شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان . مریم گاهی میاومد خونمون و نصیحتم میکرد و میگفت پاشو یا درستو بخون یا بر
#داستان_زندگی 🌸🍃
مرجان
مینا با گریه گفت به خدا ما کاری نکردیم مامان، فقط حرف زدیم و آهنگ گوش دادیم.
مامان گفت تو خدا میشناسی با پسرنامحرم خلوت میکنی؟
مینا با هق هق گفت مامان چه خلوتی؟ من هیچ کار نکردم به خدا
مامان گریه میکرد و به مریم میگفت اینو از این خونه بنداز بیرون، من دیگه دختری به نام مینا ندارم، من فقط دوتا دختر دارم، اینو بندازین بیرون راحت بره پی هرزگیش
دلم برای مامانم میسوخت، دلم برای مینا میسوخت.
مریم به من گفت مینا رو ببرم تو اتاق و حودش سعی داشت مامانو آروم کنه.
با مینا رفتیم تو اتاق مینا گریه میکرد و میگفت چی شده ؟ گفتم مثل اینکه خاله گوهر از پنجره دیدتت. مینا گریه اش شدید تر شد و گفت ای وای پس دیدتم. بعد گفت مرجان به خدا من کاری نکردم حتی مانتوی مدرسمو در نیاوردم، سهیل گفت بریم گفت ضبط خریده بریم اهنگ گوش بدیم، به خدا فقط اهنگ گوش دادیم. گفتم تو عقل نداری؟ فک نکردی ابرومون تو فامیل میره، خاله گیتی رو نمیشناسی؟
مینا گفت سهیل گفت خاله تا غروب نمیاد، خیلی اصرار کرد.
مامان حالش بد بود و هی بلند بلند به مینا فحش میداد، دم غروب مامان به مریم گفت تو پاشو برو خونتون ، الان بابات میاد، شوهرتم به هوای تو میاد اینجا، نمیخوام شاهد بی ابرویی ماها باشه. مریم گفت میخوای به بابا بگی مامان؟ مامانم گفت پس نگم که پس فردا باد به گوشش برسونه بیاد بیافته سر من بدبخت که چرا میدونستی و به من نگفتی؟ بگم که بدونه چه دختری بزرگ کرده، بگم که خودش دخترشو جمع کنه.
مریم با نگرانی رفت و من دل تو دلم نبود، انگار منم شریک جرم مینا بودم. با خر صدایی از جا می پریدم و دلم میلرزید.
بابا که اومد از فضای خونه و قیافه مامان با اون چشای پف کرده و بینی قرمز و حال بد فهمید یه خبریه. رو کرد به مامان و گفت چی شده گوهر؟ چرا گریه کردی؟ مامان گفت چی بگم؟ این دخترات مگه میزارن حال ادم خوب بمونه. بابا گفت حالا روضه نخون واسه من بگو چی شده. مامان گفت امروز گیتی زنگ زده بود اینجا دری وری بارمون کرد گفت دخترتونو جمع کنین
میگفت مثل اینکه مینا و سهیل رو باهم تو خیابون دیده، مثل اینکه سهیل رفته دم مدرسه دنبال مینا مینا ام تا یه جایی باهاش اومده. بابا گفت سهیل به گور هفت جد و ابادش خندیده پسره مجلف و همزمان اومد سمت اتاق و داد زد مینا مینا، بی حیا کدوم گوری رفتی قایم شدی؟
من بدو بدو رفتم به مینا گفتم مامان گفته سهیل اومده دم مدرسه دنبالت فقط، حواست باشه
بابا در اتاقو با ضرب باز کرد و حمله کرد سمت مینا و همونجور که ضربه های مشت و لگدش رو سر مینا فرود می اومد داد میزد و میگفت راه میافتی تو خیابون با پسر نامحرم ولگردی میکنی؟ آدمت میکنم، سرتو میزارم لب باغچه گوش تا گوش میبرم. تو میخوای آبروی منو ببری؟ دیگه نمیزارم بری مدرسه، میمونی خونه کلفتی میکنی. حق نداره پاشو از خونه بیرون بزاره. حق نداره دست به تلفن بزنه. یه چند روزی مینا همش تو اتاق بود و شام و نهارم تو اتاق میخورد، حتی مدرسه ام نرفت، چند روز مونده بود به امتحانای ثلث آخرش و اگه امتحانا رو نمیداد نمیتونست دیپلم بگیره به مامان گفتم با بابا حرف بزنه بابا بزاره مینا بره امتحاناشو بده حداقل دیپلمشو بگیره. مامان با بابا حرف زد و بابا راضی شد و وقتی مینا اولین بار از خونه رفت مدرسه و برگشت خیلی داغون بود، اومد تو اتاق و نشست گریه کرد، مینا رو میشناختم میدونستم تو راه رفته یه تلفن عمومی و زنگ زده خونه خاله اینا شاید بتونه با سهیل حرف بزنه، نمیدونم چی گفته و چی شنیده بود که این حالو داشت. ازش پرسیدم زنگ زدی؟ تونستی با سهیل حرف بزنی؟ مینا با بغض گفت گور بابای سهیل.
