eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
📅 🗓 ۲۶ بهمن | دلو ۱۴۰۲ 🗓 ۵ شعبان ۱۴۴۵ 🗓 15 فوریه 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري (ع) 🌹 وقایع مهم شیعه: 🌹 ولادت حضرت سجاد علیه السلام، 38ه-ق 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام ▪️10 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) ▪️25 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️34 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️39 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار ❇️ روز به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. روز می‌شود. ❇️  (یا ) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست‌‌‌‌‌‌. 🔰 زمان :از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر. 🔹امروز روز مناسبی است. 🔹امروز براے شروع کارها روز خوبے است. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان نیکو است. 🔹کسے که در این روز بیمار شود خیلے زود خوب میشود. 🔸کسے که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده است. 🔸کشاورزے و باغبانے وآبیارے و خرید و فروش محصولات زراعے خوب است. 🔸خرید و فروش و تجارت، با سود همراه باشد. 🔹میانجیگیرے براے اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسے که در این روز متولد شود، خوش روے خواهد بود. 🔹رسیدگے به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن خوب است. 🔸رَڪ اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در《 ساق پاها 》 است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبے نرسد. 🔸تعبیر خواب خوب، خوب و تعبیر خواب بد، بد میباشد. 🔸مسیر رجال الغیب از سمت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانے که حاجتے دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یارے بطلبید.چون کسے در نزد شروع در شغلے و سفرے روے خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانے که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۵:۲۷:۴۲ طلوع آفتاب ۶:۵۱:۵۸ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۸:۲۴ غروب آفتاب ۱۷:۴۵:۲۲ 🔹 اذان مغرب ۱۸:۰۳:۵۸ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۶:۳۲ 🌸 🌸 اگر در حال اضطرار و قطع امید برای حل گرفتاری این دعا را بخوانی ان شاء الله برطرف خواهد شد : وضوی کامل بگیر و دو رکعت یا چهار رکعت نماز بخوان و بگو : يا مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوَى وَ يَا سَامِعَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا شَاهِدَ كُلِّ مَلَأٍ وَ يَا عَالِمَ‏ كُلِ‏ خَفِيَّةٍ وَ يَا دَافِعَ‏ مَا يَشَاءُ مِنْ‏ بَلِيَّةٍ يَا خَلِيلَ إِبْرَاهِيمَ وَ يَا نَجِيَّ مُوسَى وَ يَا صَفِيَّ آدَمَ وَ يَا مُصْطَفِيَ مُحَمَّدٍ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ قَلَّتْ حِيلَتُهُ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ دُعَاءَ الْغَرِيبِ الْغَرِيقِ الْمُضْطَرِّ الَّذِي لَا يَجِدُ لِكَشْفِ مَا هُوَ فِيهِ إِلَّا إِيَّاكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ‏📓 دعوات راوندی ص 130 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۶:۲۸  🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود.
