eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا 💜🍃 سلام عزیزم حیبیه جان انشالله خیر ببینی من میخوام این داستان بزاری گروه تا دوستان
❤️🍃 ادامه دیگه خبری از صحبت های همیشگی مون نبود، خیلی صحبت هامون لوس و آبکی شده بود حتی 1 بار بهش گفتم  بیا 1 موضوغ انتخاب کنیم راجع بهش بحث کنیم، یا راجع به کتاب هایی که خوندیم حرف بزنیم اون قبول نکرد و گفت فقط راجع به خودمون صحبت کنیم اینم تو پرانتز بگم که اون آقا هیچ وقت صحبتی در مورد مسائل جنسی با من نکرد، یکی از دلایلی که فکر میکردم اگه پای این ارتباط غلط هستم ارزشش رو داره همین بود که پیش خودم خوشحال بودم که اون آقا هدفش از رابطه با من مسائل جنسی نیست، چون حتی 1 بار نگفته بود  از نزدیک همدیگه رو ببنیم و همیشه میگفت حرف زدن با شما حالم رو خوب میکنه حتی  تو فضای مجازی. میگفت خیلی از چیزهایی که نمیتونم به خونوادم یا به دوستام بگو به تو میگم (حالا چیز خاصی هم نمیگفت که شبیه راز یا درد دل کردن باشه، من میگفتم اما اون نه) 1 شب که این موضوع سخت ذهنم رو مشغول کرده بود احساس کردم خسته شدم  و این قضیه که ایشون متاهله نمیتونم پیش خودم هضم کنم (هیچ وقت راجع به زندگی مشترکش چیزی بهم نمیگفت منم نمیپرسیدم فقط اون اوایل که تازه بهم گفته بود متاهله چون زیاد با هم صحبت میکردیم حتی شب ها که از سر کار و باشگاه میرفت خونه من ازش پرسیدم چرا پیش خانمت زیاد نیستی گفت از زندگیم زاضی هستم اما خیلی با هم صمیمی نیستیم فقط سر میز شام همدیگه رو میبینیم) . خلاصه  اون شب که ذهنم مشغول شده بود یه تصمیم گرفتم فرداش براش یه نامه نوشتم و کلی توضیح داده بودم که به این دلایل هم شرعی هم اخلاقی هم احساسی نمیتونم باهاش باشم، اونم مثل دفعه قبل گفت باشه و خدافظی کرد.  6 ماه گذشت و توی این مدت همش به این فکر میکردم چطور کسی که ادعا میکنه کسی رو که از خودش بیشتر دوست داره 6 ماه میتونه ازش بی خبره باشه ؟! درسته خودم گفته بودم تموم کنیم اما چطور تونست بعد 2 سال حتی 1 پیام نده یا حداقل حالم رو بپرسه، این ها همه برام سوال شده بود که خودم بعد 6 ماه دوباره بهش پیام دادم (اشتباه سوم) و گفتم فقط میخواستم 1 سوال بپرسم تو هدفت از رابطه با من چی بود ؟  همون حرف های همیشگی رو تحویلم داد گفتم باشه خدحافظ اما فرداش خودش دوباره پیام داد و ارتباط ما دوباره جون گرفت. چند ماهی با هم در ارتباط بودیم تو اون مدت 3 ساله دو بار براش هدیه گرفتم و فرستادم محل کارش که اولیش کتاب بود دومیش گل به مناسبت تولدش، 1 روز ازش پرسیدم راستی اون کتابی که بهت دادم رو خوندیش گفت نه سرم شلوغه گفتم کی میخونبیش گفت تو  لیست انتظاره یه سری کتاب های دیگه هم هستن که اول باید اونا رو بخونم بعد نوبت به کتاب شما هم میرسه,  دقیقا از همون روز تصمیمی که باید از اول میگرفتم ولی خدا اراده و قدرتش رو بهم نداده بود رو گرفتم. بعد اون جوابش حسابی رفتم تو فکر به همون روزهای اول فکر کردم همون روزهایی که برای کنکور میخوندم، من حتی یه لیوانم جا به جا نمیکردم به بهانه درس خوندن اما برای اون همیشه وقت داشتم ،یاده  اون روزهایی که کتاب رو میذاشتم کنار و اون آقا از محل کارش به من پیام میداد من ازش میپرسیدم این جوری تمرکز داری برای کارت میگفت آره من تعارف ندارم با کسی من همزمان چند تا کار رو با هم میتونم انجام بدم , من میگفتم آخه این برنامه نویسیه باید ذهنت رو جمع  و جور کنی می گفت نه من عادت دارم. راستم میگفت عادت داشت، تعارفم نداشت چون شب راس ساعت 12 که میشد حتی اگه وسط یه بحث مهم بودیم خدحافظی میکرد و میرفت و میگفت بقیه ش باشه فردا ،منم میگفتم گناه داره دیگه از صبح تا شب سر کار بوده الانم خسته ست یا مثلا  2 3 روز ازش خبری نمیشد بعد می اومد عذرخواهی میکرد که ببخشید سرم شلوغ بوده کلی کار سرم ریخته بود وقتی گفت کتاب منو گذاشته