حالا که نیلوفرم بر قامت سروت سایه‌ات را از من دریغ نکن #محمد_رضا_قاسمیان #خوشه_خوشه

وقتی درخت انسانیت چتر مهر را در آسمان می‌گشاید و عصای تاریکی‌ می‌شود خورشید می‌بوسد چهره‌ی ماه را #محمد_رضا_قاسمیان

🔴 چرا و چگونه انگلیس و روس زبان فارسی را از شبه قاره هند و آسیای میانه و مرکزی به سمت نابودی و فراموشی بردند؟ حتما گفته های استاد #شفیعی_کدکنی را ملاحظه و به دقت و تا آخر گوش دهید. 🔺ارزش شنیدن چند باره را دارد.👌 کانال ✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایران @riranmaneshpeyk

خورشید آسمان به چهره‌ی ماهت غبطه می‌خورد درخت انسانیت چتر مهرت بگشا و عصای تاریکی‌ام باش #محمد_رضا_قاسمیان

حرف دلم به جز سخنی صادقانه نیست شعری که نیست نام تو در آن، ترانه نیست ای آسمان دل ز تو روشن! نگار من! این خانه، بی‌فروغ تو انگار، خانه نیست غیر از شراب عشق که در این پیاله است در سینه، شور و شوق و شراب شبانه نیست گشتم اسیر دام تو با خال گونه‌ات جز خال گونه‌ات که نیازم به دانه نیست پاییزی‌ام، بدون تو دیگر، بهار من! بر شاخه‌ی امید دلم، یک جوانه نیست گر بر مشام من، نرساند شمیم تو بر چهره‌ام نسیم، به جز تازیانه نیست کی می‌شود، به عاشق خود یک نظر کنی!؟ عمرم! بیا که هستی من، جاودانه نیست #محمد_رضا_قاسمیان #گروه_ادبی_روجا ۱۴۰۲/۰۷/۰۹

تا که آوای ربنا گم شد دیگر از زندگی خدا گم شد می‌فشارد گلوی‌مان را بغض در گلوها دگر صدا گم شد دردها روی درد می‌آیند درد را دکتر و دوا گم شد از زمانی فضا مجازی شد در حقیقت دگر حیا گم شد لایک آمد به جای تحسین‌ها آفرین‌ها و مرحبا گم شد خیره‌سرها، به خود می‌اندیشیند رادمردی، عطا، سخا گم شد بی‌وفایی چقدر مرسوم است! وای بر ما! چرا وفا گم شد!؟ مهربانا! بگیر دستم را چون مرا یار و آشنا گم شد #محمد_رضا_قاسمیان #گروه_ادبی_گنج_نامه ۱۴۰۲/۰۷/۰۹

امشب دلم به فکر معمای دیگری است شب بی‌قرار لحظه‌ی فردای دیگری است نجوا کنان ستاره سخن‌ها به ماه گفت مه را ببین که باز به نجوای دیگری است باور نمی‌کنی که به یادت چه می‌کشم! از من رُخت نهان و هویدای دیگری است دلدادگان عشق تو هستیم تا ابد هرگز مباد! آن که دلش جای دیگری است در دیده‌ام همیشه بوَد نقش روی تو در سینه‌ام ز شوق تو غوغای دیگری است امشب بتاب بر دلم ای ماه من! ز لطف کی در دلم به جز تو تمنای دیگری است!؟ #محمد_رضا_قاسمیان #عاشقانه_شاعران ۱۴۰۲/۰۷/۰۹

