eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
209 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
96 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
voice.ogg
615.9K
ای که مهرت، مظهر ایمان ماست! ماه رویت، جلوه‌ی قرآن ماست! پیکر ما را اگر جانی بوَد شور عشقت در سر و در جان ماست دردمندانیم و دارومان تویی درد عشقت، همچنان درمان ماست بی سر و سامان عشقت گشته‌ایم ای که خود عشقت، سر و سامان ماست! عهد یاری از ازل بستیم ما تازه هر دم تا ابد پیمان ماست داغدارت، سینه‌ی مجروح ما خون فشانت، دیده‌ی گریان ماست از نجف تا کربلا در مشی تو اربعین آمد، غمت مهمان ماست از نجف سیلی خروشان می‌شویم کربلا در کربلا، طوفان ماست شکر لله ما حسینی گشته‌ایم چشم استکبار از آن حیران ماست با شهیدان، عهد خون بستیم ما لاله گون ز آن ساحت بستان ماست هر کجا فرمان دهد ما را ولی شرق تا غرب جهان، میدان ماست تا بیاید منجی ما، مهدی‌ات(عج) جان به کف در راه او ایران ماست ۱۴۰۲/۰۶/۱۲
چه زیبا می‌درخشد در سپهر عشق، ماه اینجا! نهان کی می‌شود آن ماه، در ابری سیاه اینجا؟ چنان بالاست شأن او میان کهکشان عشق چو خواهد بنگرد او را ز سر افتد کلاه اینجا غریبان آشنا دارند و یاری چون رضا(ع) دارند به هر کس رو کند بر او، دهد او را پناه اینجا رضا(ع) دارم، چه غم دارم؟ که دارم هر دو عالم را بیندازد اگر از لطف، بر ما یک نگاه اینجا شدی وقتی که مهمانش، مده از کف تو دامانش همه محتاج احسانش، ز مسکین و ز شاه اینجا اگر گمگشته در راهی، اگر افتاده در چاهی عزیز مصر می‌گردی، برآیی چون ز چاه اینجا بوَد در پیکر ما جان، بوَد آیینه‌ی یزدان که روشن می‌کند ره را، ز انوار اله اینجا بوَد شمس‌الشموس ما، انیسی با نفوس ما جزای خیر می‌بخشد، خدا بخشد گناه اینجا به هر دردی دوا بخشد، به هر قلبی صفا بخشد کند آتشفشان هر کس برآرَد از دل آه اینجا در این دنیای وانفسا! دعایی کن برای ما ظهور حجت حق را، ز درگاهش بخواه اینجا ۱۴۰۲/۰۶/۱۵
چشم و زبانم را می‌بندند اما پرواز اندیشه‌ام انگشت به دهان می‌کند سیمرغ را
گر چه عمری است که مشمول عطایت باشیم باز هم منتظر لطف و سخایت باشیم آن کبوتر که کشد پر به حریمت، ماییم طائف گنبد و گلدسته طلایت باشیم باز هم دانه بیفشان که ز ره می‌آییم ما که دلداده‌ی آن صحن و سرایت باشیم دل‌خوشی مان همه این است که اربابی تو گر چه دل‌خون همه از داغ عزایت باشیم کاش! چون حر و حبیبت همه گل می‌گشتیم _لال گردم_ نکند خار به پایت باشیم اربعین است و بوَد همسفر زینب، دل راهیان حرم کربُبلایت باشیم عهد بستیم که سرباز تو باشیم آقا تلبیه‌گو به فراخوان و نوایت باشیم ما که غیر از تو نداریم شفیعی، مولا! تو دعا کن همه‌ی عمر، برایت باشیم ۱۴۰۲/۰۶/۱۵ @azsabuyeeshgh
شاپرک از عشق، آتش را ندید شعله‌ها را زآن به جانش می‌خرید
لحظه‌ای بیرون نباشی از خیال گر زبان مدحت نگوید، باد لال!