لبست انتظار یاد خودم افتادم که اولین فیلمی که بهم معرفی کرد انقدر برام مهم بود که همون شب دانلود کردم دیدمش. فقط تعجبم از این بود که چرا به این موراد دیر دقت کردم، 1 روز که قبلش هم پای حرف های آبکی دوست دارمش نشسته بودم و به این رفتارها و تناقضات بین حرف و عملش فکر میکردم،  انقدر کلافه  و عصبی شدم که با خودم گفتم بدون خدافظی و توضیح  دیگه جوابش رو نمیدم، چند روز اومد پیام داد من جوابش رو ندادم. همه ش مینوشت نگرانت هستم چرا جواب نمیدی( حالا ما تلفنی صحبت نکرده بودیم اما شمارم رو داشت میتونست تماس بگیره )، منم گفتم چرا قایم موشک بازی در بیارم هر چی تو دلمه بدون تعارف بهش میگم ( ما ارتباط مون جوری بود که از لفظ شما به جای تو استفاده میکردیم و یه احترام دو جانبه ای همیشه بین مون بود که متاسفانه اینو تو رابطه های الان نمیبینم)  اولین پیامی که بهش دادم نوشتم خیلی دروغ گویی. .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خانم های گل. برای دخترانی که هنو 8 ساله هیتن و فقط دو هفته س به سن 9 سالگی رس
پاسخ اعضا🌙🌸 سلاااام ممنون و سپاس از کانال خوبتون ک دردل اعضارا سوالات و پاسخ ها و پیشنهادها رامیزارین خیر دنیا و آخرت نصیب شما عمرتون طولانی با عزت زندگیتون پرازنشاط وشادی وآرامش❤️🍀🍀 دختر خانمی ک گفتن من تصمیم دارم سنگین و رنگین بشینم تو خونه و ازدواج نکنم و بنا ب دلایلی ک گفتن ک اصلاا دلایلشون منطقی برای ازدواج نکردن نبود... عزیز من شما سنگین باش با وقار باش رفتارت درست باشه ولی ن با ازدواج نکردن بهر حال ازدواج نکردن هم سختی های خودشو داره و ازدواج سنت پیامبر ص است شما حد مرزها را رعایت کنید وروز اول حرفتونو بزنید ب اون آقا پسر، همه چی برمیگرده بیشتر ب دختر ب نظر من تو دوران نامزادی و عقد حریم ها رعایت بشه یعنی چ دختر تو نامزادی باپسره بره تو ی اتاق شب بخابن برای هم احترام قائل باشن ب هم بها بدن ن دیگه تو نامزادی دوران بعد ازدواج و بگذرونن ماها ک اصلا قبول نداریم دختر تو دوران نامزادی بیفته پای پسر و بره خونه پسره و شب بمونن و یا پسره بیاد خونه ی اینا و بخاد با دختره برن خلوت کنن و ووبعضی ها با انجام این کارا میگن یعنی ما با کلاسم یادوران عوض شده یاماروشن فکریم اینا همش حرفه بنظر من ی دخترباید برای اولین بار شب عروسیش باشه ک با نامزادش همبستر میشه آقا دوران نامزادی را طولانی نکنید البته اگراکثر مردا ب راحتی بتونن ب نامزاداشون نزدیک بشن دیگه ن فکر عروسین ن ازدواج اینقد طولانی میشه ک از هم‌زده میشن و ناراحتی ها و ایرادهای گرفته میشه توقعات میره بالا احترام هاول میشه بیشترا نامزادی و عقد ول میشه آرزو من سلامتی شما دخترخوب ازدواج کن تا جون هستی تا خواستگار داری ۵سال دیگه عقیده امروز و نداری وپشیمون میشی خودتو بادیگران مقایسه میکنی دوربریاتو میبینی سن یائسگی پایین اومده تا جون و سرزنده اید ازدواج کنید ک دوتا بچه سالم گیرتون بیاد ... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام آقای ۲۶ ساله شما اگر واقعاا قصدتون ازدواج و اون دختره هم ک تقریبا میگین بقول خودتون چراغ سبز نشون میده پس تا حدی درمورد شما چیزهای میدونه پس ب امید خداوند تمام فکراتو بکن برو جلو از روز اول صادق باش تقریبا ی چیزای را بگو از وضعیتت و درامد اینا مهم اینه ک شما دختر راپسندیدی پس خداوند پشتته و با تلاش ان شاالله ب همه چی میرسی درست گرونی هست ولی دخترانی هم هستن ک قصدشون زندگی پاک وادم خوب هست الان نشد ی چیزای بخری ان شاالله اینده ها میخری واسش بهترین هزینه ای ک ی مرد میتونه برای خانومش کنه ب نظر من ی زندگی با آرامش و امنیت وسالم هست چشم هم چشمی ها را کنار بزارین بعد امروز وام ازدواج کلی پول میدن با اون پوله کلی وسیله میشه خرید البته باید عاقلانه خرید کرد و چیزای واجب زندگی دست در دست خداو هم