#تجربه_اعضا 🌸🍃 سلام وخسته نباشید وبینهایت سپاسگزارم ازکانال خوبتون،،،،راسش صحبتم باخواهریه ک میگن یکسال همینجوری سرگوچکترین بحثی باشوهرشون شروع میکنن ب جیغ زدن وگریه کردن،،،،راسش شما انگاری خود من هسین من الا ۳۲ سالمه وتوسن ۱۵سالگی ازدواج کردم دودختر ۱۵و۱۶ ویک پسر ۱۲ ساله دارم ،،،،راسش قصه زندگیه شما همون واقعیت زندگیه منه خواهری ومیخوام از تجربیاتم بگم نصیحت نمیکنم چون اصلا ب نصیحت اعتقادی ندارم وحس میکنم این خودفرد هست باتجربه یا قانع بودن نفسش توهرراه ومراحل زندگانی اش قصه زندگی اش رارقم میزندوحرفهای درست وتجربه شده فقط تلنگر وراهنمایی هست،،،،خواهرم اگه میتونی ب خودت مسلط باش چون منم دقیقا مث شما بودم وهمسرم اصلا اهل محبت کلامی ونازکشیدن نبود وخیلی خشک وکم حرف وبی احساس وبدون مشورت،،، اما میدونستم دوستمون داره واز لحاظ مالی خرج وپوشاک تامینمون میکرد وخیلی هم اهل نماز ومثبت،،،ومن تشنه محبت بودم واهل خیانت هم نبودم وخیلی گریه والتماس میکردم ب همسرم ک خودتو درست کن واین رفتارارو بکن وشب تاصبح اون میخدابیدو من راه میرفتمو گریه میکردم واز تنهایی وبی هم زبانی خسته بودم ومیترسیدم وده سال کارم این بود تااینکه توسن ۲۴ ک رسیدم دیگه واقعا قبول کردم ک خیلی بدبختم و تباه شدم واطرافیانو میدیدم غصه میخوردم وشروع کردم ب بهانه تراشی وجیغ وخودزنی باماشین ازخونه درمیرفتم وشوهرم پیشقدم میشد وچرااینجوری میکنی اما لامصب بااینکه میدونست محبتم نمیکردوقلقمو ب دست نمی اورد وهمچنان ک روز ب روز عصبی وبهانه جو فقط میخوابیدم تااینکه بلاخره دیدم زندگیم وبچه ها دارن تباه میشن این اصلا ب خیالش نیست ورسیدم ب سن سی سال وکلا ب خودم اومدم دیدم دیگه شوهرم سنگ سنگ شده وعوض اینکه .......😔تازه شاکی شده بود خستم کردی وهمیشه بانفرت نگام میکردودیگه ب گریه هام اهمیتی نمیداد ودیگه شاید ماهی چن کلمه حرف میزدیم اونم تعطیل و.....واصلا بودونبودش برام صفر شد و کلا ازهم دور شدیم وجایی میرفت اعتماد داشتم وسراغی نمیگرفتم تااینکه متوجه شدن ۳سال پیش بهم خیانت میکنه ودنیاسرم اوار شد وهمزمان باچندتا زن بوده،،،،اولش خواستم دیگه جداشم اما برابچه هام دلم سوخت تذکردادم ک خودتوجم کن بهت فرصت میدم ودلم درجوانی مرد ودیگه آدم سابق ک چ عرض کنم 😭😭😭😭نشدم وقول داد درست شه وهرچند دوباره همون ادم بی احساس وسرد وخشک وتنفرات بینمون بیشتر شد ومن ک فکرمیکردم درست شده بازهم دوماه پیش فهمیدم اقا داره خیانت میکنه ،،،نمیدونم چقدر کوتاهی کردم تقصیری دارم یا ن اما اینو میدونم واقعا درکنار گریه هام تلاشمم میکردن وبازبون احتیاجاتمو میگفتم ،،،میگفتم ک اگه باهام بگه وبخنده ومحبتم کنه براش کم نمیزارم ودوسش دارم وبماند ک خودم چ خانم زحمتکش وباسلیقه وتمیزی هستم وبماند ک چقدر پاب پاش سوختمو وساختم وقانع بودم وبانداریش وبدبختیش چجوری ساختم وبماند ک چقدر هم از اقا سرتر بودم وهرکی مارومیدید ومیگف اصلا ب هم نمیخورین چجوری شد ک زنش شدی وبماند ک واقعا دوسش داشتم حرف کسی برام مهم نبود وفقط😭😭😭لعنتی وبماند ک چقدر عروس مهربون وکاری وپدرومادرشو مثل پدرومادرم میدیدم وهرجابودم اوناروهم میبردم مبادا ک دراینده آق شوم ،،،،میگم همسرم ادم خوب ومهربون وزحمتکشی بود فقط نامرد بی احساس وخشک بود ،،،،ایناروگفتم ک عاقبت زندگیه منوببینی شاید ازراه دیگه برازندگیت تلاش کنی مواظب زندگیت باش ابجی گرگ زیاده تا شکار نشده نزار همسرت تقسیم بشه روش باز بشه بهت قول میدم اگه گریه هاتو کم کنی وطاقت شوهرتو طاق نکنی اون ب تدریج درست میشه اینکه میاد پشت در برات گریه میکنه اینم خودش یک امتیاز نزارشوهرت سنگ شه خواهر الا زمونه فرق کرده توغفلت نرو دوروزمونه ،دورِزمونه غفلت کردن نیست کاش من تجربیات الانمو ۷ یا۸ سال پیش داشتم ویکم سیاست واقعا رفتم ب باد وتباه شد زندگیم موفق باشی خواهرم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چله_شهدا ❤️🍃 شهید چهلم🍃 شهید سید مجتبی هاشمی☀️ ذکر صد صلوات 🌱 و یک زیارت عاشورا 🌱 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#زندگینامه 🌸🍃 سید مجتبی هاشمی متولد ۱۳۱۹ شمسی در محله شاهپور تهران، نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی بود. از او به عنوان فرمانده جنگ های نامنظم ایران نام برده اند.  سیدیحیی رحیم صفوی در تشریح خاطرات خود از حصر آبادان می گوید: گروه فدائیان اسلام به فرماندهی سردار بزرگ و شجاع سیدمجتبی هاشمی یکی از بهترین و قوی ترین گروه‌ها درابتدای جنگ بودند. حیطه فعالیت آنها در آبادان بود و مسوولیت‌ آنها عمدتا از تهران می‌آمدند. من یک بار بیشتر ایشان را ندیدم ولی انصافا شخص سیدمجتبی هاشمی یک شخصیت کاریزماتیک بود و هیکلی بسیار ورزیده و ورزشکاری و چهره بسیار نورانی‌ داشت و شجاع بود. گروه فدائیان اسلام تا زمان شهادت سید مجتبی هاشمی، یکی از بهترین و سازماندهی‌شده‌ترین گروه‌ها بود. آموزش‌هایشان منظم بود و سلاح و تجهیزات داشتند و تدارک و پشتیبانی‌شان هم منظم بود. در یکی دو تا عملیات شرکت داشتند. تا جایی که در ذهنم است این گروه در شکستن حصر آبادان هم نقش داشتند. عمدتاً هم از جوانان تهرانی بودند. واقعاً هم فدایی اسلام بودند و اسم بامسمایی داشتند.این گروه هیچ ربطی به فداییان اسلام و مؤتلفه نداشتند. اینها نیروهای کمیته انقلاب اسلامی بودند و لباسشان لباس کمیته بود. خود سید مجتبی هم از فرماندهان عالی‌قدر کمیته بود. بعدها خود ما هم در حد توپخانه به آنها کمک مستقیم می‌کردیم و تجهیزات می‌دادیم. در آن زمان وانفسا که هیچ‌کس نبود جلوی بعثی‌ها بایستد گروه فدائیان اسلام در جبهه شمال آبادان واقعاً افتخار آفریدند. در دو سه عملیات هم حضور داشتند. آنها در عملیات باز کردن جاده ماهشهر به آبادان هم شرکت داشتند. خیلی هم شهید دادند، تعدادش را یادم نیست. یکی از گروه‌های شجاع، فداکار، آموزش‌دیده و تابع بودند. اگر آن‌ها نبودند آبادان در معرض خطر قرار می‌گرفت. جانشان را فدا کردند. در آبادان غذا نبود، تدارکات نبود، آتش و شهادت بود و فدائیان اسلام شهدای زیادی دادند. در اوضاع سال ۵۹ که هر روز احتمال سقوط وجود داشت فدائیان اسلام انصافاً افتخار آفریدند و فداکاری کردند. مخصوصاً آقا سید مجتبی هاشمی که چهره‌ای نورانی داشت و آدم عارف‌مسلکی بود. یعنی معنویت داشت، صلابت داشت و مدیریت داشت. خیلی هم جذبه و قیافه زیبایی داشت. چهره‌ای نورانی داشت. خدا او را رحمت کند. ایشان محور نیروهایی شده بود که به جبهه می‌آمدند. البته بعضی‌ها هم یک مقدار ناخالصی داشتند ولی این جنگ همه ناخالصی‌ها را از بین برد. فرمانده جنگ های نامنظم ایران که بود؟ او پس از طی دوران متوسطه تحصیل، به ارتش آمد و به دلیل اندام ورزیده و قدرت بدنی زیاد، عضو نیروهای کلاه سبز شد. مدتی بعد اما از ارتش بیرون آمد و در زمره مخالفان رژیم پهلوی درآمد. از سال ۴۲ شروع به پخش اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) کرد. زندگی او پیش از انقلاب، با گریز از دست نیروهای ساواک همراه بود. در زمان ورود امام از نوفل‌لوشاتو به تهران، عضو کمیته استقبال از ایشان بود. پس از آن پیروزی انقلاب به‌سرعت کمیته نیروهای انقلابی منطقه ۹ تهران را تشکیل داد. سفر به دستور خلخالی مجتبی هاشمی را فرمانده جنگ‌های نامنظم ایران دانسته‌اند. بعد از ناآرامی‌های کردستان، هاشمی از سوی خلخالی مأمور به شناسایی و دستگیری ضدانقلاب شد و به پاوه رفت. یک بار خواست با نیروهایش به جبهه برود که اتوبوس پیدا نکرد. موضوع را به خلخالی اطلاع دادند، وی می‌گوید خود را با دو اتوبوسی که با آنها مواد مخدر حمل می‌شده و الان توقیف است، به جبهه برسانید و بعد که به مقصد رسیدید، راننده را آزاد کنید. پس از خواباندن غائله کردستان و چند روز پس از آغاز جنگ ایران و عراق به همراه عده‌ای از دوستان و هم‌رزمان به‌صورت مستقل و داوطلب روانه آبادان شد و به انجام جنگ چریکی علیه عراق پرداخت. مدرسه محل استقرار او و یارانش، فداییان اسلام نام داشت و به همین خاطر گروه او نام فدائیان اسلام گرفت. گروه چریکی او نقش به سزایی در عدم تسخیر آبادان توسط عراق و رفع حصر این شهر داشت. هاشمی و خانواده‌اش بارها از سوی سازمان تروریستی مجاهدین خلق به مرگ تهدید شدند. هاشمی بعد از مدتی از جنگ، به تهران برگشت و مغازه لباس‌فروشی دایر کرد. او در سال ۱۳۶۴ در آستانه ماه مبارک رمضان از سوی گروه تروریستی سازمان مجاهدین خلق ترور شده و به شهادت رسید. او در بخشی از وصیت نامه اش نوشته است: امیدوارم که خداوند گناهانم را مورد بخشش قرار دهد. از کلیه کسانی که به طریقی دینی به آنها دارم طلب مغفرت می‌کنم. خواهش می‌کنم مرا ببخشید تا خدای مهربان هم شما را ببخشد. کسانی که به من دینی دارند، همه آنها را می‌بخشم، امید که خدای قادر متعال همه آنها را بیامرزد. از پدر و مادر عزیزم حلالیت می‌طلبم و همسر و فرزندانم را به شما می‌سپارم.

امید که آنان را در جهت دین مبین اسلام به رهبری امام تشویق کنید. از همسر و فرزندانم که نتوانستم بیش از این وسیله آسایش‌شان را فراهم نمایم، طلب بخشش می‌کنم. از خواهران و برادرانم حلالیت می‌طلبم. توصیه من به شما عزیزان این است که «خدا را فراموش نکنید». ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

اتمام چله ی شهدا🙏❤️ ان شالله همگی حاجت روا بشید به حق و حرمت خون پاک سیدالشهدا و تمامی شهدای عزیز کشورمون 🤲 التماس دعا🙏

خانوما و دخیا بیان تو چند لحظه کارشون دارم یه سبک #فوق العاده آوردم واستون #خفن🤌🏻😌 میخام فقط خودت بیایی ببینی اگه تونستی بدون یادگیری این #هنر فوق‌العاده و ظریف از کانال لفت بدی😎 اینجا مخصوص خانوما و دخیای گلی هست که دوست دارن همیشه #هنرمند و مهارت های زیادی تو زندگیشون داشته باشن پس بزن بریم خانمم😍👇🏻 😇https://eitaa.com/joinchat/1604518166Cb380fd2e73 اینجا جای خانم های زرنگ و هنرمنده😍☝️🏻

#پاسخ_اعضا 🌸🍃 باسلام و تشکر از گروه بسیار خوبتون در جواب خانمی که گفتن شوهرشون زود انزالی داره الان که فصل انبه هست شوهرتون انبه بخوره عالیه مغز هسته انبه هم در بیارین خشک کنید بعد آسیاب کنید یک قاشق مرباخوری همراه باشیر وخرمابخورند مشکلشون حل میشه ....بیشتر وقت ها یک لیوان شیر چندعددخرما یک قاشق عسل یک قاشق مرباخوری پودر هسته انبه یک قاشق چای خوری پودر جین سینگ سرخ مخلوط کنن وبخورن....کلا زود انزالی از خوردن سردیجات هست که با خوردن غذا ها یا ادویه های گرم درمان میشه یکی دیگه از مشکلات جنسی مربوط به فشار خون بالا و اضافه وزن هست....یک راهکار دیگه هم هست شبها کمرشون رو با روغن سیاهدانه چرب کنن بعضی شب ها هم گل عنبر به کمرشون بزنید ودرجهت عقربه های ساعت ماساژ بدین بعد بایک پارچه ببندین وتاصبح باشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام مجدد در جواب خانمی که گفتن شوهرشون خیلی آدم مهربون وخوبی هست ولی خودشون اعصاب ندارن .....عزیزم شما قدر شوهرتون وبدون وناشکری نکن خیییلی از زندگی‌ها هست به خاطر بداخلاقی شوهراشون ازهمه پاشیده بچه شما چه گناهی کرده باید زجر بکشه😢شما خیلی راحت میتونی با همسرت به مشاور مراجعه کنی وازش کمک بگیری وبرای مشکل جنسی شوهرت هم دکتر هست دارو میده انشالله رفع میشه عزیزم به نظرم شما خودت هم به دکتر اعصاب وروان احتیاج داری حتما برو بهت آرام بخش میده اعصابت آروم میشه اخلاقت خوب میشه به شوهرت بیشتر محبت میکنی وانشالله آرامش به زندگیتون برمیگرده توروخدا به فکر آینده بچت باش واین وبدون خدای ناکرده این حرکات شما روی بچه تون هم اثر می‌ذاره وپرخاشگر میشه وهرچه بزرگتر بشه بدتر میشه خداروقسم میدم به آبروی امام حسین هرچه زودتر مشکلتون حل بشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام خدمت همه عزیزان من از خوندن بعضی پیام ها خیلی ناراحت میشم و همیشه برای حل مشکلاتشون دعای عظم البلا میخونم انشالله که همگی حاجت روا بشین خانمای عزیز گروه این وبدونید که بیشتر مشکلات زناشویی با خوش اخلاقی و محبت کردن به همسرتون حل میشه شما اگر اول ازهمه به خودتون برسین ورزش کنید همیشه منظم باشین به تمیزی خونه وبچه ها اهمیت بدین همسرتون هم اخلاقش خوب میشه بهتون توجه می‌کنه و بیشتر به سمت شما کشش پیدا می‌کنه تاچیزای دیگه....اگر بعضی روزها خسته هستین و حوصله ندارین قهوه بخورید باشکلات تلخ بهتون انرژی میده اعصابتون وبا خوردن دمنوش گل گاوزبان وسنبل الطیب آروم کنید به بچه هاتون نگاه کنید و هزاران بار شاکر خدا باشید که همچین دسته گل‌هایی بهتون داده خیلیا آرزوی داشتن بچه رو دارن....ازهمه شما معذرت می‌خوام که طولانی شد سخن آخرم این هست بازبون خوش و محبت زیاد وقربون صدقه رفتن همسرتون زندگیتون واز هلاکت نجات بدین انشالله که نظر آقا صاحب الزمان تو زندگی همه مون باشه برای فرجشون صلوات بفرستین 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام مجدد خانمی که در مورد توده توی گلو پرسیده بودن یکی از آشنایان همین مشکل وداشت عمل کرد تیرویید وعده لنفاوی و برداشتن وبعدازاون هم فقط سه روز برای ید درمانی رفت الان کاملا خوب شده خداروشکر....توده ایشون بدخیم هم بود که با ید درمانی درمان شد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب خانمی ک زخم دهانه رحم دارن و ۲۳ سالشونه من بعد از زایمانم اینطور بودم به حدی ک دکترم بهم گفت تو خونه زایمان کردی؟ غیر از داروهای شیمیایی ک برام تجویز کرد مثل پماد لکورکس و شیاف نیستاتین و پماد کلوتریمازول و سه تا امپول ک اسمشونو یادم نیست گفت هرشب قبل از خواب یک قاشق مرباخوری عسل رو با یه نوک قاشق زردچوبه گرم کن بریز داخل اپلیکاتور ( از داروخانه میتونید تهیه کنید) وارد واژن کن و بریز داخل با عسل و زردچوبه خیلی بهتر شدم شماهم امتحان کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام میخواستم ب این دوستمون ک گفتن شوهرشون بنا هست و مصالح ساختمانی باعث زخم دستشون شده حنا بذارن ب دستشون میتونن با ی کمی آب لیمو هم بریزند توش بعد بزارن ب دستشون شب تا صبح تو پلاستیک ببندن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام دوست عزیزی که شماره ی دکتر خیر اندیشو خواستن،منم مثل شما رفتم امام زاده عینعلی زینعلی پیش شاگرداش نتیجه نگرفتم دکترمو عوض کردم رفتم پیش دکتر عزیز خانی سرچ کنید شمارشو پیدا میکنی از خودش نتونستم نوبت بگیرم ولی از خانم خوشچین که ویزیت مشترکه یعنی زنگ میزنه اطاق دکتر با مشورت عزیز خانی دارو میده، برای من واقعا مثل معجزه بود خیلی دکتر خوب وعالی با تشخیص ودرمان درست خدا خیرشون بده ،دوست عزیز حتما حتما برو میدونم جواب میگیری انشاالله خبرشو بده منم دعا کن محتاجم به دعا ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 برای درمان قطعی ریزش موی آقایان در مواردی که ریزش مو ارثی باشد ، کاشت مو تنها راه حل است. و در سایر موارد می توان به کاهش استرس و تنش در زندگی اشاره کرد.اصلاح تغذیه ای هم بی تاثیر نیست! درمان قطعی ریزش موی آقایان نیاز به توجه و مراقب دارد که اکثر راه حل ها به اصلاح نوع تغذیه ، استفاده از روش های طب سنتی و همینطور طب جدید منتهی می شود. بیشتر افراد در هر سنی می توانند ریزش موی شدید را تجربه کند . در خیلی از موارد ریزش مو ارثی است که بیشتر در آقایان با افزایش سن اتفاق می افتد.استفاده بیش از حد از مواد شیمیایی و وسایل گرمایشی یکی دیگر از عوامل ریزش مو در آقایان می شود .ترشح هورمون های مردانه و تاثیر آن بر روی موهای جلوی سر باعث ریزش مو می شود. هفت روش موثر برای درمان قطعی ریزش موی آقایان ۱ – برای درمان قطعی ریزش موی آقایان که به دلیل وراثت اتفاق افتاده است، کاشت مو یکی از راه حل های معمول می باشد. درمان های دارویی تا زمانیکه موثر است که مصرف دارو ها ادامه داشته باشد. ۲ – اصلاح تغذیه ای برای درمان قطعی ریزش موی آقایان بی تاثیر نیست.استفاده به اندازه از نمک ، مصرف آجیل و شکلات، عدم مصرف اسیدهای چرب اشباع و غذاهای سرخ کردنی، مصرف فراوان آب ، سبزی و میوه ی تازه جزء درمانهای موثر ریزش موی آقایان می باشد. ۳ – برای درمان ریزش موی آقایان کاهش استرس نیز نتیجه ی خوبی را به دنبال خواهد داشت. ۴ – استفاده از روغن زیتون به شفافیت مو و رشد مجدد موها کمک زیادی می کند و تاثیر زیادی دارد. ۵ – زرده ی تخم مرغ را بر روی موهای بمالید خود بگذارید به مدت ۲۰ دقیقه بر روی موهایتان بماند. تخم مرغ دارای مواد مغذی می باشد که سریعا باعث جذب فولیکول های مو می شوند و باعث افزایش رشد موها و جلوگیری از ریزش مو می شود. ۶ – شست و شوی مو با ترکیب نصف فنجان سرکه ی سیب و نصف فنجان آب گرم نیز جزء درمان های موثر ریزش موی آقایان محسوب می شود. ۷ – روغن بذر کتان سبب تحریک فولیکول های مو می گردد و با افزایش گردش خون در پوست سر شرایط رشد موها را فراهم می کند. ریزش مو در آقایان معمولا به صورت تدریجی اتفاق می افتد. به کارگیری و استمرار نکات یاد شده می تواند باعث درمان قطعی ریزش موی آقایان گردد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#همسرداری 🌿 دید گاه دو چشمی در ازدواج موفق ازدواج آیـا تـلاش هایتان برای پیدا کردن کامل ترین زوج، بیشتر به ضررتان بوده تا بـه نـفعتان؟ روانشناسان، بینشی را مطرح   مـی کنند که چطور جستـجوها و تــلاش هـای شـمـا بـرای یافتن عشق حقـیقی، مـانـع لذت بردن از زندگیتان، ازدواج و داشتن روابط سالم می شود. دید گاه دو چشمی در ازدواج موفق زنده باد ازدواج های جدید! این روزها برای ازدواج، دیگر هیچ خانمی به دنبال مردی که بتواند خرج و مخارج خانه را تامین کند و هیچ مردی به دنبال زنی که کارهای خانه داری را خوب انجام دهد نیست. این روزها ما به دنبال کسی هستیم که با سلیقه و مزاج ما خوش بیاید و  دوستمان داشته باشد . اگر کسی را پیدا کنیم که از این ایده آلهایمان کمتر باشد، مدام از خودمان می پرسیم، آیا این همان است که دنبالش بودیم؟ آیا ممکن است کسی بهتر از این هم برای من پیدا شود؟ و معمولاً پاسخ ما به این سوال آخر مثبت است و همین مسئله باعث می شود که قربانی آرزوها و توقعات بزرگ خود شویم. طرف مورد نظرمان باید یار حقیقی ما باشد، ضعف هایمان را از بین برده و بر توانایی هایمان بیفزاید، و همیشه و هرجا به ما احترام بگذارد و حمایتمان کند. حقیقت این است که رابطه ها و ازدواج های خیلی کمی در این حد ایده آل ادامه پیدا    می کنند. بنابراین به این فکر خواهیم کرد که آیا با کس دیگر، خوشبخت تر و خوشحال تر زندگی خواهیم کرد و انسان بهتری خواهیم بود یا نه. و این همان سرگردانی و معمای دنیای امروز است. تحقیقات نشان داده است که افراد متاهل، به ویژه مردان متاهل، بیشتر از کسانی که ازدواج نکرده و مجرد هستند، عمر می کنند. و نه تنها بیشتر، بلکه خوشبخت تر هم زندگی می کنند. خیلی از ما ، از متعهد شدن طفره می رویم و یا متعهد می شویم اما چشمانمان این سو و آن سو است و دنبال کسی بهتر می گردیم. روانشناسی، این وضعیت را اینطور توضیح می دهد، "شما در مرز رابطه تان پارک می کنید، اینطوری داخل رابطه هستید اما برای بیرون آمدن از آن هم آمادگی دارید." اینکار می تواند دلایل مختلفی داشته باشد: ممکن است در رابطه ای باشید اما مطمئن نباشید که این همان کسی است که می خواهید، به دنبال کسی بهتر از فرد کنونی باشید و ... از آنجا که مراحل اول هر رابطه با شور و اشتیاق زیادی همراه است، خیلی از زوج های رمانتیک و آتشین مزاج انتظار دارند که این شور و اشتیاق تا آخر و برای همیشه باقی بماند. و آنها که به دنبال انرژی پرحرارت روزهای اول آشنایی هستند، سعی می کنند که این شور و شوق را در جایی دیگر و با کسی دیگر پیدا کنند. تزلزل عشق، ناقوس مرگ رابطه است. طرفین کم کم فکر می کنند که آیا واقعاً برای هم ساخته شده اند؟ شما با هم راحت هستید اما هیچوقت دیگر نمی توانید مثل آن روزهای اول با هم ارتباط برقرار کنید. آیا صاداقانه تر و البته شجاعانه تر این نیست که بپذیرید که ازدواجتان دیگر مثل قبل نیست؟  روانشناسان اعتقاد دارند که اکثر مردم فکر می کنند پایبند ماندن در یک ازدواج یا رابطه که باعث شادی و خوشبختی طرف نمی شود، نشانه ی ترسویی و بزدلی است. فشار فرهنگ ها برای داشتن یک زندگی تمام عیار باعث شده مردم از داشتن رابطه ای نیمه کامل خجالت زده باشند و در حفظ آن رابطه تردید کنند، و وقتی استانداردها خیلی بالا باشند، این احساسات غیر قابل تحمل خواهند شد. درواقع، به عقیده ی متخصصین و مشاوران  خانواده، چیزی به نام سازگاری و مطابقت معنا ندارد. به اعتقاد آنان ازدواج دستگاه اختلاف و ناسازگاری است. همه ی زوج ها در مورد هر چیزی ممکن است به اختلاف برخورد کنند. جادوی داشتن یک ازدواج موفق این است که دیدگاهی دوچشمی داشته باشید و زندگی را علاوه بر چشم خودتان، از چشم همسرتان هم ببینید. تمرکز بر توانایی های فردی باعث خواهد شد که  همسرمان را ابزاری برای شکوفایی خود بدانیم و ممکن است تصور کنیم که این فرد باید بتواند زیبایی ها و کمال ما را منعکس کند و یا جبرانی برای آشفتگی های درونی ما باشد. درواقع آمار طلاق بین کسانی که در اجتماعات و شغل هایی هستند که باافراد زیادی روبه رو می شوند بسیار بیشتر است.  وقتی روزانه با بمبارانی از هنرپیشه ها و مانکن های زیبا و جذاب روبه رو باشیم، ممکن است دیگر همسرمان شخص دلخواه همیشگی به نظر نیاید. جادوی داشتن یک ازدواج موفق این است که دیدگاهی دوچشمی داشته باشید و زندگی را علاوه بر چشم خودتان، از چشم همسرتان هم ببینید. و این چیزهاست که ما را به ورطه ی ناامیدی می کشاند. در زمانه ای که فسخ ازدواج ها به سادگی حالا نبود، به نظر  می آید که مردم احساس خشنودی بیشتر از زندگی خود با همسرانشان داشتند، درحالیکه برای زوج های امروز طلاق ساده ترین و آشکارترین راه حل است.

#درد_دل_اعضا ❤️🍃 سلام. خواستم. درمورد. خانمی که. تو روستا زندکی میکنن. و عمه ایشون خاستگار اومده گفته مالش حرومه و نزاشتن مانع ازدواجشون شده بگم عزیزم وقتی داستان زندگیتون و خوندم خیلی بغضم. گرفت واشکم اومد😔😭 افتادم یاد سرگزشت زندگی خودم که همین بلا هم. سرم اومد چقدر داستان زندکی شما. شبیه من بود با این تفاوت که عمه اقا پسر نزاشت بیاسداع من و دختر که خودش انتخاب کرده بود بزور بهش دادهیچ وقت. تواون دنیا. نمیبخشمش و حلالش نمیکنم سالهای پیش وقتی سنم کم یود منم ۱۸سالم بود پر از اشتیاق و شور شوق بابام یه شاگرد داشت که مثل پسرش میدونستش رفت و امد خونگی داشتیم همیشه میرفتم معازه وقتی میدیدمش همش نگاهای پراز معنا داشت و من زود متوجه شدم منم کم کم عاشقش شدم با نگاهای پر از معنایی که داشت متوجه‌میشدم که اونم عاشقمه ولی به خاطر مسایل. مالی و اینکه پدر مادر نداشت‌روش نمیشد بیا مطرح کنه ولی فوق العاده پسر باادب سر به زیر و کاری و ساده بود وقتی میدیدمش میومد خونمون همش نگاهم میکرد به بهانه های مختلف میومد که اگه شده واسه چند ثانیه منو ببینه منم خیلی دوسش داشتم تو دلم چقدر ارزو داشتم همیشه به روزی فکر میکردم که مبخوا بیاد خاستکاریم وقتی باحالت خجالتی‌‌‌مطرح کرد و خاستکاری کرد اول جواب رد شنید چون من دانشجو بودم و خانوادم اونوودر حد شان من نمیدیدن من خیلی ناراحت شدم روم نمیشد به خاتوادم مطرح کنم اونا میگفتن فقط؟درس بخون پیش خودشون دوختن و بریدن و من چیزی حز سکوت نمیتونستم بگم ولی من‌همچنان منتطر بودم انتطار کشیدم که بزرگتر بشم و درسم تموم بسه که رازی بشن وقتی میشنیدم. براش میرن خاستکاری و یا دختر بهش معرفی میکنن یه جای تنهامیرفتم تو کنج اتاقم های وهای گریه میکردم😭 روم‌نمیشد بگم به خاتوادم من عاشق شم بزارید خودم تصمیم بگیرم چندسال گزست وقتی ۲۲سالم شد دوباره اومد خاستگاریم . و متوجه شدم تواین‌چتدسال هرحا میرفتن براش نمیخواسته و اونم عاشقم‌بوده ولی به خاطر مسایل مالی یکم تواین سالها صبر کزده بود وقتی امد خاستکاریم‌به خاطر اینکه پدر مادر نداشت خانوادم گفت. با بزرگترت بیا و یه سری شرطها گزاشتن که عمه ش وقتی متوجه شد که دوباره امده خاستکاری من نزاشت و بزور دختر که خودش براش انتخاب کرده بود بزور براش گرفت تمام تلاششو کرد که نیاد اونموقع ها از شانس بد من یدفعه تصادف سختی کردیم و من اون‌موقع دچار مشکل. از ناحیه سر شدم و ‌بستری شدم و این زمینه ای شد که بیشتر مخالفت کنه و هی خوند گوش ش که این مشگل. داره. تصادف کرده. مبخوای همش ببریش ازین دکتر به اون دکتر و خرج دوا دکترش کنی بعدش تا ۶ماه دنیال دوا دکتر که بشدت سرم ضربه خورده بود و‌ گفته بود بهش این دردت نمیخوره و هروز جاش بیمارستان هرچی درامد داری باید خرج. دوا دکترش کنی و نزاشتن از؟بدی ما گفتن و اون پسرو منصرف کردن دراخر سر هم زود دختری که خودش انتخابش کزده بود رفتن خاستکاری و سری نامزد و عقدش کزدن بهش من اون روزها اشک میریختم جون قرار بود تا دو هفته دیگع بیاد و نامرد کنیم خیلی روزها سختی بود حالم بدتر شد امیدی. به زندگی. نداشنم منم تو دلم میزاشتم که خاتوادم متوجه. نشن بعد از سه ماه عقد کارت عروسیش اورد در خونمون انگار خنجری. کردن. تو قلبم خ سخت بود نمیخواستم متوجه بشن من سالها انتطار کشیدم حالا میخواستم برم عروسی کسی که ۷ سال انتطار کشیدم همش گریه میکردم وقتی میدیدم عشقم مال کسی دیگع شده دوسداشتم بمیرم چقدر قلبم شکسته باعث شد من از ناراحتی زیاد به بی راه کشیده. بشم یادمه هیچ انگیزه نداشتم برا ادامه زندگیم و زود گول. خوردم انکار یه چیز کم داشتم تو زندکیم وقتی یه اقا پسزی بهم ابراز علایقه کرد میخواستم جای خالی. اونو پر کنم دوست شدم و بماند چه بلاهایی سرم اومد بعد از گزشت ۲۰ سال من هنوز فراموشش نکردم و خیلی عراب میکشم هیج وقت حلالش نمیکنم. زحری که من کشیدم و میکشم مشکلاتی. که الان دارم چه بسا اگه اون موقع مانع نمیشدن الان هیچکدوم ازاین بلاها سرم نمیومد .والان هم مشکل روحی و روانی پیدا کردم 😔 الان. هم بعصی اوقات میبینمش هنوز اون نگاه ها رو میبینم ولی افسوس بعد از جند سال. عمش هم به رحمت خدا رفت خواستم منم سرگزشتم و بزارم ممنون از کانال خوبتون ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 آورده اند كه چون این آیت : یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم . فرود آمد، جابر گفت : یا رسول الله ! اولوالامر كیستند كه حق تعالی طاعت ایشان را با طاعت خود و طاعت تو مقرون كرده است ؟ گفت : یا جابر! هم خلفانی و ائمه المسلمین بعدی ، اولهم علی بن ابی طالب . ایشان خلیفتان من اند و امامان مسلمانان اند بعد از من . اول ایشان علی بن ابی طالب علیه السلام است ، آنگه حسن و حسین علیه السلام ، آنگه علی بن الحسین ، آنگه محمد بن علی علیه السلام كه در تورات معروف است به باقر، و تو او را دریابی یا جابر! و چون وی را بینی سلام منش برسان . بعد از آن یك یك را نام برد تا به حجه القائم علیه السلام رسید. گفت : مردی بود كه نامش نام من بود و كه نیتش ، كنیت من بود. حق تعالی به دست وی مشارق و مغارب زمین را بگشاید. او را غیبی بود كه به آن غیبت بر امامت او ثابت نماند مگر مؤمنی كه حق تعالی دل او را با ایمان امتحان كرده بود. جابر گفت : گفتم : یا رسول الله ! شیعت او را به انتفاع باشد؟ گفت : باشد، همچون انتفاع مردمان به آفتاب ، اگر چه ابری در پیش او آید. چون ظاهر شود جهان را پر عدل و داد كند بعد از آنكه پر جور و ظلم شده باشد. شعر: متی تطلع الشمس المنیره للهدی فتترك عرنین الظلاله اجدعا یروح به الدین الحنیفی غالبا و یصبح خد الظلم بالعدل اضرعا جابر گفت : حق تعالی مرا عمر داد تا امام محمد باقر علیه السلام را دریافتم . روزی پیش امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام نشسته بودم . پسرش محمد باقر علیه السلام از حجره زنان بیرون آمد. او كودك بود. چون او را بدیدم گوشت و پوست من بلرزید. گفتم : ای كودك ! روی فرا كن ، روی فرا من كرد. گفتم : پشت بر من گردان ، پشت بر من گرداند. گفتم : شمایل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم دارد، به خدای كعبه . گفتم : باقری ؟ گفت : ای جابر! برسان پیغام جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم . گفتم : مولای من ، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مرا بشارت داد كه تو را دریابم . گفت : چون وی را دریابی ، سلام منش برسان . یابن رسول الله ! جدت رسول خدا تو را سلام می رساند. گفت : علی جدی رسول الله ما دامت السموات و الارض و علیك یا جابر! بما بلغت ، السلام. جابر گفت : من پیش وی آمد و شد می كردم و از وی مسئله می پرسیدم . روزی از من مسئله (ای) پرسید. گفتم : به خدای كه من در نهی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نروم كه گفته است : ایشان كه از شما عالمتر باشند، از ایشان بیاموزید و ایشان را میاموزید. امام محمد باقر علیه السلام گفت كه راست گفت جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، و لقد اءوتیت الحكم صبیا ، یعنی : مرا در كودكی علم و حكمت داده اند؛ كل ذلك بفضل الله علینا و بركاته. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