eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.3هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
💜🍃 دختر ۱۸ساله‌ و پسر عمه‌هاشون؛ عزیزم اول بگم که الان زوده،برو دانشگاه😁😂😂 بعدم اینکه اولین گزینتون برا انتخاب همسر اخلاق باشه.اخلاق،اخلاق،اخلاق. چه بسیارند مردای پولدار بداخلاقی که زندگی رو زهر زن و بچه کردن،یا خسیسن و ذره‌ای خرج نمیکنن. مرد اخلاق مدار می‌تونه به همه چی هم برسه. من خودم وقتی همزمان دو تا خواستگار برام اومده بود،اسم هر دو رو تو یه برگه نوشتم و صادقانه خوبیها و بدیهاشون رو نوشتم. در آخر به اونی که وزنه‌ی خوبیهاش بیشتر بود،جواب مثبت دادم. در آخر اینکه شخص من،اگه جای شما بودم،به هر دو جواب رد میدادم،چون اونوقت یه عمر با این پسر عمه(که شده همسر)با اون پسر عمه که عشقش ناکام مونده روبرو میشم و این سخته.بازم میگم اگه برا من با روحیات خودم پیش اومده بود. امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری و خوشبخت شی عزیزم. 🌸🌸🌸🌸 عزیزی که همسرت همش میگه ندارم ندارم شما خودت بهتر می‌دونی راست میگه یا دروغ.داره و نمیده،با سیلی صورتشو سرخ می‌کنه تا جلو بقیه کم نیاره،یا داره و فقط از شما دریغ میکنه. شما به اندازه‌ی وسع همسرت ازش توقع داشته باش.نه اونقدر زیاد که شرمندتون شه یا خدای نکرده بخواد پول حرام بیاره،نه اونقدر کم که فکر کنه شما که نیازی نداری،ببره برا بقیه. از همینجا از همه‌ی کسانی که خانواده‌ی شوهر حساب میشن می‌خوام از برادر متاهلتون توقع نداشته باشین غیر از جاهای واجب که همه برا هم کادو میبرن،بهتون پول و هدیه بده.خرج شما یا بچه هاتون کنه.برادرتون برا خودشیرینی پیش شما از سهم همسر ‌و بچه و خونش میزنه،برا شما یا بچتون چیزی میخره.چند بار شما قبول نکنی،دیگه تکرار نمیکنه.اگه خانومش راضی باشه،در حضور اون خرج میکنه،نه پشت سرش. 🌸🌸🌸🌸 خواستگار نظامی؛ عزیزم،نظامیها محدودیت سفر دارن و نمیتونن سفر خارجی برن.برا اماکن مذهبی هم بعد برگشت باید پاسپورت رو تحویل بدن. در مورد تشخیص خساست ایشون باید بگم خواهر من یه خواستگار داشت تو همون جلسه‌ی و صحبت اول متوجه شد و به محض رفتنشون گفت خسیسه و جوابم منفیه.از قضا اون آقا پسر هم دیده بود خواهرم باهاش هم نظر نیست،اونم گفته بود نه. خواهرم گفت ایشون مدام می‌گفت من هر چیزی میخرم چند سال نو نگه میدارم،فقط به گوشی علاقه دارم و براش خرج میکنم.مسافرت دوست ندارم و اهل مهمونی نیستم و شما بعدا توقع نداشته باشین یا یکی از دخترای خانواده تازگی عقد کرده،ولی همه فهمیدن ایشون مثل پدرش خسیس هست،اما دختر خانم عشق چشماشو‌کور کرده و معلوم نیست چطوری میخواد از پیش پدر دست و دلباز و ولخرجش،بره تو خونه‌ی همسر و پدر شوهر خسیس زندگی کنه. بالاخره شما تا با ایشون حرف نزنی و به چالش نکشونیش،متوجه نمیشی خساست خانوادش رو داره یا نه. 