بزارین همه چی جور میشه مگ خیلی ها چی داشتن ک الان ب اینجاها رسیدن ی زره جنم ی زره تلاش بیشتر همه چی ب خودی خود جورمیشه ازدواج برکت میاره درکار ودرآمد و زندگی مثلاا جنابعالی تاکی بشینی ک ببینی وضعیتت مالیت خیلی خوب و اوکی بشه روز ب روز گرونی بیشتر میشه مثلا شمابگی ۵سال دیگه ازدواج کنی وضعیت گرونی بهتر میشه ن عزیزمن وقتی ک خودت ب این نتیجه رسیدی ک میتونی ازدواج کنی و انتخاب کردی باخانوادت صحبت کن وشرایط هم ب اون دختر خانوم وخانوادش بگو ازدواج کن تا ب همه چی بررسی چون ازدواج باعث میشه توزندگی بیشترتلاش کنی هدفدارمیشی وامیدوارمیشی دلخوش میشی بچه دارمیشی زندگی مجردی هیچ معنی مفهمومی نداره الهی ک آخر و عاقبت بخیر باشید آقا مبارکه ... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دختر قشنگم شما ک نمیتونی پیش خودت فکر و خیال کنی وسال ها از عمر و زندگیت عقب بمونی تو فکر این آقا باشی پس ی اقدامکی کن پیشنهاد خوبی داشتی هم جواب رد نده الکی مثلا تو مجالسی یا خونه ی کسی ک قرار هست همدیگر را ببینید ب مادرت بگو ک یا مادرت ب خاله ات بگه یاخودت ب خاله ات بگو کسی ک مورد اعتماد باشه و( بعدا نخاد حرف تو جای بزنه و ابروتو ببره )بگو مثلا پیشنهاد تو را ب اون پسره بدن ببینن عکس و العملش چیه حالا ب خود پسره یا مادر پسره یا خواهری یواشکی بگن ک این دختره دختره خوبیه پسر شما هم ک وقت ازدواجش هست ببین چی میگن مثلا یعنی پیشنهاد بدن ان شاالله ک خوشبخت باشی هر انچه خیر هست سر راهت قرار بگیره تا زودتری هست اقدام کن تا الکی عمرت هدر نره ب فکر و خیال واهی ....خودتو دست کم نگیر برای خودت ارزش قائل باش از خداوند بخاه کمکت کنه حتما خداوند برات خیر میخاد توکلت ب خداوند....اگر هم یهو این آقا پسر خواستت از خواسته هات نگذر شرط و شروطتوو بگو بسنج ب درد هم خوردین ازدواج‌کنین ن رو ی دوست داشتن بدون شناخت تا شناخت کامل هم پیدا نکردی ازدواج نکن بیشتر ادم ها درونشون با بیرونون فرق میکنه بعد از ازدواج مهمه ک ببینی خوشبختی اینم با کلی تحقیق و صحبت کردن تقریبا تا حدودی میتونی بفهمی
معجزه روغن بادام تلخ برای چروک صورت شما 🔅دو قاشق غذاخوری روغن بادام تلخ را با یک سفیده تخم‌مرغ و یک قاشق مرباخوری عسل ترکیب کنید. این یک ماسک ضد چروک قوی برای شماست و همانند بوتاکس عمل می‌کند. این ماسک را ۱۵ دقیقه روی پوست بگذارید؛ سپس با آب ولرم بشویید و از نتایج آن حیرت‌زده شوید‌. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ستاره  حمید چون هیچ وقت خودش رو درگیر مسائل و زندگیمون نمی‌کرد حق نداشت ب
❤️🍃 ستاره خونسرد نگاهش کردم و باشه ای گفتم، بالاخره مسافرت تموم شد به خونمون برگشتیم به محض ورودم به خونه پول ناظری رو حتی بیشتر از اون چیزی که باید براش واریز کردم و بهش خبر دادم بهم گفت اگر اجازه بدید برای حساب و کتاب بیام اونجا که صحبت کنیم انگار بیشتر ریختید. گفتم بله بیشتر ریختم که دیگه جای هیچ حرفی نباشه و شما هم مجبور نشید یه وقت زحمت بکشید تا اینجا بیاید دیگه لزومی نداره خونه ما تشریف بیارید اون مازاد مبلغ هم برای خودتون از فردای همون روز شروع کردم با مربی جدید هماهنگ کردم که خیلی سریع بیاد سر کلاس و اومد اما دلربا دل به درس نمی‌داد و اصلاً محل مربیش نمی‌ذاشت بارها و بارها بهش تذکر دادم که باید زبانش رو بخونه اما محلم نمی‌ذاشت و می‌گفت مربی که به دل آدم نشینه آدم هیچی نمی‌فهمه.  یه شب که خواب بود رفتم گوشیشو برداشتم به زحمت تونستم رمزشو بزنم دیدم که بله دختر من با ناظری در ارتباطه   و چه پیام‌های ناجوری هم به همدیگه دادن دنیا دور سرم چرخید نمی‌دونستم باید چیکار کنم گوشی دلربا رو قایم کردم و تصمیم گرفتم دیگه بهش ندم صبح که از خواب بیدار شد قشقرقی به پا کرد که چه به چه حقی دست به گوشی من زدی؟   