وقت شادی است عزیزان و نه هنگام غم است
شب یلداست، شب خاطره از بیش و کم است
#محمد_رضا_قاسمیان
⭕️⭕️⭕️
از دل خونین انار
یلدا
حدیث عشق میخواند
#محمد_رضا_قاسمیان
⭕️⭕️⭕️
موی شانه زدهاش را
بر شانه میریزد
تا شانه به شانهی ماه
دلبری کند
یلدا
#محمد_رضا_قاسمیان
⭕️⭕️⭕️
تفألی زدم به حافظ
یلدا آمد و
خواند
غزل خداحافظی را
#محمد_رضا_قاسمیان
کاش! میشد همه شبها، شب یلدا باشد
تا به هر جا سخن از آن گل زیبا باشد
کاش! میآمدی و نور جمالت ای ماه!
روشنی بخش دلم، در شب یلدا باشد
ماه را بر لب هر بام، نشان میدادند
کاش! آن ماه، همین لحظه، همین جا باشد
رفته پاییز به یغما و زمستان آمد
قلب سرما زدهام، عاشق گرما باشد
ما که در روی زمین از همه جا بیخبریم
هر خبر هست، در آن عالَم بالا باشد
کاش! میشد که در این فاجعهی بیخبری
بر سر کوی تو صد غلغله برپا باشد
کاش! میشد که نباشد دگر این فاصلهها
تا در آغوش تو هر لحظه مرا جا باشد
کاش! میشد که بیایی، چقدر دل تنگم!
مثل یک تشنه که حیران، لب دریا باشد
کاش! از آن یوسف گمگشته خبر میآمد
تا شفا بخش دل حضرت زهرا(س) باشد
#محمد_رضا_قاسمیان
هدایت شده از دیارعلم وادب و فرهنگ و هنر شهرستان بشرویه
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈برپایی محفل گرم شب شعر درآخرین شبهای سرد پاییزی.
♦️به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان بشرویه در آخرین شبهای سرد پاییزی محفل گرم شب شعر یلدایی برگزارشد .
🍉این محفل در محل خانه بومگردی شهابی با حضور جامعه فرهنگ و هنر برگزارشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
┄┄┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄
به اهالی فرهنگ وهنر شهرستان بپیوندید👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
📌 @ershad_boshrooyeh
✅️ روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بشرویه
شعر گفتم برای حضرت دوست
چون پرستو که لانه نداشت
شعر من کشف شاعرانه نداشت
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_نیمایی
وقتی که یورش باد
برگ از درخت انداخت
کار درخت را ساخت
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_داستانک
voice.ogg
زمان:
حجم:
436.9K
وقتی که یورش باد
برگ از درخت انداخت
کار درخت را ساخت
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_سرکار_خانم_موسوی
#سهگانی_داستانک
با یار، پادشاهم
وقتی که نیست پیشم
یک پادشاه کیشم
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_داستانک
voice.ogg
زمان:
حجم:
262.2K
با یار، پادشاهم
وقتی که نیست پیشم
یک پادشاه کیشم
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_سرکار_خانم_موسوی
#سهگانی_داستانک
از سوز تو در سینهی ما تا شرری بود
کی بر دگری غیر تو ما را نظری بود!؟
در هر نفسی، نام تو شد ورد زبانم
وردی که برایم همه جا چون سپری بود
من لحظه به لحظه به هوای تو پریدم
تا لحظهی آخر که مرا بال و پری بود
هر روزِ من از دوریت ای ماه! چو یلداست
ای کاش! که یلدای مرا هم سحری بود
تا کی کنم از دوری تو ناله و فریاد!؟
ای کاش! که آه دل ما را اثری بود
از شوق تو سر را به فلک سایم و گویم
صد شکر که مانند توام، تاج سری بود
دور از منی و با منی ای ماه! کجایی!؟
ای کاش! تو را در برِ من جلوهگری بود
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی_شعر_سه_نقطه
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
قاصدک را بیخبر از پیش دلبر، باد برد
آن سفارشها که کردم، جملگی از یاد برد
خانهی دل را به او دادم که آبادش کند
ناگهان قلب مرا سیل غم از بنیاد برد
میشود استاد روزی، در فنون و در هنر
در جوانی هر کسی تعلیمی از استاد برد
هر که دل بندد به دنیا، دل به شیطان بسته است
این عروس پیر با خود آن همه داماد برد
از هوای نفس و از شیطان بیا اندیشه کن
گردن ما را به زیر تیغ آن جلاد برد
ای خوشا! آن کس که با افکار و کردار نکو
توشهای از بهر خود تا عرصهی میعاد برد
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_مکتب_خانه_عشق
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
عالم همه جسم است و تو جانی، زهرا(س)!
در پیکر ما، روح و روانی، زهرا(س)!
ای خانهی دلها، ز فروغت، روشن!
مصباح زمین و آسمانی، زهرا(س)!
سر تا به قدم، تالی احمد(ص) هستی
همتای علی(ع)، خدا نشانی، زهرا(س)!
تنها به وجودت، نکند فخر، پدر
فخر همهی عالمیانی، زهرا(س)!
دُر در صدف دامن خود پروردی
دریای عمیق و بیکرانی، زهرا(س)!
هستی تو پناه شیعیان، در دو جهان
از بس که رئوف و مهربانی، زهرا(س)!
ما را چه غم از گرمی محشر دیگر!؟
تا بر سر ما، تو سایبانی، زهرا(س)!
#محمد_رضا_قاسمیان
#پگاه
هر پگاه
وقتی انگشتان نسیم
مویت را نوازش میکند
دلم پر میکشد
به سویت
تا گواه درخشیدن امید باشد
از پگاه چشمانت
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپکو_پارسی_سره