🌸🌸🌸🌸 خانومی که عکس شصت پاشون رو گذاشتن؛ عزیزم شما هر شب با وازلین،یا کرم آبرسان و مرطوب کننده،یا کرم ترک پا،پاتون رو چرب کنین،جوراب نخی بپوشید تا صبح.بعد چند شب کم‌کم اثراتشو میبینین.ادامه بدین تا کف پاتون صاف و زیبا بشه.بعدش میتونین با کرم مرطوب کننده‌ی معمولی هر شب چرب کنید،بدون جوراب. من با این روش جواب گرفتم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی ❤️🍃 عاشقانه های شهدا ( فرزانه و حمید)💜 گفت :« این طور ها هم نیست فرزانه خانوم . باز
❤️🍃 عاشقانه های شهدا ( حمید و فرزانه) هوای آن شب به شدت سرد بود، در کوچه و خیابان پرنده پر نمی زد، حمید زنگ زده بود صحبت کنیم. از صدای گرفته ام فهمید حال چندان خوشی ندارم😷 نمی خواستم این وقت شب نگرانش کنم، ولی آن قدر اصرار کرد که گفتم: حالم خوش نیست دل پیچه عجیبی دارم تونگران نشو، نبات داغ می خوردم خوب میشم💙  گرفتگی شدیدی گرفته بودم. به خودم تلقین می کردم که یک دل درد ساده است، ولی هر چی می گذشت بدتر می شدم حمید پشت تلفن حسابی نگرانم شد. از خداحافظی مان یک رب نکشیده بود که زنگ در را زدند حمید بود ...آماده شدم و به اورژانس بیمارستان ولایت رفتیم تشخیص اولیه این بود که آپاندیسم عود کرده است دستم را آنژیوکت زدند🍂 خیلی خون از دستم آمد. تمام لباس ها و کفش هایم خونی شده بود. حمید با گاز استریلی که خیس کرده بود دستم را می شست و کفش هایم را تمیز می کرد. عین پروانه🦋 دور من بود برای سونگرافی باید به ببیمارستان شهید رجایی می رفتیم.از پرستار ها کسی همراه ما نیامد. من و حمید سوار آمبولانس شدیم. پشت آمبولانس فقط خودمان بودیم حالم بهتر شده بود. یک جا بند نمی شدم. اولین باری بود که آمبولانس سوار می شدم. از هیجان درد را فراموش کرده بودم! از خط بالای شیشه بیرون را نگاه می کردم. آن قدر شیطنت کردم😅 که حمید صدایش درآمد و گفت: بشین فرزانه، سرت گیج می ره. آبرو برای ما نذاشتی.🤒 مثلا داریم مریض می بریم.با تماس به خانواده موضوع را اطلاع دادیم. حمید به عنوان همراه کنارم ماند پنج شنبه بود و طبق معمول هر هفته هیئت داشت، ولی به خاطر من نرفت از کنار تخت تکان نمی خورد. به صورتم نگاه می کرد و می گفت: راست میگن شبیه ننه هستیا😍 لبخند زدم. خیلی خسته بودم. داروها اثر کرده بود. نمی توانستم با او صحبت کنم. نفهمیدم چطور شد خوابم برد. از نیمه شب گذشته بود که با صدای گریه ی حمید از خواب پریدم دستم را گرفته بود و اشک می ریخت. گفتم: عه،چرا داری گریه می کنی؟ نگران نباش، چیز خاصی نیست. گفت: می ترسم اتفاقی برات بیفته تمام این مدتی که خواب بودی داشتم به این فکر می کردم که اگر قراره بین ما جدایی اتفاق بیفته، اول باید من برم ، والا طاقت نمیارم ،😔 دوست داشتم زودتر از فضای خسته کننده ی بیمارستان بیرون برویم.گوشی حمید را گرفتم.یک بازی پنگوئن داشت که خیلی خوشم می آمد.باهمان مشغول شدم.بعد هم سراغ گالری عکس ها رفتم و باهم تمام عکس هایش را مرور کردیم.برای هرعکسی که انداخته بود،کلی خاطره داشت🥰اکثرشان را در مأموریت های مختلفی که رفته بود،انداخته بود.به بعضی عکس ها نگاه خاصی داشت،با خنده می گفت: این عکس جون میده برا شهادت🌹 اصرار داشت من هم نظر بدهم که کدام عکس برای بنر شهادتش مناسب تر است.صحبت هایش را جدی نگرفتم و باشوخی و خنده عکس ها را رد کردم.هنوز به آخرین عکس نرسیده بودیم که از روی کنجکاوی پرسیدم :نمیخوای بگی اسم منو توی گوشی چی ثبت کردی؟ گفت: به یه اسم خوب.خودت بچرخ ببین میتونی حدس بزنی کدوم اسمه؟🤔 زرنگی کردم و رفتم به صفحه تماس ها.شماره من را کربلای من ذخیره کرده بود.😍😍 لبخند زدم و پرسیدم: قشنگه،حس خوبی داره.حالا چرا این اسم رو انتخاب کردی؟جواب داد: چون عاشق کربلا هستم و توهم عشق منی🥰 این اسم رو انتخاب کردم بعد از یک روز مریضی،این اولین باری بود که با صدای بلند خنده ام گرفته بود.گفتم: پس برای همینه که من هرچی میپرسم اولین جوابت کربلاست میگم حمید کجا بریم؟میگی کربلا!میگم زیارت،میگی کربلا!میگم میخوایم بریم پارک،میگی کربلا! از آن روز به بعد،گاهی اوقات که تنها بودیم من را کربلای من صدا می کرد🥲 گاهی به همین سادگی محبت داشتن قشنگ است💙دوم آبان، عید غدیر سال نود و دو، روز برگزاری جشن عروسی ما بود با حمید نیت کردیم برای اینکه در مراسم عروسیمان هیچ گناهی نباشد، سه روز روزه بگیریم.شبی که کارت دعوت عروسی را می نوشتیم، حمید یک لیست بلند بالا از رفقایش را دست گرفته بود و دوست داشت همه را دعوت کند رفیق زیاد داشت؛ چه رفقای هم کار، چه رفقای هم هیئتی، چه رفقای باشگاه، همسایه ها، فامیل. خلاصه با خیلی ها رفت و آمد داشت با همه قاتی می شد، ولی رفیق باز نبود. این طوری نبود که این رفاقت ها بخواهد از با هم بودن هایمان کم کند😍 وقتی لیست تعداد رفقایش را دیدم، به شوخی گفتم انقدر رفیق داری می ترسم شب عروسی مشغول این ها بشی منو فراموش کنی حمید ششمین  فرزند خانواده بود که ازدواج می‌کرد برای همین در خانواده آنها این چیزها تازگی نداشت و برایشان عادی شده بود در خانواده ما اینطور نبود و اولین فرزند خانواده بودم که ازدواج می‌کرد صبح روز عروسی که می‌خواستم برم آرایشگاه  پدر و مادرم خیلی گریه کردن خودم هم از چند روز قبل اضطراب عجیب گرفته بودم خواب به چشمم نمی آمد وقتی دیدم این همه مضطرب و نا آرامم چاره کار را در توسل و توکل دیدم... ...
