شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ، نرگس گفت حیف شد مرد خوبی بود، با خانم جون حرف میزد اما مخاطبش من بودم، قد
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
نجمه
یه ربع گذشت ولی خبری نشد، خسته شده بودم، بلند شدم و رفتم تو راه رو، شلوغ بود ولی خبری از اون آقا نبود، حتی اسم و رتبه ش رو هم نمیدونستم، از اتاق بغلی سراغش رو گرفتمو و گفتن رفته بیرون ، بیخودی اینهمه راه اومده بودم، واسه همون آقا ماجرای تلفن دیروز رو توضیح دادم و اون گفت باید با خود سرگرد حرف بزنید، چیزی از درجه ها سر در نمیاوردم اما همونم غنیمت بود که لااقل بتونم صداش کنم.. دوباره رفتم تو اتاق نشستم، به خودم گفتم ده دقیقه دیگه منتظر میمونم اگه نیومد دیگه میرم بالاخره اومد، یه تقه به در زد و رفت سر جاش نشست، گفت معذرت میخوام یه کار فوری پیش اومد، گفتم اشکالی نداره، خب چی شده؟
گفت چیز مهمی نیست، یه چندتا فرم و برگه ست باید پر کنید واسه بستن پرونده، مراحل قانونیشه...
برگه ها رو گرفتمو پر کردم، بلند شدمو گذاشتمشون رو میزش و گفتم دیگه کاری با من ندارین، خیلی معذب بودم از مدل نگاه کردنش...
گفت ممنون که تا اینجا اومدین خداحافظی کردمو از کلانتری اومدم بیرون، خیلی دور نشده بودم که یه ماشین کنارم بوق زد، سرمو انداختم پایین، دوباره بوق زد، خیلی ترسیده بودم ، اون اطرافم خلوت بود، هزار تا فکر اومد تو سرم، همش حس میکردم یکی الان از پشت سرم یه دستمال میذاره رو دهنم و بیهوش میشم، اینا تأثیر فیلم بود فکر کنم...
چندبار دیگه بوق زد تا آخر صدای باز شدن در ماشین اومد و بعدشم یه صدای آشنا که فامیلیمو صدا کرد... برگشتم طرفش، یه سمند سفید بود و صاحبش همون جناب سرگرد...
یه لحظه دستمو بردم طرف کیفم، گفتم شاید چیزی جا گذاشتم، اومد نزدیک تر، گفت ببخشید مزاحمتون شدم، میشه من برسونمتون و چند دقیقه باهاتون حرف بزنم، صورتم داغ شد، با اینکه چیزی نگفته بود ولی من دست خودم نبود...
گفتم هر حرفی دارین همینجا بگین، گفت خواهش میکنم.. دیدم بیشتر از این خوب نیست تعارف کنم، رفتمو سوار شدم، اونم نشست و راه افتاد، فاصله کوتاهی بود و نمیدونستم کی میخواد حرف بزنه، منم روم نمیشد چیزی بگم، نزدیک خونمون کنار خیابون وایستاد، سرشو انداخته بود پایین و به دستاش نگا میکرد، گفت نمیدونم چه جوری بگم..
دلم خیلی شور میزد...
دلم میخواست از ماشین پیاده شم و فرار کنم، دستام یخ کرده بود...گفت اولین بار شما رو تو دادگاه محلاتی دیدم،یه گوشه نشسته بودین و آروم گریه میکردین، توجهم بهتون جلب شد، تاحالا پیش نیومده بود اینجوری محو کسی بشم، پرسو جو کردم و فهمیدم دارین جدا میشین... دروغ چرا خورد تو ذوقم، بیشتر شبیه دختر بچه ها بودین.. متاهل بودین و ترجیح دادم بیخیال بشم... اون روز که اومدین کلانتری شکه شدم، بین این همه آدم چرا باید دوباره شما رو میدیدم....شاید باور نکنید اما تو این چند ماه همیشه همه جا صورتتون جلوی چشمم بود، بعد از این که از کلانتری رفتین اومدم دنبالتون، از همسایه هاتون سوال کردم و فهمیدم جدا شدین و با دخترتون زندگی میکنید...من نمیدونم چم شده، مثل پسر بچه های دبیرستانی شدم، شمارو که میبینم دست و پامو گم میکنم، حرف زدن سخت میشه برام، با مادرم صحبت کردم،خیلی خوشحال شد، چندساله آرزوش ازدواج منه...
اگر شما راضی باشین...صورتم داغ داغ بود، نذاشتم حرفش تموم شه، از ماشین پیاده شدم، نمیدونستم باید چیکار کنم، تجربه همچین چیزی رو نداشتم، اصلا کسی تاحالا انقدر خوب باهام حرف نزده بود...رفتم خونه، دنبالم نیومد، وقتی رسیدم یه پیام داد بهم، نوشته بود من منتظر جوابتون میمونم..
، نمیدونم سحر چی تو صورتم دید که فوری رفت برام یه لیوان آب قند درست کرد،هی میپرسید مامان چی شده، روم نمیشد حرف بزنم، چی بهش میگفتم، میگفتم ار مامانت خواستگاری کردن، نمیگفت از تو گذشته این کاارا
...به خیاطی زنگ زدمو گفتم امروز نمیام، تا موقع خواب همش تو هپروت بودم،اون شب تا صبح فکر کردم، باید یه جوابی میدادم، خجالت میکشیدم، انگار یه جرم بزرگ مرتکب شده بودم که یکی از من خوشش اومده بود...گفتم پیام میدم میگم من قصد ازواج ندارم، تو دلم یه جوری بود، نمیخواستم قبول کنم ولی انگار خوشم اومد بود از اینکه یه نفر منو دوسم داره، نه فریبایی وجود داره و نه خانم جونی که بخوان اذیت کنن..