❤️🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ 🌱 قرائت سوره ی حشر و صد بار ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه 🍃 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج 🤲 و بخت گشایی جوانان 🤲 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Parhizgar059.mp3
1.31M
ترتیل سوره حشر با صدای استاد پرهیزگار🌻🍃
سالهای قبل یک نفر از بزرگان و خوانین شیراز را دیدم که پیوسته انگشت خود را در دهان میگذاشت مانندکسی که آتش انگشت او را سوزانیده باشد و بخواهد سوزش انگشت را با آب دهان تسکین بدهد. از او پرسیدم سبب این کار چیست؟ چون خلوت گشت گفت: مرا قضیه ای است عجیب زیرا من برادری داشتم بسیار ثروتمند و پول پرست و برای او وارثی غیر از من نبود و در بقیع به من وصیّت نمود که کیسه‎ای پول و طلا دارم و چون تو همه ثروت مرا می‎گیری این کیسه را با من دفن کن برادرم که مُرد من با خود گفتم: من به وصیّت برادرم رفتار می‎نمایم و پس از دفن برادرم خود را به قبر رسانده و کیسه لیره را در گوشه قبر پنهان کردم و از قبر بیرون آمدم. از این قضیه مدّتی گذشت به علمای محترم قضیه را گفتم آنها گفتند : خلاف شرع عمل کردی و آن پول را می‎بایست به فقرا و مساکین می‎دادی و خیرات و مبرات برای برادرت می‏‎نمودی. بنابراین به سراغ قبرکن رفتم و به او گفتم: زمان دفن برادرم کیف اسناد از بغلم رها شده و میخواهم قبر را بشکافی و من پایین بروم و کیفم را بر دارم. قبر کن خاکها را کنار ریخته و سنگ قبر و لحد را برداشته دیدم که کیسه پول خالی و چیزی در آن نیست و در کنار قبر افتاده با خود گفتم: ای وای موشها پولها را بر داشتهاند لیکن با خود اندیشیدم مگر موشها عقل دارند سر کیسه را با ز نمایند و پولها را بردارند در صورتی که هیچ جای کیسه پاره نبود پس کفن را از روی برادرم کنار نمودم ناگهان دیدم که تمام لیرهها روی صورت او چیده شده چون خوب نگاه کردم لیرهها را از روی پیشانی او بردارم چنان داغ بود که گویا انگشتاتم را عقرب نیش زده خوب نگاه کردم دیدم لیره ها داخل گوشت فرو رفته و متّصل به استخوان رسیده است. ای وای از حرام خواری و پول حرامی که در اثر کم کاری و حقّه بازی و سرقت و احتکار و گران فروشی و تقلّب و کلاه برداری حاصل و عاید بشر میگردد و چه عذابش دردناک خواهد بود مگر اینکه تا فرصتی باقی است توبه نماییم و به صراط مستقیم برگردیم . بله به هر حال از قبر بیرون آمده و قریب به بیست سال است که گویا انگشتانم با آهن تافته و سرخ شده برخورد داشته و آنچه هم اطبّا ء معالجه نمودند فایده نبخشید و شب و روز خواب و قراری ندارم و از شدت سوزش انگشتانم را متّصل در دهانم می‎گذارم تا بلکه بتوانم از درد سوزش آن قدری در آرامش با شم. ( منبع: پند های داستانی ص197 ازکتاب عاقبت گنه کاران) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانم عزیزی ک گفتین پودرزنجبیل یک قاشق،باریکذقاشق خردل ودویاسه قاشق عسل برا گرم
❤️🍃 سلام برای دلپیچه واسهال جوشانده زیره و نبات 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 ببخشید درمورد خانمی که گفتن دخترم روساق پاش دونه های قرمز هست دقیقا پسرمن هم سه ساله همبنجوره بعضی مواقع روسینه رودستاش روپاهاش تا رانها روشکم خیلی قرمز شدید میشه چندبار رفته دکتر متخصص ولی دارو هیچ اثر نداره ولی پسرمن خارش داره الان دیگه عادت کرده بیچاره 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام و خسته نباشید میخواستم به اون آقایی که جای اسکار رو پوستشون هست بگم برای درمان هر نوع جوش و آکنه شیر و زردچوبه خوب و عالی ولی اسکار رو دقیقا نمیدونم چی هست ولی اگر همون جوش و جای جوش‌ها رو منظورشون حتما تا مدتی شیر و زردچوبه استفاده کنید بعد نتیجه رو خواهید دید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 ببینید چقدر شیک دارن این میوه عقیم کننده رو میفروشن نسل کشی در شیعه خیلی شیک و مجلسی 😭😭 عصاره آبی میوه فیسالیس به عنوان یک داروی ضدبارداری سنتی و سقط جنین توسط گیاهشناسان طب قدیم ایرانی شناخته شده است. در قدیم، قابله ها به زنی که می خواست جنین خود را سقط کند، فیسالیس می دادند و زنانی که از آن می خوردند، دیگر بچه دار نمی‌شدند. اکنون از نظر علمی ثابت شده است که میوه این گیاه، خاصیت عقیم کنندگی دارد. لطفا در تمام گروهها پخش کنید تا همه مطلع بشوند ، اجرتون با مولا صاحب الزمان عج 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 با سلام خدمت شما وممنون ازگروه خوبتون در جواب خانمی که گفتن خارش مقعد دارندفقط وفقط پماد موضعی تریا مسینولون ان ان درمان این مریضی هست من خودم این مشکل روچندین سال داشتم وپیش دکترای متخصص رفتم وکلی شیاف همورویید ودارهای دیگر استفاده کردم درمان نشد وبه توصیه یک نفر این پماد روفقط دوبار استفاده کردم خوب خوب شدم ( با تجویز پزشک مصرف بشه) وبعضی مواقع که احساس خارش دارم پماد رو خیلی کم مصرف میکنم درحدی که یکماز داخل مقعد استفاده بشه جواب میده حتما این جواب رو بزارین خیلی عالیه ممنون 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام این بچه ای که بیمار است ببرید بیمارستان امام حسین در اصفهان که بسیار بسیار دکترهای مجرب وخوبی دارد وشاید با عمل جراحی مشکل حل شود 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام در جواب خانمی که گفتن مادرم سنگ صفرا وناراحتی قلب و چند جور مریضی دارن واسهال شدن. پدرم سنگ صفرا داشتن طب سنت بهشون گفت روزی چند لیوان دوغ کفیر بخورن هم درد آروم میشه . هم سنگ دفع میشه. اگه با خوردن دوغ سردیش میکنه کنارش زنجبیل دم کنید بخوره ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نازگل بچه ها تا حد ممکن سعی کردم خلاصه بگم دست ب قلمم خوب نیس نتونستم رنجایی ک
🌸🍃 نازگل شاید درک نکنین و بگین مگه ازدواجذاجباری هم میشه ولی من بچه بودم فقط ۱۳ سالم بود تمام تصمیماتم از سر اخساسات بود یکی میگفت این خوبه میگفتم درسته پس اون یکی میگفت بده میگفتم اره پس بده فقط میدونم اینقدر احساساتمو تحت تاثیر گذاشتن با روش های مختلف و اینقدر اذیتم کردن همون چند رپز ک مجبور شدم و تن دادم ب خاستگاری رضا.    رضا خیلی خوشتیپ و خوش قیافه بود و خیلی از سنش کمتر دیده میشد ولی من عاشق علی خودم بودم اومدن خاستگاری شد تمام . من از همون لحظه دیگه سعی کردم ب علی فکر نکنم چون فکر میکردم خیانته در حق رضا ( البته اینم بگم ب رضا گفتم التماسش کردم پا پس بکشه بهش گفتم من عاشق علی پسر خالمم تو رو خدا دست از سرم بردار تا بابام اذیتم نکنه تو پس بکش ولی انگار برا دیوار حرف زدم )     رضا بشدتتتت زبون باز بود ی سال عقد بودیم من دیگه هیچ وقت علی رو ندیدم چون از بعد نامردیم رضا اجازه نداد برم خونه پدر بزرگم