eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
208 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
97 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
ای سراپا حُسن و خوبی! کز همه خوبان سری نیست همتایت کسی، ای دلبرا! در دلبری گوی سبقت برده ماه رویت از رخسار ماه می زند صد طعنه رخسار تو بر حور و پری در لطافت چون گلی، ای زینت فصل بهار! چشم بد دور از تو بادا و خزان و  پرپری حق تعالی می‌کند عالم گلستان از تو گل! حق تو را بخشیده بر خلق جهانت سروری برکنی از بُن بنای ظلم و ظالم در جهان شیوه‌ات مهر و وفاداری، عدالت گستری از خدا خواهم کند تعجیل در امر فرج حجت حق! مهدی موعود! یابن‌العسکری(عج)! ۱۴۰۱/۱۲/۱۱
ای از تو خجل، جلوه‌ی خورشید! بیا ای اختر تابنده‌ی توحید! بیا برگرد دگر یار سفر کرده‌ی ما! با آمدنت عید شود، عید، بیا ۱۴۰۱/۱۲/۱۵
ای از تو شکوفا گل امّید! بیا باید ز لبت، بوسه‌ی تر چید، بیا نادیده شود عاشق دیدار تو، گل! صد دل شده عاشق، که تو را دید، بیا ۱۴۰۱/۱۲/۱۶
بی تو ای دوست! چه بی پشت و پناهیم، بیا خستگانی همه گمگشته‌ی راهیم، بیا کوه هجران تو سنگین شده بر شانه‌ی ما ما که ناچیزتر از یک پر کاهیم، بیا بس که کاری شده هجران تو و درد فراق غرق اندوه و غم و ناله و آهیم، بیا دورمان، گرگ صفت‌ها همه جمع‌اند و چنین گشته تنها، همه بی یار و سپاهیم، بیا بین ما فاصله تا کی بکشد ظلمت شب؟ ما دگر منتظر دیدن ماهیم، بیا کاش! می‌شد بنوازی به نگاهی دل ما ما که دلخوش به همین لطف و نگاهیم، بیا هر که بینی به دلش آرزویی مانده و ما از تو ای یار! به غیر از تو نخواهیم، بیا ۱۴۰۱/۱۲/۱۶
دنیای من سیب سرخی است که من و تو را در آغوش گرفته با تو خوب و آرامم ۱۴۰۱/۱۲/۱۶
عکس رخسار تو در مشرق جام افتاده در سرم، فکر تو هر چند که خام افتاده از خیالت همه شب، خانه‌ی قلبم روشن در سپهر دل من، ماه تمام افتاده می برد فکر لبت، عقل، ز سر پیوسته عجبی نیست اگر باده حرام افتاده گرچه گفتم نشود رام کسی دل؛ دیدم مرغ وحشی دلم، باز به دام افتاه از تو ناز ای گل! و از ما همه خواهش هر دم صبحدم  کارِ صبا نیز  به شام افتاده خوش بتاب ای مه من! ماه فلک، ماتت شد عید امسال به آغاز صیام افتاده کاش! می‌آمدی و حال دلم می‌دیدی مست از آن خاطر و آن شُرب مدام افتاده بیت‌بیت غزلم، مطلع حُسنت باشد باز هم نام تو در حُسن ختام افتاده ۲۳  اسفند  ۱۴۰۱
♥️⚜♥️⚜♥️⚜♥️ ✍ بداهه سرایی《قالب دوبیتی》واژگان 👇 ⚜ ⚜ ⏪  مفاعیلن/ مفاعیلن/ فعولن ⚘⚘⚘ شکوه و جلوه‌ی خورشید آمد فروزان اختر توحید آمد مبارک باد این فرخنده ایام بهار آمد گل آمد  عید آمد مبارک باد ایام ‌بهار است گل لبخند بر هر شاخسار است بوَد ایام عید و بلبل از شوق برای دیدن گل بی‌قرار است گلم! باغم! بهارم!  نازنینم! ز شوقت بی‌قرارم نازنینم! مبارک باد دارد عید نوروز اگر باشی کنارم  نازنینم! بهار است و گل است و سرو و سوسن بساط عیش بر پا کرده گلشن ز راه آمد عزیزم عید نوروز مبارک باد عیدت ای گل من! ۱۴۰۱/۱۲/۲۵ ♥️⚜♥️⚜♥️
📚🖋📚🖋📚🖋📚 ابیات برگزیده بزم بداهه در گروه وزین عاشقانه شاعران ❇️کارشناس محترم جناب 📚🖊📚🖊📚🖊 وزن: فاعلاتن مفاعلن فع لن ((قافیه و ردیف آزاد)) 📚🖊📚🖊📚🖊 تشنه‌ام، تشنه‌ام، کویرم من چشمه‌ام! چشمه‌ی روان! برگرد شاخه‌های برهنه را بنگر خسته‌ام، خسته از خزان، برگرد پایداری کنیم در راهت دست ما را چو بست، سختی‌ها سر تسلیم کی فرود آریم!؟ پشت ما کی شکست سختی‌ها!؟ با تو شادم، همیشه خرسندم بی تو بنگر چقدر دلگیرم با تو لبریزم از امید از عشق بی تو از زندگی دگر سیرم بگذرد دوره‌ی خزان، ای گل! با تو قطعاً بهار می‌آید بگذرد روزگار تلخی‌ها بهترین روزگار می‌آید رخت بر بندد از زمین ظالم شکر لله دگر امان داریم از تبار رسول اکرم‌مان(ص) مهدی صاحب‌الزمان(عج) داریم ۱۴۰۱/۱۲/۲۵ 📚🖊📚🖊📚🖊
می‌خواهم ابر بهاری باشی تا با باران بوسه‌هایت گرد غم را از چهره‌ام بزدایی ۱۴۰۲/۰۱/۰۱
ای کاش! شبنم بودم تا هر بامداد گلبرگ رخسارت را غرق در بوسه می‌کردم ۱۴۰۲/۰۱/۰۱
چه کورند دست‌هایی که دست قدرت خدا را نمی‌بینند و دست‌های دیگران را بازیچه‌ی دست خود می‌پندارند ۱۴۰۲/۰۱/۰۴
امروز، شهر، خودش را تکانی داد. چشمکی زد. و آسمان، گهرهایش را نثارش کرد. انگار صدای پای بهار می‌آید. ۱۴۰۱/۱۲/۰۵