انقدر داد و بیداد کرد که حمید بهم گفت حق نداری تا این حد محدودش کنی و تو حریم خصوصی بچه سرک بکشی. گوشی رو مجبورم کرد که بهش پس بدم دلربا هم پیروز میدون نگاهم کرد نمی‌دونستم باید به حمید چطور بگم دخترمون داره چه غلطی می‌کنه که خودم حداقل متهم نشم حمید اصلاً حواسش به ما نبود   رفتار هر روز دلربا با من و مربیش بدتر و بدتر میشد خسته شده بودم از این همه مراعات یه روز بهم گفت می‌خوام با دوستام برم بیرون.  منم بهش اجازه دادم فکر می‌کردم اگر یه روز بیرون بره به جایی برنمیخوره و هم مغز اون هم مغز من استراحت می‌کنه وقتی که رفت حس کردم زیادی خوشحال و سرخوش بود برای همین سریع لباس پوشیدم و تعقیبش کردم شک من درست بود دلربا با ناظری قرار گذاشته بودن دست تو دست با هم می‌رفتن اول خواستم برم جلو اما بعد ترجیح دادم که از دور مواظبشون باشم ببینم چیکار می‌کنن با همدیگه رفتن و توی یه کافه نشستن. برای خودش و دخترم یه چیزی سفارش داد میخوردن و حرف می‌زدن یه لحظه انگار حال دلربا یه جوری شد شروع کرد به گریه کردن چون ناظری اشکاش رو پاک می‌کرد حالم داشت به هم می‌خورد سریع به دلربا زنگ زدم و گفتم فوراً برگرد خونه دلم شور می‌زنه دیر بیای به بابات همه چیزو میگم. خودمم برگشتم خونه می‌دونستم از ترس حمید هم که شده زود میاد خونه، وقتی که اومد حسابی سرحال بود پرسیدم خب دخترم خوش گذشت؟   که گفت خیلی واقعا به ی همچین بیرون رفتنی نیاز داشتم دقیق نگاهش کردم چون می‌دونستم دخترم چرا این حرف رو می‌زنه انقدر ساده و بدبخت بود که فکر می‌کرد من از همه چی بی‌خبرم داشتم کم می‌آوردم و نمی‌دونستم باید چیکار کنم اوضاع خیلی خوب نبود جدی بهش گفتم اگر روزی بفهمم که با این یارو ناظری رابطه ت رو ادامه دادی هرگز نمی‌بخشمت خیلی جدی دارم باهات حرف می‌زنم همه چیزو میذارم کف دست بابات، تا میری بینی گوشیت نیست شروع می‌کنی به داد و بیداد کردن که بابات منو مجبور کنه بهت گوشی بدم؟ یک بار دیگه حتی اگر بهت شک کنم همه چیزو می‌گذارم کف دستش که ببینی چطور گوشی رو ازت می‌گیره.  دلربا ناچار خیره شد به صورتم و لب زد مامان چرا اذیتمون می‌کنی؟ خیلی از دوستام ماماناشون از دوست پسراشون خبر دارن اون وقت تو داری همش با من سخت‌ گیری می‌کنی که چی؟ مگه من از تو چی می‌خوام منو امیر عاشق همدیگه‌ایم جرم ما عاشقیه که چهار چشمی مراقب منی امیر خیلی مرد خوبیه من بهش اعتماد دارم نمی‌دونم چرا تو اصلاً از من خوشت نمیاد انگار من یه آدم اضافه م توی این خونه به جای اینکه بگی عجب درکش کنم بچمه همش داری محدودم می‌کنی.  تمام مدتی که حرفاش رو می‌زد زل زده بودم بهش دنبال یه راهی بودم که بتونم بهش حرف بزنم و اون بفهمه چشمام رو باز و بسته کردم به دختر خوشگلم که با تمام حماقت‌هاش داشت زندگیش رو خراب می‌کرد خیره شدم انگار که یه لحظه یه چیزی یادش اومد فوری بهم گفت اصلا تو خودت با بابام تو دانشگاه با همدیگه آشنا شدین اون وقت به من که می‌رسه می‌شی پیغمبر زاده نفس عمیقی کشیدم و گفتم اون موقعی که من و بابات با همدیگه توی دانشگاه آشنا شدیم کلی سنمون بود و بد و از خوبمون تشخیص می‌دادیم تو هم هر موقع رفتی دانشگاه دانشجو شدی و به اون سن رسیدی با یکی از همکلاسی‌هات آشنا شو اونم نه برای چند هفته به اندازه چندین ماه بعدم با طرفت ازدواج کن منم که می‌بینی با بابات دوست بودم باهاش ازدواج کردم خودت داری اوضاعمونو می‌بینی خیلی زندگیمون کامل نیست اما دارم زندگیمو می‌کنم چون پای انتخابم وایسادم.   ابروی بالا داد و گفت چرا خوشبخت نیستی؟ بابام مگه چشه؟ .... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داروی تقویت جنسی ❤️ از زبان حکیم خیراندیش🌸🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 تصرف در اموال پدر برای انجام وظیفه ای که کوتاهی کرده🌸🍃 پرسش :اگر در یک خانواده پدر بعضی از کارها که واجب است را انجام ندهد مثلا سقف خانه با باران آمدن نم میزند و باید سقف پشت بام ایزوگام شود تا سقف خرابتر نشود ولی او روی خود نمیگذارد آیا اعضای خانواده می توانند پول او را برای انجام این گونه کارها بدون اجازه بردارند؟ پاسخ : هر گاه وضع موجود خطرناک باشد حق دارند چنین کاری را انجام دهند. مسئولیت سازندگان بازیهای رایانه ای🌸🍃 پرسش :آیا سازندگان بازیهای رایانه ای در برابر تأثیرات منفی و ضررهای این بازیها بر روی بازیکن دارد مسئول و گناهکار هستند؟ پاسخ :  در صورتی که آثار سوئی داشته باشد مسئولند. رعایت نکردن نوبت فرد در صندوق دوستانه به خاطر بدحساب بودن🌸🍃 پرسش :من صندوق قرعه کشی گذاشتم این ماه قرعه به یک آدم بدحساب افتاده می ترسم پول رو به او بدهم دیگر پس ندهد می خواهم پولش را نگه دارم در پایان قرعه بعد از همه به او بدهم خودش هم نمی داند قرعه به نامش درآمده این کار من گناه دارد؟ پاسخ : مطابق قرارداد عمل شود. نپرداختن اجرت دعا نویس🌸🍃 پرسش :آیا کسی که هزینه دعانویس را نداده آیا حقی بر گردن او می باشد؟ پاسخ : در صورتی که از دعاهای معتبر بوده باید اجرت دعا نویس را بپردازد. از بین بردن مشروبات الکلی بدون اجازه صاحب آن🌸🍃 پرسش :عمویم در خانه اش مشروبات الکلی نگهداری می کند من آنها را خالی کردم آیا ضامن هستم؟ پاسخ : در صورتی که شیشه های آنها را برگرداند ضامن نیست. ملکیت بنایی که در معابر عمومی توسط اشخاص احداث می شود🌸🍃 پرسش : اگر کسی جلوی خانه خودش با هزینه شخصی پل بسازد آیا برای استفاده از آن باید اجازه او را کسب کنیم؟ پاسخ :نیازی به کسب اجازه نیست. ثبت اختراع دیگران به نام خود در قبال پول 🌸🍃 پرسش :همانطور که می دانید، بنیاد ملی نخبگان، به افرادی که دارای اختراع ثبت شده می باشند، مجوز می دهد که به جای خدمت سربازی به صورت نظامی، کارهای پژوهشی انجام دهندآیا شرعا کسی که اختراعی نداشته، می تواند با رضایت مخترع و پرداخت مبلغی پول به او اختراع او را به نام خود ثبت نماید، تا بتواند از شرایط فوق الذکر استفاده کند؟ پاسخ :این کار نوعی تقلب محسوب می شود و شرعا جائز نیست. حکم شرعی مالکیت فکری و دلیل حق بودن آن🌸🍃 پرسش :آیا مالکیت فکرى که در عصر ما معمول شده در مورد تألیف کتاب ها، اختراعات و صنایع اکتشاف داروها، تولید فیلم هاى مفید و سى دى ها جنبه شرعى دارد یا نه؟ به این معنى که اگر کسى به حریم آن تجاوز کند مانند تجاوز به حریم ملک هاى مادّى مانند خانه و زمین و اتومبیل است و غاصب محسوب مى شود یا نه؟ پاسخ :مالکیّت فکرى همچون مالکیّت مادّى محترم و معتبر است و تجاوز به حریم آن جایز نیست و هر کس تجاوز کند و خسارتى به بار آورد ضامن است. زیرا مالکیت از موضوعات عرفى و عقلائیست و به تعبیر دیگر از موضوعاتى است که عرف و عقلا آن را تعیین مى کنند و مى دانیم در عصر و زمان ما این نوع مالکیّت در عرف و عقلا به رسمیت شناخته شده است و از آنجا که موضوع را از عرف مى گیریم و حکم را از شرع، چنین نتیجه خواهیم که اصل کلّى «لا یحلّ لاحد ان یتصرف فى مال غیره الاّ باذنه» شامل آن هم مى گردد اضافه بر این گاه مى شود که براى اختراع یک وسیله صنعتى یا اکتشاف یک دارو، یا تألیف یک دوره کتاب، یا تولید یک سى دى، میلیون ها خرج مى کنند و صدها ساعت زحمت مى کشند، به یقین اگر کسى آن اثر را بردارد و بدون اجازه تولیدکننده تکثیر کند، ظلم فاحشى مرتکب شده و ظلم از نظر شرع و عقل حرام است. و اگر کسانى مرتکب این کار خلاف از طرق غیر قانونى شوند، دلیل بر مباح بودن آن نمى شود و ضامن هستند حکم شرعی حق اختراع🌸🍃 پرسش :آیا مخترع نسبت به اختراع خود داراى حقّ خاصّى است، به گونه اى که دیگران نتوانند از آن الگو بردارى و مونتاژ نمایند؟ پاسخ :آرى، اختراع نیز با شرایط خاصّى در عرف عقلا، حقوقى براى مخترع مى آورد که رعایت آن شرعاً واجب است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خانم های گل. برای دخترانی که هنو 8 ساله هیتن و فقط دو هفته س به سن 9 سالگی رس