گیج شده بودم، آخرم آفتاب داشت میزد که خوابم برد، دو سه روز گذشت و خبری ازش نشد، حال خودمو نمیفهمیدم، سرکار و تو خونه همه حواسم به گوشیم بود، تو خیابون همش منتظر بودم یکی صدام کنه... بدم میومد از خودم که انقدر سریع وا داده بودم، اما دست خودم نبود، دلم گرم شده بود به دوست داشتن یه مرد... روز چهارم بود که داشتم برمیگشتم خونه یه دفعه گوشیم زنگ خورد، شماره خودش بود، انقدر تو اون سه روز به گوشیم نگاه کرده بودم که حفظ بودم شمارشو... گفت سلام، هیچی نگفتم، گفت نجمه خانم
.. قلبم ریخت، درست همونجا کف خیابون...
#ادامه_دارد...
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#عاشقانه_با_شهدا ❤️🍃 زندگینامه شهید صادق عدالت اکبری ادامه✅ . بسیار شوخ طبع و مهربان بود، حتی بر
#عاشقانه_با_شهدا ❤️🍃
زندگینامه شهید صادق عدالت اکبری
ادامه✅✅
. وسایل را دادم به صادق و دوباره با او وداع کردم. مثل جان کندن بود برایم. من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می رود. صادق نیروی آزاد بود، هر جا نیاز داشتند حاضر می شد. چون در هر حیطه ای تخصص داشت. صادق همانند پدرش (در دوران جنگ تحمیلی) در سوریه مأمور اطلاعاتی بوده است و چندین عملیات را شناسایی کرده و باعث اضمحلال توطئه های دشمن شده است. صادق حتی الامکان هر روز و گاهی یکی دو روز در میان تماس می گرفت. آخرین بار که با هم حرف زدیم ظهر روز جمعه بود. سوم اردیبهشت ماه 95- روزهای آخر به او می گفتم: «وقت آمدن زنگ نزنی به دوستت که بیاید دنبالت، تا از تهران بخواهی من طاقت دوری ات را ندارم که ماشین بیایی.» همه اش شوخی می کرد و می گفت: «نه پول هواپیما ندارم.» می گفتم: «من برایت می خرم.» می گفت: «ببینیم چه می شود...» تا اینکه در تماس آخر دوباره همین حرف را به صادق گفتم: «لطفاً خبر بده دوست دارم بیایم استقبال مدافع حرم عمه جان.» قبول کرد. این دفعه دیگر شوخی نکرد و گفت: «می آیی جانم!» دیگر کم کم حرف از آمدن بود و برگشتنش. از 9 اسفند تا چهارم اردیبهشت برای من یک عمر گذشت، ولی برای صادق همین 57 روز کافی بود تا به آرزویش برسد. همیشه به من می گفت: «خانم! دعا کن یک جوری شهید بشوم که حتی ذره ای از زمین را اشغال نکنم.» و من می گفتم: «نه من از خدا می خواهم که یک مزاری از تو برای من بماند.» خبر شهادت صادق خبر آمدنش را ابتدا خاله ام به من داد، اما او هم نمی دانست که شهید شده است. همسر خاله ام صمیمی ترین دوست صادق بود و شنیده بود که شهید شده، ولی به خاله ام نگفته بود. گفته بود صادق برمی گردد، برو کمک محدثه، من هم از شنیدن این خبر خوشحال شدم. تا خاله ام به خانه مان برسد، مادرشوهر و خاله همسرم آمدند، ساعت یک بعد از ظهر بود و من سخت مشغول تمیز کردن خانه بودم. اصلاً به فکرم نرسید که چرا مادر شوهر و خاله جانم باید به خانه ما بیایند. چون هر دو شاغل بودند و در آن ساعت هر دو باید مدرسه می رفتند. مادرشوهرم تا در را باز کردم رفت سمت گلخانه صادق. همسرم قرار بود بیاید و گل ها را یکدست کنیم. بعد از من پرسید: «خبری شده؟ چرا لباس کار پوشیدی؟» گفتم: «خب صادق دارد برمی گردد.» گفت: «می دانی که برمی گردد؟» گفتم: «بله.» مادر شوهرم متوجه شده بود که من خبری از شهادت ندارم. بعد مادرشوهرم نشست و گفت: «تو هم بیا بنشین.» گفتم: «نه لباس عوض کنم بعد.» مادرشوهرم گفت: «صادق مجروح برمی گردد.» من متوجه نشدم یا خودم حواسم نبود. گفتم: «یعنی از دوستانش مجروح شده و صادق او را می آورد؟» گفت: «نه خود صادق مجروح شده.» من باور نکردم. چون صادق آدمی نبود که اجازه بدهد کسی از جراحتش مطلع و ناراحت بشود. چون من در ذوق و شوق آمدنش بودم کمی درکش برایم سخت بود. بعد قسم شان دادم که حقیقت را بگویند و آنها هم گفتند که صادق به آرزویش رسیده است. بعد از شنیدن خبر شهادتش غسل حضرت زینب(س) کردم و لباس های سفیدم را با روسری سفیدی که برای استقبال عشقم خریده بودم، به سر کردم و رفتم پایین طبقه مادرشوهرم و نشستم و شروع به خواندن سوره یاسین کردم. هر شهیدی که قرار باشد از سوریه به کشور بازگردد حداقل سه روز طول می کشد، اما صادق شنبه ساعت 16: 45 به شهادت رسید و یک شنبه ساعت 19 تبریز بود. صادق چهارم اردیبهشت شهید شد و پنجم اردیبهشت به تبریز رسید و ششم اردیبهشت پیکرش از دید ما پنهان شد و زیر خاک رفت. در جنوب منطقه حلب با اصابت بیشترین تعداد ترکش به پشت سرش به شهادت رسیده بود. پشت سرش تخلیه شده بود. او همزمان با شهادت بی بی دو عالم به آرزویش رسیده بود.
