وصیت نامه شهید عبدالحسین عرفانی جهرمی
با سلام به نائب برحق حرت مهدی (عج) امروز ظلم بر جهان چیره گشته و ما مظلومان تاریخ ، ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدایی که در هم کوبنده ستمگران و ظالمان تاریخ است.بنام او که مالک هستی است ،جان می دهد و جان می ستاند .با سلام به حضرت بقیه الله و شهیدان راه حق و آزادی ، با سلام به نائب برحق حرت مهدی (عج) امروز ظلم بر جهان چیره گشته و ما مظلومان تاریخ ، ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید .این وصیت را با سرعت نوشتم و نتوانستم کلی بگویم .امیدوارم پدر و مادر مرا حلال کنند. برای آنها و برادرانم و خواهرانم آرزوی موفقیت میکنم اگر شهید شدم بدانید که گرچه دستم از این دنیا کوتاه است ولی از قفس تنگ دنیا خلاص شدم ،رها گشتم و به ملکوت اعلا پیوستم برای من ناراحت نباشید.امیدوارم خداوند متعال یارتان باشد و خداوند را هرگز فراموش نکنید .
درباره شهید
شهید ستوانیکم پیاده عبدالحسین عرفانی جهرمی در سال 1339 در شهرستان جهرم متولد شد . پس از طی تحصیلات اولیه و اخذ مدرک دیپلم ، زمانی که آتش جنگ در جبهه های حق علیه باطل شعله ور بود به ندای رهبر کبیر انقلاب امام خمینی لبیک گفت و در تاریخ 1362/07/05 پس از قبول شدن در کنکور ورودی دانشکده افسری به استخدام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد ، پس از سپری کردن دوره دانشکده افسری و اخذ مدرک کارشناسی علوم در تاریخ 1365/09/05 به درجه ستواندومی نائل آمد و سپس برای گذراندن دوره مقدماتی رسته پیاده به مرکز آموزش پیاده شیراز اعزام و پس از سپری کردن این دوره در تاریخ 1366/08/20 به لشکر 28 پیاده کردستان منتقل شد .پس از سپری کردن دوره دانشکده افسری و اخذ مدرک کارشناسی علوم در تاریخ 1365/09/05 به درجه ستواندومی نائل آمد و سپس برای گذراندن دوره مقدماتی رسته پیاده به مرکز آموزش پیاده شیراز اعزام و پس از سپری کردن این دوره در تاریخ 1366/08/20 به لشکر 28 پیاده کردستان منتقل شد .وی مسئولیتهای فرمانده دسته ادوات و معاون گروهان در گردان 127 را به عهده داشت و در مدت خدمت خود هیچ وقت صلاح خود را به مصالح مملکت و نظام ترجیح نداد و در راه تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران لحظه ای کوتاهی ننمود .شهید عبدالحسین عرفانی جهرمی در مورخه 1367/01/23 در عملیات آفندی بیت المقدس 5 در ارتفاعات قلیجان مریوان در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی به ناحیه شکم و سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام ادمین عزیز و اعضای کانال اگر میشه مشکل منم بگذارید.
من ۲۳ سالمه و دختر داییم رو به شدت دوسش دارم و عاشقش هستم و حدودا یک سال میشه که این حس رو به ایشون دارم و مطمعنم که هوس هم نیست. اون دختر خانم ۲۶ سالشه و ۳ سال از من بزرگتره و وضع مالی واقعا خوبی دارم.
من هنوز به ایشون راجع به حسی که بهشون دارم چیزی نگفتم.
اگر بگن آره که من خیلی خوشحال میشم
اما اگر بگن نه یا بگن شخص دیگری رو دوست دارند من نابود میشم چون به شدت عاشقش هستم و یه جورایی خجالت میکشم بهش بگم و میترسم نسبت بهش توی زندگی سرد شم.
