عاشقان! عشق، بورزید که دلدار منم
هر که یارم بشود، از دل و جان، یار منم
هر دم از شوق، صدایت زنم ای دوست! بیا
گر کنی ناز، بر آن ناز، خریدار منم
سر ز فرمان خدایت، ز چه رو میپیچی!؟
نگران از گنه و جُرم جفاکار، منم
در خفا هر که گنه کرد، از آن آگاهم
من خطا پوش همه، حافظ اسرار، منم
دوست دارم که کنی توبه و برگردی باز
عاشق توبهی هر شخص گنهکار، منم
چه بلاها که من از دور سرت دفع کنم!
هر کجا باشی و هر لحظه، نگهدار، منم
عهد بستم که شوند اهل بهشتم، خوبان
بر همان عهد که بستیم، وفادار منم
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپکو
چه سپکو سرای خوشآوابیست!
بلبلی که هر روز و شب
بر درخت اندیشهام
برایت سپکو میسراید
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپکو_پارسی_سره
#آغوش
آغوش میگشاید
هر بامداد
اندیشهام
به روی مهرت
ولی هر شب
اندوه نداشتنت
مرا در آغوش میکشد
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپکو_پارسی_سره
#برگ
بیبرگ و بارتر از آنم
که خورشید آرزویم
سرک بکشد
از پشت برگهای پاییزیام
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپکو_پارسی_سره
#گل
سبد سبد گل
به پایش میریزم
اگر آن سرو
گام بگذارد
در گلشن آرزوهایم
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپکو_پارسی_سره
تا نگاهم به آسمان سر زد
چشم من قاب عکس تو شد
دل من مثل چلچله پر زد
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_داستانک
باز کن سینوار، غنچهی لب
فصل پیروزی و رجز خوانی است
با تو ایران، یمن و لبنانی است
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_داستانک
هلا! که بر کفت از عشق، ساغری داری
چرا عزیز دلم! دیدهی تری داری!؟
دلم گرفته ز داغت، چقدر مظلومی!
میان سیل بلا گر چه یاوری داری
به آسمان و زمین، هر طرف نظر کردم
به هر چه خانهی دل دیدهام، دری داری
تو آن گلی که غزلخوان تو هزاراناند
میان آن همه بلبل، کبوتری داری
اگر ز جور خزان، سرو بر زمین افتد
میان باغ، تو نخل تناوری داری
اگر چه قصر امل بر سرت شود آوار
هنوز بر سر خود سایهی سری دارای
نکردهای تو سکوت و نمیکنی سازش
میان خلوت اُنست، چه محشری داری!
گهی ز جانب لبنان، گهی ز سمت یَمن
هم از عراق و از ایران، چه لشگری داری!
سلام خاک فلسطین! سلام قدس عزیز!
خداست پشت و پناهت، چه گوهری داری!
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی_گلشن_شعرا
۱۴۰۳/۰۷/۲۸