مرداد ماه بود و تو خونه مامان بزرگ برای بابابزرگ مرحومم مراسم دومین سالگرد فوتشو گرفته بودیم ، مامان و خاله گیتی باهم سرسنگین بودن و خیلی حرف نمیزدن، سهیل نیومده بود میگفتن رفته خونه مامان باباش شهرستان. مامان زندایی ام اومده بود و وقتی فرصتو مناسب دید نشست کنار مامان، من میدونستم میخواد راجع به مینا حرف بزنه، حدسم درست بود بعد مراسم مامان داشت برای مریم تعریف میکرد که مامان زندایی ازش پرسیده که درس مینا تموم شد و دیپلمشو گرفت؟ با جلال خان صحبت کنین یه جلسه مزاحشون بشیم. مامان گفت بعدم عکس پسرش حسامو از تو کیفش در اورده و نشون مامان داده، مامان میگفت بد نبود پسره، ازین قرتیا ام نبود.
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
با سلام به همگی دوستان و وقت همگی به خیر التماس دعا دارم در این ماه از همه ی شما عزیزان.
موضوع:آشنایی 5 ماهه ی دختر خانم با آقا پسر به قصد ازدواج.
دوست خوبم،بهتر بود که این آشنایی با حضور پدر ومادر های هر دو طرف وومرحله به مرحله ی خواستگاری پیش می رفت،یعنی پدر ومادر اون با پدر ومادر دختر خانم می نشستن با هم صحبت می کردن وبعدش اون ها از شما وپدرشون می خواستن که مثلا دوماه یا چهارماه یا نهایتا شش ماه زمان بدید که با حفظ چهار چوب ها بیشتر با هم آشنا بشن ،اما الان هم با یه سری کارها شمامی تونی این آشنایی رو نظم بدهی وبه قول معروف به سرانجام درستی برسونی، پنج ماه زمان کافی است تا این دو هم رو بشناسن،شما از گوشی دختر خانمتون شماره ی اون آقا رو بنویس وباهاش تماس بگیر وبهش بگو تصمیمت از این ارتباط چیه؟اگر قصدتون ازدواج هست ،دیگه زمان کافی است وشما باید تصمیمتون رو بگیرید ومرحله ی بعد رو طی کنید،یعنی با خانواده تشریف بیارید تا بیش تر با هم آشنا بشیم واگر قصد ازدواج ندارید،شما یه آقا هستید ومن روی مردونگیتون حساب باز کردم،مثل یه مرد به دخترم جواب منفی بدید وارتباط رو قطع کنید وگرنه به خاطر بازی گرفتن آبروی ما، اول به همسرم می گم ودوم ازتون شکایت می کنم ولی با شناختی که ازتون دارم؛می دونم که هم آبروی خودت برات مهم هست وهم آبروی خانواده ی ما...لطفا با عقل وتفکر تصمیم نهایی رو بگیرید،اگر تصمیمتون هم جدایی باشه،ما به اون احترام می زاریم. اگه خدای نکرده تصمیم به ازدواج نداشته باشه،ممکنه دخترتون شکست عاطفی شدیدی بخوره،ولی جلوی ضرر وسرگردونی رو هر وقت بگیری؛سوده...بعدش اگر خدای نکرده تصمیمشون ازدواج نبودوارتباط قطع نشد،دختر خانمتون رو پیش یه مشاور ببریدتا به وسیله ی اون ارتباط قطع بشه...