پاسخ اعضا🌙🌸 سلااام الهی دلتون خوش آقا پسری ک گفتن ۲۳سالشون هست اولااا تو ب آینده ی خودت فکر نکردی وهیچ تلاشی هم برای موفقیت نکردی یعنی چ عشق و عاشقی این اتشی بوده ک جون خودت و زندگیت انداختی عزیز من بلن شو تلاش کن امید داشته باش ب خودت زندگیت این بقول خودت عشق و عاشقی ک من ی درصد هم قبول ندارم پسر ۲۳ ساله تازه اول ساختن زندگیت هست با درس خوندن بچسب ب درست هیچ وقت دیر نیست تو موفق خواهی شد این را ی جرقه بدون تو زندگیت دنیا پر از حیله و حیله گری شده با ۴تا چت عزیزووم و فدات شم ک نمیشه عشق و عاشقی کردازدواج ک معامله ی روز دو روز نیس ی حماقت درحق خودت کردی جمش کن مگ کشتی هات غرق شده برو خدا را شکر کن ک ب دیدن وخرج کردن براشون رقم نخورده ک یهو ی خانوم حقه باز حیله گربا ی بچه خدایا شکر ک تو دامش نیوفتادی خدا خیلی دوست داشته تا زودتری هست فهمیدی ادم هست ک نامزادی میکنه چندسال عقد ازدواج بعد از چندتا بچه جدا میشن اینقد ناامیدنیستن برگرد ب زندگی خوب و شاد ول کن شما خیلی احساساتی شدی و رو احساسات بوده تمام رفتاراای شما گذشته را چندسال از عمرت ول حدردادی بقیش وزندگی کن ودیگه فریب نخورزرنگ باش تو گذشته هم غرق نشو موفق باشی الهی خداوند برات خیر بخاد 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام دختر گلی ک ۱۱سال پسره ازش بزرگتره نمیدونم والا ن معصومین و امامان و قبول داره ن اخلاق داره از تو ۱۱بزرگتره همین الان این همه شرایط سخت هم واست گزاشته پس دلخوشی تو چیه اولین چیز تو زندگی ایمان هست و اخلاق اخلاق خیلی مهمه دوم احترام طرف مقابل نگهه داشتن ی مرد اول باید ب طرف مقابلش احترام بزاره وبراش ارزش قائل باشه ب خانوادش ارج بده تو ک میخای بشی عروسک دست اون ک هر طور ک بخاد کوکت کنه بچرخونتتت اول ب عقلت روجو کن بعد قلب خوب این آقا ک ی سری خصوصیات ک باید داشتع باشه نداره خواهشااااا لطفاااااا دختران عزیز اینقد خودتون بی ارزش نکنید اگر میتونی ی عمر فقط با ساز او برقصی پس قبولش کن ایمان و اخلاق و پشتکارو هدف ک باشه پول هم میاد فقط ب پول طرف نرین خیلی چیزای دیگه هست ک از پول مهم تره من ک تحمل ی روز همچین ادمی را ندارم عزیز من بشین درست حسابی فکراتو بکن دختر من الان جونی نمیدونی ک داری با دستای خود طناب دارو ب گردن خودت میندازی طناب دار خو یکبار جون ادمو میگیره ولی شما روزی صد هزاران بار باید آرزو مرگ کنی انتخاب اشتباه برابر ی عمر زجر بدبختی غم غصه البته برات آرزوی حوشبختی میکنم الهی خدا واست خیر بخاد الهی ک خداوند بهترین ها و بهترین ادم ها را سر راه همه ی جون ها بزاره 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام توکل بر خدا کنید توکل وامید وهدف ماخودمون باید بخواهیم ک زندگی هامون درست بشه یعنی چ رو ی خصلت یا عادت شخص پافشاری میکنیم و ایراد میگیریم برای حفظ زندگی هاتون بجنگید تلاش کنید نچسبین ب اختلافات واعتراضات و توهین وایراد گرفتن از یکدیگر احترام بزارین بها بدین اول ب خودتون ب زندگیتون خاهشاا خاهشاااا وقتی وارد زندگی میشین دیگه گذشته را فراموش کنید فلانی و دوست داشتم عاشق فلانی بودم منو ب زور دادن ب تو یا خودتون مقایسه نکنید آقای محترم و خانوم عزیز تو اگر عشق و عاشقی بلد بودی وهستی با همسرت خوب باش عشق و عاشقی کن چندتا جمله و حرف با محبت بزن همیشه هم دیگران مقصر بدبختی هاتون ندونید من فقط اینو میدونم ک آدم ها هر کاری ک بخان میتونن انجام بدن پس چ کاری بهتر و راحت تر از محبت کردن ب همسر خود تشکر تشکر مهمه قدر دانی با احترام برخوردکردن گاهی برای خانوم هاتون گل بگیرین بگین ب همدیگه ک همو دوسدارید بگین برای هم مهمین خانوم ها وآقایون نفر اول زندگیتون همسرتون باشه