وصیت نامه شهید صادق عدالت اکبری🌻🍃
سلام مرا به رهبرم امام خامنهای برسانید و به ایشان بگویید: از ایشان شرمندهام چون که یک جان بیشتر نداشتم تا در راه دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم. فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم وصیت صادق به همسرش صادق وصیت کرده بود که بعد از شهادتش و در مراسم تشییع سیاه نپوشم و سفید به تن کنم. می گفت برای تشییع کننده هایش که بسیار هم عظیم حضور داشتند لبخند بزنم و قوت قلب شان باشم. در مراسماتش به تأکید می گفت: «به جای خرما شیرینی پخش کنید و سر تشییع کنندگانم نقل بپاشید.» از من خواستند در جمع گریه نکنم و زینب وار بایستم. خواست تا ادامه دهنده راهش باشم. خواست تا عاشق ولایت فقیه باشم و بر ارادت و عشقش بر امام خامنه ای تأکید داشت. صادق همیشه این شعر را می خواند که: «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود/ سّر نِی در نینوا می ماند اگر زینب نبود» صادق می گفت سختی های اصلی را شما همسران شهدا می کشید.»(بدون کمک و همراهی مادر شهید این کارها شدنی نبود.)
#پایان✅✅✅
#نکته ✅🌸
▪️احکام مُتولد شدنِ نوزاد
🔹سؤال:
بچه ای که متولد میشود چه احکامی دارد بیان بفرمائید؟
✅پاسخ:
پس از تولد کودک مستحب است:👇🏻
۱- (اگر ضرر نداشته باشد) نوزاد را بشویند.
۲- در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.
۳- آب فرات و تربت سيدالشهداء (ع) به سقف دهانش بمالند.
۴- نام خوب بر او بگذارند. بهترین نامها، نامی است که بندگی خدای تبارک و تعالی در معنای آن باشد، مانند عبدالله، عبدالرحیم و ...؛ سپس نام پیامبران و امامان علیهم السلام از بهترین نامها است و در میان اسامی ایشان، نام مبارک محمد از فضیلت بیشتری برخوردار است، بلکه برای کسی که چهار فرزند پسر دارد، مکروه است نام هیچ یک از آنان را "محمد" نگذارد.
۵- روز هفتم سر فرزند بتراشند و به مقدار وزن موى او طلا يا نقره صدقه بدهند.
۶ - عده ای را دعوت کنند و ولیمه بدهند.
۷- اگر نوزاد پسر است، واجب است ختنه شود و مستحب است روز هفتم انجام شود و پس از آن ولیمه بدهند، جایز است ولیمۀ تولد و ولیمۀ ختنه در یک مجلس انجام شود.
۸- بسيار سفارش شده براى نوزاد عقيقه كنند، يعنى گوسفندى به نيّت مولود ذبح كرده و گوشت آن را به صورت خام یا پخته بين همسايهها و ديگران تقسيم كنند یا میهمان دعوت کنند برای صرف آن.
🔹احکام عقيقه:👇🏻
ذبح عقیقه برای فرزند پسر و دختر مستحب مؤکد است.
عقیقه باید گوسفند یا گاو یا شتر باشد.
مستحب است نکات زیر برای عقیقه رعایت گردد:👇🏻
مستحب است براي پسر، حیوان نر و برای دختر، ماده باشد.
مستحب است عقيقه روزهفتم ولادت انجام شود.
اگر عقیقه تا زمان بلوغ فرزند انجام نشود، مستحب است خودش انجام دهد بلکه اگر در زمان حیاتش انجام نشد، مستحب است بعد از فوت برایش انجام دهند.
مستحب است پا و ران عقیقه به قابله داده شود و أفضل از آن، این است که یک چهارم عقيقه به او داده شود و اگر پا و ران داخل در یک چهارم باشد، به هر دو مستحب عمل شده است و اگر دسترسی به قابله نباشد، سهم قابله به مادر داده شود تا آن را صدقه بدهد.
🔘توجه:👇🏻
خوردن گوشت عقيقه برای چند نفر کراهت دارد:
❌ ۱-کسی که عقيقه میکند.
❌۲-کسی که عقيقه برای او است.
❌۳- نان خورهای آن ها.
صدقه دادن پول عقيقه کفايت از عقيقه نمی کند.
وتفاوت نمیکند گوشت عقيقه به صورت خام يا پخته تقسيم شود.