"با آرزوی خوشبختی برای تمام جوانان مملکت"
🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام با آرزوی سلامتی برای مادری که پسرشون رو از دست دادن و همسرشون در حال ترک اعتیاد هست
من طب سنتی خوندم و با تدابیری که خدمتتون عرض میکنم به لطف خدا یک عزیزی مواد رو ترک کردن
🌱 در اولین گام اراده خود شخص مصرف کننده مهم است
🌱صدقه برای سلامتی آقا امام زمان و خانوادتون
🌱 شرکت در جلسات کنگره ۶۰ یا ان ای NA (مهم)
🌱 رفع یبوست خیلی مهم از ملین ها مثل انجیر خیس شده روزی ۷ عدد
🌱 بارهنگ و خاکشیر ۱ قاشق +۱ لیوان آب و گلاب کمی بجوشد ناشتا میل کنن هر روز
🌱روغن مالی بدن و بادکش گرم کتف و پهلو هر روز حدود ۱۲ دقیقه
🌱 دمنوش اسطوخدوس و سنبل الطیب روزی ۲ لیوان
🌱 دمنوش چای کوهی عناب بهارنارنج گل محمدی پونه بادرنجبویه طبق ذائقه روزی ۲ لیوان
🌱 حذف سردیها خیلی مهم مثل ماست دوغ خیار هندوانه میوه های ترش ترشیجات محصولات کارخانه ای قند شکر شکلات نوشابه ماکارانی تن ماهی گوشت گاو کالباس
🌱 مصرف عناب زیتون انجیر خرما کشمش نخودچی سیب و آب سیب هویج و آب هویج میوه به عسل ارده و شیره تخم شربتی گلاب نخواب آبگوشت آش و سوپ
🌱 گذاشتن پاها در آب گرم و سنگ نمک (در صورت عدم فشار خون بالا) هر روز ۱۰ دقیقه
🌱 هفته ای یک بار به بدنشون نوره زرنیخ دار بزنن که بدن پاکسازی بشه و سودا خارج بشه
با آرزوی سلامتی
برای ظهور آقا و کارگشایی همسرم ۳تا سوره توحید 🌸
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
مرحوم حاجى مؤ من - كه داستانهاى 36 تا 43 از او نقل گرديد - فرمود وقتى مخدره محترمه اى كه نماز جمعه را با مرحوم آقا سيد هاشم در مسجد سردزك ترك نمى كرد به من خبر داد كه مقدار نخودى تربت اصل حسينى عليه السلام به من رسيده و آن را جوف كفن خود گذارده ام و هر ساله روز عاشورا خونين مى شود به طورى كه رطوبت خونين به كفن سرايت مى كند و بعد متدرجا خشك مى شود.
مرحوم حاج مؤ من فرمود از آن مخدره خواهش كردم كه در روز عاشورا منزلش بروم و آن را ببينم قبول كرد، پس روز عاشورا رفتم بقچه كفنش را آورد و باز كرد، عقد خون در كفن مشاهده كردم و تربت مبارك را ديدم همانطورى كه آن مخدره گفته بود تر و خونين و علاوه لرزان است .
از ديدن آن منظره و تصور بزرگى مصيبت آن حضرت سخت گريان و نالان و از خود بى خود شدم .
نظير اين داستان در دارالسلام عراقى نقل كرده از ثقه عادل ملا عبدالحسين خوانسارى كه گفت مرحوم آقا سيد مهدى پسر آقا سيد على صاحب شرح كبير در آن زمانى كه مريض شده بود و براى استشفاى شيخ محمد حسين صاحب فصول و حاج ملا جعفر استرابادى را كه هر دو از فحول علماى عدول بودند فرستاد كه غسل كنند و با لباس احرام داخل سرداب قبر مطهر حسين عليه السلام شوند و از تربت قبر مطهر به آداب وارده بردارند و براى مرحوم سيد بياورند و هر دو شهادت دهند كه آن تربت قبر مطهر است و جناب سيد مقدار يك نخود از آن را تناول نمايد.
