eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.5هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
تو هم حس میکنی هر وقت میخوای با همسرت در مورد یه موضوع صحبت کنی بحثون به دعوا منجر میشه؟؟🤦‍♀ نمیدون
: دوستان عزیزم اگر با همسرتون و خانواده ش مشکل دارین یا با فرزندتون به مشکل خوردین کانال خانم دکتر روحتمااااا دنبال کنید خیلی از مشکلاتتون حل میشه👆😍
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#درد_دل_اعضا ❤️🍃 سلام ادمین عزیز بخدا دارم با اشک برات مینویسم جان عزیزت در کانال قرار بده ادمین عز
💜🍃 سلام به خانم عزیزی که نوزادت رو از دست دادی نمیدونی پیامت رو‌خوندم چقدر گریه کردم قربون دل داغدارت بشم کاملا درکت میکنم ولی عزیزم میخام بهت بگم خدا دروغ نیست زمین اسمان دروغ نیست تو جواب صبر بر مصیبت هایی که بهت اومده رو به بهترین نحو میبینی شک نکن . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام.نماز روزه هاتون قبول.خواهر عزیزی که شب خوابیدن و صبح بیدار شدن و نوزادشان رو از دست دادن.خدا بهت صبر بده😭امیدوارم به حرمت این روزهای عزیز که خدا دوباره دامنت سبز کنه.هیچ کس راضی نیست که خار نوک انگشت بچش بره که اطرافیانتون شما رو قضاوت میکنن.واقعا نمیدونم چی بگم😔خانمی که میگن شوهرتون با خواهرتون رفت و آمد نمیکنه و میخاین طلاق بگیرین و دخترتون میگه میخای مارو فدای خواهرت کنی.بهش بگین خودشو بزاره جای شما.به همون دخترتون بگین با شوهرتون صحبت کنه.عزیزایی هم که گله میکنن کسی توی گروه جوابشونو نمیدن.عزیز دلم من هر پیامی رو میخونم برای همه صلوات میگم.برای منم دعا کنید.😭خودمم خودمو گم کردم.چرا خدا دستمو نمیگیره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 در رابطه بااون دوستمون ک نوزاد ۶۷ روزه شون رو از دست دادن اونم با سندرم مرگ ناگهانی کاملا درکتون میکنم عزیز منم نوزاد سه روزه رو با همین عنوان از دست دادم بعداز یک بارداری سخت عزیزم منم حرف زیاد شنیدم واگذار کنید ب خدا .خدارو وکیل قرار بدین بین خودتون و اون افراد بی انصاف میدونم شرایط شما سخت تره چون ۶۷ روز با عزیز دلتون زندگی کردین دلبند من توی بیمارستان این اتفاق افتادبراش ک اطرافیان نادان هم میگفتن اگه تو خونه بودی اینجوری نمیشد همون موقع زایمان کردی میومدی خونت. حالا اگه تو خونه این اتفاق میوفتاد مطمئنا میگفتن چرا نموندی بیمارستان میخوام بگم حرف و حدیث زیاده برامن میگفتن بیمارستان خوب نرفتی اینجوری شد .بعضی ها ک میومدن خونمون با اینکه میدونستن بچه من چی شده مخصوصا میگفتن پس پسرت کجاست برو بیار ببینیمش 😔یا اینکه مثلا میگفتن این بچه خوب شد مرد بزرگ میشد فلج میشد 😳.باور کنید من سرقبر پسرم ک رفتم ازسینه ام شیر میریخت .میدونم ک اونم وجود منو کنارش حس کرد .بعداز پنج ماه هنوز توی سینه ام شیر بود توکل کنید به خدا روایت هست در اینجور مرگ هایی نوزاد شفیع پدرو مادرش میشه در روز قیامت.ونوزاد در دامن حضرت زهرا هستن .... بی اذن خدا برگی از درخت نمیوفته دل به حکمتش ببندید راضی بشین به رضای خدا .مطمین باشید بعداز هر سختی آسانی هست( ان مع العسر یسری).این که یادش بیوفتین کاملا طبیعی هست من تقریبا دوسال از اون قضیه پسرم میگذره همین چند روز پیش دلم تنگش بود اما وقتی بگین الهی رضاً به رضائک دلتون اروم میشه . درحقیقت مالک اصلی خداست .