میشه بهم یه راه حلی بدید که من چجوری حسم رو بهشون بگم؟ و اینکه از کجا بفهمم نسبت به ایشون سرد میشم یا نه.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
❌❌❌سلام دوستان. دختر۱۴ساله دارم.۳؛۴ ماهی میشه که بنظرمن البته،وسواس داره!!مثلا حمام ودسشویی ومسواک زدن وآماده شدنش برا جایی رفتن ومدرس رفتنش کلللللی طول میکشه.مثلا حمام ۲ساعت !یاآماده شدنش برامدرسه که صبحیه یک ساعت ونیم!اینا به کنار،مثلا جاش وکه میندازه بخوابه کلی باهاش ور میره!طولش میده!صاف وصوفشون میکنه!کوشه های متکاش وصاف میکنه!!لباسهای تنش وهمش مرتب ومیزون میکنه!موقع درس خوندن کتا ب ودفتروخودکاروچیاش وحتما بایدمرتب وصاف وصوف بچینه درس بخونه!!من وباباش اعصابمون خرده ازاین بابت.هرچی هم بش میگیم که ادامه نده چونکه بدترمیشه،فایده نداره!خیلی نگرانشم!!کسی همچین موردی نداشته؟!چکارکنم بنظرتون؟اینم بگم که بچه خیلی ساکتی هم هست توجمع وخجالتی واعتمادبه نفس کم. کمکم کنید.نظرتون چیه دوستان؟چکارش کنم؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به حبیبه خانم ودوستا ن عزیز وگروه خوب تان عزیزان من همونیم چند وفت پیش پیام دادم گفتم کف پام خیلی درو میکنه بیشتر صبحا از خواب بیدار می شدم خوب خیلی عزیزان راهنمای کردن گفتن خار پاشنه هست رفتم دکتر عکس گرفتم گفتند خار پاشنه زیاد نیست التهاب زیاد است فیزوترابی برام ۱۰ جلسه نوشت دارم می رم فایده نداره دکتر گفت التهاب زیاد داره خواهرا راهنمایی میکنید کسی بوده این مشکل داشته باشه ممنونم از همه شما واقعا اذیتم نمی تونم راه برم در ضمن امپول دکتر زد کف پام ولی فایده نداشت ممنونم راهنماییم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به شما عزیزان من دو تا پسر دارم اختلاف سنیشون دو ساله بزرگه خیلی خیلی گریه میکنه بهانه میگیره نمیذاره برادر کوچکش اسباب بازی ببره همش میزندش مثلاً اگر دو تا آبنبات بهشون بدم گریه میکنه اون رنگی که داداشش برده میخوادش به خدا خسته شدم تو رو خدا اگر کسی راهکاری داره یا دعایی بخونم بهم بگه ممنون میشم از راهنماییتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و عرض ادب خدمت شما دوستان گرامی
چند سالی میشه در گیر آلرژی هستم قبلاً فقط به صورت عطسه و آبریزش بینی بود
امسال خیلی متفاوت شروع شد اول پاییز که صدام کامل قطع شد که رفتم دکتر یکم بهتر شدم الان دوماهه که دارم سرفه میکنم جوری که تمام بدنم درد میکنه و سر درد میگیرم
الان سرفه هام بهتر شده دچار گرفتگی بینی شدم که خوابو ازم گرفته
اگه کسی همچین مشکلی داشته ممنون میشم راهنماییم کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
دوستان کسی تجربه ای برای از بین بردن خط خنده داره که موثر بوده باشه لطفاً بگه. تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ببخشید من یه سوال دارم کرم آربیانا که تلویزیون تبلیغ می کنه کسی مصرف کرده خوب بوده یا همش تبلیغات هستس
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
باسلام پسر۱۸ساله دارم ازبچگی کلاس ورزشی میرفت کارش هم خیلی عالی بودتوزمینه نقاشی هم خیلی استعدادش خوبه همینکه پابه دبیرستان گذاشت ازاین روبه اونروشده اصلادرکنارخانواده لذت نمیبره همش بادوستایی که سرشون به تنشون نمی ارزه وقتشومیگذرونه به درس اینااهمیت نمیده همش کارهاوچیزای منفی گرایش داره وقتی به فکرکارکه میشه بیشتر گرایش به کاردرکافه اینا داره هرکاری هم میره بیشترازیه ماه نمیمونه تازگیابه این شهرواون شهرمیره بدجورنگرانم سرازکارش درنمیارم هرچقدم حرف میزنیم نمیره سرش
#ایدی_ادمین👇🌻🌻🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
20.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نکات مهم پیشگیری از سرما خوردگی
✅ در این ویدیو با حضور دکتر کردافشاری در مورد اینکه مصرف خیار در فصل تابستان، بوییدن گل نرگس، مصرف مداوم دمنوش بابونه و انواع سوپ ها در پیشگیری از سرماخوردگی و بالا بردن سیستم ایمنی بدن بسیار موثر است صحبت می کنیم.
