تو 🔘 عزیزم به داد دل من تو بودی رسیدی می مردم من و وقتی داشتی که ازدور میدیدی بمیرم زیر سم مرکب چقد قد کشیدی 🔘 تن تو/شبیه عسل شد به هم دیگه چسبید تن تو/چقد روی این خاک صحرا می چرخید تن تو/زیر نعل مرکب از هم دیگه پاچید 😭 جلوی چشام شکستش تنت عزیز دلم چه بد کشتنت 💠💠7⃣8⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول حماسی نقاب و می زنی داری که می کُنی چه محشری قاسم (ع) رجز که می خونی همه می گن به هم که حیدری قاسم (ع) 🔘 شبیه فاتحِ/ جمل داری چطور/ میکنی تو غوغا می لرزه دشمن از/ هیبت چشم تو ای نوه ی زهرا(س) ای شجر حسن / ای پسر حسن عزیز محتبی (ع) عموعموجانم عمو عمو جانم 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم کتاب عمر من/ شیرازه ی تو از/ هم دیگه پاشیده عزیز مجتبی مثل عسل تنت به هم چه چسبیده عطر تو می کنه/ زنده برام یاد اکبرمو قاسم (ع) به روی سینه ی تو دیدم تصویر مادرمو قاسم خوردی زمین شدی ایینه ی حسن جدا جدا جدا به زیر مرکب سواره ها شدی ازهم دیگه سوا 🔘 گل برادرم گل برادرم 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم افتادی از مرکب روی زمین قاسم ما بین اون لشکر از فَرَس افتادی از نفس افتادی میزدی بال وپر 🔘 هرکی باچیزی زد وقتی روی خاکا خداخدا کردی له شدهمه اعضات زیرسم اسبا منوصداکردی 🔘 ای پسرم قاسم ای سپرم قاسم یادگار حسن (ع) جون عمو پاشو که میمیره عموت بی تو وجودمن گل برادرم گل برادرم 💠💠8⃣3⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
دستت افتاده لب افتاده و سر افتاده عمویت دیده تو را و ز کمر افتاده @hosenih همه با چکمهٔ جنگی ز تنت رد شده اند بس که امروز تنت بین گذر افتاده پشت لب‌های تو دیگر پسرم سبز شده روی خشکی لبت خون جگر افتاده چشم‌های حَسَنی تو نه بسته ست نه باز هرکسی دیده تورا یاد پدر افتاده باز انگار علی رفته اُحد برگشته باز انگار روی فاطمه دَر افتاده آسمانی شده ای که پُر ماه است عمو به رویت سُم فرسها چقدر افتاده @hosenih مشتری های تو با سنگ خریدند تورا عسلت ریخته و شیشه دگر افتاده... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e