این امانت چند روزی دست ماست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت همه عزیزان و درود بر روح بزرگوار اون خواهر عزیزی که نوزادشون رو از دست دادن من یه غریبه ام و شاید کیلومترها باهم فاصله داشته باشیم ولی با تمام وجودم کلمه به کلمه ی حرفای شمارو درک کردم عزیزم از خدا میخوام که صبر خیلی زیادی به شما بده . من ۱۰ سالم بود ک خواهر ۱۳ سالم جلوی چشم من و مادرم فوت شد و یادم هست که عمه هام و مادربزرگم به مامانم میگفتن راحت شدی برادرم راحت شد بچه مریض به درد نمیخوره یا زمانیکه خودم بچم بدنیا اومد مریضی مادرزادی داشت و هنوزم داره و مادرشوهر و جاری نفهمم و خواهرشوهر و بقیه میگفتن شما کاشته های خودتون رو دارید درو میکنید معلوم نیست چقدر تو دنیا بدی کردید ک جوابشو از طریق بچتون گرفتید خواهر عزیزم حرفای این آدما از نیش مار سمی هم بدتره ولی سعی کن عزیزم رفت و آمد با کسانی که میخوان اعصابتو خورد کنن قطع کنی بیشتر قرآن بخون یه خوراکی نذر حضرت علی اصغر کن و فقط به بچه ها بده تا کمی آروم بشی امیدوارم جواب همه صبوریاتو خدا بهت بده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 🌱 شهید محمد موحد دانش ❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌿 ان شالله تا شب همگی انجام بدن 🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا 🌻🍃 #شهید_هجدهم🌱 شهید محمد موحد دانش ❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل ع
🙏🤲❤️ سلام وقت بخیر ببخشید یک بار پیام گذاشتم تو گروه نزاشتین خواستم بگم اسم شوهر منم تو چله شهدا بنویسید به خدا خیلی مشکل داریم شوهرم پنج ماهی هست بیکار است دوتا بچه دارم ومستاجر هستم ممنون میشم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام وقت به خیر. لطفا اسم پسرم و داداشم رو چله شهدا ثبت کنید. پسرم محمد حسین بیمار و برادرم محسن مستاجر هستند و بعد از بیست سال هنوز خونه ندارن. 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام خدمت ادمین گرامی حبیبه خانم عزیز تو رو خدا اسم منو بزارید تو چهله ی شهدا تا برام دعا کنند برای خرید ماشین اسمم پروین برای شادی روح همه ی شهدا صلوات 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام قبلا پیام دادم اسم بچه هامون تو چله شهدا بزارید...نزاشتید ..برای پسر اولم محمدامین که مشکل قلبی داره دعا کنید خوب بشه سه بار زیر تیغ جراحی رفته ان شاءالله خدا رحم کنه خوب بشه بخدا قسم دیگه طاقت ندارم بچمو تو اتاق عمل ناخوش احوال ببینم..خیلی سخته پشت در اتاق عمل نشستن خیلی خیلی دعا کنید توشباقدر که نزدیکه برای محمدامین منم دعا کنید.. .وپسر کوچیک که علی هست هم دعا کنید انحراف چشم داره بعضی وقتا..برای اینکه همه مستاجرا..صاحب خونه بشن منم اسمم سمانه است ان شاءالله خدا حاجت رو رواکنه صاحب خونه بشم..خیلی آرزوی دارم خونه دار بشم نزدیک به ۱۳ ساله مستاجرم چشمم به همه خونه هاست که خدایا یه روزی میشه منم از خودم خونه داشته باشم دیگه استرس صاحب خونه اجاره جابه جاشدن اساس کشی رو نداشته باشم...التماس دعا عزیزان 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 ممنون حبیبه خانم مهربونم بی زحمت اسم بچه های منو هم به اسم سارا و احسان و محمد تو چله شهدا ثبت کنید ممنون ومتشکر 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام میشه اسم بچه هام رو واسه عاقبت بخیری تو چله شهدا بزارید توروخدا دعاشون کنید هرکس مادره خوب میدونه چی میگم ‌‌‌"ستایش وفاطمه" الهی همه عاقبت بخیر بشیم 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام حبیبه خانم این چنداسم روبزا رچله شهدا ...خواهش میکنم بزارگروه...معصومه داود...معصومه مجید سمیه هادی برای روشن شدن چراغ خونمون. خدافرزندسالم صالح بده 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 لطفا اورژانسی سلام ، بچه ی خواهرم چشمش مشکل پیدا کرده از صبحه تو بیمارستانن،ام ار ای انجام دادن،تو رو خدا براش دعا کنید،اسمش علی هست ،تو رو به حق اسمش ،تو رو به حق امام علی قسمتون میدم سر سفره ی افطار تو دعاهاتون براش دعا کنید ،کل ازمایشارم دادن ،خدایا خودت کمکش کن ،۱۷ سالشه،التماس دعا❤️ 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 سلام خسته نباشین تو رو خدا برا پسر من هم دعا کنین اسمش مهدی تو چله شهدا براش دعا کنین خیر ببینین🌸🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 درختی است از خانواده زنجبیل به صورت وحشی و پرورشی در مناطق کوهستانی و در سایه درختان می روید.