اگر گوشت عقيقه پخته شود، جمعی از مؤمنين حداقل ده نفر، اگر بيشتر باشند افضل است دعوت شوند و پس از غذا برای فرزند دعا کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نکات_سلامتی 🍎
📚📚📚📚
❇️ درمان غلظت خون بصورت طبیعی :
✅ حجامت (خصوصا در فصل بهار)
✅ مصرف آب آلبالو و آب انار
✅ آب لیموی ترش
✅ پیاز خام سفید شیرین
✅ موز،زنجبیل،زیره و جعفری
✅آلو بخارا به صورت ناشتاخون را تصفیه میکند
❇️ علائمی که به ما هشدار غلظت خون میدهند 👇
✅ سردرد
✅ دردگردن
✅ تنگى نفس
✅ اختلالات بینایى
✅ ضعف و بى حالى
✅ قرمزى وریدهاى چشم
✅ خارش هاى پوستى
✅ خواب رفتن دست،پا،انگشتان
///////////
❇️ غلظت خون تان را با دمنوش آویشن با عناب درمان کنید
✅ رقیقکننده خون و رفع غلظت خون
✅ بالا برنده حرارت غریزی و افزایش قدرت پمپاژ قلب
✅ مفید برای رفع آسم و نفس تنگی
✅ برطرفکننده خارش های شدید بدن
✅ درمانکننده فارنژیت و عفونت حلق
✅ مفید در درمان سرماخوردگی ویروسی
✅ قطع خونریزی بواسیر و زخم روده بزرگ
✅ دمنوش مفید برای بیماران مبتلا به فشار خون بالا
///////
❇️ قویترین مایعات در رقیق کردن غلظت خون در افراد گرم مزاج
۱. تمبرهندی بی نمک: ۵ الی ۷ خوشه را در لیوان آب بگذرید چند دقیقه صبر و هستهها را جدا و آب و لپ تمبرهندی را با هم بخورید.
۲. آب زرشک
۳. آب انار
🕜 بهترین زمان مصرف آن: نیم ساعت قبل از ناهار و شام
///////////
❇️ برای درمان غلظت خون طب اسلامی چه راهکاری دارد؟
دوره درمان ۴۰ روزه است
✅ آویشن و عناب کوبیده
هم اندازه هم
با چهار برابر آن آب بجوشانید
تا به ربع (۴/۱) برسد
✨ برای تصفیه خون غلیظ
به شکل ویژه
سودمند است
شب و صبح میل فرمایید
///////
❇️ درد گردن و خواب رفتن دستها ناشی از غلظت خون
✅ حجامت
✅ پرهیز از غذاهای سودازا(گوشت گاو، عدس، سرخ کردنی، سوسیس و کالباس،نوشابه ها،.....)
✅ روغن مالی گردن و دستها با روغن بادام تلخ
❇️ مواد غذایی برای جلوگیری از چربی و غلظت خون :
✅ نارنج
✅ سیاه دانه
✅ سیر
✅ زیره سیاه
✅ شوید
✅ آب کرفس
✅ سالاد آبغوره
✅ سرکه سیب
✅ عرق کاسنی
✅ زنجبیل
❇️سنگ پا کشیدن
شایدعجیب باشداما کشیدن سنگ پاباعث کاهش غلظت خون در اندام های بالایی بدن شده و باکشاندن خون به اندام های انتهایی باعث کاهش میگرن،سردردو مشکلات مغزی میشود حتما در حمام خود سنگ پا داشته باشید و استفاده کنید.
//////////
❇️درمان غلظت خون بصورت طبیعی
✅ مصرف آلبالو
✅ آب لیموی ترش
✅ پیاز خام سفید شیرین
✅ موز،زنجبیل،زیره و جعفری
✅ آلو به صورت ناشتاخون را تصفیه میکنه
با نوشیدن یک لیوان آب در ساعت 8 صبح موتور بدنتان را روشن و از غلظت خون و سکته جلو گیری نمایید و با خوردن آب قبل از خواب، اجازه دهید بدنتان در طول شب ریکاوری شود !
/////////
❇️ هندوانه، عاملی برای کاهش غلظت خون
✅ هندوانه چون رطوبت بدن را بالا میبرد غلظت خون را کاهش می دهد. غلظت خون دلایل زیادی دارد از جمله مصرف زیاد گوشت و فست فودها و یا کم مصرف کردن میوهها و سبزیجات آبدار، و یا زیاد مصرف کردن چربیها.
#پرسش_اعضا 🌻🍃
💥سلام ممنون از کانال خوبتون
من ۲۹سالمه دوتاپسرکوچیک دارم شوهرم خیییلی رفیق بازه مشروب میخوره ولخرجه چشم چرونه خیلی وابسته به مادروخواهراشه خلاصه خیلی اینکاراش رومخه..یه مدت یه بار بامن سرد رفتارمیکنه ومنم ادم احساسی هستم به گفته ی دوستان هروز سوره طلاق ومزمل ویس میخونم...دوستان اگه راهکاری دیگه دارین ممنون میشم راهنماییم کنیدچون واقعا زندگی بامرد رفیق باز خیلی سخته..ممنون ازپاسخگوییتون🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم با تشکر از شما به خاطر کانال خوبتون ،یه سوال داشتم من شیره انگور درست کردم ترش شده میخواستم ببینم راهی برای شیرین شدنش هست ؟خیلی ممنون از شما
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و عرض ادب خدمت ادمین گرامی خیلی نارحت شدم دوستان ازتون راهنمایی میخاستم دریغ از یجواب من همون خواهرم که گفتم برادرم تومور نخای داشت عمل کرد ۸۰درصدش برداشته شده ۲۰درصدش مونده دکترش گفته با پرتور درمانی انجام بشه خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به آدمین عزیز ودوستان با تجربه من یه مشکلی دارم که به شدت دارم افسرده میشم به خاطرش لطفا اگه کسی تجربه ای داره کمکم کنه من قدم کوتاهه واضافه وزن خیلی دارم و بیشتر تو ناحیه ی شکم وباسن وپاهام چاق شدم وبالاتنم خوبه هر لباسی که میپوشم انگار بهم نمیاد وهیکلم خیلی زشت شده هر چقدر هم رژیم میگیرم بی فایدس فقط روی دستام وصورتم تاثیر میزاره واطرافیانم به خاطرهیکلم مسخره میکنن تو روخدا اگه راه حلی دارین ممنون میشم کمکم کنید😔
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت خانم های محترم میخواستم بپرسم کسی تا حالا از محصولات اذین استفاده کرده یانه برای دست وصورت وتیرگی پوست ممنون میشم اگر جواب بدهید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به خانم های خوشگل