این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ادمین عزیز و اعضای کانال اگر میشه مشکل منم بگذارید. من ۲۳ سالمه و دختر داییم
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام ونور ورحمت الهی بر بندگان خوب خدا
پاسخ به گل یاس خانم☘
خواهر عزیز تو این دنیا فقط شما نیستی که از ظلم یک نامرد خودت وبچه هات در عذابی
اما تجربه خودم میگم که سرنوشتم تا حدودی مثل شما هست
ولی با این تفاوت که بچه هام سمت من نیستن ومن خداراشکر شاغلم
منم خیلی عذاب کشیدم که چرا این نامرد توزندگی من وارد شد چرا بچه آوردم ولی یک مدتی هست فکر کردم که تمام زندگی که شوهر نیس که من بخام بقیه عمرم وزندگیم که هدیه خداوند هست با غم وغصه تباه کنم
میدونم سخته ولی فرض کن این نامرد فوت شده از نعمتهای دیگه خدا لذت ببر با بچه هات شادی کن برید گردش تو درس ومشق کمکشون کن سعی کن مثل دوست براشون باشی اگه شاغل نیستی یک کاری برای خودت پیدا کن که هم مشغول باشی هم منبع درآمدت باشه
نماز اول وقت بخون قرآن بخون ذکر زیاد بگو برای عاقبت بخیری بچه هات دعا کن به خاطر سلامتی خودت وبچه هات خداراشاکر باش
اگه خدای نکرده شوهرت خوب بود ولی بچه هات یا خودت مشکل جسمی یا بیماری داشتید خوب بود؟
بالاخره هر شخصی تو زندگی یک مشکلی داره اینکه چرا یچه آوردی یقین بدان که تولد ومرگ انسانها دست خداست ودست بشر نیس
به گذشته وآینده فکر نکن وبه حالت فکر کن حال الانت درست کن
برای من وبچه هام نیز دعاء کن
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
پاسخ به نوعروسی که همسرش مهندس هست وخانواده همسرش سرد هستن
خانم عزیز خداراشکر همسرت خوبه در حد متعارف با اقوام همسرت رفت وآمد کن در مقابلشون خودت بزن به بی خیالی وقتی بی احترامی میکنن یه طوری رفتار کن که انگار نه انگار مثلا بخند یه آهنگ از گوشی ت گوش کن
ولی رفت وآمد قطع نکن وحتما هم همراه همسرت به منزلشون برو چون اگه همسرت تنها بره قشنگ میرن رو مخ طرف
سعی کن متوجه بشی نقطه ضعف اقوام شوهرت چیه رو همون مانور بده مثلا اگه سروضع درستی ندارن خیلی شیک بپوش اگه اجتماعی نیستند شما سعی کن اجتماعی باشی
فقط خدا کنه که خانواده همسرت ... نباشن چون مردم ... نسبت به غریبه ها خیلی خیلی سرد هستن که چاره ای نداری باهشون قطع رابطه کنی خصلتی دارن که اگه تو جمعی باشن که همشهری وغریبه باشن ترجیح میدن با دشمن خونی همشهریشون خوش وبش کنن😭😭
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام
برای رفع بوی بد سرویس بهداشتی اول اینکه نفتالین داخل یک ظرف بدون درب بزارید یا نفتالین تو یک کیسه پارچه ای بزارید تو دستشویی آویزون کنید یه مدتی بگذره بوی بد میره
بعد هم اسپری خوشبو کننده هوا بگیرد گاهی وقتا اسپری کنید یا عود دود کنید
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خانمی که نامزدت قهر میکنه