ارتفاع درخت ۳۰ تا ۵۰ سانتی متر و بعصی ها دارای اعضاء چوبی تا ۳ متر ارتفاع و شاخه های هوایی و برگ های متناوب نوک تیز با گل های ریز سفید مانند گل باقلا و میوه ان کوچک ناشکوفا (پوشینه دار ) بقدر بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های متعدد می باشد.هل انواع مختلفی دارد :هل سفید و هل سیاه و هل سبز و هل رسمی .که طبیعت همه ان ها گرم و خشک و نوع سبز ان تند و معطر بوده و از دو نوع دیگر مرغوب تر است.دانه های هل بویی قوی و طعمی مطبوع دارد از مغز و پوستش برای درمان و معطر ساختن غذاها و پختن شیرینی استفاده می شود مزاج : گرم وخشک است خواص: مصرف دم کرده ان مفرح مقوی دل و معده لطیف و بادشکن و بیماری های صرع جنون و احشاءو سر درد و ضد رطوبت مزاج است اثر روحی وروانی هل که دارای اسانس می باشد انسان را سر حال می اورد از ترس و وحشت انسان می کاهد و روحیه خوش بینی را القاء میکند هشدار: مصرف زیاد ان تپش قلب را افزایش میدهد و برای بیماری های قلبی و ریه و در مزاج های گرم ضرر دارد و باید با شکر خورده شود .توجه کنید که مقدار مصرف باید از یک مثقال بیشتر نشود ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام خسته نباشید واقعا از مطالب استفاده میکنیم خدا خیرتون بده من یه دختر ۸ساله داره دوسه سالی هست همش خارش پوست داره مخصوصا روی ران پاها وباسن جوش های ریزی میزنه که آنقدر میخارونه که خون میاد دکتر پوست هم بردم دارو داد بعد اتمام دارو دوباره شروع میشه کسی اطلاعاتی داره بهم بده برای بهبودی ازبس روغن زیتون ووازلین زدم خسته شدم خواهشاً زود جواب بدید 👇❤️ @adminam1400
🏡 برای آن که ازسلامت و بهداشت کنسرو و کمپوت انتخابی خود مطمئن شوید، از خرید محصولات نامعتبر، متفرقه و بی نام و نشان خودداری کنید. بسته بندی یکی از روش های نگهداری مواد غذایی است. امروزه بیشتر غذاهای کارخانه ای به وسیله مواد فلزی، شیشه ای، پلاستیکی، کاغذی و... بسته بندی می شود. شیشه و کاغذ، قدیمی ترین و فلزات مقاوم ترین نوع بسته بندی است. اکنون طیف وسیعی از فلزات برای تهیه قوطی کنسرو، کمپوت و انواع نوشابه استفاده می شود. این قوطی ها اگرچه از غذا در برابر آلودگی ناشی از میکروارگانیسم ها، حشرات، رطوبت، نفوذ گازها و اکسیژن محافظت می کند، اما معایبی هم دارد که می تواند برای سلامت مصرف کننده مخاطره آمیز باشد. معمولا قوطی هایی که برای کمپوت یا کنسرو استفاده می شود از جنس آلومینیوم یا فولاد نرم است که با یک لایه قلع یا کروم، اندود شده و در نهایت یک لایه لاک مخصوص، روی آن را می پوشاند. این لاک ها ازایجاد فعل و انفعالات شیمیایی میان فلز و ماده غذایی جلوگیری می کند. اما متاسفانه گاهی بر اثر لاک اندود نامناسب، غذا با فلز بدنه قوطی تماس پیدا می کند و رنگ، طعم و ارزش تغذیه ای آن افت می کند و از همه مهم تر بر اثر فعل و انفعالات شیمیایی، به سلامتی مصرف کننده آسیب می زند. گاهی نیز اسیدیته بالای برخی کمپوت ها یا نوشابه های گازدار یا حتی سموم دفع آفات باقی مانده در برخی از میوه جات کنسروی، می تواند به آزاد شدن پوشش لاک و سپس قلع قوطی منجر شده و با خوردگی جدار داخلی قوطی عاملی برای نفوذ و رشد میکروب های بیماری زا در محصول شود؛ یا سطح لحیم کاری قوطی هایی که با ماده غذایی تماس دارد،باعث ورود یون سرب و کادمیم به داخل ماده غذایی می شود و مسمومیت ایجاد می کند. سرب به کاهش ضریب هوشی، بیش فعالی، خستگی مفرط، افسردگی، فشار خون بالا و ... منجر می شود و کادمیم اثر سوء بر کلیه ها می گذارد و با آزادسازی کلسیم از استخوان ها موجب نرمی و پوکی آنها می شود. همچنین ساییدگی ها، کدگذاری های عمیق یا چسب های نامناسب نیز می تواند از عوامل زنگ زدگی و نفوذ ترکیبات مضر به داخل قوطی باشد. بنابراین برای آن که ازسلامت و بهداشت کنسرو و کمپوت انتخابی خود مطمئن شوید، از خرید محصولات نامعتبر، متفرقه و بی نام و نشان خودداری کنید و هنگام خرید، قوطی هایی را انتخاب کنید که کاملا سالم، بدون نشتی، سوراخ شدگی، زنگ زدگی و ضرب دیدگی باشد. این را هم بدانید مشخصات و تاریخ مصرف محصول باید روی بدنه فلزی قوطی حک شده باشد. توصیه ها 1 - هیچ گاه مواد غذایی کنسروی را جایگزین غذاهای خانگی نکنید. 