آن دو بزرگوار حسب الامر رفتند و از خاك قبر مطهر برداشتند و بالا آمدند و از آن خاك قدرى به بعض حضار اخيار عطا كردند كه از جمله ايشان شخصى بود از معتبرين و عطار و آن شخص را در مرض موت عيادت كردم و باقيمانده آن خاك را از ترس اينكه بعد از او به دست نااهل افتد به من عطا كرد و من بسته آن را آورده و در ميان كفن والده گذاشتم . اتفاقا روز عاشورا نظرم به ساروق آن كفن افتاد رطوبتى در آن احساس كردم چون آن را برداشته گشودم ديدم كيسه تربت كه در جوف كفن بود مانند شكرى كه رطوبت ببيند حالت رطوبتى در آن عارض شده و رنگ آن مانند خون تيره گرديده و خونابه مانند اثر آن از باطن كيسه به ظاهر و از آن به كفن و ساروق رسيده با آنكه رطوبت و آبى آنجا نبود.
پس آن را در محل خود گذارده در روز يازدهم ساروق را آورده گشودم آن تربت را به حالت اول خشك و سفيد ديدم اگرچه آن رنگ زردى در كفن و ساروق كماكان باقيمانده بود و ديگر بعد از آن در ساير ايام عاشورا كه آن تربت را مشاهده كردم همينطور آنرا متغير ديده ام و دانسته ام كه خاك قبر مطهر در هرجا باشد در روز عاشورا شبيه به خون مى شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام یه سوالی داشتم از اعضا ی گروه شوهرم یکی از چشماش سکته کرده وبیناییش ازدست داده
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام عزیزم وقتتون بخیر
میخواستم از خانمی که در مورد کپسول دبید الورد گفته بودن بپرسید که کدام پزشک بهشون داده و آیا موقع خونریزی میشه مصرف کرد
من بعد از هفت روز عادت ماهانه خونریزی شدید دارم و قطع نمیشه گفتن ضخامت رحم دارم و باید کورتاژ بشم ممنون میشم اگه راهنمایی کنید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام خسته نباشید... برا اون خانم 40 ساله که شوهرش 49 سالشه و اهل نماز شب هس ولی متأسفانه اهل خیانت... عزیزم سوره ی مسد بنویس بذار پیشت باشه
بعد برا ادن خانمی هم که دختر خانمش از ناحیه سینه پیسی گرفته سرکه انگبین یک ساعت بعد از غذا بهش بده بعد چند ماه خوب میشه
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام خدمت تمامی اعضای خوب گروه
درجواب خانمی که بچش واژن ومقعدش قرمزمیشه بگم که دخترمنم همینطوری بود به حدی که هربار پوشکش روبازمیکردم چندتادستمال خونی میشدبسکه زخم بود.بردم دکترگفت به پوشک ایرانی حساسیت داره بایدمارک خارجی وخوب استفاده کنی ومولفیکس ومرسی وچندمارک دیگه روپیشنهادداد.سه تا پماد کالاندولا تریامسیولون ان ان والفا داد گفت ازهرسه کمی قاطی کن بمال به پای بچه دوسه روزاستفاده کردم خوب خوب شد البته پوشکشم مارک خوب گرفتم.وبچم زودخوب شد امیدوارم تجربم بدردتون بخوره وبچتون زودخوب بشه
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام درجواب خانمی که ۲۵ سال ای یودی داشته اصلا برنداشته بگم خانم خواهرمن ای یودی۱۰ساله گذاشته بودسر۸سال رفت دکتربرش داشت دکترگفت بهش که پوسیده بوده چرا زودترنیومدی برداری شماچطور۲۵سال ای یودی رونگه داشتین خطرناکه.الانم حتما اطرافش گوشت گرفته براهمین دکترگفته عمل جراحی.خداروشکرکنید که بیماری خطرناکی نگرفتیدبااین سهل انگاری
🌺🌺
برا اون خانمی هم که گفتن دندون دردن وخوب نمیشن اگر دندونتون چرکیه واقعا کمی کتیرا بریز روش بزاربمونه فرداصبح بیدارشدی میبینی که کتیرا تمام عفونت روکشیده بهترباشید🌹😊
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام خدمت اعضای محترم گروه خانمایی که ریزش مو دارن علاجش فقط قرص زینک پلاس هست که حالت مهره مانند وقهوه ای رنگه واقعا عالیه. امیدوارم استفاده کنید ونتیجشو توگروه اعلام کنید🌹
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام خدمت همه اعصا وحبیبه خانم گل...خدمت خانمی که گفتن پول زدن به حساب یه دکتر براشون کرم یاداروبفرسته گرون بوده ویه قسط دادن وحالا دکترزده زیرش میگه فقط عکس چت بفرس...عزیزم شما که پول ریختی عکس فیشم فرستادی قبول نکرده. ومیگه چت فقط بدون اون دکتر کلاهبردارچت هاروپاک کرده وبخاطرهمین میگه فقط عکس چت...میشه چت هاروپاک کنه توایتا گزینه حذف برای خودت وحذف برای طرف مقابل داره ...اونم پیامهایی که براتون فرستاده حدف کرده...نهایت بگو شکایت میکنم وازطریق مراجع قضایی پیگیری میکنم. وقتی عکس فیش واریزی داری دیگه چی میگه. من جاشمابودم شکایت میکردم حتی اگه چندبرابر خرج میکردم...شایدشگردکلاهبرداریشه
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
دوست عزیزی ک قابلمه هاش سیاه میشه اگه جنسشون روی (روحی) هست وقتی میخوای آب برنج یا ماکارانی یا هرچیزی را بزاری یک قاشق آبلیمو بریز داخلش دیگه سیاه نمیشه،اگه یکبار فراموش کردین و قابلمه سیاه شد دفعه بعد ابلیمو بریزید باز رنگش سفید میشه.... برای شستن و برق انداختن ظروف روی یک سیم ظرفشویی یا اسکاچ زبر را به صابون آغشته کنید و ظرفهاتون را باهاش بشورید از دیدن نتیجش شگفت زده میشید(نیازی به رنده یا خورد کردن صابون نیست همینجور سیم را روی صابون بکشید تا آغشته به صابون بشه )و مارک و نوع صابون هم مهم نیست از هر نوع صابونی میتونید استفاده کنید.
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام دوستان عزیزی که برای رشد قد فرموده بودن ۱.غذاهای گرم بخورند.حجامت۳.سویق جو.خرما.تخم مرغ وموز
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#مسافر_بهشت ❤️🍃
اولين كسى بودم كه از روستاى 'طواله'، بخش 'فامنين' به جبهه اعزام مى شدم. آن موقع كلاس سوم راهنمايى بودم. پنهان از همه ثبت نام كردم. تا قبل از رفتن هر چه توانستم به پدر و مادرم كمك كردم- مى خواستم نمك گيرشان كنم تا مانعم نشوند. روز اعزام، يعنى اواخر اسفند 62 بعد از اينكه همه كارهايم را كردم و وسايلم را برداشتم به خانواده گفتم: خداحافظ! جلويم را گرفتند و همان حرفهاى قديمى را شروع کردند. به پدرم گفتم من يك سؤال از شما مى كنم. اگر فرداى قيامت حسين (ع) از شما بپرسد چرا نگذاشتيد پسرت به جبهه برود چه مى گويى؟ تا اسم امام حسين (ع) را به زبان آوردم، سرش را گذاشت روى قرآن و بلندبلند گريه كرد. بعد گفت: اسم حسين (ع) را آوردى، من ديگر چى بگويم. مادرت را راضى كن و برو. آن وقت مرا از زير قرآن رد كردند. از روستا تا مركز بخش را كه 9 كيلومتر راه بود دويدم و اشك ريختم؛ البته اشك خوشحالى. در پادگان قبولمان نمى كردند. مسئول آموزش برادر 'سورى' بود. به او گفتم: مى شود ما را امتحان كنيد. قبول كرد و گفت: هركس از اين ديوار شيب دار توانست بالا برود مى ماند. به هر جان كندنى بود خودم را بالا كشيدم. يك شب در آسايشگاه خوابيده بوديم كه گاز اشك آور زدند. يكى از بچه ها از پنجره آسايشگاه كه دو طبقه بود پريد پايين و من كه نگهبان بودم اسيرش كردم. آن قدر اذيتش كردم كه گريه افتاد. مى گفت: تو كه مرا مى شناسى. من هم مى گفتم: تو اسير من هستى و بايد طبق دستور رفتار كنم! حسابى شاكي شده بود.