هر دفعه قهر میکنه با خنده بگو عه مگه بچه هستی که قهر کردی قهر مال بچه هاست مردا که قهر نمیکنن به غرورش برمیخوره دیگه قهر نمیکنه این موضوع روانشناس گفته تجربه شده نتیجه داده
ضمنا قهر که کرد نازکش نشو شرطی میشه فقط همون شیوه که گفتم اجرا کن طوری رفتار کن که انگار نه انگار اوقهره
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
((حضرت امام محمّد باقر (ع ) فرمودند:
يك روز ((شبيه هذلى )) محضر مقدس ((حضرت رسول خدا
(ص )))
مشرّف شد و گفت :
يا رسول اللّه ، من پير شده ام و قوه بدنيم مرا به يك سرى اعمالى از قبيل نماز و روزه و حج و جهاد... كه قبلا بر آن مداومت داشتم و انجام مى دادم ، يارى نمى دهد و الا ن هم توانايى بر آن اعمال را ندارم ، از شما خواهش مى كنم كه عملى سبك و حديثى پربار و آسان به من بياموزيد كه بتوانم آن را انجام دهم و خداوند متعال هم مرا از منبع فيض خودش بهرمند سازد.
حضرت فرمود:
اى مرد، خواسته خود را تكرار كن ؟
((هذلى )) خواسته خود را سه مرتبه اعاده نمود.
حضرت فرمود:
هيچ درخت و كلوخى در اطراف تو نماند، مگر از ترحم بر خواسته تو گريست .
پس هر وقت از نماز صبح فارغ شدى ده مرتبه بگو:
سُبْحانَ اللّهِ الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِه ، وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلىِّ الْعَظيم
خداوند متعالى بواسطه اين دعا تو را عافيت مى دهد و به بركت اين ختم تو را از ((كورى و ديوانگى و خوره و پيسى و پريشانى و كن ذهنى و خرفتى )) نجات مى دهد.
شبيه هذلى گفت :
يا رسول اللّه ؛ اين ذكرى را كه فرموديد؛ براى دنياى من بود، لطفا براى آخرتم هم نسخه اى بفرمائيد تااز آن هم بهرمند گردم .
حضرت رسول اكرم (ص ) فرمود:
بعد از هر نماز بگو:
اَللّهُمَّ اهْدِنى مِنْ عِنْدِكَ وَ اَفِضْ عَلَىّ مِنْ فَضْلِكَ وَ اَنْشُرْ عَلَىَّ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ اَنْزِلْ عَلَىَّ مِنْ بَرَكاتِكَ.
اگر بر اين ادعيه مواظبت كردى و عمدا آن را تادم مرگ ترك نكردى ، وقتى كه قيامت شود و به صحراى محشر وارد شوى ، ((هشت در بهشت براى تو باز مى شود، و از هر درى كه خواستى مى توانى داخل شوى .)
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
((يونس بن حلبيان )) نقل كرد:
يكروز محضر مقدس حضرت امام صادق (ع ) شرفياب شدم ، ديدم حضرت به درد چشم بسيار سختى دچار شده و بحدى آقا را اذيت مى كرد كه ما ناراحت شديم و محضر حضرت را ترك كرديم .
روز ديگر خدمت با سعادتشان مشرف شديم ، ديديم كه حضرت صحيح و سالم است و هيچ عارضه اى در چشم مباركشان نمى باشد، تعجب كرديم و گفتيم : فدايت شويم آيا چشمهاى خود را با چيزى معالجه فرموده ايد؟!
حضرت فرمودند:
بلى ، به چيزى كه او از معالجات بود.
گفتيم : قربانت آن چه بود؟!
حضرت فرمودند:
تعويذى بود.