🍎 🏜 آیا یا بهتر از است؟ 🚦 باید توجه داشت از نظر این که شیر چه حیوانی برای انسان مناسب‌تر است شیر گاو بهترین است زیرا شیر حیوانی که مدت حاملگی آن نزدیک به مدت زمان بارداری انسان باشد، از نظر تغذیه مناسب‌تر است(مدت حاملگی گاو 9 ماه است.) 🏟البته بهترین شیر، شیر گاو جوان، چاق و سالم است که در مراتع چریده باشد و آن شیر، طعم و بوی نامطبوع نداشته باشد. ⛽ در درجه بعد شیر بز و سپس شیر گوسفند مفید است. 🗼شیر گاو برای شکل‌گیری و استحکام استخوان‌ها ،بهبود علائم پیش از قاعدگی، داشتن ناخن و دندان و موی سالم‌تر، کنترل دیابت نوع دو و پیشگیری از سرطان پستان و روده بزرگ بسیار مفید است و از نظر طب سنتی در افراد گرم مزاج، اشتها آور و چاق‌کننده است و سبب لینت مزاج و رفع یبوست می‌شود. 🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓 ✅خون دماغ و چند راه درمان: 1- کمی «پیاز» را رنده کنید و چند قطره «سرکه» بر روی آن بچکانید و چند قطره از آب این محلول را در بینی بچکانید. 2- چکاندن چند قطره «زیره» کوبیده و «سرکه» در بینی مفید است. 3- به بینی کشیدن پودر و گردی که در موقع برنج کوبی به دست می‌آید مؤثر است. 4- چند قطره مخلوطی از «آب سبزی» و «کندر» را در بینی بچکانید، خونریزی قطع می‌شود. 5- برای جلوگیری از خون دماغ، پنبه را با آب «لیمو ترش» یا «نارنج» آغشته کرده و در سوراخ‌های دماغ بگذارید تا خون بند آید. 6- گذاشتن برگ کوبیده «گزنه» در سوراخ بینی، خون دماغ را بند می‌آورد. 7- نوشیدن جوشانده برگ و پوست «صنوبر کوچک» برای خون دماغ تجویز شده است. 8- پوست سخت بیرون «تخم‌مرغ» را اگر کوبیده در سوراخ بینی بریزید، خون دماغ را بند می‌آورد. 9- بالا کشیدن گرد «برنج» در بینی، خون دماغ را بند می‌آورد. 🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊 💥نسخه برای سوزش ادرار💥 ♻️خرفه 10گرم، تخم کاسنی 5 گرم، کاکنج 5 گرم، تخم ترشک 10 گرم. تمام این مواد را نرم بکوبید و بعد از هر غذا یک قاشق مربا خوری در کمی ماست حل کرده و میل نمایید. 💥نسخه دیگری که می توانید برای درمان این بیماری استفاده کنید بدین صورت است: ♻️ناخنک 15 گرم، مرزنجوش 15 گرم، خارخسک 2 گرم، گل نیلوفر 10 گرم. تمام این مواد را مخلوط کرده و نصف آن را در شش لیتر آب ریخته و بجوشانید. سپس آن را صاف کنید و در آب گرم صاف شده آن بنشینید و این عمل را باید تا مدت بهبودی بیماری استفاده کنید. آب جعفری، گشنیز و کاهو را گرفته و هر وعده نصف لیوان بخورید. اگر از عرق کاسنی روزی سه استکان بنوشید بسیار مفید می باشد.
23.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرمول درمان التهاب مجاری ادراری ✅ در این ویدیو دکتر جلادت در مورد اینکه استفاده از ترکیب جوشانده گیاه بنفشه، پنیرک و خرفه به صورت آبزن در درمان التهابات لگنی بسیار موثر است صحبت می کنند. تخمه کدو برای کاهش التهاب مجاری ادراری بنفشه و خرفه و ثعلب و پنیرک و تخمه کدو باهم به روش آبزن زدن روغن کدو برای پروستات انسدادادرار درمثانه و یا پروستات :: گزنه و بابونه و مرزنجوش و اکلیل الملک به روش آبزن این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️ ‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 شهید محمد امین احمدی💜🍃