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در عمليات بيت المقدس بعد از اينكه 'گردان ابوذر لشكر المهدى (عج)'، 'تپه 185' را فتح كرد، تعداد زيادى اسير گرفتيم. هوا به قدرى گرم بود كه خيل اسرا تا چشمشان به نيروهاى ما مى افتاد به اتفاق مى گفتند: 'ماء'. سر و وضع رقت بارشان فرصت تأمل را از آدم مى گرفت. با آنكه هر كدام از بچه ها بيش از يك قمقمه آب در اختيار نداشتند، اغلب به مولايشان اقتدا كردند و آنها را در اختيار دشمن خود گذاشتند. آبى كه واقعا در آن بيابان برهوت، حكم كيميا را داشت. درد سر ندهم، تا ظهر آن روز آب به ما نرسيد. آتش بى وقفه دشمن تردد خودروها را مختل كرده بود. در طول راه كه اسرا را به عقب مى برديم به گندابى رسيديم كه در چاله اى جمع شده بود. برادران از فرط گرمازدگى و عطش از آن نوشيدند. بعضى هم با ياد تشنگى آقا ابى عبدالله (ع) خود را دلدارى و به راه ادامه مى دادند تا عصر آن روز كه با فرستادن يك ماشين يخ به دادمان رسيدند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام وخدا قوت من سی وپنج سالمه هشتاد درصد موم سفید شده ارثی نیست چیکار کنم تورو خدا زود جوابمو بدید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام تو خدا پیام منو بزارید شاید کسی راه حلی براش پیدا کرد پسری دارم ۸ ساله دو سه هفته ای میشه سرما خورده خوب شده ولی هنوز دماغش کیپه اصلا نمیتونه از دماغ نفس بکشه بردمش دکتر اسپری بینی داد خوب نشد یجا خوندم روغن سیاه دانه دوشب شبی یه قطره بزنه داخل بینیش زدم اونم خوب نشد اگه کسی میدونه چی خوبه بگه لطفا یکی دیگه هم اینه همین پسرم شب ادراری داره اونم شبی دو سه بار شایدم بیشتر شبی دوسه بار بیدارش میکنم بره دسشویی بازم خودشو خیس میکنه دکتر بردمش آزمایش کامل گرفته ازش هیچ مشکلی نداره روغن مالی زیر شکم هم انجام دادم براش بی تاثیر بود کسی اگه راه حلی امتحان شده داره بگه لطفا بچم اصلا استرسی نیست بخدا اصلا دعواشم نمیکنم چند سال اینجوره هی هم بهش میگم عیبی نداره خودشم زیاد تو فکر نیست یعنی میگم اینکه خجالت نمیکشه دعا گوی همه شما هستم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزجان لطفااااتورو خدا سوالمو بزارید گروه آخه دخترم خییلی اذیت میشه
یه دختر ۹ساله دارم از تابستون سرماخوردگی و دیگه خوب نشد همش از بینی و گلوش چرک و خلط میاد هر ثانیه دستمال دستشه و بینیش رو میکشه بخدا خییلی ناراحتم و غصه میخورم متخصص حلق و بینی و متخصص کودکان بردم دارو داد تا چندروز بعداز مصرف خوبه اما دوباره شروع میشه دمنوش و جوشانده و شربت هرچی بگین دادم اما خوب نمیشه آلرژی فصلی هم داره ممنون میشم اگر راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه جان ممنونم این پیام را بزاری اون خواهری که گفتن ۱۴ سال درد پریودی داشتم شکمم خیلی درد میکرد خیلی دکتر رفتم ولی خوب نشدم حالا گفت با سه تا عرق زنیان و شیرین بیان و آویشن خوب شدم ممنون میشم بگه که چجور باید این عرق ها را استفاده کنه و چه اندازه استفاده کن خواهش میکنم جواب منو بده ممنونم خیر دنیا و آخرت نصیبتون بشه 😍😍