آن تعويذ را از حضرت گرفتم و آن را نوشتم و آن تعويذ اين است :
اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِقُدرَةِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِنُورِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِجَلالِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِجَمالِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِبَهاءِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِجَمْعِ اللّهِ
گفتيم : جَمْعُ اللّهِ چيست ؟!
فرمود:
بِكُلِّ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِعَفْوِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِغُفْرانِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِرَسُولِ اللّهِ وَ اَعُوذُ بِالاَْئِمَّةِ
يك يك نام آنها را برد، آن گاه فرمود:
عَلى ما نَشاَّءُ مِنْ شَرِّ ما اَجِدُ اَللّهُمَّ رَبَّ الْمُطيعينَ.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_یک_اشتباه ❌
شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم
همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم
همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی
بهترین مادر دنیا هم میشی
بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی
اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم
بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام ادمین نازنین ممنون برای گروه خوبتون
در جواب مامان یسنا جون که گفتن همسرشون خیانت کرده
فدات شم انقد راحت به زبون نیارین انرژیش رو جذب نکنین گلم خودتون میگین فقط صحبت کرده
خدا نشون نده به هیچ خانواده ای خیانت رو
چندتا راهکار بگم انشاالله که مفید باشه برای همه
عزیز دلم یک لیوان آب رو در دست بگیرین و سوره حمد رو بخونین به آیه اهدنا که رسیدین ۷۰ بار تکرارش کنین و به آب بدمین اصلأ ❌فوت نکنین❌ و سوره رو تا آخر بخونین قبل و بعدش هم صلوات بدین و از خداوند بخواین که به احترام و قدرت سوره حمد همسرم فلان کارش رو ترک کنه انشالله و بدین آب رو بخوره، حالا آب رو به هر چیزی میتونین اضافه کنین
تا چندین روز این کارو تکرار کنین برای هرکاری که فکرشو بکنین معجزه میکنه برای تمام عادتهای بد همسر و فرزندان واقعا خوبه و با مداومت ترک میکنن انشاالله مثل سیگار کشیدن اعتیاد بددلی عصبانیت دزدی فحاشی برای هر چیزی که موجب ناراحتی تون هست حتماً بخونین
یکیم سوره مسد رو اگر هر خانمی بنویسن و داخل کیف پولشون بگذارن هیچ موقع خیانت نمیبینن
یکیم که خیلللللللللی خیللللللللللللللی مهمه شب هنگام خواب و صبح موقع بیدار شدن یه تسبیح دستتون باشه ۱۰۰ بار تکرار کنین خدایا عشق و مهر و محبت و آرامش رو به زندگی من هدیه کن
میتونن هرچیز دیگه هم بهش اضافه کنن مثل پاکی یا وفاداری یا هرچیزی که دوست دارن
همون روز اول معجزه ش رو میبینن
دیگع هیچ موقع این ذکر رو قطع نکنن
یکیم خوندن سوره نور برای خوشبختی و دور شدن از خیانت مرد و زن هست و وفاداری بهم،
با مداومت زندگیتونو بیمه کنین انشاالله
یکیم همیشه غسل اویس قرنی رو انجام بدین، اینم برای محبت تمام اطرافیان مون خانواده خودمون و خانواده همسرامون خوبه اون لحظه که اسم غسل رو میارین محبت همه رو از ذهن تون بگذرونین
امیدوارم زندگیتون پر از معجزه های قشنگ باشه و همه ی مردم سرزمین مون در آرامش و خوشبختی باشن❤️❤️❤️
مامان ایلیام 🥰
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
23.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درمان فوری سرفه در سرما خوردگی
✅ در این ویدیو با حضور دکتر کردافشاری در مورد اینکه با توجه به اینکه درمان سرفه در افراد مختلف متفاوت است اما در صورت نداشتن دیابت استفاده از چند حبه نبات و یا عسل می تواند سرفه را بهبود دهد صحبت می کنیم.