2 - اگر هنگام باز کردن قوطی متوجه ریختگی لاک یا لکه های سیاه رنگ و زنگ زده در جدار داخلی آن شدید از مصرف محصول بپرهیزید. لکه های زنگ زده، غذا را فاسد و شیمیایی می کند. 3 - سیاه شدن جدار خارجی بدنه قوطی و البته رشد کپک روی آن نشان دهنده آن است که کنسرو در شرایط بهداشتی نگهداری نشده است و از خرید آن اجتناب کنید. 4 - وقتی در قوطی را باز کردید، بلافاصله محتویات آن را درون ظروف شیشه ای بریزید. خوب است بدانید بر اثر باز شدن در کنسرو بخصوص کمپوت، اسید میوه با کمک اکسیژن هوا با دیواره فلزی قوطی واکنش نشان داده و ماده غذایی را مسموم می کند. 5 - هیچ گاه قوطی کنسرو و کمپوت را درون یخچال نگهداری نکنید، زیرا رطوبت این محیط به زنگ زدگی بدنه قوطی منجر می شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام مور مور کردن یعنی همون سوزن سوزن شدن کف پا ازچیه وچه راه حلی داره
💜🍃 سلام به همگی نمازروزهاتونم قبول خواهری که میگی شوهرم نمیزارتنهایی بیرون بریدچندت علت ممکن داشته باشه ماخانمها تا نشستیم میگیم چقدر خدای نکرده زنا خیانت میکنند یا مردا متلک میگن یا نوع پوششتون مناسب نیست یا خدای نکرده غیرعمد،زمین شکاکیت،بوجود اوردید،اول برسی کنید اگرهیچگدوم نبود تنهایی باهم صحبت کنیدداخل منطقی ازش بخواین واقعا زدیدتوسرمادرشوهرتون شما دیکه خیلی بی وجدان هستی حتی اگربدتربن رفتارباشما کرده بودمتونستید اونجا را ترک کنید یا به خواهرشوهر جاری کسی کلایه می کردین شوهر من بودعمر منا میبخشید،کارتون اصلا شایسته نبود 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که کرم وحشره زیر مبلشونه . یه دفعه تواشپزخونه متوجه سوراخ شدن نایلون برگه های زردآلو شدم که ازتوش می امدن بیرون .شماتواجیلها وتنقلاتتون ولابه لای مبلاتونو نگاه کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برا این دختر خانم که اصفهان هستن و میخاد حرفه کوتاهی مو رو یاد بگیره ؛ کانال آموزشگاه سردارسلیمانی؛ آموزش کوتاهی مو داره با هزینه خیلی کم؛ حدود ۸۰ تومن میتونن ثبت نام کنن ؛ کلاسهای آموزشی دیگه هم داره اگه خاستن به ادمین گروه بگن تا من لینک کانال رو براتون بفرستم https://eitaa.com/Amoozeshgah_SAsemani 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام حبیبه خانم ممنون با این کانال خوبتون به اون خانمی که نوزاد دوماه رو از دست دادن و چند بار هم سقط داشتن اولا با غمش شریک هستم دوم این که واقعا دلم سوخت که بچه اش رو از دست دادن خواستم بگم در اقوام ما یک خانمی هست که هر وقت حامله میشه باید بره پیش یک سید که دعا بنویسه تا بچه اش رو سقط نکنه اگر دعا ننویسه بچه اش سقط میشه تا ۹ ماه هر ماه یک دعا مینویسه شاید مشکل این خانم هم که بچه اش رو سقط میکنه دعا بنویسه حل بشه برای سلامتی امام زمان صلوات پاسخ خانمی هم که از گوشت بال و گردن استفاده کردن و استخوان رفته لای دندان همسرش و هر جا می‌روند داستان استخوانی که در سالاد الویه بوده را تعریف میکنه شما آیه ی ۹ سوره ی یاسین رو بخون انشاالله که همسرتون فراموش میکنه برای خوشبختی و حاجت روایی همه ی اعضای گروه صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 در مورد اون خانومی که کمرشون لک داره و ۱۵ ساله که درگیر هستن بگم که وازلین و عسل رو با هم قاطی کنن و هر دو سه روز رو لکه