منو برد خابگاه ثبت نام کرد و کلاس نهممو تو خابگاه با غذاهای بد و گند خابگاه و بی کسی گذروندم اون ی سال ی ماه قهر بودم با رضا ی روز آشتی اینقدر دو دل بودم که این عقدو ب هم بزنم یا ن ک خدا میدونه ن راه پس داشتم ن پیش از ی طرف دلم با رضا نبود مخصوصا ک اختلاف سنیمون بازم تو دید بود و رضا بعد عقد خیلی بد تیپ و شلخته تر شده بود  از ی طرف دلم برلش میسوخت چون ادعا میکرد ک خیلی عاشقمه و من هر چ سعی میکردم نمیتونستم عاشقش بشم خدا میدونه چقدررررررر عذاب کشیدم چقد با راه رفتن باهاش عذاب کشیدم تا تونستم باهاش کنار بیام و کم کم بخاطر سن کم و بی چنهایم بهش وابسته شدم و تو سن ۱۵ سالگی ازدواج کردم باهاش و اون ۳۶ سالش بود .   علی تو عروسیمون اومدع بود ولی برعکس همه عروسی ها نرقصید اصلا ( توجه کنید که من هیچوقت ب علی نگفته بودم دوستش دارم اونم نمیدونست اصلا ک من دوستش دارم  ) از وقتی ازدواج کردم روز ب روز وابسته تر میشدم ب رضا ی عادت و ی حس وابستگی ن دوست داشتن بود و ن علاقه ن عشق فقط عادت بیمارگونه.  جوری ک  خیلی پا پیچش میشدم.   بعد ازدواج حالا اونی که دوری میکرد رضا بود و من بودم ک در پی اون بودم  بخداوندی خدا قسم هر شب هر شب گریه میکردم اصلا نمیدونم چرا ولی الکی گریم میومد و اونم بهم میگفت تو روانیی.  ( غافل از اینکه من افسرده شده بودم افسردگی هاددد ) از پونزده تا ۱۸ سالگی با رضا زندگی کردم تمام این سه سال رو من با سختی گذروندم با اینکه هنوز عاشق علی بودم اما هیچوقت بهش فکر تمیکردم ک مثلا ب رضا خیانت نکرده باشم حتی یادمه ی بار علی بهم پیام داد ب عنوان پسر خالم حالمو پرسید اون پشت کنکور بود من با اینکه دلم براش خون بود دلم براش تنگ بود امل خیلی سرد جوابش دادم ک خیانت نکردع باشم ک دیگه سراغمو نگرفت. اون سه سالی با رضا زندگی کردم با محدودیتاش ساختم با فقرش ساختم با قدر نشناسیاش ساختم و بیش از خد فداکاری کردم ب حدی اعتماد ب نفسمو اورده بود پایین و خودشو در برابرم بالا میدید که من از خودم متنفر بودم از قیافه خودم بدم میومد و اونو میپرستیدم .   ( راستی من بعد از عقد و ازدواجم بر عکس بچگی  قد بلند و تو پر و خییییلی خوش اندام شده بودم طوری ک الان از همه همون دختر دایی و خاله هام ک مسخرم میکردن قد بلند ترم   نمیدونم سالهایی با افسردگی ، سختی،  وابستگی و عادت بیمارگونه ب رضا و عشق و حس قشنگ علی توی دلم.   حس های عجیبی بود وابسته رضا بودم با اینکه میدونستم دوستش ندارم و عاشق علی بودم همون حس قشنگ اینا رو هم بگم ک من مجبور بودم مث ادم بزرگا رفتار کنم چون ازدواج کرده بودم حتی یک بار هم بچگی نکردم جوننی نکردم همش مجبور بودم بین زن های ۳۰ ۳۵ ساله دوتای رضا بشینم با سن ۱۶ ۱۷ سال . هر چقدر بزرگتر میشدم و ب سن ۱۸ نزدیک میشدم میدیدم ک رضا اصلا معیارای منو نداره من اهل مطالعه بودم من دختر آگاهی شده بودم من اعتقادات خاص خودمو پیدا کرده بودم تازه داشتم خودمو میشناختم اصلا اعتقادات و سلیقه و طرز فکر من و رضا مثل هم نبود و من نمیتونستم بازم مث قبل با هر چیزی ک اون میگه موافقت کنم اون مرد سالار بود با افکاری پوسیده راجب جنس مونس اون ب فکر خونه خریدن بود من ارزو داشتم ی دست لباس شاد بخرم یا مپهامو چتری بزنم اون مسخره میکرد دغدغه هامو و .... خلاصه هر چقدر میگذشت میفهمیدم رضا اصلااااااا معیارهای منو نداره ولی بازم ترس داشتم از جدایی از تنهای از طلاق و خودمو توجیح میکردم ک من رضا رو دوست دارم اشکال نداره میسازم باهاش ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 💢 تخصصی در 💐 کلیه موارد براساس احادیث می باشد. 