این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ادمین عزیز و اعضای کانال اگر میشه مشکل منم بگذارید. من ۲۳ سالمه و دختر داییم
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام زندگیتون مملو از آرامش ورحمت خداوند
ممنون از خانمی که در پاسخ به عروسی نوشته بودن لطفا دم دستی نباشید😂
خانم عزیز گل گفتی خانواده من همیشه دم دستی هستن برای فامیل برای عروس که دیگه نگو برای داماد وهمین دم دستی بودن یه عمر که زندگی ما بچه ها را خراب کرده
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
دخار خانم ۲۵ ساله که همش مریض هستی واز اقوام ورفتارهاشون گله گردی
دختر خوب رفتار اقوام شما نشآت گرفته از رفتار پدرومادر و خودت هست بیماری شما هم به خاطر افکار وخودخوری که میکنی سیستم ایمنی وعصبی بدنت ضعیف شده اینقدر بقول خانمی دم دستی بودی و خودت دوست نداشتی که خودت هم باورت شده بیماری به خاطر قطع صله رحم هست
صله رحم خوبه وفرق داره با نوکری وباج دهی به فامیل عزت نفس داشته باش به موقع رفت وآمد کن به موقع کار کن معلومه که اینقدر لطف کردی که شده حق مسلم خودت تغییر بده کم کم شروع کن دز مقابل گله وایراد اطرافیان حساس نشو یه عمر لطف کردی معلومه یکباره بخواهی خدمات ندی زبون انتقاد باز میشه
بزار انتقاد کنن با افراد دیگه رفت وآمد کن دوستان جدید پیدا کن اما یادت باشه حریم خودت نشکتی من خودم تاببینم دوست یا فامیلی من فقط برای خدمت میخاد کلا رابطه را کات میکنم باور کن هیچ اتفاقی جز حس خوب بهم دست نمیده ووارد رابطه با دوست دیگه یا فامیل دیگه میشم
خونه فامیل برو در حدی که اونا احترام بهت میزارن احترام بزار اگه از رفتاری ناراحت شدی تو رفتار نشون بده
خودم دوستی ۲۰ ساله داشتم یه بار دعوت کردم بیاد خونه مون اول تعارفات کرد بعد گفت نمیام من به مدت یکسال باهاش قطع رابطه کردم بعدها خودش زنگ زد عذرخواهی کرد ومتوجه رفتار اشتباهش شده بود ولی اگه من به رابطه با ناراحتی ادامه میدادم هیچ وقت متوجه اشنباهش نمیشد
بیشتر رو فکر وذهن وزفتار خودت کار کن اگه اول خودت دوست داشته باشی اکه یاد بگیری که چطور در برابر رفتارهای نادرست دیگران رفتارکنی وچه عکس العملی نشون بدی هم شاد میشی هم دوستان زیادی پیدا میکنی
آنطور زندگی کن که دوست داری وبه شرطی که به حقوق وآزادی دیگران صدمه نزنی
من تو محیط کارم باهم بدرفتاری شد با وجوداینکه جابه جایی برام سخته دارم محل کارم تغییر میدم چون رییسم به نیروی کار مثل من خیلی نیاز داره نقطه ضعفش همین بود من دارم جابه جا میشم نمی دونی رییس چه ضد حالی خورده
وقتی تو محیطی هستی که ارزش برای آدم قائل نیستن خود آدم باید طوری رفتار کنه که قدر آدم بدونن
ایشالا که یه یا علی بگی واول از اصلاح افکارخودت شروع کنی و بشی یک دختر شاد واجتماعی وپرانرژی وبا اعتماد به نفس کامل
یاحق🌺🍃🌺🍃🌺
خانمی که دست طفلت سوخته
رو جایی که سوخته از شیر خودت بریز هم زودتر خوب میشه هم تسکین میده هم زخم خشک نمیشه جاش هم نمیمونه
خودم دست سوخنه بود مادرم اونموقع طفل شیر خوار داشت هیمن کار کرد خیلی خوب بود خصوصا که شیر بچه دختر باشه
برای بهبودی وشفای زهراعزیز دردانه من خاله دعاء کن