معرفی کتاب جاذبه و دافعه علی(ع)👇

معرفی کتاب نام كتاب: جاذبه و دافعه علی (ع) نویسنده: مرتضی مطهری ناشر: آدینه سبز نوبت: چاپ اول / ۱۳۸۹ قطع: رقعی چاپ: باقری تیراژ : ۲۰۰۰۰ نسخه قیمت ۲۵۰۰ تومان شابک: ۰-۵۳ - ۲۹۳۷ - ۹٦٤ - ۹۷۸ این کتاب شامل یک پیشگفتار، یک مقدمه و دو بخش است. در پیشگفتار ، نویسنده، می‌نویسد: شخصیت عظیم و گسترده امیرالمؤمنین علی علیه السلام وسیعتر و متنوعتر از این است که یک فرد بتواند در همۀ جوانب و نواحی آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد. برای یک فرد حداکثری که میسر است این است که یک یا چند ناحیۀ معین و محدود را برای مطالعه و بررسی انتخاب کند و به همان قناعت ورزد. یکی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم ناحیۀ تأثیر او بر روی انسانها به شکل مثبت یا منفی است و به عبارت دیگر «جاذبه و دافعۀ» نیرومند اوست که هنوز نقش فعال خود را ایفا می نماید... در مقدمه، در باره‌ی قانون جذب و دفع، جاذبه و دافعه در جهان انسان، اختلافات انسانها در جذب و دفع و على ، شخصیت دو نیرویی مواردی را مطرح می‌کند. در بخش اول نیروی جاذبه علی(ع)، جاذبه‌های نیرومند، آثار محبت، حصار شکنی، محبت اولیاء،دنیروی محبت در اجتماع، محبت اولیاء، بهترین وسیله تهذیب اخلاق، نمونه هایی از تاریخ اسلام، نقش نیروی محبت در پیشرفت اسلام، حب علی در قرآن و سنت، رمز دوستی علی(ع) سخن می‌گوید. در بخش دوم: نیروی دافعه علی(ع), دشمن سازی علی، ناکثین و قاسطین و مارقین، پیدایش خوارج، عقاید خوارج، اعتقاد آنها دربارۀ خلافت، اعتقاد آنها درباره خلفا، انقراض خوارج، شعار یا روح ؟ خوارج و دموکراسی علی، قیام و طغیان خوارج ، مميزات خوارج سیاست قرآن بر نیزه کردن، اهمیت و لزوم پیکار با نفاق، علی امام و پیشوای راستین توضیحات کامل و جامعی ارائه کرده است. نکته: با خواندن این کتاب حضرت علی(ع) را در جهان امروز حاضر می‌بینی. انگار تاریخ در حال تکرار شدن است. می‌توانی خودت را مشاهده کنی که کجای این تاریخ و در کدام جبهه ایستاده‌ای!؟ جذب چه کسانی شده‌ای؟ و چه کسانی را به خود جذب کرده‌ای!؟ ذره ذره کاندر این ارض و سماست جنس خود را همچو کاه و کهرباست معرفی کننده: #محمد_رضا_قاسمیان #معرفی_کتاب

پایان مصیبت و غم آمد از راه رسید شادمانی میلاد رسول اکرم(ص) آمد #محمد_رضا_قاسمیان #سه_گانی

فضای سینه‌ام، از هجر دلدار است طوفانی هوای دیده‌ام، شد از فراق یار، بارانی چنان آهوی سرگردان، چنین سرگشته از عشقم چو زلف یار، قلبم، غرق باشد در پریشانی کجا در سر هوایی جز هوای یار می‌ماند؟ هوای نفس را در سینه، گر کردیم زندانی مگر خورشید و مه را لحظه‌ی دیدار می‌باشد!؟ که اینک کهکشان گرم است در آیینه گردانی بگو با یوسف مصری که یادی از دیارت کن که باشد چشم بر راهت، هنوز آن پیر کنعانی بیا ای گل! بهارانم! خزان گشتم ز هجرانت به یادت بلبل طبعم، بوَد غرق غزل‌خوانی #محمد_رضا_قاسمیان #مکتب_خانه_عشق ۱۴۰۲/۰۷/۱۰

#سوال_هفته آیا در شعر کلاسیک موسیقی همان وزن است؟ توضیح دهید. طراح سوال : دکتر #کاظمیان_دهکردی پاسخ: موسیقی یکی از عوامل اصلی زیبایی شعر است که باعث موزون بودن و شیوایی و روانی کلام می شود‌. موسیقی در شعر جنبه های متفاوتی دارد از جمله موسیقی درونی ، بیرونی و کناری مهمترین جلوه موسیقی در شعر کلاسیک به کارگیری وزن و قافیه و ردیف است. موسیقی بیرونی شامل وزن عروضی که شاعر با بکار گیری آن می تواند احساس مخاطب را برانگیزد و ذهن اورا آماده پذیرش مضامین و مفاهیم شعری خود کند. موسیقی کناری شامل قافیه و ردیف ردیف : تکرار یک واژه در پایان هر بیت از شعر است که تکرار باعث برجسته شدن یک مفهوم یا یک تصویر می شود که منجر به توجه مخاطب به آن واژگان می شود در واقع اشعار دارای ردیف ، زیبا و دلنشین تر هستند . قافیه: واژه ای که قبل از ردیف قرار می گیرد و بر غنای شعر می افزاید در واقع اصلی ترین پایه های موسیقی کناری محسوب می شود. موسیقی درونی از لحاظ وحدت و انسجام و تضاد صامت ها و مصوت های واژه ها در شعر پدید می آید و انواع جناس ها یکی از جلوه های آن است. گردآورنده: #شهناز_صمدی‌