🌹 🔸خوردن کدو 🔸خوردن مرکبات 🔸خوردن سداب 🔸خوردن باقلا 🌹 تقویت و زیادی عقل 🔸بوییدن عطر و گل خوشبو 🔸حجامت 🔸سرکه 🔸برگ چغندر 🔸سداب 🔸کدو 🔸به 🔸سواک 🔸بقله الفاطمه(خرفه) 🔸کرفس 🔸هلیلجات ثلاثه(هلیله،بلبله،آمله) 🔸گوشت 🔸کندر 🔸آب 🌹 🔸خوردن پیاز 🔸خوردن برگ چغندر 🔸روغن زیتون 🔸روغن بنفشه 🌹 🔸حجامت کردن 🔸خوردن عسل 🔸خوردن کرفس 🔸روزه گرفتن 🔸خوردن کندر و جویدن 🔸خوردن سرکه 🔸خوردن انار با شحم آن 🔸خوردن گوشت گردن گوسفند 🔸خوردن حلوا 🔸 خوردن عدس 🔸خواندن آیت الکرسی 🔸خوردن به 🔸خوردن انجیر 🔸مسواک زدن چوب اراک و زیتون 🔸مسواک زدن بصورت ناشتا با آسیاب شده نرم ترکیب یک مثقال هلیله زرد، یک مثقال عاقرقرحا و دو مثقال خردل 🔸خوردن سه تکه زنجبیل پرورده بهمراه عسل 🔸ناشتا خوردن 21 عدد مویز 🔸مخلوط ده مثقال عسل با آسیاب کرده(سعد هندی، فلفل سفید، سنا، کندر نر، زعفران) (هرکدام یک مثقال)بعد از آسیاب، الک شود و بمدت یک هفته هر روز صبح ناشتا یک مثقال میل شود (بهترین درمان فراموشی). 🔸خوردن آسیاب شده کندر نر و میخک هر روز یک قاشق چایخوری 🔸شستشوی با پودر دندان طب اسلامی 🔸داروی ابن مسعود که از ترکیب کندر،میخک، اسپند و شکر سرخ بصورت مساوی تهیه می شود هر روز صبح و قبل از خواب میل  شود. 🔸خوردن ترکیب زعفران خالص و سعد بمیزان مساوی با عسل و مصرف دو مثقال هر روز. 🔸شافیه19ماهه با حنظل 🔸داروی لبان طب اسلامی 🔸داروی مفرح(املج)طب اسلامی 🔸تعدیل طبایع اربعه 🔸دعای مطالعه 🔸خواندن ونوشتن دعا های حفظ 🔸نوشتن سوره یس را با گلاب و زعفران و خوردن هر روز یک بارآبش را تا7 روز (هرچه می شنود حفظ می کند و عزیز می شود). 🌹 از بین بردن 🔸شانه زدن مو با شانه عاج 🌹 درمان 🔸معجون شافیه 🌹 🔸نان گندم 🔸نمک خوردن(قویترین محافظ) 🔸بوئیدن گل نرگس 🔸زدن نوره(آرسنیک و زرنیخ دار)به بدن 🔸بخور مریم 🔸ناخن گرفتن به سنت 🔸سویق سیب 🌹 علل 🔸ترک نمک خوردن 🔸تنها خوابیدن 🔸کفش یک لنگه پوشیدن 🔸جماع بدون غسل 🔸قضاءحاجت در قبرستان 🌹 علل 🔸خوردن سیب کال 🔸خوردن گشنیز 🔸خوردن پنیر بدون گردو 🔸خواندن نوشته های قبور 🔸نگرفتن ناخن 🔸حجامت نقره(باستثنای کودکان) 🔸دیدن مصلوب 🔸راه رفتن بین دو زن 🔸خوردن کنجد 🔸خوردن نیم خورده موش 🔸راه رفتن بین گله 🔸غم داشتن 🔸بول در آب راکد 🔸مداومت برخوردن گوشت گاو 🔸زیادخوردن گوشت شکار ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام ممنون از کانال خوبتون انشالله که خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه منم مشکل دارم ان‌شاالله که با نفس های گرمتون شما نازنینانم مرا هم دعا کنید و راهنماییم کنید. منم یه پسر ۱۶ ساله دارم خودم میدونم قلبش مهربونه چون بعضی وقتا پشیمون میشه و بهم میگه منو ببخش ولی خیلی ساده لوحه و گول رفیقاشو میخوره یعنی بگم رفیق باز شده و تازگیا فهمیدم سیگار میکشه و بعضی وقتها که عصبانی میشه منا فحش میده و من خیلی ناراحت میشم و گریه میکنم و عاشق یه دختری شده که یکسال از خودش کوچیکتره و البته پیشنهادو دختره بهش داد و یکیو واسطه کرد که به پسر من بگه من از تو خوشم میاد و پسر من که اصلا تو این فکرا نبود را انداختن تو خط عشق و عاشقی تا جایی که دیگه خیلی کم به درسش اهمیت میده و همش داره با اون دختره چت میکنه و هر وقت هم که با هم قهر میکنن پسرم کلا به هم میریزه و دیگه نمیشه باهاش حرف زد تا دوباره آشتی کنن و اینم بگم که شوهرم با پسرم رابطه سردی داره و من این وسط هر چه تلاش می‌کنم فایده نداره و وقتی هم که به اجبار من شوهرم کمی پسرم و ناز میکنه وباهاش خوب رفتار میکنه پسرم سریع سوءاستفاده میکنه بعد شوهرم میگه حالا دیدی تقصیر توعه و کلا هر وقت با هم دعوا میکنن شوهرم به من فحش میده و میگه تو اینجور بارش آوردی و همش از هر دو طرف مقصر منم دیگه خسته شدم همش استرس همش دعوا وقتی پسرم میره بیرون و دیر میا خونه جنگ و دعوا میشه پسرم دست به وسیله پرت کردنشم خوبه یعنی اینا از بچگی از باباش یاد گرفته آخه شوهرم ۳ ساله موادش و ترک کرده و قبلا معتاد بود و الان فقط سیگار میکشه و اینم بگم کلا پسرم تو بدبختی و ورشکستگی بزرگ شد و از روزی که چشم باز کرد باباش همش بدهکار بود به بانک ها و مردم الانم همینطوره و ما هنوز بدهکاریم امسالم که دختر شوهر دادیم وضع مالیمون خوب نیست و بدهکاریمون بیشتر شده منم کسیو ندارم پدر و مادرم فوت شدن و خیلی تنهام تو را خدا دعام کنید . ممنون🙏🙏🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام بر دوستان ومدیرمحترم گروه،یخچال ساید داریم جای آبخوریش آب میمونده به مرور زمان اینجوری شده حالت سولفاته گرفته،وایتکس وجوش شیرین وجوهرنمک زده هیچ تاثیری نداره،دوستان کسی تجربه نداره چجوری تمیز میشه،ممنونم از شما،بیزحمت زودتر جواب بدین اگه کسی تجربه داره برا عید تمیز کنم 👇❤️ @adminam1400
🌸🍃 ابر دیدگان را نمنای بارشی است و بگذار بی‌دریغ ببارند. و بگذار تا این سخنان را با كلمات كه با دیدگانم وا گویم. چقدر این لحظات بر من سنگین و گران پا می‌نهند. ای كاش می‌شد باور این چنین بودنی را برایت شرح می‌دادم، می‌نوشتم یا كه می‌گریستم و به تو پیشكش می‌داشتم، شاید كه رهایی از این من كه اینچنین آتش به جانم زده است در پس باور تو باشد كه می‌دانم باورش بر تو، نه به گرانی من است.  چگونه می‌توان از آن سحر با تو گفت؟ باور نمی‌كنی ای كاش نقاشی بودم و با رنگها از آن با تو می‌گفتم. تمام رنگهای دنیا را به فریاد می‌خواندم و در تابلوئی به تصویر می‌كشیدم، تصویر یك سحر را و تصویر یكی شدن را. و تصویر طلیعه‌ای از آن هنگام كه در پس شب، نمودهای دروغین آدمی طلوع می‌كند كه هر چه سالها در كنج خانه و در خلوت خیالها و برگهای خاك خورده كتاب تنیده بودی به یكباره همه را درهم می‌ریزد و طرحی نوین می‌سازد آنچنان كه اینگونه‌ات كند چون من. و چنان تو را در ورطه ارضاهایت غوطه‌ور سازد كه تنها تلاش، فریاد غریقی است در دل مردابهای راكد خیال، راستی كه دردی است وقتی تو خودت گردی و به نظاره خویشتن بنشینی. چون آئینه‌ای تمام قد كه نمی‌دانی از كجا و چگونه جلوت كشیده‌اند. بی‌كم و كاست خود شدن را دیدن و دیدن آن همه منی كه چنان در برابرت حقیر قد علم می‌كند كه باور نمی‌كنی یا شاید كه توان آدمی نیست كه خود را اینگونه ببیند.  حقارت و خردی خویش را، می‌فهمی چه می‌گویم؟ با تو می‌گویم. هیچ احساس كرده‌ای وقتی كه زمین با همه فراخی‌اش به كف دستهای كودكی ماند و آسمان با همه بلندیش به تو تنگ آید و احساس خفگی و ای كاش رهایی، و همه آن هنگام است كه تو در دست و پا زدنی سخت حقارت خود را باور كنی. در برابر عظمتی كه در دنیای تو هرگز نبوده است و نگویم نبوده است كه نخواسته‌ای باشد. و همه روزها تكرار و شبها بستری و اگر نبود گرمی خیالی و باز آن چرخ همیشگی دنیایت چه حقیر می‌گردد وقتی كه همه چیز همان باشد كه تو می‌سازی نه آنگونه كه هست و روزها ... بگذار بیایند و همه چون همیشه آنسان كه بوده‌اند ساخته تو و شاید كه تو در دل آنها جای گرفته و آن گریز همیشگی خیال و گرمی هزارش.  تا یك سحر می‌رسد و پایان شب بودنها، آفتابی درخشنده‌تر از آنكه شب رؤیاهایت بتوانند در برابرش تاب آرند، طلیعه‌ای و پایان همه حقانیت‌های دروغینت. آرام میاید و بر جنگل شب زده نوید فردائی را می‌دهد كه اگر حتی دو دست را هم سایبان كنی از گزند تیغ تابش‌هایش در امان نخواهی ماند، چون آن سحر كه او با من از آن گفت، سحری كه گاه فكر می‌كنم تنها بخاطر آن عزیز دمید كه عظمت راستین انسان را نمایان كند و چه سحری. و او تنها برای من از آن گفت. بی‌آنكه دو چشم ببیند و بی‌آنكه حتی آن صدا را گوشها شنوند. تنها او می‌گفت و چه آرام تو گوئی تمام لحظات خودش اینگونه بوده‌اند و من چون سندانی ایستاده بودم تا شاید كه بیش از این تاب ضربات او را بر پیكر پوسیده اندیشه‌های همه بافته از ارضاء و تخیل و تحلیل‌ها و توجیح‌ها را دیگر بگذار بماند. اما دیگر نه بر من این تحمل بود و نه برابری كه در دیدگان به انتظار بارشی پشت پلكهای تو ایستاده بودند. و بگذار ببارند و اشك آمد از سیل‌ها و نهرها گفته‌اند اما باور نمی‌كنم اینگونه جاری‌ای بر هیچ كجا اینگونه فیاض جاری گشته باشد. و این است كه حسرت نقاش بودن را می‌خورم تا شرم را برایت به تصویر می‌كشیدم و سرخی دو چشم را، كه اگر دمی دیگر سخنان او می‌پائید شاید كه هرگز نمی‌دیدند و ای كاش آنگونه میشد تا حداقل خود را ببینم. تو گوئی تمام دیوارهای شیشه‌ای كه عمری به دور خویش كشیده‌ای كسی با ضربه‌ای درهم ریخته است و صدائی كه یك پارچه در جان می‌پیچد، صدای شكستن را، تو باور كن. تكیه داده بود و به دیوار و آرام می‌گفت، خودم هم نمی‌دانم چگونه آغاز كرد. انگار اصلاً احتیاجی به آغاز نبود. چرا كه پایانی بر آن نمی‌توان تصور كرد، تكیه داده بود و از او می‌گفت و گاه لحظاتی چشمان را بر هم می‌نهاد تا هر چه بیشتر آن شهد شیرین بر جانش نشیند، با آن بیگانه نبود، آرام می‌گفت و من تنها سر را پائین انداخته بودم تا به چهره‌اش ننگرم شاید كه تب كرده بودم چه بزرگ می‌نمود و هر كلامش بر دوشهای من چون كوهی فرود می‌آمد و ای كاش رهایی كاش می‌شد از زیر كلمات او كه چون سنگینی همه عالم بر من ریزش می‌كرد گریزی می‌یافتم، اما پرنده خیال زندانی بود، نه تنها باید همچنان می‌ماندم كه بشنوم كه بگریم و شاید كه بمیرم. بگذار آنكه زندگی ندارد بیمرد، گاهی كه جراحتی می‌یافتم سر را بالا می‌كردم و از زیر دیدگان ترم به او می‌نگریستم و او را آئینه‌ای می‌یافتم كه در آن حقارت خویش را ببینم تكیه داده بود و مصمم می‌گفت. ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🛑🛑خیاطی با راحت ترین روش بدون محاسبات 😍 ما اولین بار درفضای مجازی با روشهای بدون فرمول بهترین روش الگوکشی رو یادتون میدیم.💃💃💃 گروه رفع اشکالم داریم 😍 به راحتی و رایگان تو خونه خیاط خودت باش کانال رایگانم داریم که هر روز یه مدل آموزش میدیم حتما عضو باش👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1459552283C012b557734