ها بمالن بعد چند روز کم و کم رنگ‌و بعد محو میشن و از بین میرن خودم من‌ صورتم لک داشت این کار و انجام دادم جواب داد عالی عزیزم محشره ان شالله خوب میشین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام و خسته نباشید خدمت شما ببخشید من دیر وارد پی وی شدم سر کارم و تایم بیکاریمه خواستم درمورد اون خانومی که برای خانم جوانی جویای کار هستن و دنبال جایی اصلاح گر برای سالن که مشغول به کار شن این و بگم که تو سایت گوگل شاید کمتر کسی بدون که از تمام نقاط کشور سالن‌هایی که نیاز به نیروی کار تو هر لاینی دارن رو داخل گوگل گذاشته میشه یا اینکه تو همون گوگل ثبت نام کار حرفه آرایشگری رو بزنن خود سایت کارو بهشون پیشنهاد میده ان شالله پیدا میشه شک نکن خدا روزی و میده نگران نباشن خدا همیشه هوای بنده ها رو داره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام و خسته نباشید خدمت مدیر کانال محترم و اعضای گروه خواستم به اون خانومی که همسرشون بهانه کار رو میارن و هر سری تو کارشون مشکل پیش میاد دنبال دعا نباشن فقط با یقین افکار مثبت از خداوند و کائنات خواهش کنن که ان شالله جواب بهشون داده میشه شک نکن که حل شدنیه میشه اصلا هر چه قدر فکر کنن بدتره با تشکر 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که 46ساله شون وکمرشون لکه دارهس عزیزم متاسفانه من هم چن ساله این طوری شدم دکترای پوست بعدازانواع آزمایش و...می گفتن درمان نداره 🖍قبل ازعیدیک دکترطب سنتی رفتم داروهای گیاهی تجویزکردندبه همراه داروهای گیاهی گفتندهرزمان ک حمام رفتی این کارروانجام بده چیزی ک شکرخدالکه هاروکمررنگ ترکرده حنا،پورگل سرشوروماست مخلوط می کنم ۲۰دقیقه کل بدنمومیزارم قرمزنمیشه خیالت راحت باشه هرروزهم گفت ۷مرتبه سوره حمد،ذکرالسلام به تعدادی ک دوست دارم بفرستم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ محرم حدود 20 سال پيش بود كه تو يه اتفاق، پام ضربه ي شديدي خورد؛ به طوري كه قدرت حركت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند. ناراحت بودم كه نمي تونستم تو اين ايام كمك كنم. نذر كرده بودم كه اگه پام تا عاشورا خوب بشه، با بقيه ي دوستانم، ديگ هاي مسجد را بشورم و كمكشون كنم. شب عاشورا رسيده بود و هنوز پام همون طور بود. از مسجد كه به خونه رفتم، حال خوشي نداشتم. زيارت را خوندم و كلي دعا كردم. نزديك هاي صبح بود كه گفتم يه مقدار بخوابم، تا صبح با دوستان به مسجد بِرَم. تو خواب ديدم تو مسجد ( المهدي ) جمعيت زيادي جمع هستند و منم با دو تا عصا زير بغل رفته بودم. يه دسته ي عزاداري منظم، داشت وارد مسجد مي شد. جلوي دسته، شهيد سعيد آل طه داشت نوحه مي خوند. با خودم گفتم: اين كه شهيد شده بود! پس اين جا چيكار مي كنه؟! يه دفعه ديدم پسرم محمد هم در كنارش هست. عصا زنان رفتم قسمت زنونه و داشتم اين ها رو نگاه مي كردم كه ديدم محمد سراغم اومد و دستش را انداخت دور گردنم. بهش گفتم: مامان، چه قدر بزرگ شدي! گفت: آره از موقعي كه اومديم اين جان، كلي بزرگ شديم. ديدم كنارش شهيد آزاديان هم وايساده. آزاديان به من گفت: حاج خانوم! خدا بد نده. محمد برگشت و گفت: مادرم چيزيش نيست. بعد رو كرد به خودم و گفت: مامان! چيه؟ گفتم: چيزي نيست؛ پاهام يه كم درد مي كرد، با عصا اومدم. محمد گفت: ما چند روز پيش رفتيم كربلا. از ضريح برات يه شال سبز آوردم. مي خواستم زودتر بيام كه آزاديان گفت: صبر كن با هم بريم. بعد تو راه رفته بوديم مرقد امام (ره). گفتيم امروز كه روز عاشوراست، اول بريم مسجد، زيارت بخونيم بعد بيايم پيش شما. بعد دستاشو باز كرد و كشيد از سر تا مچ پاهام. بعد آتل و باندها رو باز كرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخونت نيست؛ يه كم به خاطر عضله ات است كه او هم خوب مي شه. از خواب بيدار شدم ديدم واقعيت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزي به پاهام بسته شده بود. آروم بلند شدم و يواش يواش راه رفتم. من كه كف پام را نمي تونستم رو زمين بذارم، حالا داشتم بدون عصا راه مي رفتم. رفتم پايين و شروع به كار كردم كه ديدم پدر محمد از خواب بيدار شده؛ به من گفت: چرا بلند شدي؟ چيزي نمي تونستم بگم. زبونم بند اومده بود، فقط گفتم: حاجي! محمد اومده بود. اونم اومد پاهام رو كه ديد، زد زير گريه. بعد بچه ها رو صدا كرد. اونا هم گريه شون گرفته بود. اين شال يه بويي داشت كه كلّ فضاي خونه رو پر كرده بود. مسجد هم كه رفتيم، كلّ مسجد پر شده بود از اين بو. رفتم پيش بقيه ي خانوم ها و گفتم: يادتونه گفته بودم اگه پاهام به زمينه برسه، صبح مي آم. اونا هم منقلب شده بودند. يه خانومي بود كه ميگرن داشت. شال رو از دست من گرفت و يه لحظه به سرش بست و بعد هم باز كرد. از اون به بعد ديگه ميگرن اذيتش نكرده. مسجدي ها هم موضوع را فهميده بودند. واقعاً عاشورايي به پا شده بود. بعدها اين جريان به گوش آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) رسيد. ايشون هم فرموده بودند: كه اين ها رو پيش من بياريد. پيش ايشون رفتم، كنار تختشون نشستم و شال رو بهشون دادم. شال رو روي دو چشم و قلبشون گذاشتند و گفتند: به جدّم قسم، بوي حسين (ع) رو مي ده. بعد به آقازاده شون فرمودند: اون تربت رو بياريد، مي خوام با هم مقايسه شون كنم. وقتي تربت رو كنار شال گذاشتند، گفتند كه اين شال و تربت از يك جا اومده. بعد آقا فرمودند: فكر نكنيد اين يه تربت معموليه. اين تربت از زير بدن امام حسين (ع) برداشته شده، مال قتل گاه ست؛ دست به دستِ علما گشته تا به دست ما رسيده. بعد ادامه دادند: شما نيم سانت از اين شال رو به ما بديد، من هم به جاش بهتون از اين تربت مي دهم. بهشون گفتم: آقا بفرماييد تمام شال براي خودتان. ايشون فرمودند: اگه قرار بود اين شال به من برسه، خدا شما رو انتخاب نمي كرد؛ خداوند خانواده ي شهدا رو انتخاب كرد تا مقامشون رو به همه يادآور بشه ... اگه روزي ارزش خون شهداي كربلا از بين رفت، ارزش خون شهداي شما هم از بين مي ره. بعد هم نيم سانت از شال بهشون دادم و يه مقدار از اون تربت ازشون گرفتم." راوي : مادرشهيدمحمدمعماريان ❤️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام چیزی که خیلی منو عذاب میده رفتار مادرم با عروس هامونه و متاسفانه گوشش بدهکار نصایح من و خواهرام نیست. همگیمون نگران زندگی برادرهامون هستیم همشم بخاطر رفتار مادرمه… همه در یک ساختمان هستن. مادر من انگار با عروساش لجه بچه هاشونو لوس و بد بار میاره به شدت هم اصرار داره هر روز بهش سر بزنن.. مادر من همیشه زن خود محوری بوده و زن سالاری در خانه ما بیداد میکرد و متاسفانه انقدر بی دلیل به رفتار های سلطنت طلبانه اش بها داده شده که چشمش فقط خودشو میبینه... فقط یکی از برادرام گفت من تو اون ساختمون زندگی نمیکنم. چون اخلاق مامانم و دخالت هاشو میدونست فرار رو بر قرار ترجیح داد که مادرم کلا باهاش قطع رابطه کرد. ما واقعا نگران زندگی برادرهامون هستیم. دلمون میسوزه بخدا.. دلمون میشکنه میبینیم بچه های عین دسته گلشون دارن مثل مادرمون بار میان و عروس ها جرئت اعتراض ندارن به تک تکشون گفتیم نرید اونجا دوری و دوستی.. به خرجشون نرفت. من وقتی میبینم مادرشوهر خودم انقد خانم و باوقار وقتش رو میذاره رو کتاب خوندن و اضافه کردن اطلاعاتش کیف میکنم. میگم چرا مادر من باید سرگرمیش این باشه کدوم عروس چی خرید؟ کدوم عروس چی خورد؟ این عذابم میده. دلم میخواد همه بتونن آزاد زندگی کنن. داداشای من هیییچ اختیاری از خودشون ندارن میترسم کارشون به جدایی بکشه.. تک تک عروسا میرن قهر یک ماه دو ماه که داداشا تنبیه بشن ولی مادر من دقیقا تو تایم قهر اونا بجای اینکه پشت پسرشو خالی کنه تا قدر زنشو بدونه شروع میکنه به پختن لیست غذاهای مورد علاقه داداشام و این رفتار برای من بوی خصومت میده و حس میکنم یه جور لجبازیه.. بار ها بهش گفتم گرسنش بذار بذار قدر زنشو بدونه چرا به خودشو بچش سرویس میدی؟ تا کی میخوای مداخله کنی؟ اینا باید مشکلاتشون حل بشه نه که روش روپوش بذاری که بشه دمل چرکی.. میگه تو دخالت نکن میگم خودت دخالتو یادم دادی.. آخرش کارمون با هم به دعوا و قهر میکشه. من هیچ راه حلی واسه این درد بزرگ خانوادمون نمیبینم قلبااا ناراحتم.. از بزرگترا خواهش میکنم اینجوری با دخالت بیجا زندگی جوونا رو خراب نکنن کمی فکر کنن لطفا ممنون از همگی🌹🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام مور مور کردن یعنی همون سوزن سوزن شدن کف پا ازچیه وچه راه حلی داره
💜🍃 سلام و خسته نباشید خدمت اون خانمی که درد دل کردن و گفتن الویه درست کردن و اون اتفاق واسه همسرشون افتاده عزیزم ببخشید ولی با بعضی افراد باید دقیقا مثل خودشون رفتار کنی تا شاید متوجه کارهای زشت و اشتباهشون بشن شما هم یکبار مثل خود همسرت جلو بقیه البته جایی که میدونی جاش هست یکی از نقطه ضعفاشو براش بازگو کن مثل همین که میگی بعد ٨ سال هنوز شاگرد مغازه هستن و درآمد خودت بیشتره بگو نمیدونم طفلی شوهرم این همه ساله داره کار میکنه براچی هنوز نتونسته واسه خودش کاری دست و پا کنه و هنوز شاگرده و اگر بعدش یا همون جا چیزی بهت گفت بگو من حقیقت رو گفتم از این به بعدم میخوام جلو همه بگم اینقدر میگم تا شاید کارت خوب بشه و بگو که این کارو خودت بهم یاد دادی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای این لکه های کمر اون خانم شوهر من چند سال بود درگیرش بود اگه مشهدی هستید برید پیش دکتر ثمره محمدی متخصص پوست چهار راه برق درمانگاه فجر شوهر من خوب خوب شدن با یک دفعه پیش خانم دکتر رفتن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خداقوت من چند باری جواب سوالات گذاشتم ولی تو گروه قرار ندادیم خواهش میکنم این بزارید خواهش میکنم بزارید چون درد خیلی از خانم های عزیزان: من خودم تخمک های ضعیف بود ب شدت تمامی راه‌ها دارو گیاهی ها،از پنج انگشتی تا شیاف های دو سانتی ،،،، همه رو استفاده کردم چندین ماه بازم جواب نداد فقط پولتون جمع کنید عمل آی.وی.اف بهترین راه الان روز ب روز داره پیشرفت میکنه توراخدا تا سن تون بالا نرفته زودتر اقدام کنید اگه مشهد هستین فقط فقط موسسه ارمغان برید من همه جا رفتم نتیجه نگرفتم فقط ارمغان تمامی دوست و آشنا ک معرفی میکنم رفتن الحمدلله مامان شدن🌹🌹🌹 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام حبیبه خانم وهم گروهی های عزیز طاعات و عبادات همگی تون قبول حق 🙏🏻لطف می‌کنید پيام منو داخل کانال تونو قرار بديد خانمی هستم ۳۹ ساله دوتا دختر دست گل خدا بهم هدیه داده حدود ۲۰ سال ازدواج کردم با علاقه و عشقی که‌ به همسرم داشتم متاسفانه منم مثل بعضی از دوستان طعم تلخ خیانت و تو زندگیم چشیدم 😭الان ۴.۵سالی میشه متوجه شدم که دوباره‌ داره بهم خيانت میکنه. دارم خفه میشه یه چيزي رو سينه م داره سنگینی میکنه دلم برای بچه‌ها م میسوزه 😭تو رو خدا برای آرامش دلم دعا کنید التماس دعا دارم از همه شما دوستان عزیز دعا کنیدشر اين زن از زندگیم کنده بشه بره هرروز سوره کوثر فیل تبت به نیتش میخونم ذکر یا مانع میگم ولی نتیجه ی ندیدم امشب بعد از افطار شوهرم خواب بود گوشیشو چک کردم دیدم چند بار امروز باهاش تماس گرفته خیلی حالم بد شد کلی گریه کردم التماس کردم به خدا که چرا صدامو نمیشنوه چرا شر این زن از زندگیم کنده نمیشه تو رو خدا دعام کنيد تو رو به این ماه عزیز شبای قدر دعا گوی من حقیر باشید ممنون از همگی تون التماس دعا 🙏🏻😭 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 💐💐💐💐💐💐 سلام خسته نباشین به ادمین گروه ممنون بابت کنال خوبتون اجرتون با امام حسین درمورد خانمی که گفتن مادرشون سرطان دارن انشاءالله خدا شفاشون بده گفتن پوکی