لطفا تجربه هاتون از لک صورت و بگید
چیکار کردید لک پاک شد
اسم کرم یا ماسک یا شوینده رو کامل بگید لطفا
اینکه چند ماه استفاده کردید ک نتیجه داد
محبت میکنید اگه جواب ی خانم دلشکسته رو بدید ک هر راهی رفته ب بن بست رسیده
خدا خیرتون بده.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبین خسته نباشین خانم حبیبه من شوهرم یهویی 1 شبه ازم متنفر شد به شدت و میدیدم شبا داره با گوشی یواشکی با کسی چت میکنه ولی میگفتم نه اشتباه نکن که 3 ماه منو و بچه ها رو ترک کرد ورفت بعدشم که آمد منو کلی زد وبچه ها رو گرفت واز خونه منو انداخت بیرون والان 8 ماهه من ازش بی خبرم وبه من میگف فقط طلاق فهمیدم که واسمون طلسم جدایی گرفتن وگفتن همسرت همزاد داره والان میدونم با یه خانمی از خودش بزرگتر داره زندگی میکنه وبچه هامم دستشن به نظرتون چیکار کنم دارم دیونه میشم؟؟؟ لطفا راهنمایی کنید
اسرار داشت من برم مهریمو ببخشم ولی من نکردم فقط خواهش میکنم کمک کنید
من مادرم بچه هامو خیلی وقته نزدیک 4 ماهه ندیدم
#ایدی_ادمین 👇❤️
@adminam1400
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ تاثیرات امواج EMF یا قاتل خاموش در اضطراب و استرس
❌ #گوشی تلفن همراه یعنی قاتل های خاموش _و_کودکان 8️⃣
🔺 قرار گرفتن در معرض تشعشعات مضر
🔹 گوشی تلفن همراه و تبلت، مثل همه وسائل دیجیتال دیگه، به خودی خود، حتی اگر به وای فای هم متصل نباشند و بلوتوثشان هم خاموش باشد، امواج مضر الکتریکی و اکترو مغناطیسی ساطع می کنند که برای همه افراد، به ویژه کودکان به شدت آسیب زاست
💢 اگر وای فای و بلوتوث روشن باشد، که این موضوع ضریب خورده و میزان آسیبش افزایش پیدا میکند.
⬅️ درست است که امواج وای فای و بلوتوث توی فضا وجود دارند، ولی وقتی یک وسیله که این امواج رو دریافت میکنه، مثل گوشی، در دست ما قرار میگیره، "جریان" این امواج در بدن ما شروع میشه و این آغاز زیان رساندن به بدن ماست
این ویدئو رو با هم ببینیم👆👆👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 💥سلام ممنون از کانال خوبتون من ۲۹سالمه دوتاپسرکوچیک دارم شوهرم خیییلی رفیق بازه مشر
پاسخ اعضا 🌙🌺
اون بزرگواری که برا موریانه قرص برنج تجویز کردی،آیا بشین فکر کن که آیا این تجویز شما برا از بین بردن آدمهای اون خانواده هس یا موریانه🔥🔥،شما اگر از عوارض قرص برنج آگاهی ندارید پیشنهادی ندین که خون یه خانواده گردن تون بیفته
(ادمین: اون دوستمونم منظور بدی نداشتن فقط فراموش کردن بگن در منزل نباید کسی باشه ،ولی ترجیحا استفاده نشه بهتره و روش دیگه ای رو امتحان کنید❌🌸)
و اون عزیزانی که از مشاوره سوالی دارن که آیا با اخلاق بد و اعتیاد و شکاکی و بیماری های روحی میشود با ازدواج پیامدهای آن را میتوان کاهش داد و یا درمان شد،با عرض پوزش خدمت تون عرض کنم ،خودتون رو به هیچ وجه فریب ندین و از چاله به چاه و باتلاق تشریف نبرید،حتی اگر یه نقطه مخالف هم دارین وارد بحث ازدواج نشید ،از لحاظ فرهنگی ،برون گرا و درون گرا بودن ،تحصیلات،و اخلاق نامتعارف از هر جهت،هرگز انتظار آرامش در زندگی نداشته باشین،چون طبق فرمایش امام علی چوب کج را نمیتوان راست کرد،و آتش داغ عشق که هوسی بیش نیست باعث نادیده گرفتن این معایب نشود، و زندگی ساختن شخص مقابل دیگه نیست،سازش با طرف مقابل هس،لطفا چشم بسته پا توی زندگی دیگران نزارید و زندگی خودتون رو هم تباه نکنید
من به آرزوهایم قول رسیدن دادم💚
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
در جواب مادر سه بچه که همسرشان ازشون گلایه داره که چرا به خودش نمیرسه ومیگه وقت کم میارم.دوست عزیزم منم مادر ۳بچه هستم ورفت وآمد زیادی هم داریم .لازمه بهتون یه نکته بگم اینکه مردها زن خانهدار وبچه نگهدار تنها نمی خوان.اونها اگه بدونن همسرشون میخواد واسه اون خودش رو خوشگل کنه حاضرن وقت بزارن وبچه بگیرن وپول بدن .عزیزم کافیه ازش بخوای واشتیاق نشون بدی .نیاز نیست فول بادی لیزر کنی که هزینه زیاد بشه هر سال یه قسمت که هم هزینه زیاد نشه وهم اینکه وقت زیادی نبره...موفق باشی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام برای خواهری که خونریزی از مقعد داره فقط درمانش پماد آنتی فیشر هست واینکه هر روز توی تشت آب ولرم چند قطره روغن نارگیل بریزند وبشینند توش انشالله زود خوب می شن
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
باسلام خدمت حبیبه خانم و کانال خوبش خدمت اون خانمی که میگه وقت نمیکنم به خودم برسم سخته با سه تا بچه ..موهای پاهاش و سیبیلو با اپیلیدی بزنه خیلی خوبه دو هفته بعد در میاد تیغ تیغی هم نمیشه .....حتما خواهر جان سعی خودت رو بکن که به خودت برسی که همسرت زده نشه با این دوره زمانه ...
