eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
209 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
97 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صد شکر که من، ساکن میخانه‌ی عشقم دیوانه‌تر از هر چه که دیوانه‌ی عشقم با آن که دلم از عطش شوق، هوایی‌ست لبریز، من از باده‌ی پیمانه‌ی عشقم آن خال سیاهی که بر آن گونه‌ی ماه است دامی است که دلبسته‌ی آن دانه‌ی عشقم در پیله‌ی خود حبس‌ام از آن رشته‌ی عشقش شمع رُخ او دیدم و پروانه‌ی عشقم گر بلبل طبعم شده یک عمر، غزل‌خوان افسون شده از خواندن افسانه‌ی عشقم ای کاش! به چشمان من افتد گذر دوست دیری‌ست که من، ساکن کاشانه‌ی عشقم ۱۴۰۳/۰۷/۲۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقان! عشق، بورزید که دلدار منم هر که یارم بشود، از دل و جان، یار منم هر دم از شوق، صدایت زنم ای دوست! بیا گر کنی ناز، بر آن ناز، خریدار منم سر ز فرمان خدایت، ز چه رو می‌پیچی!؟ نگران از گنه و جُرم جفاکار، منم در خفا هر که گنه کرد، از آن آگاهم من خطا پوش همه، حافظ اسرار، منم دوست دارم که کنی توبه و برگردی باز عاشق توبه‌ی هر شخص گنهکار، منم چه بلاها که من از دور سرت دفع کنم! هر کجا باشی و هر لحظه، نگهدار، منم عهد بستم که شوند اهل بهشتم، خوبان بر همان عهد که بستیم، وفادار منم
چه سپکو سرای خوش‌آوابی‌ست! بلبلی که هر روز و شب بر درخت اندیشه‌ام برایت سپکو می‌سراید
آغوش می‌گشاید هر بامداد اندیشه‌ام به روی مهرت ولی هر شب اندوه نداشتنت مرا در آغوش می‌کشد
بی‌برگ و بارتر از آنم که خورشید آرزویم سرک بکشد از پشت برگ‌های پاییزی‌ام
سبد سبد گل به پایش می‌ریزم اگر آن سرو گام بگذارد در گلشن آرزوهایم
تا نگاهم به آسمان سر زد چشم من قاب عکس تو شد دل من مثل چلچله پر زد
باز کن سینوار، غنچه‌ی لب فصل پیروزی و رجز خوانی است با تو ایران، یمن و لبنانی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا