#پاسخ_اعضا 🌸🌱 سلام وقت بخیر دوست عزیزی که اسلامشهر هستی وبارداری منم اسلامشهر هستم پیش متخصص نرو برو پیش ماما من یه مامای خیلی خوب میشناسم خودم سر پسرم رفتم اونجا دکتر سونوگرافی از حرفای چرت و پرت به منم گفت اونقدر استرس گرفتم حالم بد شد بعد رفتم پیش همین خانم دکتر توی قائمیه اینقدر بهم آرامش داد آدرسش فلکه دوم قائمیه کوچه ۲۱مجتمع شفای سبز خانم دکتر شیدایی مقدم اینقدر با خداست و دستش سبک که حرف نداره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام‌ خانم عزیز که هماتوم دارید منم داشتم توحاملگیم دکترم‌گفت اگه به جفت بچسب خطرناک وبچه سقط میشه برام امپول نوشت تا ماه اخر هفنه ای یکی میزدم استراحت مطاقم بودم یکم پیاده روی میکردم میفتادم خون ریزی دلی باامپولا بخیر گدشت آمپولشم دوزنافی نبود همون باسن بود.انقدر گرون نبود البته ده سال پیش بوددفترچه ام داشتم ولی بازم به زمون خودش گرون نبود.انشالا امام زمان کمکت کنه براط۶ ظهورشون صلوات عنایت کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم...درمورد خانمی که تو بارداری هماتوم داره...منم بعد۱۴سال ناباروری و دوتاسقط وقتی باردار بودم یهو خونریزی کردم که وقتی سونو دادم گفت هماتوم داری من خیلی استرس و بدبختی کشیدم چون هیچ اطلاعی نداشتم...ولی خواهرمن اصلا استرس نداسته باش هماتوم خون پشت جفت جمع میشه وقتی جفت پایین داره میره بالا اون خون تخلیه میشه..منم مثل شما آمپول زیر جلدی زدم ولی اصلا جای نگرانی نیست من بیخودی استرس کشیدم..فقط کارای سنگینم نکنید.ان شاالله نی تی تون به سلامت دنیا بیاد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 می خواستم جواب اون خانم بارداری که ۶ هفته و ۵ روزشون هست و پنجمین بارداریشونه رو بدم البته از طرف یه متخصص زنان برای هماتوم فعلا استراحت نسبی داشته باشه،کار سنگین نکنه،پله بالا و پایین نکنه،نزدیکی نکنه تا هماتوم جذب بشه شیاف رو هم استفاده کنه ب۶ هم چون تهوع داره بخوره اون آمپول هم پزشکش به خاطر سقط هاش داده و گرون هم هست اما چاره ای نیست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برا خانمی که هماتوم داشته منم داشتم دکتر گف استراحت کن شیاف بذار من نه استراحت کردم نه شیاف گذاشتم یه دفعه افتادم سر خونریزی بستری شدم خدا رو شکر بچه سقط نشد دکتر گف تا ماه پنج برسونی بچه می مونه من تا ماه پنج همش خونریزی داشتم ولی خدا رو شکر بچه ام دنیا اومد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در مورد عزیزی که باردارن و میخوان روزه بگیرن اگه توانشو ندارن که نگیرن ولی اگه توان دارن حتما باید با پزشکشون مشورت کنن چون روزه باعث ایجاد لاکتیک اسید در خون میشه که برای بچه ضرر داره حالا اینکه میزانش برای ایشون چقدره و میتونه برای بچه ضرر داشته باشه پزشک تشخیص میده اگه روزه ضرر داشته باشه و بگیرن علاوه بر اینکه روزشون باطله و بعدا باید قضا کنن حق الناس بزرگی از بچه به گردنشون میوفته 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام در مورد خانمی که باردار است وروزه می گیرد ،من هم پارسال ۶ماهه بارداربودم وکل ماه رمضون رو روزه گرفتم خدا رو شکر هیچ مشکلی برا خودم وبچه پیش نیامد البته نوع تغذیه برای سحر وافطار هم مهم است باید از مواد غذایی مقوی استفاده کنید ومصرف مایعات هم زیاد باشد،قبول باشه ما رو هم دعا کن 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام برا خانمی ک موقع خندیدن لپ سمت چپش درد میگیره. عزیزم ب احتمال زیاد گونه ات جوش زیر پوستی داره ک ظاهرش نشون نمی ده ولی از داخل درد داره..خودم هر وقت جوش زیر پوستی میزنم ظاهرش خوبه ولی از داخل تا چندروز درد داره. موفق باشی 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام خسته نباشید باتشکرازکانال خوبتون در رابطه با خانمی که وقتی می‌خنده گونش در میکنه احتمالا عفونت دندان بالثه دارند بهتره به دندانپزشکی مراجعه کنند ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

با این حرفهایی که زدم ناصر رفت و چند وقتی پیداش نشد. منم رفتم دادگاه از رعنا شکایت کردم به جرم اینکه از منو پسرم بدون اجازه عکس گرفته. از اونجا که شوهرش وکیل بود نتونستم شکایتم و پیش ببرم ، طوری شد که گفتند حیاط حریم خصوصی من نبوده و من با منظور تو حياط با لباس باز رفتم. دیدم شکایتم به جایی نرسید و دستم به جایی وصل نیست مهریه امو اجرا گذاشتم. تا ناصر بترسه و بیاد دنبالم بریم سر زندگیمون. ولی ناصر نمی تونست کاری کنه که هر دو طرف و راضی نگه داره ، جوری که هم خانواده اش ناراحت نشن هم منو آرسام هم تو آرامش زندگی کنیم. وقتی پدر شوهرم این وضعیت و دید پیشنهاد داد کل خونه رو بفروشن. با فروش سه طبقه هر کدوممون جدا خونه خریدیم. با اینکه مستقل شده بودم و دور از رعنا و پدر شوهر مادر شوهرم خونه گرفته بودیم ولی رابطه ی خوبی باهاشون نداشتم و اصلا رفت و آمد نمی کردم . این رابطه ی سرد بین منو خانواده اش خیلی تو رابطه ی منو ناصر تاثیر گذاشته بود. یه جورایی ناصر هنوز به من شک داشت. گاهی سر زده می امد خونه که به آماری بگیره. همش اصرار داشت پشت پرده ها پارچه های ضخیم بزنیم که داخل خونه دید نداشته باشه. میفهمیدم از بعد از اون ماجراها و عکسهایی که رعنا از من گرفته بود ناصر به من و لباس پوشیدنم بد بین شده بود. اما من صبوری میکنم. همیشه وقتی خیلی بهم فشار میاد با خودم تکرار میکنم.. قاضی خداست. #پایان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#حرف_حساب ✅ بعضی از زخم ها باید باز باشند تا با سوزششان بشود خاطره بازی کرد و التهاب شان تا مغز استخوان را بسوزاند. انگار پشت دستت داغ بگذاری، که باید از آدم ها ترسید. از همین آدم های ساده ای که توی صف نانوایی برایت درددل می کنند و دلت بحالشان می سوزد. از همین آدم های خسته ای که گمان می کنی در حقشان ظلم شده و دلت می خواهد کاری کنی. از همان هایی که یکبار دلت برایشان لرزیده و هزار بار به پای همان یکبار جان داده ای و نمی دانی که اتفاقا از همین آدم های معمولی باید ترسید و فاصله گرفت. باید روی بعضی از زخم ها را باز بگذاری تا یادت بماند که بعضی از دردها ریشه می دهند به قدر عمر آدمیزاد. اسید می پاشند به مغز استخوان و مرگ می طلبند. باید یادت بماند که بعضی از دردها فقط مرگ می طلبند و بعضی از آدم ها خیلی ساده تمامت می کنند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#چالش_پنجم 😍❤️ روز عقد کلی پول آرایشگاه دادم همه میگفتن خیلی خوب شدی شب که اومدم صورتمو شستم شوهرم گفت اینجوری بهتره😂 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 خاله من موهاشو از مشکی به بلوند اجری تغییر رنگ داد، شوهرش گفت رفتی حموم😐😂 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من کرم پوستمو عوض کنم شوهرم میفهمه😂 میگه اون یکی بیشتر به پوستت میومد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من اهل ارایش نیستم عروسی دخترم دم در تالار مهمونام بهم میگفتن ببخشید مادر عروس کجاست تازه خواستگارم پیدا کردم . ۴۰سالمه 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 وقتی باردار بودم به شوهرم گفتم به نظرت تغییر نکردم؟ گف زیر ابرو ورداشتی؟🤣 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من موهام مشکی بود رفتم بلوند کردم نفهمید بعد از یه مدت از روی اون بادمجونی کردم بازم نمی‌فهمید😐😑😶🤐 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 موهای سیاه سرمو که تا پشت باسن هست رفتم دکلره کردم شبش شوهرم متوجه نشد خخخخ . ولی میگفت یه جوری شدی🤣 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 شصت کیلو وزن کم کردم ، همون آدمی که هر روز میگفت چقدر چاقی رژیم بگیر و ... با دیدنم هیچ عکس العملی نشون نداد😂 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 من یه تار مو از ابروهامو بردارم شوهرم میفهمه😂😂😂 رژمو عوض کنم سریع میگه رژت چه خوشرنگه😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#نظر_اعضا 🌸 سلام ادمین جان خدا قوت نماز وروزههاتون قبول باشه عزیزی که باردار هستند و شوهرشون میگه برو خونه مادرت عزیزم اگه خونه مادرت روستا هست شما نرو با زبون شوهرت را راضی کن بهش بگو خدای نکرده برای خودم و بچه اتفاقی می افته به شوهرت بگو شما اگه دوست داری بچه مشکلی پیش بیاد برم یا من بمیرم برم روستا و مشکلات بعد از زایمان عفونت دردهای بخیه زیاد هست که شما میتونی توی خونه خودتون راحت باشید و مراقبت کنی اگه بخیه داشته باشی عفونت نکنه هرگز نرو شوهر من هم با من این کار رو کرد قبل از زایمان من را برد روستا پیش مادرم که مواظب باشه برای زایمانم تا به شهر برسیم کلی اذیت شدم ودرد کشیدم بعد از زایمان هم بخیه هام عفونت کرد تب کردم دکتر نبود خیلی بد بود تا خوب بشم خیلی اذیت شدم تا خوب بشم برای ما که در آپارتمان زندگی کرده ام هوای روستا سرد هست وبرای نوزاد هم خوب نیست زود از سر سرما میخوره وبینیش بسته میشه و نمیتونه شیر بخوره اگه گوش نداد بهش بگو تا ده روز مادرم بیاد خطر که رفع بشه و من جای عمل وبخیم خوب بشه و بچه واکسن هایش را بزنه بعد میرم آیت الکرسی بخون وبعد بهش بگو که موافقت میکنه اگه پول نداره از کسی قرض کنید یا یک تیکه طلا بهش بده بگو برو بفروش تو این مدت پول داشته باشه که خجالت نکشی پیش مادرم انشاء الله شوهرت سر عقل بیاد و زایمان راحت وبدون درد داشته باشی و خودت و فرزندت صحیح و سلامت باشید در پناه خدا باشید خدانگهدار برای خشنودی امام زمان صلوات بفرستید ممنون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#پرسش_اعضا 🌸 سلام دوستان اگه کسی راجب درمان اگزماچیزی میدونه بگه من از دکتر رفتن ومصرف داروی گیاهای ورژیم غذایی واقعا دیگه خسته وکلافه شدم 😔وهیچ نتیجه نگرفتم بلکه بیشترهم شده اگه دوستان راهکاری دارن وکسانی که این مشکل رو دارن وبهترشدن لطفا بگن ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام عزیزم خوبین خواهش میکنم مشکل منو بذارین شاید یکی مشکل منو داشت راهنماییم کردمن 38سالمه سه تا زایمان پشت سرهم داشتم دختر کوچیکم الان دوسالشه سی نه هام خیلی شل و افتاده شدم دوسایز کوچکتر شده انگار داخلش خالی شده شوهرم میگه پروتز کن ولی من خیلی میترسم خواهش میکنم اگر کسی این کارو کرده یا تزریق چربی به سینه راهنماییم کنه واقعا اعتماد به نفسم اومده پایین خواهشاً راهنماییم کنین باتشکر از کانال خوبتون ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام. ممنون از اینکه سوالام رو توی گروه میزارید. همچنین تشکر میکنم از عزیزانی که با محبت پاسخ میدن. دوتا سوال داشتم. ۱. نحوه استفاده از گل‌پنیرک واسه درمان عفونت زنانه به چه صورته؟ ۲. شوهرم موقعی که خوابه مرتب دستش توی موهاشه.و موهای جلوی سرش رو دور انگشتش تاب میده. میخواستم بدونم دلیلش چیه؟ ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام خداقوت ممنون بابت کانال خوبتون طاعات و عبادات تون قبول باشه ادمین جان توروخدا پیام منو بزارید تو کانال تا دوستان راهنماییم کنن راستش من خیلی ب دیگران حسودی میکنم مخصوصا اطرفیان نزدیک مون توروخدا دوستان راهنمایم کنید ک چطور حسادت از خودم دور کنم فقط خودم ارامش ندارم چطوری بگید توروخدا .از تحصیلات و سفر شون و ازدواج اطرفیانم خیلی حسودی میکنم چطور باخودم برطرفش کنم فقط ب زندگی خودم فک‌کنم ن دیگران ایدی ادمین❣👇🏻 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#حرف_دل ❣ هر وقت که احساس کردی خواسته ات برات بزرگ و دور از دسترس شده ،سریع خواستت رو مقایسه کن با عظمت کهکشان ها و ستاره ها، تا ذهنت متوجه بشه که خواستت رو قراره چه خالق بزرگی اجابت کنه. اگر به خدا وصل بشی تو رو به راحتی به اوج میرسونه،فقط توکل کن و آرام باش و بهش اعتماد داشته باش بزرگ ترین خواسته تو برای خدا از یک نقطه هم کوچیک تر هست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#یک_نکته_از_هزاران 🌹 داستان امام حسین و زن بدکاره خدا رحمت کنه مرحوم آ سید مهدی قوام رو. از خوبان بودند تو تهران. این آقای آ سید مهدی قوام یه مرتبه یه دهه اول محرم، منبر می‌رفت. اون بانی مجلس یه پاکت پول به ایشون داد. گفت حاج آقا ما بضاعتمون کمه، این هدیه از طرف سیدالشهدا قبول بکنید. ایشونم تشکر کرد، پاکتو گذاشت تو جیبش و از درب مسجد اومد بیرون. با یه نفری همراه بود، گذرشون افتاد به کوچه لاله زار. نگاهش افتاد دید یه خانوم بی حجاب و وضع بسیار زننده ای و آرایش غلیظ وایساده کنار خیابون. به این همراهش گفت که برو به این خانوم بگو بیاد من کارش دارم. گفت حاج آقا این خانوم فاسده.. معلومه برای چی اینجا وایساده. آقای آ سید مهدی قوام گفت تو چکار داری؟ تو برو بهش بگو بیاد من کارش دارم. این اومد این طرف خیابون، دید یه سید روحانی وایساده. گفت با من کاری داشتی؟ آقای آ سید مهدی قوام پاکت پول رو درآورد گفت این هدیه امام حسین به شماست. بیا قول بده به امام حسین تا وقتی خرج زندگیت درمیاد با این پول دیگه نیا تو کوچه وایسا .... و پاکتو داد و رفت. یکسال بعد آقای آ سید مهدی قوام کربلا مشرف شد. بعد از زیارت سیدالشهدا اومده بود تو صحن داشت میرفت. یه آقایی اومد جلو گفت حاج آقا، خانم من اونطرف وایساده با شما یه کار خصوصی داره. منم جلو نمیام که بتونه کارشو به شما بگه. آقای آ سید مهدی قوام میگه من نگاه کردم دیدم یه خانم محجبه با پوشیه اونطرف وایساده. میگه رفتم جلو گفتم خانم با من کاری داشتین؟ یه مقدار پوشیه اش رو زد بالا که صداش دربیاد، دیدم هق هق گریه اش بلند شد. گفت حاج آقا منو میشناسی؟ گفتم نه. گفت من همون زنی هستم که سال گذشته تو لاله زار کنار خیابون وایساده بودم. حاج آقا شما اون پاکت رو به من دادی رفتی، پشت سرتو نگاه نکردی. من تا یک ربع فقط نشستم تو خیابون گریه کردم، که یا امام حسین با من چیکار داری؟ گفت حاج آقا من همونجا توبه کردم. همونجا عهد بستم خلافامو گذاشتم کنار. حاج آقا بعدش چادری شدم. بعد از یه مدت کوتاه، خدا عنایت کرد خواستگاری برام اومد و ازدواج کردم. با همین آقایی که اونطرف وایساده، ازدواج کردم. الان بعد از یکسال اومدیم کربلا برا زیارت. از حرم که اومدم بیرون شمارو دیدم، اومدم بهت بگم تا قیامت مدیونتم. شما دست منو تو دست امام حسین گذاشتی، سرنوشت زندگی من رو عوض کردی ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#ارسالی_اعضا 🌸 سلام منم میخوام داستان زندگیمو بگم براتون که واقعا مثل داستانه. من یه خواستگار خیلی سمج داشتم که پسر سر به راهی نبود و خلاف از سر و روش می‌بارید بخاطر همین قبولش نکردم. خیلی جلوی راهم سبز میشد و ابراز علاقه میکرد اما قبولش نکردم ، تا اینکه شوهرم اومد خواستگاری. حدود ۴سال پیش. ایشون موقع خواستگاری گفتن که منو بیرون دیدن و بهم علاقه مند شدن و چند وقت زیر نظرم داشتن و بعدش اومدن خاستگاری. طی چند جلسه خاستگاری، بخاطر رفتار و طرز صحبت کردنش که خیلی فهمیده و منطقی به نظر می رسید، بهشون جواب مثبت دادم. بعد از اینکه باهم عقد کردیم در دوران عقد متوجه شدم ایشون قبل از ازدواج با من خاطرخواه یه خانوم دیگه بودن و به دلایلی که من نفهمیدم رابطشون رو بهم میزنن. البته شوهرم خودش گفت که باهم تفاهم نداشتن. در دوران عقد رفتار شوهرم از همه نظر عالی بود و واقعا عاشقانه دوستم داشت، اما به محض اینکه باهم ازدواج کردیم رفتارش از این رو به اون رو شد.... کلی از من ایراد میگرفت، و من هرشب با گریه میگذروندم. توی مدت سه سال مدام توهین و تحقیر و.... اوایل فکر میکردم بخاطر خستگیه اما بعد از سه سال وقتی خواستگار قبلیم توی خیابون جلومو گرفت و علت رفتارهای همسرمو گفت فهمیدم چه بلایی سرم اومده ....👇🏻👇🏻😔🔞 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df

#حرف_اعضا 🌸🌱 سلام، من میخوام توی این پیام با دو تا از عزیزان اعضا صحبت کنم.. اول خانم عزیزی که نزدیک زایمانشون هست و همسرشون اصرار دارند برای زایمان برن خونه مادرشون.. عزیزم،این اصرار همسرت دلایل مختلفی میتونه داشته باشه که یکیش ترس از خرج کردن هست،، باید با صمیمیت ازش بخوای دلایل منطقی بیاره.. اما بهتره که شما زیر بار این تصمیم نری، چون اولا تو خونه خودت راحت تر هستی،دوما برای مادرت راحت تره که خونه شما باشه،چون وقتی خونه خودش باشه علاوه بر پرستاری از شما،کارهای خونه خودش چند برابر میشه و پذیرش مهمان و عیادت از شما و..... تو خونه خودت آرامش هر دوتاتون ده برابر هست.. نگران اینکه همسرت با مادرت بدرفتاری کنه نبتش،چون بچه که به دنیا بیاد اینقدر ذوق داره که تو پوست خودش نمیگنجه☺️ اما دوست محترمی که برای راهنمایی این خانوم گفتند اگه بری روستا دچار مشکل میشی و عفونت میگیری و.... خواهر من،،مگه ما که تو روستا زندگی میکنیم،زایمان نکردیم؟؟یا سر زایمان جونمون به خطر افتاده؟؟ خدا را شکر اوضاع دکتر و بهداشت توی روستاها اینقدر خوب هست که نگران این مسائل نباشیم.. درسته که گاهی دوری از شهر و سختی رفت و آمد هست،،اما همه چیز را با هم قاطی نکنیم،، شاید مشکلاتی که برای شما پیش اومده به خاطر کم توجهی خودتون و خانواده تون بوده‌‌.. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 با سلام و آرزوی سلامتی برای خانم عزیزی که ماه ششم بارداری هستن و روزه می گیرن ا ول اینکه دعا می کنم به سلامتی این دوران رو سپری کنید تجربه خودم : فرزتد اولم ماه نهم ماه رمضان بود و فرزندم شب ۲۷ ماه مبارک متولد شد تا ۱۵ رمضان روز در میون روزه می گرفتم و مدرسه هم می رفتم ( دبیرم ) اما بعد از اون روزه نگرفتم فرزندد دومم ماه پنجم بارداری روزه می گرفتم ولی مایعات زیاد مصرف می کردم و بعضی روزها که حرکت بچه کم میشد روزه نمی گرفتم خداروشکر بچه های سالم و ماشالله اهل نماز و روزه ای دارم . التماس دعا 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 خانمی که نزدیک زایمان هستی و شوهرت میگه برو خانه مادرت خوب به نظر من الان با ماشین رفتن برات مناسب نیست ممکنه خدای نکرده کیسه آبت پاره بشه ببین کجا آرامش داری همان کار بکن اگه خانه خودت راحتی بهانه کن که مسافرت برات بده که فکر کنم واقعا خوب نیست 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام در جواب خانمی که زایمان دارن و همسرشون گفتن برو خونه مادرت عزیز دلم شما اصلا نباید ارزش مادرتون رو پایین بیاورید درسته که شما بچه ش هستین و همه مادرا کمک دخترشون میکنن موقع زایمان تا سرپا شن ولی عزیزم وظیفه مادر نیس این لطف مادرا هست که خونه زندگی خودشو رها می‌کنه میاد از شما و فرزند اون آقا مراقبت می‌کنه غذا میپزه جارو می‌کنه بچه رو ترو خشک می‌کنه اون وقت ایشون باید در قبال اینهمه لطف زورشون بیاد بابت یه لقمه نون که مادرتون بخورند ؟؟؟؟فزض کنید خداینکرده مادر نداشتید اون وقت کی میخاست بیاد از شما مراقبت کنه مادر شوهر ؟ایا اون رو هم زورش میومد ؟یا اینکه میخواستن پرستار بگیرن و حقوق میلیونی بهشون بدن واقعا آدم ناراحت میشه این حرفا رو می‌شنوه لطفاً اجازه ندید با این طرز فکر همسرتون به مادرتون بی احترامی بشه ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ سلام درمورد اون خانم که گفتن سی نه هاشون شل شده عزیزم رازیانه دم کنید وبخورید هر روز به جز ایام پریودی سی نه هاتون سفت وپر میشه من بعد از اینکه بچه ام رو از شیر گرفتم کم کم همینطوری شدم وبا خوردن یکی دوهفته دمنوش رازیانه خیلی خوب شدم ولی یادتون باشه که در ایام پریودی اصلا مصرف نکنید در طی دوهفته تغییراتش رو حتما متوجه میشین ممنون از ادمین عزیز ومحترم که صبوری میکنند وپیامهارو مطالعه میکنند💝 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام پاسخ عزیزی که راه حل عملی برطرف شدن حسادت می خواستن...عزیزم کتاب قلب سلیم آیت الله دستغیب بخون توش راهکار های خوبی داده...احتمالا تو اینترنت به همین عنوان سرچ کنین بیاد ...موفق باشید...التماس دعا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقتتون بخیر نماز وروزه هاتون قبول،خانمی که کلاس همسرداری توی شهر قم میخواستن؛من بهشون کانال همسران خوب استاد پوراحمد خمینی رو معرفی میکنم که مباحث کامل وجامعی در مورد همسرداری دارن،مخصوصا کلاسهای( هنر زن بودن)واقعا برای خانمها کارگشاست؛واتفاقا به مناسبت تولد آقا امام حسن(ع) نذر فرهنگی همین کلاسو دارن،زودتر عضو بشید وازاین کلاسا استفاده کنید،البته من به همه ی خواهران عزیز عضو کانال توصیه میکنم حتما ازاین نذر فرهنگی استفاده کنن.در ضمن استاد پوراحمد خودشون توی قم هستن اکه اصرار به کلاس حضوری دارید میتونید از اینترنت پیداشون کنید.التماس دعا یاعلی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-•