وصیتنامه شهید محمد امین احمدی خواهرانم! حجاب اسلامی را رعایت کنید. برایم گریه نکنید لباس سیاه نپوشید و اگرگریه می-کنید برای مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید. ما هر چه داریم از اسلام است و کسی که اسلام دارد از هیچ قدرتی بیم و هراس ندارد. از تمام اقشار مردم خواهشمندم که ادامه دهنده راه امام حسین(ع) باشند. که راه حقیقت و ابقا حقوق مسلمین است. از مردم عزیز خواهشمندم که زیر بار ظلم و ستم نروند، به همین دلیل باید تا آخرین قطره خونمان، حقمان را از ظالم بگیریم و ظالم را هر کسی که باشد ریشه کن کنیم. زیرا می¬خواهیم این انقلاب زمینه ساز حکومت مهدی (عج) باشد. خواهرانم! حجاب اسلامی را رعایت کنید. برایم گریه نکنید لباس سیاه نپوشید و اگرگریه می-کنید برای مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید. درباره شهید زندگینامه شهید محمد امین احمدی در سال 1350 در روستای دالان عمویی جاوید از توابع شهرستان ممسنی، چشم به جهان گشود. در دوران طفولیت پدرش را از دست داد و تحصیلات را با مشکلات زیاد و توام با فقه تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد. با توجه به مشکلات مادی که گریبانگیر خانواده¬اش بود مجبور به ترک تحصیل شد. در مدرسه بسیج این علاقه افراد نسبت به امام خمینی (ره) بود که همه را دور هم جمع و در قالب بسیج مردمی شکل داده بود. پس از اعزام در سال 1361 به منطقه جنگی تا سال 1365 بارها حضور خود را در دفاع از خاک ایران اسلامی اعلام کرد. در جبهه دلاوری خضوع‏، خشوع، و صبوری¬اش شهرت خاصی داشت. سر انجام در سال 1365 در عملیات کربلای چهار به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پس از شهادت در حدود 20 روز پیکر پاکش در منطقه عملیاتی در زیر آتش دشمن باقی ماند. زمانی که عملیات کربلای پنج توسط رزمدگان اسلام با موفقیت به پایان رسید جنازه مطهرش به شهر نورآباد انتقال یافت و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد. نام:محمد امین نام خانوادگی:احمدی نام پدر:محمدرفیع شماره شناسنامه:544 تاریخ تولد:1350/06/06 تاهل:مجرد محل شهادت:شلمچه تاریخ شهادت :1365/10/04 محل تولد:نورآباد(فارس) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خسته نباشید ممنون بابت کانال خوبتون دخترم دوماه حامله هست دندون درد شدیدی داره خیلی داغونه نه قرص میتونه بخوره نه کار پزشکی میتونه انجام بده از سرکه و عسل یا سیر استفاده کرده بدتر شده چه راه کاری بلدین انجام بدیم ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و عرض ادب. دوستان من مدت یک ماهه توی سینم خلط دارم و سرفه های خلط دار میکنم. سینوزیتم دارم. خسته شدم از خوردن قرص و زدن امپول. خلط من اینقدره که وقتی سرمو بالا میگیرم میخوام لباس بندازم روی طناب حس میکنم از سقف دهانم میریزه توی حلقم. یا وقتی سرمو خم میکنم میفتم به سرفه های شدید و خلط از گلوم میپره بیرون و همش کسل و بی حالم. حس میکنم غلبه بلغم داره بدنم. جون ندارم و زود خسته و خواب الود میشم. اب جوش. عسل و اویشن هم خوردم فایده نداشت. خواهش میکنم کسی درمان سریع میدونه بهم بگه چکار کنم. حتی با عرض پوزش دهانم از خلط بوی بدی میگیرهـ. و اینکه کسی داروی ضد بلغم خوب میشناسه معرفی کنه. اجرتون با حضرت زهرا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب دوستان...چندسال شقاق مقعددارم.خونریزی شقاق موقع دفع دارم.خیلی اذیت میشم..چکارکنم زخم شقاق قطعی خوب شه؟ پمادانتی فیشراستفاده کنم خوب میشم؟توروخدایکی کمکم کنه..