بعد بقیه احترام احترام میاره عزت و آبرو میاره شادی میاره وابستگی میاره زبونتو درست کنید با طعنه حرف نزنید هر آدمی باشه ی خو خصلتی داره پس هرکسی هم باشه میدونه با طرفش چطو برخورد کنه البته درست آدم ها قلق دارن ب جدایی فک نکنید مگر اینک هزار راه را رفته باشید بازم من میگم ن خوب معلومه ک من ی عمر بگم دوسش نداشتم دوسش ندارم خوب روز ب روز این حرفا باعث میشه از همدیگر فاصله بگیریم پس اشتباه کلمات درست بکار ببریم با خودمون زمزمه کنیم هیچ کس بیشتر و بهتر از خودتو نمیتونه ب تو کمک کنه رها کنید نمی شود نمی تونم نداریم نمیخاییم نیس ها را رها کنید تلقین و باورهاتون مثبت باشه فکرتون درست عقیدتون درست کارتون ساختن باشه ن جبهه بگیرین و سرناسازگاری بزارین سر هیچ و پوچ جار جنجال راه نندازین طرف و کوچک و خار نکنید ادم ها را دوستبداریم با همه کم وکاستی هاشون تنتون‌ سلامت
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوشانده های کاربردی سریع🌸 از زبان حکیم خیراندیش ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#دردو_دل_اعضا ❤️🍃 ادامه دیگه خبری از صحبت های همیشگی مون نبود، خیلی صحبت هامون لوس و آبکی شده بو
❤️🍃 ادامه با تعجب نوشت من کی بهت دروغ گفتم کجا؟ واقعیتش این بود که من برای حرفم دلیل و مدرکی نداشتم منظورم به حرفای کلیش بود نه به تاریخ خاص یا مورد خاصی، دیدم هیچ جوره نمیتونم ثابت کنم چون واقعا دلیلی نبود که قانعش کنم اما بعضی حرف ها باید با قلب آدم حس بشه که راسته یا دروغ من هم با احساسم هم با کمی دقت تو حرف هاش به این نتیجه رسیدم که حرف هاش واقعی نیست و دوست داشتن فقط براش یه لفظه!  باهاش خدافظی کردم اما اون همه ش میگفت ازم توقع چنین قضاوتی نداشته و خیلی از دستم ناراحت شده، در آخر بهش گفتم اگر من اشتباه میکنم و تو همه حرفات قلبیه ازت معذرت میخوام ، خدا رو شکر هیچ بی احترامی نشد ، هر چند که چیزهای خیلی خوبی ازش‌ یاد گرفتم اما ضررش خیلی خیلی بیشتر از منفعتش بود. حالا این همه نوشتم نه برای درد دل نه مشورت فقط میخوام اگر شما هم تو رابطه ای هستید یه کم فکر کنید. این تجربه ای بود که دوست داشتم در اختیار کسانی بذارم که تو رابطه ای  شبیه به رابطه من هستن یا گیر کردن نمیدونن چه تصمیمی بگیرن ، تو رو خدا وارد رابطه های اشتباه نشید؛ بخدا قسم تنهایی خیلی بهتر از بودن با آدمای اشتباهه ، وقتی میگم اشتباه منظورم فقط آقایونی نیست که برای مسائل جنسی یا حتی خانم هایی که برای سوء استفاده کردن وارد یه رابطه میشن، ببینید شاید الان اشتباه ترین کار من تو این داستان ارتباط با یه آقای متاهل باشه ( که بسیار اشتباهم هست امیدوارم خدا منو ببخشه) اما صحبت اصلی من چیز دیگریست؛ ببنید شاید اون آقا خیلی هم دروغ نمیگفت شاید کمی اغراق قاطی حرف هاش بود اما چیزی رو که مطمئن هستم اینه که مشکل فقط متاهل بودن این آقا نبود ایشون حتی اگر مجردم بودن بازم حس شون به من واقعی نبود ایشون بر حسب (عادت) هر روز به من پیام میداد اما اسم حس ش رو یه چیز دیگه میذاشت و میگفت ما روح مون خیلی بهم نزدیکه ! در واقع بعضی از ارتباطات بر پایه تنهایی شکل میگیره و از سر عادت ادامه پیدا میکنه؛ خیلی ها به خاطر  اینکه حوصله شون سر رفته وارد یه رابطه میشن! موندن تو یه رابطه اشتباه فقط باعث میشه  وقت , روح و احساسات تون برای هیچ خرج بشه و به مرور زمان عزت نفس تون کم میشه. لطفا این کار رو با خودتون نکنید. من اصلا دوست ندارم ناله کنم و بگم کسی با احساساتم بازی کرد و بعدش نفرینش کنم؛ مقصر اصلی خودم بودم و شد برام یه تجریه که ازش درس گرفتم, و به این نتیجه رسیدم حتی اگر تنها باشیم بهتر از اینه که تو رابطه ی غلطی پا بذاریم , نه گفتن به بعضی رابطه ها اونم از وسطاش سخته اما ادمو محکم میکنه به آدم اعتماد به نفس میده. به هر حال منم کم آسیب ندیدیم ولی ضرر رو از هر جا بگیریم منفعته, کمترینش اینه که هر موردی که برای ازدواج پیدا میشه ناخودآگاه خصوصیاتش رو با اون آقا مقایسه میکنم و اصلا انگیزه ای برای ازدواج ندارم. یه صحبتی هم با آقایون دارم؛ آقایون محترم عواطف و احساسات خانم ها با آقایون فرق داره اگر تو رابطه ای هستید که بنا به دلایلی  مثل تنهایی, تنوع, عادت و ...  