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام درمورد اقای ۲۸ ساله که خانومش پشیمونه میخواد برگرده .بنظرم من برش گردون انسان جایزالخطاس جونه تهد تاثیر مادرش قرارگرفته بخاطر بچت ببخشش ب اونم حق بده مادره مطمعنا نمیتونه بدون بچش زندگی کنه . شما گذشت کنین بخاطر اون طفل معصوم گناه داره درپناه خدا
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام. در جواب دختر خانم ۱۸ ساله ای که مسیر زندگیش عوض شده و حافظ قران وبا حجابه ،واقعا به دخترهایی مثل شما باید افتخار کرد و خدا چقدر دوستتون داشته که مسیر زندگیتون خدایی شده❤️ دختر من اول چادری بود اما الان مثل دوستاش حجابش کم شده امیدوارم مثل شما دوست خوبی مسیر راهش قرار بگیره انشاالله 🤲سلامتی امام زمان صلوات
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام خانومی که خواستگاراتاردمیکنی ونمیدونی درموردگذشته بگی یانه،عزیزم چه لزومی داره ازگذشته بگی اونادارن الآنتامیبینن.به قول مادربزرگم بودم بودم مهم نیست، هستم هستم مهمه😉من خودم ۲۵ سال پیش ازدواج کردم تودوران عقدازروی صداقت وبی عقلیم یه چیزی رادرموردمجردیم به همسرم گفتم که خیلی هم مهم نبود.فقط یه خواستگاری بودکه من چندجلسه تلفنی باهاش صحبت کردم ولی به دلایلی به هم خورد.همینابراش تعریف کردم متاسفانه هنوزبعدازاین همه سال با۲تابچه شوهرم وقتی عصبانیه بهم یادآوری میکنه.تازه کلی چیزم بهش اضافه میکنه😬توراخداهیچی ازگذشته خودتون نگین شایدیکی ازایناقسمتت شدوازدواج کردی اون وقته که یه عمرتوسرت میزنه.موفق باشی عزیزم. بانوی کویر❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
🔴 داستان زیبای توبه 🔴
سلام من به زور و اصرار بابام تو سن کم ازدواج کردم ،همسرم ده سال ازم بزرگتر بود .موهاش جا به جا ریخته بود و با اینکه سنی نداشت ولی قیافش مثل مردای چهل ساله شده بود.منم به خاطر این چیزا ازش بدم میومد و حسرت به دل بودم. کم کم از سر بچگی و حماقت با یه پسری توی کوچمون اشنا شدم بدجوری عاشق و شیفته اش بودم ولی یه مدت که گذشت خواسته های عجیب غریبش شروع شد ،من از خدا و از شوهرم میترسیدم هر روزم شده بود گریه و التماس ولی اون بدتر اذیتم میکرد.یه روز بهم گفت یا فردا هر چی میگم گوش میکنی یا میام به شوهرت همه چیو میگم...منم محکم گفتم نه...نمیدونم تو قلبم چی احساس کردم فقط گفتم خدایا خودت نجاتم بده 😭،اخرش یه شب اومد در خونه و یه پاکت نامه رو انداخت توی حیاط و فرار کرد.شوهرم رفت بیرون و پاکت به دست اومد و نامه رو خوند ،منم مثل گوسفند قربونی نشسته بودم و نگاش میکردم .بعدشم بدون اینکه چیزی بگه با عجله رفت بیرون.میتونستم تو این فاصله در برم ولی پاهام انگار خشک شده بود .هنوز نیم ساعت نگذشته بود که یهو دیدم چند نفر با لگد دارن میکوبن به در...👇⛔️
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
ماجرای زندگی این خانم دلتونو میلرزونه😭
#حرف_کارشناس 🌻🍃
۴ اصل برای افزایش محبت بین زن و شوهر❤️
1 - هر کسی با هوای نفس خودش مبارزه کرد بیشتر صاحب دل میشه . جلوی هوای نفسش منظم و مداوم می ایسته . چنین کسی بیشتر اهل محبت کردنه . بی دلیل می تونه محبت کنه . کسی که مبارزه با هوای نفس می کنه خیلی عاشق پیشه میشه . بهترین جبهه برای مبارزه با هوای نفس ، مراقبت در خوندن نماز اول وقت هستش .
2 - آقایون و خانم ها به زندگی این طوری نگاه کنید . بگید من ازدواج کردم که به همسرم محبت کنم . نه این که محبت ببینم . از کسی انتظار محبت نداشته باشید . تصمیم بگیرید که به اطرافیان تون محبت کنید . محبت اونا خودش میاد !