ممنون از همتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان من بارداری اولمه سونو هجده هفته رفتم فرستادنم اکو قلب اکو دکتر اکو قلب گفت خود قلب مشکلی نداره اما رگی که اومده بیرون رگ آئورت دوتا هست و بعد ها باید عمل بشه و باعث بشه شاید آب دور جنین بیشتر بشه آیا برای کسی پیش اومده نیاز به سقط هست یا نه ؟؟ و اینکه دکترم آزمایش سلفری برام نوشت طول سرویکسم هم کم هست باید زودتر سرکلاژ بشم چیکار کنم حالا ؟؟؟ خواهشمندم خواهرانه جواب بدین حالم بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام‌به همگروه های عزیز ،لطفا اگر کسی داروی کف لمه که از کانال سیاهدانه خریده اضافه داره من خریدارم بیمار دارم خواهشمندم کمک کنید 👇👇🌻🌻 @adminam1400
🌻🍃 سلام به دوستان لطفا راهنماییم کنین عکس پا پسر ۱۱ ساله م هستش اینطوری شده خیلی هم میخواره دکترهم بردم ولی اولش خوب میشه ولی دوباره همینطوری میشه پوستم ورم میکنه براثر خارش زیاد دوستان راهکار دارین لطف کنین بگین ک انشاءالله خوب بشه ممنون میشم تمام بدنش این شکلی شده 👇🌻🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خسته نباشید ممنون بابت کانال خوبتون دخترم دوماه حامله هست دندون درد شدیدی داره
❤️🍃 اون خواهری که گفتن خواهرشون با پدر شوهر ۸۰ ساله اشون بد رفتاری میکنه ،به پدرتون بگید به پدر شوهر خواهرتون بگن (تا جایی که من میدونم) میتونن به دادگاه شکایت کنن و اموالی که به فرزندانشون بخشیدن پس بگیرن ،اونوقت آدم میشن در ضمن حالا خواهرتون نمی‌فهمه روزهایی که منزل خواهرتون هست پدرتون یا اگه برادر دارید یکی بره حمام کنه با وجودی که خانم هستم و بالای ۶۰ سال سن دارم ،اگه تهران هستن آدرس بدن من میرم حمامشون میکنم خدا هیچ پدر و مادری رو محتاج بچه هاش نکنه دوست عزیزی که سرگیجه دارین واحساس میکنید یه مایع غلیظی توی گوشتونه این مربوط به گوش میانی هست باید به متخصص گوش وحلق بینی مراجعه کنید .بهش میگن دوران سر،یه ورزش داره که زود خوب میشید .مایعات واب مرکبات زیاد بخورید واز تکان دادن ناگهانی سر خودداری کنید 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خدمت اون خواهری که خواستگارش شماره همسر سابق نمیده این مرد مشکل داره خواهرمنم شوهرش شماره نداده بود دورغ گفته بود ازدواچ کرد بدبخت شد شوهرش جنون شدید اعتیاد داره خودت بدبخت نکن 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 باسلام درمورد شما که گفتید بین پسر عمه هات دو دلی به نظر من هیچ وقت نمی تونی اخلاق طرفو عوض کنی هرکدام اخلاقش خوب بود باهاش ازدواج کن ممنون 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 توروخدا تو گروه یا اگه خودتون میدوننین بگین برای شفای پسرم چ ذکر و دعا ها و قران بخونم خواهش میکنم جوابمو بدین من ۱۴هزار یا جواد الئمه ادرکنی گفتم ولی جوابی نگرفتم 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 باسلام وخسته نباشید در جواب خانمی که عکس آزمایششونو گذاشتن عرض کنم که منم کمکاری تیرویید دارم وبا دارو کنترل میکنم روزانه قبل ناشتا یک قرص لووتیرکسین میخورم. شمام کمکاری تیرویید دارید اعدادشم بالاست نمیدونم چرا دکتر داخلی گفته ندارید بهتره به یه دکتر غدد نشون بدید. یکی از دلایل ناباروری مشکلات تیروییده ولی با دارو کنترل میشه و راحت می تونید باردار شید. ممنونم از همگی 