واردش شدید در بیان احساسات  محتاط  باشید و اغراق نکنید وقتی قصد شما ازدواج نیست لزومی به ابراز دوست داشتن نیست واقعا !  اینو بدونید تکرار دوست دارم ها به تدریج باور ما خانم ها میشه و وقتی میبینیم کلام شما با احساس واقعی تون تناقض داره آسیب میبینیم  پایان ✅✅✅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 به گذشته پرمشقت خویش می اندیشید، به یادش می افتاد كه چه روزهای تلخ و پرمرارتی را پشت سرگذاشته ، روزهایی كه حتی قادر نبود قوت روزانه زن و كودكان معصومش را فراهم نماید. با خود فكرمی كرد كه چگونه یك جمله كوتاه فقط یك جمله كه در سه نوبت پرده گوشش را نواخت ، به روحش نیرو داد و مسیر زندگایش را عوض كرد و او و خانواده اش را از فقر و نكبتی كه گرفتار آن بودند نجات داد. او یكی از صحابه رسول اكرم بود. فقر و تنگدستی بر او چیره شده بود. در یك روز كه حس كرد دیگر كارد به استخوانش رسیده ، با مشورت و پیشنهاد زنش تصمیم گرفت برود و وضع خود را برای رسول اكرم شرح دهد و از آن حضرت استمداد مالی كند. با همین نیت رفت ، ولی قبل از آنكه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان رسول اكرم به گوشش خورد:هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك می كنیم ، ولی اگر كسی بی نیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نكند، خداوند او را بی نیاز می كند آن روز چیزی نگفت . و به خانه خویش برگشت . باز با هیولای مهیب فقر كه همچنان بر خانه اش سایه افكنده بود روبرو شد، ناچار روز دیگر به همان نیت به مجلس رسول اكرم حاضر شد، آن روز هم همان جمله را از رسول اكرم شنید:هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك می كنیم ، ولی اگر كسی بی نیازی بورزد، خداوند او را بی نیاز می كند این دفعه نیز بدون اینكه حاجت خود را بگوید، به خانه خویش برگشت ، و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعیف و بیچاره و ناتوان می دید، برای سومین بار به همان نیت به مجلس رسول اكرم رفت ، باز هم لب های رسول اكرم به حركت آمد و با همان آهنگ كه به دل قوت و به روح اطمینان می بخشید همان جمله را تكرار كرد. این بار كه آن جمله را شنید، اطمینان بیشتری در قلب خود احساس كرد. حس كرد كه كلید مشكل خویش را در همین جمله یافته است . وقتی كه خارج شد با قدمهای مطمئن تری راه می رفت . با خود فكر می كرد كه دیگر هرگز به دنبال كمك و مساعدت بندگان نخواهم رفت . به خدا تكیه می كنم و از نیرو و استعدادی كه در وجود خودم به ودیعت گذاشته شده استفاده می كنم و از او می خواهم كه مرا در كاری كه پیش می گیرم موفق گرداند و مرا بی نیاز سازد. با خودش فكر كرد كه از من چه كاری ساخته است ؟ به نظرش رسید عجالتا این قدر ازاو ساخته هست كه برود به صحرا و هیزمی جمع كند و بیاورد و بفروشد. رفت و تیشه ای عاریه كرد و به صحرا رفت ، هیزمی جمع كرد و فروخت . لذت حاصل دسترنج خویش را چشید. روزهای دیگر به این كار ادامه داد تا تدریجا توانست از همین پول برای خود تیشه و حیوان و سایر لوازم كار را بخرد. باز هم به كار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانی شد. روزی رسول اكرم به اورسید و تبسم كنان فرمود:نگفتم هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك می دهیم ، ولی اگر بی نیازی بورزد خداوند او را بی نیاز می كند. داستان راستان/استاد مطهري ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️