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به ادمین دلسوز یه سوال درباره چادرمشکی دارم چادرمشکی روچجوری رنگ کنیم چادرم رنگش رفته وچند دفعه بیشترسرم نکردم باچایم شستم ولی فایده نداشت بلکه رنگشم بورشدمیخاستم ببینم کسی ازاعطاری رنگ خریده رنگ کنه مشکي میشه یانه خیلی ممنون میشم ازجواب گویی تون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان عزیز ، 34سالمه مجردم تا 5سال پیش پریود که میشدم 7روزه بود بعد از 2سال شد5روز، حالا فقط 2روز بیشتر پریود نمیشم روز اولم که خیلی کمه فقط روز دوم یکم خونریزی بیشتر میشه تو رو خدا راهنماییم کنید چیکار کنم امکان رفتن به دکتر رو به هیچ وجه ندارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام وقتتون بخیر من دخترم ده ساله هست الان هفت ماه پریود میشه الان تو این ماه دو دفعه در ماه پریود شده دکتر بردم میگن چون اولش هست این جوری هست ولی دخترم خیلی اذیت میشه مخصوصا در مدرسه چون خونریزیش هم زیاد هست آیا شما عزیزان میتونید راهنماییم کنید چکار کنم؟انشالله همگی در پناه امام زمان باشید بازم ممنون از همگی
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
👍با چاقی خداحافظی کن😍👇👇
💠کدوم یکی از حالت های زیر رو داری؟🤔
1⃣صبح ها مزه دهنت تلخ میشه؟!
2⃣یبوست داری یا کف پاهات داغه؟!
3⃣کسل و خسته هستی یا کبدت چربه؟!
4⃣تمرکزت پائینه یا فراموش کاری داری؟!
5⃣همیشه خسته ای؟!
6⃣نفخ و ورم شدید معده داری؟!
این روش درمان محشره😍😍😍
روی لینک زیر بزنید و از دستور ضد بلغم و چاقی شکمی سریع استفاده کنید👇👇
https://formafzar.com/form/6quzq
https://formafzar.com/form/6quzq
چالش رفع بلغم و شکم👆 👇😌
#دعا_درمانی 🌱
امام صادق عليه السلام :
ثَلاثَةٌ اِن يَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ كانَت
زيادَةً فى عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ
عَلَيهِ: تَطويلُهُ فى رُكوعِهِ وَ سجودِهِ
فى صلاتِهِ وَ تَطويلُهُ لِجلوسِهِ عَلى
طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلى مائِدَتِهِ وَ
اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلى اَهلِهِ
سه چيز است كه اگر مؤمن از آنها
مطلع شود، باعث طول عمر و دوام
بهره مندى او از نعمت ها مى شود:
1- طول دادن ركوع و سجده،
2-زياد نشستن بر سر سفره اى كه
در آن ديگران را اطعام مى كند.
3- و خوش رفتارى اش با خانواده.
منابع: كافى(ط-الاسلامیه) ج 4، ص 49
فواید 10 بند اول دعای جوشـن کــبیر
بند 1- برای روزی است ؛هر روزخدا را
با اسما بخوانید
بند 2- اگر در مهلكه گرفتار شده اید
و نمیتوانید از آن خلاص شوید و یا در
برنامه ای واقع شده اید كه بیرون آمدن
از آن مشكل است
بند 3- در برابر دشمن بخوانید و اگر
دشمن زیاد دارید هر روز تكرار كنید .
بند 4- برای ایجاد جاه و مقام .
بند 5 - برای نزدیك شدن به خدا .
بند 6 - برای خشوع دل و تواضع پیدا
كردن در مقابل خدا
بند 7- یا غافر الخطا یا برای روزی
حلال
بند 8- یا ذالحمد ؛برای نعمت و یا
اگر كسی در وعده اش همیشه تعلل
میكند
بند 9 –برای ایجاد محبت
بند 10-یا صانع كل مصنوع برای بستن
زبان دشمن و زبان فردی كه بد دهن
است و زبان به فحش و بد دهن
می گشاید
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