3 – این اصل به زندگی مشترک اختصاص داره . می خوایم بگیم که یه زوج چطوری می تونن به هم محبت شون رو زیاد کنن .
رگ خواب همدیگه رو باید پیدا کنن . زن باید مرد رو بشناسه ، مرد باید زن رو بشناسه . مرد و زن هر کدوم نیازهای اختصاصی دارن . خیلی وقت ها ، خیلی از مشکلات از این ناحیه بوجود میاد . اون نیاز اختصاصی درک نمیشه .
کلیدی ترین راهی که محبت بین زن و مرد رو افزایش میده و عالی ترین برنامه برای رشد فرزندان شون به حساب میاد اینه ؛
آقایون مواظب باشن دل خانما رو نشکنن ، خانم ها مواظب باشن غرور آقایون رو نشکنن . آقایون گاهی دوست دارن خوب اطاعت بشن ، این خیلی مهمه براشون ، خانم ها دوست دارن گاهی خوب بهشون محبت بشه ، این یه اصل کلیدی برای اوناست .
مادرها به بچه ها بگن که از پدرتون اطاعت کنید ، باباها به بچه ها بگن که به مادرتون محبت کنید .
چون خانم ها و آقایون معمولا همدیگه رو نمیشناسن گاهی اشتباهات وحشتناکی پیش میاد . مثلا مرد ها و زن ها فکر می کنن طرف مقابل شون مثل خودشون هستش . مثلا خانمش ناز می کنه میره ، آقا این رفتار رو با شخصیت خودش تحلیل می کنه فکر می کنه که خانمش قیافه گرفته . نه بابا این قیافه نگرفته ! مگه اخلاقش مثل شماست ؟! این ناز کرده که شما برید نازش رو بکشید . اون با شما قهر نکرده که !!!
یا مثلا آقا میاد خونه یکی دو تا دستور میده ، می خواد اون حس مردونگیش رو نشون بده ، خانمه میگه این چرا دستور میده ؟! نه بابا شما یه آهنگ نمی دونم چی چی شو ... ! ، بزن بگو چشم آقای من ! این رام میشه برای شما .
اینم بگم که خانم ها دوست دارن مردونگی شوهرشون رو ببینن ، البته در فضای آروم ! آب رو گل نکنید زلال باشه کفش رو ببینید . واقعا خانم ها گاهی دوست دارن فرمانده باشه مردشون ، و فرمانش رو بپذیرن ! خانم دوست داره اینو !!!
منتهی نه این که آقا ، عقده های دوران کودکیش رو بخواد سر خانمش خالی بکنه ، کسی رو گیر نیاورده قبلا ، حالا می خواد هی فرمان بده !
مرد وقتی برای یک زن مثل یه فرمانده ، یک وجود مقدر ، وجود قابل اتکاء باشه ، وقتی این وجود محکم و مقدر کوتاه میاد و شروع می کنه به محبت کردن به همسر خودش ، اون وقت این محبت شیرینه .
زن محبت هر کسی رو نمی پذیره . خیلی براش شیرینه ، میگه ببین این فرمانده من ، این مرد مقتدری که من بهش اتکاء می کنم ، چطوری به من محبت می کنه ؟
یه آقایی اومد پیش امام صادق علیه السلام گفت خانمم داره منو اذیت می کنه ، هی پیله می کنه ! میرم بیرون خرید بکنم میگه کجا بودی ! چرا رفتی ،چرا اومدی و.....
چه کار کنم ؟
آقا امام صادق علیه السلام فرمودند : تو به خانمت میگی من دوست دارم ؟!
گفت نه ! آقا فرمود خب بگو . تو باید مواظب باشی دل خانمت رو نشکنی ، دل خانمت رو نلرزونی . بعد از مدتی اومد و گفت که ما رابطه مون درست شد .
مرد نسبت به زن تحبب داشته باشه و مهربانی ، زن نسبت به مرد تواضع داشته باشه و فروتنی .
رگ خواب مردها همینه ! تواضع می خوان . خانم ها هم محبت آقاشون رو می خوان .
4 – برای این که محبت تون نسبت به هم زیاد بشه یه محبوب مشترک پیدا کنید . که جفت تون به اون خیلی عشق بورزید . هیچی مثل این اصل محبت بین دو انسان رو افزایش نمیده . دو نفر بی دل به هم چسبیدن ، هوای نفس ندارن که از هم جدا بشن .
برگرفته از سخنرانی آقای پناهیان 🌸
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
أینَ إخوانِیَ الّذینَ رَکِبوا الطَّریق وَ مَضَوا عَلى الحَقّ..