در سپهر دلم آن ماه، چو تابان بشود مثل یک آینه دل، مظهر ایمان بشود بشکند زلف شکن در شکنش، رونق شب روز از شوق رُخش، بی سر و سامان بشود چهره بنمای که در ابر، نهان گردد ماه قیمت و حُسن بتان، اندک و ارزان بشود باغ در باغ، همه حُسن و جمالی جانا! جلوه کن تا همه جا باغ و گلستان بشود گل فشان دامن هر دشت و دمن گردد چون قامت سرو تو در باغ، خرامان بشود در شگفتم، تو مگر آیه‌ی بسم اللهی!؟ بشنود نام تو گر دیو، هراسان بشود ای مسیحا! نفست، گرم کند پیکر سرد هر چه دردی است ز داروی تو درمان بشود بگشا لعل لبت، خسرو شیرین دهنان تا که شیرین دهن از قند فراوان بشود می‌کند یاد گل روی تو هر لحظه که دل بلبل طبع من از شوق غزل‌خوان بشود
هر جا که می‌بینم از برگ لبریز است انگار بهار پاییز است
voice.ogg
411.7K
باز باران ترانه بخوان گر چه پاییز از جوانه بخوان ای پرستویم عاشقانه بخوان
باز باران ترانه بخوان اندکی از جوانه بخوان ای پرستویم عاشقانه بخوان
بر بام فلک جلوه‌ی رخسار تو زیباست هر جا که روی فرش رهت مخمل و دیباست بر دیده‌ی ما نِه قدم این آرزوی ماست
voice.ogg
571K
گر چه عمری است که مشمول عطایت باشیم باز هم منتظر لطف و سخایت باشیم آن کبوتر که کشد پر به حریمت، ماییم طائف گنبد و گلدسته طلایت باشیم باز هم دانه بیفشان که ز ره می‌آییم ما که دلداده‌ی آن صحن و سرایت باشیم دل‌خوشی مان همه این است که اربابی تو گر چه دل‌خون همه از داغ عزایت باشیم کاش! چون حر و حبیبت همه گل می‌گشتیم _لال گردم_ نکند خار به پایت باشیم اربعین است و بوَد همسفر زینب، دل راهیان حرم کربُبلایت باشیم عهد بستیم که سرباز تو باشیم آقا تلبیه‌گو به فراخوان و نوایت باشیم ما که غیر از تو نداریم شفیعی، مولا! تو دعا کن همه‌ی عمر، برایت باشیم ۱۴۰۲/۰۶/۱۵ @azsabuyeeshgh
[قِسِر در رفتن] جالب است بدانید که «قسر در رفتن» در حقیقت یک اصطلاح دامپروری است: وقتی که گوسفند ماده‌ای در طول یک دوره‌ی پرواربندی، از زیر گوسفند نری در برود و باردار نشود، می‌گویند قسر در رفته است. پس بهتر است این اصطلاح را راجع به کسی استفاده نکنیم، زیرا در واقع کاربرد این اصطلاح برای انسان‌ها، چیز تحقیرآمیزی است. خودِ واژه‌ی قسر، یک واژه‌ی ترکی و به معنی عقیم و نازا است..
voice.ogg
394.8K
لب تشنه‌ام از باده‌ی لبریز بگویید تا نیمه شب از یار سحر خیز بگویید از آمدن حضرت پاییز بگویید
voice.ogg
419.1K
لب تشنه‌ام از باده‌ی لبریز بگویید تا نیمه شب از یار سحر خیز بگویید از آمدن حضرت پاییز بگویید
عمر من پاییز است روز و شب لبریز است بی تو قلبم از غم
بگشای لب، که چشم جهان بر کلام توست صدها سلام، منتظر یک سلام توست لب تشنه‌ام، به من بچشان باده‌ای ز عشق ای آنکه مست، عالمی از شهد جام توست کی می‌رسد به گرد پرت، پر شکسته‌ای؟! سیمرغ عشق! کآن همه والا مقام توست این مرغ دل که رام کسی هیچ گه نشد اینک ببین چگونه گرفتار دام توست پر گشته آن چنان دل و جانم ز عشق تو کز پای تا به سر، دل و جانم تمام توست چشم امید ما نبوَد جز به لطف تو لطفی نما که لطف، همیشه مرام توست
آتش عشقت سوزی در دلم انداخته که نگو کاش این شاهنامه آخرش خوش باشد
جمعه داغ است بازار اشک‌هایم به دردهایم چوب حراج می‌زنم
voice.ogg
520.1K
بگشای لب، که چشم جهان بر کلام توست صدها سلام، منتظر یک سلام توست لب تشنه‌ام، به من بچشان باده‌ای ز عشق ای آنکه مست، عالمی از شهد جام توست کی می‌رسد به گرد پرت، پر شکسته‌ای؟! سیمرغ عشق! کآن همه والا مقام توست این مرغ دل که رام کسی هیچ گه نشد اینک ببین چگونه گرفتار دام توست پر گشته آن چنان دل و جانم ز عشق تو کز پای تا به سر، دل و جانم تمام توست چشم امید ما نبوَد جز به لطف تو لطفی نما که لطف، همیشه مرام توست
بند بند دلم به تار مویت بند است برای جدایی‌مان دست‌هایی در کار است