یه روز که توی خونه بودم پدرشوهرم اومد خونمون و وقتی دید تنهام و مسعود نیست نشست پیشم و باز درد دلش شروع شد و اصرار کرد با بتول خانم حرف بزنم . وقتی بهش گفتم من باهاش حرف زدم و قبول نکرده، گفت من دیگه از این وضع خسته شدم نمیتونم ادامه بدم منم مردم هرچی بهش التماس میکنم گوشش بدهکار نیست ، زندگی ما تمومذشده به بتول گفتم اگه هوو سرت آوردم حق نداری اعتراض کنی بتولم گفته اگه کسی بهت زن داد برو بگیر .. تعجب کرده بودم که چجوری یه زن حاضر میشه شوهرشو با یکی دیگه قسمت کنه ولی خودشو درمان نکنه .. اون روز پدر شوهرم نامحسوس از سارا سوال کرد ظاهرا اون روز که رسونده بودش نمیدونم چجوری متوجه میشه که سارا از همسرش جدا شده .. سارا نگفت که چه حرفایی بینشون رد و بدل شده راستش سارا دختر زرنگی بود و من میترسیدم کاری که نباید رو کرده باشه ، درسته از مادر شوهرم دل خوشی نداشتم و هنوزم آزار و اذیت و دخالتهاش توی زندگیم بود ولی دلم نمیخواست من اون کسی باشم که سرش هوو میارم .. یجوری رفتار کردم که پدرشوهرم دیگه اسم سارا رو جلوی من نیاره . کم کم سارا رابطشو باهام کم کرد و تلفنامو یکی درمیون جواب میداد یا مثل سابق نميومد خونمون یا هر موقع میرفتم خونشون خونه نبود یا حتی یادمه یبار که سرزده رفتم خونش ماشينش جلوی در بود و آیفونو جواب نداد و وقتی بهش زنگ زدم بازم گفت خونه نیستم دیگه فهمیده بودم میلی به رابطه با من نداره و سرش جای دیگه ای گرمه . منم سرگرم زندگی خودم شدم و بیشتر به خونه زندگیم می رسیدم و وقت خودمو با کارای دیگه پر میکردم . چند وقتی گذشت یبار که خونه مادرشوهرم بودم ، مادرشوهرم گفت می خوام با چندتا از همسایه ها زنونه بریم مشهد و یه چند روزی استراحت کنم و برای خودم باشم، گفت اگه زحمتی نیست هر دفعه ای بیا به مصطفی (پدرشوهرم) یه سری بزن و براش یه چیزی درست کن و کلید خونه رو هم بهم داد . منم قبول کردم اما وقتی رفت مشهد من چندروزی مریض شدم حالت تهوع و سرگیجه شدیدی گرفتم حتی نمیتونستم تا آشپزخونه برم بخاطر همین اصلا نتونستم برم به پدرشوهرم سر بزنم ... یه روز وقتی داشتم از آزمایشگاه برمیگشتم دیدم .... #ادامه_دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••

#دل_نوشت ❤️ اگه از دیگران هیچ توقع و انتظاری نداری، رو پای خودت می‌ایستی و خودت حال خودتو خوب می‌کنی؛ اگه همون‌طور که خودت دوست داری زندگی می‌کنی و به حرفای دیگران اهمیت نمیدی، اگه کتاب می‌خونی، ورزش می‌کنی، خودتو دوست داری و به ظاهر و سلامتیت اهمیت میدی، اگه کینه‌ای نیستی، در مقابل دیگران مهربان و بخشنده‌ای و در حد توانت به بقیه کمک می‌کنی، اگه رفتار، حرفات و سبک زندگیت به کسی آسیب نمی‌زنه، اگه برای همه‌ی انسان‌ها فارغ‌ از قومیت و ملیت و دین و مذهب احترام و ارزش قائلی، اگه دائم پشت سر بقیه حرف نمی‌زنی و اطرافیانت رو تحقیر و مسخره نمی‌کنی، اگه طرفدار جنگ و خونریزی در هیچ‌جای این دنیا نیستی، و اگه برای همه‌ی موجودات این دنیا اعم از انسان‌ها، حیوانات، درختان و... احترام و ارزش قائلی... بهت تبریک میگم؛ تو یک انسان به معنی واقعی هستی؛ آدم‌هایی مثل تو باعث میشن این دنیا قشنگ‌تر و سالم‌تر بشه... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••