کجایند برادران من که راه حق را رفتند؟💔
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 💥سلام ممنون از کانال خوبتون من ۲۹سالمه دوتاپسرکوچیک دارم شوهرم خیییلی رفیق بازه مشر
پاسخ اعضا 🌙🌺
سلام به عزیزانی که میگن قد فرزندشون کوتاه هست به شخصه از تجربه خودم میگم به فرزندتون شب به شب سکنگبین وظهر هم ی قاشق رب انار بدین حتما خبرشو بعد از نتیجه اعلام کنید من دخترم به سن بلوغ هم رسیده بود با دادن شربت سکنگبین قدش بلندتر شد 🙏🌹
دستور سکنگبین 1لیوان سرکه انگور 2لیوان عرق نعنا 2 لیوان عسل،،،، عرق نعنا وسرکه 7دقیقه جوشیده بعد عسل رو ریخته خاموش کنید ودر یخچال حتما نگهداری شود🙏
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام اون خواهری که نمیتونه بهخودش برسه واقعا این چه حرفیه شوهرت میتونه ورزش بره وخودش برسه توچطور نمیتونی ببخشید مگه زن فقط کارگر خو نس آقا نمیتونه ماهی یا بار بجه رونگه داره بری آراشگاه نمیتونه هفته ای دوساعت بچه. هارو نگه داره بری حموم نوره بزنی تمیز کنی تا عفونت نگیری تمیزو خشکل بشی فقط کارگری یاد گرفتی لباسای تازه حتمآ نمیپوشی یا تمیزو زنانه رنگای روشن بپوش همش تنوع بده زبون بریزبرای آقا توغذا خوردن زیاد برنج وماکارانیو سیبزمینی نخور تا چاق وبد فرم نشی هروقت آقا داره میاد خونه قبلش به خودت برس آرایش کن لباستومرتب کن با محبت درو براش باز کن بغلش کن ووو
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام
دوست عزیزی ک گفتید شوهرتون ب میلتون کار نمیکنه و همیشه طرف مادرو خواهرشو میگیره ما ک نمیتونیم شما و همسرتو قضاوت کنیم چون از ماجرا قضایا مطلع نیستیم ولی این مورد ک گفتید ک ب همسرتون گفتید بچه رو ب مادرش نده ممکنه مریض بشه و ایشون داده حق با همسرتونه اگر مادر خودتونم بود باز ب همسرتون میگفتید بچه رو نده مریض میشه انگار شما دنبال بهونه بودی ک نقشه گربه دم حجله کشتن خواهرتونو محقق کنید وگرنه اگر فکر بچه بودید الان ک پیش مادرشوهرتونه مریض نمیشه ؟؟؟
چرا اجازه دخالت ب خواهرتون میدید خواهرتون یا دشمنه و میخاد زندگیتونو خراب کنه یا دوست بیعقل و نادان ک این روش هارو ب شما اموزش میده
چرا از مسائل خصوصی زندگیتون پیش خواهرتون صحبت میکنید
چرا میخاید همسرتون غلام حلقه ب گوشتون باشه
شما حتما کم سنو سال هستید ک بیتجربه هستبد چون منم وقتی سنم کم بود درمورد زندگی مشترک و همسرم اشتباه داشتم الان ک ۲۰سال از ازدواجم میگذره متوجه شدم حتی ب دلسوزترین افراد ک خانواده باشنم نباید مسائل خصوصی رو درمیون بذارم اونا چون علاقه زیاد ب من دارن با تعصب کورکورانه راهنمایی غلط میکنن و الان فهمیدم ک ابروی همسرم ابروی منه
و اینو درنظر داشته باش ک خواهر شمام قطعا یه جاهایی با همسرش ب چالش خورده ایا برای حل مسائلش از شما راهکار خواسته
برگرد سر زندگیت و ب شوهرت احترام بگذار قدر زندگی و همسرو بچتو بدون و اینم بدون ک اولو اخر تو همسرت باید کنار هم و باهم بمونید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام
خواهر عزیزی ک نگران دختر۱۲ساله همسرت هستی ک زیاد چت میکنه و نمیدونی چجوری متوجهش کنی ک کارش اشتباهه
من خیلی شمارو تحسین میکنم مرحبا ب دامان پاک مادرتون ک همچین دختر پاک سرشتی رو تربیت کرده ک حتی برای فرزند همسرشم خیرخواه و دلسوز هست
عزیزم شما نباید مستقیم نصیحتش کنید
باید غیر مستقیم باهاش صحبت کنید مثلا بگید یه دختری بود ک با یه پسر چت میکرد و دوست بود پسر تحدیدش میکرد اگر خونه ما نیای من تمام چت ها و عکس هاتو ب پدرت نشون میدم و اون چون از پدرش و ابروش میترسید رفت و پسر ازش سواستفاده کرد و اخرشم بعد یه مدت اونو کشت
یه داستان های اینچنینی ک از عواقب کارش بترسه
اینقدر باهاش مهربون باشید ک حرفای شما رو با جان و دل پذیرا باشه
و منطقا هم اگر خدای ناکرده مشکلی براش پیش بیاد همسرتون درگیر میشه و اونجوری شما هم درگیر میشید
برای سلامتی و تعجیل درفرج امام عصر صلوات
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام
دوستی ک گفتید برام سواله ک چرا بعضی سوالاتو ۱۰۰۰نفرجواب میدن بعضیا رو نه
اخه عزیزم بعضی سوالات تخصصیه مثلا یکی از اعضا میپرسن من بعد پریودیم چند روز پاکم بعد دوباره لکه بینی دارم ان شاالله خدا شفاشون بده خوب ایشون باید ب پزشک متخصص مراجعه کنند فکر نمیکنم تو کانال متخصص زنان داشته باشیم
یا خانمی عکس دندون پسرشونو میذارن ک از رو دوچرخه افتاده ک من چکار کنم بهتره
خوب عزیزم ما ک دندونپزشک نیستیم
ولی خوب هممون مشاورو روانشناسیم😂
چون بعضی مسائل با گذر عمر و سنو سال با تجربه بدست میاد
اعضا بعضی سوالاتشون تخصصیه میگن چن بار پرسیدیم کسی جواب نداده خوب کسی جوابشو نمیدونسته یا تجربه نکرده
مگه خود شما جواب همه سوالاتو میدونید
وقتیم ک یکی ب یه سوال جواب میده نمیدونه ک بقیم جواب دادن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