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خواهرعزیزم ناراحت نباشید ماکارونی برنج فست فود گوشت گاو غذای چرب نخوره مایعات میوه اب زرشک عناب درکنارش ورزش یعنی پیاده روی انجام خوب میشه به لطف پروردگار. مامان سیما🌹🌹🌹🌹🌹 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ و نيز جناب مولوى چنين نقل مى فرمود: بنده ساكن مشهدمقدس بودم از فيوضات حضرت رضا عليه السّلام در جوانى مرهون احسان امام رؤ وف و از قابليت خود زيادتر. منبرم جذاب بود، ملازم مرحوم شيخ على اكبر نهاوندى و سيدرضا قوچانى و شيخ رمضانعلى قوچانى و شيخ مرتضى بجنوردى و شيخ مرتضى آشتيانى بودم ، ايشان مرا به اطراف غير مشهد از پاكستان و قندهار و غيره مى فرستادند، در وقتى شب هنگام به مشهد مراجعت كردم وارد مسجد گوهرشاد شدم ، تازه اذان مغرب شده بود، شيخ على اكبر نهاوندى مشغول نماز شد، پس از تمام شدن نماز به خدمتش رسيدم ، حالات مرا جويا شد، معانقه كرديم انفيه مى كشيد، انفيه اش را به من داد، در اين فرصت مرحوم حاج قوام لارى ايستاد و بناى مقدمه يك روضه را گذاشت و ابتدايش اين دو شعر را خواند كه من پيش از آن اين اشعار را نشنيده بودم . !!شعر :!!! ها عَلىُّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَرٌ رَبُّهُ فيهِ تَجَلّى وَظَهَرَ هُوَ وَالْواجِبُ نُورٌ وَبَصَرٌ هُوَوَالْمَبْدَءُ شَمْسٌ وَقَمَرٌ حال بنده منقلب شد، آقاى شيخ على اكبر نهاوندى صحبت مى كند يك گوشم به صحبت او و يك گوشم به صحبت حاج قوام ، مقصود آنكه با اين دو شعر ديگر از اين اشعار نخواند. با حال منقلب به خانه آمدم ، تنها بودم در خودم طبع رسايى يافتم . مداد را برداشتم آن اشعار را شير و شكر تضمين كردم . !!شعر :!!! ها عَلىُّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَرٌ رَبُّهُ فيهِ تَجَلّى وَظَهَرَ عقل كلى بما داد خبر اَنَا كاَلشَّمْسِ عَلِىُّ كَالْقَمَرِ هُوَ وَالْواجِبُ نُورٌ وَبَصَرٌ هُوَوَالْمَبْدَءُ شَمْسٌ وَقَمَرٌ عشق افكند بدلها اخگر عشق بنمود هويدا محشر عشق چه بود اسداللّه حيدر !!شعر :!!! ها عَلىُّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَرٌ رَبُّهُ فيهِ تَجَلّى وَظَهَرَ بشرى پس گل آدم كه سرشت گر حقى تخم عبادت كه بكشت رويت آئينه هر هشت بهشت مويت آويزه هر دير و كنشت كيميا كن به نظر اين گل و خشت تا شود خشت و گلم حور سرشت من نيم ناصبى و غالى زشت عشق سرمشق من اينگونه نوشت كه به محراب تو هر شام و سحر سجده آريم به نزد داور ها عَلِىُّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَرٌ رَبُّهُ فيهِ تَجَلّى وَظَهَرَ گفت غالى كه على اللّه است نيست اللّه صفات اللّه است متشرع كه محب جاه است اوهم از بى خبرى در چاه است خوب از بيت حجر آگاه است غافل از قبله شاهنشاه است شهر احمد عليش درگاه است رو به آن قبله عرفان آور درس اعمال زقرآن آور !!شعر :!!! ها على بشر كيف بشر ربه فيه تجلى وظهر على اى مخزن سر معبود رونق افزاى گلستان وجود كعبه از قوس نزولت مسعود مسجد كوفه تراقوس صعود خالقت چون در هستى بگشود عشق بازى به تو بودش مقصود غرض از عشق و محبت اين بود تا گشايد به جهان سفره جود من چه گويم به مديح حيدر عاجز از مدح على جن و بشر ها عَلىُّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَرٌ رَبُّهُ فيهِ تَجَلّى وَظَهَرَ حسن روسيه نامه تباه پناه آورده به قنبر اى شاه اگرش بار دهد واشوقا ور براند ز درش واويلا يا على قنبرت ان شاء اللّه رد سائل نكند از درگاه قنبرا كن به من خسته نگاه حَسْبِىَ اللّهُ وَما شاءَاللّهُ مستم از باده حب حيدر عليم جنت و قنبر كوثر ها عَلىُّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَرٌ رَبُّهُ فيهِ تَجَلّى وَظَهَرَ چهار سال گذشت نمى دانستم اين مدح قبول شده يا نه ؟ روزى بعد از ناهار خوابيده بودم ، در عالم واقعه ديدم مشرف شدم كربلاى معلا، وارد رواق مبارك شدم ، ديدم درهاى حرم بسته و زوار بين رواق مشغول خواندن زيارت وارث هستند. حالم دگرگون شد كه چرا درها بسته است ، من حالا تازه رسيده ام پرسيدم ، آيا درها باز مى شود؟ گفتند بلى يك ساعت ديگر باز مى شود و حالا مجتهدين و علماى اولين و آخرين در حرم حضرت سيدالشهداء عليه السّلام هستند و مشغول مدح و تعزيه اند. من در همان عالم خواب به سمت قتلگاه آمدم ، دلم آرام نمى گرفت ، نزد آن شباكى كه بالاى سر مبارك قرار گرفته است نظر كردم از ميان شباك علما را ديدم ، عده اى را شناختم مجلسى ، ملا محسن فيض ، سيداسماعيل صدر، ميرزا حسن شيرازى ، شيخ جعفر شوشترى حضور داشته حرم مملو از جمعيت بود، همه رو به ضريح و پشت به شباك بودند سركرده همه مرحوم حاج حسين قمى بود ايشان دستور مى داد فلان آقا برود بخواند پس از خواندنش ديگران احسنت ! احسنت ! مى گفتند و گريه مى كردند چند نفرى را ديدم بالا شدند و خواندند و پايين آمدند در همان عالم رؤ يا مانند بچه ها از گوشه شباك به خودم فشار آوردم و اين طرف و آن طرف كرده ناگهان خود را داخل حرم مطهر ديدم ولى هيچ جا نبود مگر پهلوى خود آقاى قمى ناچار همانجا نشستم .
بنده وقتى كه آقاى قمى در مشهدمقدس بودند به ايشان ارادت داشتم و در آخر كار نيز وكيلشان بودم . ايشان به جهر حرف مى زد. همين كه مرا ديد فرمود مولوى حسن ! عرض كردم بله قربان ! فرمود برخيز و بخوان . من ميان دوراهى واقع شدم امر آقا را چكنم و با حضور اين اعلام كدام آيه را عنوان كنم ؟ كدام حديث را تطبيق كنم ؟ چگ ونه گريز روضه بزنم ، مثل اينكه ناگهان بدلم الهام غيبى شد خواندم :((ها على بشر كيف بشر)) تا آخر قصيده اى كه گذشت . وقتى كه از خواب بيدار شدم دلم مى طپيد عرق زيادى كرده بودم مثل اينكه مرده بودم شكر خداى را كردم كه بحمداللّه مديحه ام مورد عنايت واقع شده است .
✅🌸 🔴 🔴 عموم مردم درمسائل ازدواج ، رسومي دارند كه برگرفته از اسلام نيست و در بعضي از موارد ،كاملا ضد اسلام است به عنوان نمونه : 1⃣اگر يكي از نزديكان خانواده دختر يا پسر از دنيا بروند، عروسي به هم مي خورد و دختر و پسر بايد تا يكسال و اگر مرحوم فاميل دورتر باشد، تا 40 روز صبر كنند حال ببينيم اينكار مورد تاييد اسلام است يا خير ؟ بنابر روايت امام صادق (عليه السلام): تَزَوَّجَ عَلِيٌّ فَاطِمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ بَنَي بِهَا فِي ذِي الْحِجَّةِ مِنَ السَّنَةِ الثَّانِيَةِ مِنَ الْهِجْرَة عقد علي و فاطمه (عليهماالسلام) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذي الحجّه سال دوم هجري بوده است * 📚 [كشف الغمة، جلد 1، صفحه 364 و بحارالانوار 43 صفحه 136] از عقد اين 2 بزرگوار در ماه رمضان ، چند پيام به دست مي آيد 1. عقد در رمضان بود و پيامبر نفرمود ماه رمضان وقت اين كارها نيست 2. بلافاصله بعد از جنگ بدر بود و پيامبر تازه از جنگ برگشته بود 3. فقط 15 روز از مرگ رقيه دخترِ بزرگِ پيامبر مي گذشته 🌹🌹🌹🌹🌹🌹