استخوان گرفتن برای پوکی استخوان بهترین کلسیوم پوست تخم مرغ داره و من خودم هم مریض هستم مشکل دارم واقعا همین کار و انجام دادم و هنوزم دارم استفاده میکنم نتیجه گرفتم انشاءالله شما هم نتیجه بگیرین التماس دعا برای منم دعا کنید انشاءالله خدا به همه سلامتی کامل بده به منم همین طور 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 طرزتهیه پوست تخم مرغ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 اول پوست های تخم مرغ که جمع شدشسته بعدداخل قابلمه آب ریخته وگذاشته شود۲۰دقیقه بجوشد.بعدتوی سبدریخته آبش که رفت داخل شیشه در دار ریخته روشون آب لیموی دستی باشه بهتره میریزی آبلیمومیریزی تاجایی که پوست ها برن زیرآبلیموها درب شو میبندین تا ۲۴ساعت توی آبلیموها باشه بعد۲۴ساعت سرش بازکنیدبریزید روی دستمال نخی که توی سبدانداختین بذارین خشک بشه بعدآسیاب کنید.بعدپودرشد داخل کپسول خالی از داروخانه بگیرین بریزین بخورین اول ماهی یکی بعد هفته ای یکی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 خلاصه اونشب محمد و راضی کردن که بریم سراغ دعا نویس... تو این مدت چند جا رو بهمون
🌸🍃 وقتی از خونه اون اقا اومدیم بیرون انگار محمد نمیخواست قبول کنه خانوادش تا این حد پست هستن و شروع کرد بهش بد و بیراه گفتن که از خودش حرف زده و شانسش حرفاش درست درمیومده و از این چیزا... اون روز منو مستقیم برد خونه مامانم و یکی دو روز اونجا موندم حالم خوب بود تقریبا محمد گفت حالا که خوبی بریم خونه خودمون اخر شب بعد از شام برگشتیم خونمون وقتی وارد خونه میشدم احساس تنگی نفس گرفتم... هی داشت حالم بدتر میشد.. با هزار جور مصیبت شب و صبح کردیم فردا عصرش محمد سرزده اومد خونه و گفت حاضرشو بریم.. گفتم کجا ؟ گفت یه ادرس گرفتم بریم ببینیم چی میشه خلاصه رفتیم و یه جا سمت کرج بود، یه اقای حدود ۴۰ ساله بود و سرکتاب باز کرد و یه چیزای گفت ولی نه به اندازه ی اون دقیق و در اخر به محمد گفت جون زنتو نجات بده..! محمد گفت هر چقدر پول بخوای بهت میدم فقط بگو کار کیه ؟ گفت نمیتونم بگم کار کیه ولی نشونی میدم باهوش باشی خودت میفهمی... یه چندتا نشونه داد که همش نشونه های خواهرش بود ولی مگه میشد؟ مگه امکان داشت؟ چرا اخه باید با زندگی برادرش اینکارو میکرد محمد به اسم برادرشون بود ولی حق پدری گردن تمام خواهر و برادراش داشت چرا باید باهاش اینکارو میکرد اون روزم فکرم درگیر شد و کاری نتونستیم بکنیم نزدیکای عید بود، منم که حالم تو خونه فقط خراب بود وقتی تو اون خونه نبودم خیلی بهتر بودم و فقط اونهمه شیطنت قبل و نداشتم و ساکت یک گوشه می نشستم بخاطر همینم محمد تصمیم گرفت منو از خونمون دور کنه داخل یکی از شهرهای شمال کشور یه ویلا خیلی خوشگل داشتیم که سال قبلش محمد کادوی تولد زمینش رو برای من خریده بود و تو مدت کمتر از ۳ماه ساخت و تکمیلش کرد بهم گفت میخوای بری چند روز شمال منم تا قبل از تحویل سال میام پیشتون منم که دیدم فکر بدی نیست قبول کردم ولی محمد انگار دلش آروم نبود منو بچه ها رو تنها بفرسته به داماد عباس برادرش گفت خاله و بچه ها رو بردارید برید شمال منم چند روز دیگه میام دختر خواهرم یا دختر همون عباس نامزد بودن، چند ماهی از نامزدیشون میگذشت بارو بندیل رو بستیم و راه افتادیم سمت شمال تمام راه فکرم درگیر حرفایی بود که اون دوتا دعا نویس زده بودن اخه مگه میشد که یک لحظه یاد حرفای نازی افتادم گفت عمه یه چیز میریخت تو خونمون بعدم به من گفت به مامانت نگی ها وای مغزم داشت منفجر میشد نمیتونستم باور کنم کم در حق این دختر لطف نکرده بودم تو این همه سال تو همین فکرو خیالات بودم که رسیدیم دم ویلا و رفتیم داخل انگار واقعا اونجا حالم خیلی خوب بود هیچ اثری از فکرو خیال های بد نبود و واقعا خوش میگذشت، ۳ روز مونده بود به عید.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