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سلام به همه دوستان مجازی خواهر گلی که فکر میکنی همسرت به پسر سه سالت حسودی میکنه از متن شما متوجه شدم که شما زیادی به پسرتون اهمیت میدین هم از نظر مذهبیون و هم روانشناسان غربی معتقدند بچه نهایتاً زمانی که شیر گرفته میشه باید جدای از پدر و مادر بخوابه اینم به خاطر حساسیت و ترس مادره وگرنه خیلی زودتر باید جدا باشه بعدم یه مقدار محبت و نوازش جلوی بچه اشکال نداره بچه وقتی این محبت را بین پدر و مادر ببینه احساس خوبی پیدا میکنه به شرطی که زیاده روی نباشه فرزندتون را به زود خوابیدن عادت بدین و همون شیطنت ها را براشون انجام بدین ببینید توی گروه چقدر از کمبود محبت بین زوجین گفتن پس شما هم به همسرتون اون طور که دوست داره محبت کن خوشبخت باشین و زندگی بادوامی را برای همه بانوان سرزمینم ارزومندم😊
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 شیدا صادق من هوس باز بود؟؟ اون ک حتی دست منم لمس نکرده بود چرا این حرفا رو
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃
شیدا
یه روز که بالیلا تو بازار بودم ، پسرداییش،و مهدی هم اومدن و احوالپرسی کردن و رفتن ... نگو مهدی شماره منو خواسته بود ، لیلا، هم بی هیچ اجازه ای ،شماره من و به مهدی داده بود ...مهدی هم دانشجوی ارشد وکالت بود .. متولد ۶۸ بود ...نمیدونم چرا هرکی تو پست من میخورد وکیل بود...شاید دنیا داشت باهام بازی میکرد و میخواست منو نابود کنه ...😔
البته مهدی بعد خودش و معرفی کرد ...
خلاصه پیامای مهدی و نادیده گرفتم ... و اونم دیگه زنگ نزد
و حسابی با لیلا بحثم شد ک چرا شماره منو ب مهدی داده...
کم کم صادق و فراموش کرده بودم و زندگیم ب روال عادی برگشته بود ... که دانشگاه یه شهردیگه قبول شدم و رفتم دانشگاه
اعتماد داداشم بهم برگشته بود و از این بابت حسابی خوشحال بودم ...
اونجا هم مهدی ول کن نبود و هی زنگ میزد ...
اونجا که رفتم بیشتر از همیشه ،دلتنگ صادق بودم
اونقد حالم بد میشد ک حس میکردم دیگه نمیتونم نفس بکشم ...
مجبور شدم برم پیش دکتر و براش قضیه رو تعریف کنم و دکترم گفت این نفس تنگی بخاطر دلتنگیته و ب مرور درست میشه ...
خیلی دوس داشتم بدونم صادق کجاست و داره چیکار میکنه...
البته ک رسیدنمون بهم محال بود و میدونستم هیچوقت بهم نمیرسیم اما خب علاقه و دوس داشتن ک دست خودم ادم نیست ..هست؟؟؟
بعضی وقتا با خودم میگفتم ینی واقعا عاشقش بودم یا وابسته اش بودم؟یا مرهمی برای دردام بود فقط ک براش زار بزنم و از سختیام بگم؟؟حال خودم و نمیدونستم ...
اما همچنان از فرناز حالش و میپرسیدم .
اونم میگفت خوبه .. چیزیش نیست .. ولی هیشکی جز تو رو هم قبول نداره
همش میگه خوشبخال شوهر شیدا ،فرشته نصیبششده و از این حرفا
حسابی باورش،شده بود ک ازدواج کردم
روز ها همینجوری پشت هم میگذشت ...
ایام میان ترم برمیگشتم شهرستان پیش خونوادم
ی روز از همین روزا،مهدی باز تماس گرفت ،
اینبار جواب دادم
چون قبلش پیام دادع بود و التماس کرده بود ی لحظه گوشی بردارم
گفت شیدا خانوم باید باهاتون صحبت کنم
از اون اصرار و از من لجبازی و لجاجت و نه گفتن....
خلاصه با هزار اصرار راضی شدم که تو شیراز ببینمش (همونطور ک گفتم بابام وضع مالیش خوب بود،شیراز هم خونه داشتیم ، قرار بود همون روزا با مامانم بریم شیراز واسه خونه مون خرید کنیم ،و من پارک نزدیک خونمون و انتخاب کردم .. مهدی دانشجو شیراز بود و شیراز زندگی میکرد)
روز ملاقات من و مهدی فرا رسید ...
مهدی ازم خواسته بود تا منو ببینه و باهام صحبت کنه و براهمیشه از زندگیم بره و مزاحمم نشه ..
اما طبق گفته خودش ،وقتی منو دیده بود و با من از نزدیک صحبت کرده یه دل نه و صد دل عاشق من شده بود(من خوشگل نیستم ولی بقول دوستان چهره معصوم و جذابی دارم
توی دیدارمون ، مهدی ب من ابراز علاقه کرد ،اما من واقعا حسی بهش نداشتم ... خیلی هم پسر خوب و بقول معروف بچه مثبت بود ،اما نمیدونست دیگه تو دل من به این راحتیا نمیشه واردش شد و کلیدش فقط دسته یه نفره 😭😔😭😂
من بخاطر اینکه مهدی از من راحتتر دل بکنه ،کارت انجمن دیابت گابریکم و بهش نشون دادم و گفتم ببین این اوضاع منه ..گفتم من ب راحتی نمیتونم ب راحتی باهرکسی ازدواج کنم و کلی چرت و پرتای دیگه
خلاصه حرفامون تموم شد و ازش خواستم این دیدار اخرین دیدارمون باشه و دیگه باهام تماس نگیره ...
اما ای دل غافل .. مهدی بدتر از قبل شده بود
دیگه حال و حوصله هیچکسی نداشتم ...
انگاری دیواری کوتاهتر از مهدی پیدا نمیکردم،شده بودم کوه غرور ... تمام حرصم و سر مهدی بیچارع خالی میکردم ...
جواب پیاماشو نمیدادم ..
وقتی بهم زنگ میزد اونقدر سرد جواب میدادم ک هرکی دیگه بود دمشو میذاشت رو کولش میرفت
اینم فکر کردع بود من ناز میکنم ولی دوسشدارم!!!!
نمیدونم چرا اینجوری فکر میکرد
اما مهدی برا من فقط ی بازیچه بود ،من واقعا هیچ حسی بهش نداشتم ...
دل من پیش یکی دیگه گیر بود اونم کسی نبود جز صادق 😔😔😔صادق تموم رویاهای روز و شب من بود ...
ترم سه تموم شد
ترم چهار همینطور.. ترم پنج ... و ترم شش ....
تا اینکه اواسط ترم شیش بودم ...
فرناز ازدواج کرده بود و دیگه نمیتونستم از صادق خبری بگیرم میترسیدم ،اتفاقی برا زندگیش بیفته ...
دل و زدم به دریا و تصمیم گرفتم شمارش و بگیرم
حدودا شیش و هفت عصر بود
اول براش زنگ زدم و بعد از خوردن چند تا بوق گوشی و جواب داد ...
تا گفت الو بفرمایید ... هق هقم شروع شد و دست رو دهنم گذاشتم تا نفهمه کی پشت خطه ..
فقط دوس داشتم حرف بزنه و من صداش و بشنوم ،چقد ب شنیدن صداش نیاز داشتم
تا اینکه خودش خسته شد و قط کرد 😔😔😔 و با خط خودم برا صادق پیام دادم و سلام کردم اما خودم و معرفی نکردم .
پرسید شما ...
یادمه ک وقتی میخواستیم ،باهم اشناشیم وقتی بهش پیام دادم شما در جوابم گفت ،یه غریبه اشنا
منم همین و فرسادم واسش "غریبه ی آشنا"