eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.9هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 امام كاظم (ع) در طول 35 سال امامت ، به زندگی اجتماعی و سیاسی جامعه مسلمین توجه ، عمیق داشت ، همواره تلاش می كرد كه مسلمانان را از زیر یوغ طاغوت ها نجات بدهد، و حقوق از دست رفته آنها را به آنها بازگرداند آن بزرگمرد آزاده ، در این راستا بسیار صدمه دید، بخصوص در عصر حكومت طاغوتی هارون همواره در زندانهای تاریك و سخت ، تحت شكنجه و فشار بود، سرانجام بدستور هارون او را در زندان مسموم نموده و به شهادت رساندند. در آن هنگام كه امام كاظم (ع) در زندان سندی بن شاهك (در بغداد) بود، هارون كنیز خوش قامت و زیبا چهره ای را به عنوان خدمتگزار به زندان فرستاد. امام كاظم (ع) آن كنیز را نپذیرفت ، و به عامری (شخصی كه واسطه رساندن كنیز شده بود) فرمود: به هارون بگو: بل انتم بهدیتكم تفرحون : بلكه شما هستید كه به هدایاتان شاد هستید من نیازی به آن هدیه ندارم . عامری بازگشت و جریان را به هارون گزارش نمود، هارون خشمگین شد و به او گفت : به زندان برو و به موسی بن جعفر (ع) بگو: نه ما با رضایت تو، ترا زندانی كرده ایم و نه با رضایت تو، تو را دستگیر نموده ایم ، قطعا باید كنیز در زندان باشد. به این ترتیب كنیز را در زندان باقی گذاشتند هارون جاسوسی را بر او گماشت ، تا چگونگی كار كنیز را به او گزارش دهد. كنیز در زندان ، آنچنان تحت تاءثیر معنویت امام (ع) قرار گرفت كه همواره به سجده می رفت و می گفت : قدوس ، سبحانك سبحانك ...ای خدای پاك و بی عیب ، كه از هر گونه عیب ، منزه و پاك هستی جاسوس ، ماجرا را به هارون گزارش داد، هارون گفت : به خدا سوگند موسی بن جعفر (ع) كنیز را با جادوی خود سحر، زده كرد، برو آن كنیز را نزد من بیاور. كنیز در حالی كه لزره بر اندام و بهت زده بود نزد هارون آمد، هارون احوال او را پرسید. كنیز گفت : امام (ع) را دیدم ، شب و روز سرگرم نماز و عبادت و تسبیح بود، به او گفتم : ای آقای من ، من برای خدمتگزاری تو به اینجا آمده ام ، چه حاجت داری تا تو را یاری كنم . فرمود: اینها(هارون و اطرافیانش) درباره من چه فكر می كنند؟ ناگهان به سوئی متوجه ، شد، من نیز به آن سو نگریستم ، باغی شاداب و پر درخت و باصفا با حوریان و غلمان دیدم ، بی اختیار به سجده افتادم تا اینكه این غلام شما آمدو مرا به اینجا آورد. هارون گفت : ای زن خبیث ، تو در سجده به خواب رفته ای و آن چیزها را دیده ای ، سپس دستور داد آن كنیز را تحت نظر قرار دادند تا وقایع زندان را به كسی نگوید، او همچنان تحت نظر مشغول عبادت بود تا از دنیا رفت. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 محمدبن مغیث از كشاورزان سالخورده مدینه بود می گوید: یك سال خربزه و خیار و كدو در زمین مزروعی خود در كنار چاه عظام كاشتم ، زراعت خوب شد، ولی وقت فرارسیدن محصول نزدیك گردید، ملخ ‌های بسیار آمدند، و همه زراعت مرا خوردند، دو شترم نیز از بین رفت و در مجموع 120 دینار خسارت دیدم . در همین بحران در جایی نشسته بودم ، ناگهان امام كاظم (ع) را دیدم به پیش ‍ آمد و سلام كرد و فرمود: حالت چطور است ؟ از زراعت چه خبر؟ گفتم : صبح كردم مانند كسی كه همه زراعتش درو شده ، و چیزی باقی نمانده است ملخ ‌ها، ریختند و همه را نابود كردند . فرمود: چقدر خسارت دیده ای ؟ عرض كردم : 120 دینار خسارت دیده ام . به غلامش عرفه فرمود: برای ابن مغیث 150 دینار به اضافه دو شتر جدا كن و به او تحویل بده آنگاه به من فرمود: 30 دینار با دو شتر اضافه بر خسارت تو دادم . عرض كردم : مبارك باشدت به اینجا تشریف بیاورید و برای من دعا كنید وارد شد و برای من دعا كرد... آن دو شتر بر اثر زاد و ولد بسیار شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگیم پربركت گردید . داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي
💢 گرفتار مواد و سیگار هستی اما خسته شدی؟ 🔻آبرو داری،کارمندی،نمیتونی بری کمپ؟ 🔻تحمل درد و خماری نداری؟ 🔻وسوسه نمیزاره بزاری کنار؟ 🔻من بهت ۱۰۰% تضمین درمان میدم!! ✅سریع عضو شو تا پاک نشده👆👆 @Dr_baran93 @Dr_baran93 https://eitaa.com/joinchat/2419458747Ce2521d9841 09352284947
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام خسته نباشید من یه مشکلی دارم امیدوارم اعضای گروه بتونن کمکم کنن دکتر هم رفتم دا
پاسخ اعضا ❤️ ‌ سلام خدمت دوستان عزیز و گل کانال 🙋‍♀ از عزیزان خواهرانه خواهششششش میکنم اگه زحمت میکشن راهنمایی میکنن و دکتر ،مرکز ،و یا چیزی رو تجربه کردن و جواب گرفتن لطفا لطفا با آدرس دقیق و شناسایی محل حتی شده شماره تماس بفرستند 🙏 مثلا خانمی اومدن راهنمایی کردن که برا زگیل تناسلی یه دکتر طب سنتی هست تو قم خیلی کارش خوبه برید اونجا 🤔🙃🤕🤪 خب دختر عزیز قم یه کلان شهره با هزارو یکی مرکز و مطب و موسسه طب سنتی آخه کجای قم بره اون بنده خدا 😅 اینم شد راهنمایی این همه وقت گذاشتی مطلب رو خوندی اومدی تو پی وی ادمین مثلا دلسوزی کنی بگی طرف بره خودشو معالجه کنه اینم راهنمایی که شما میکنی 😩😂 اگه حل مسئله میکنی با آدرس دقیییییبق و جامع لطفا 🙏🙏🙏 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام به اون خواهری که گفته شوهرش مصرف کننده شیشه و متادون هست و نگران ریزش موی سبیل شوهرت ببخشید ولی من خنده ام گرفت شما اصل کاری که مصرف او هست ول کردی چسبیدی به سبیلش خوب حتما از عوارض اون سم هایی هست که استفاده کرده خواهر یک فکری به حال مصرفش بکن سبیلش به جهنم... البته باز هم عذر خواهم😩 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام دوستان خانمی که پسرت موفرفری خوشگله گلم به خودت برس اگه چروک داری برو صاف کن لباس شیک بپوش ماسک بزن با اعتماد به نفس راه برو سنی نداری الان دخترابالای ۳۰تازه اردواج میکنن بچه هارو شیک کن با خودت ببر رستوران کافه مطمئن باش غذای خوب بخورکه چاق نشی ورزش کن هرروز نمازتم حتما بخون ازبالا بهش نگاه کن بعدمدتی اون احساس کمبود میکنه دنبالتون به التماس میاد🌹🌹🌹دخترخانم ۳۸ ساله که خواستگار۵۰ ساله داری عزیزم همه شرایطو بسنج بعدجواب بده بذارزودترمادر بشی دعامیکنم به حق صاحب الزمان خوشبخت بشی🌹🌹🌹خواهرگلم که شوهرت پرحرف هروزکه بیدار میشه توصورتش ایه۱۷۱بقره رو۳باربخون ساکت میشه (و مثل الذین کفروا کمثل الذی یَنعِق بمالا یَسمعُ اِلا دُعا ونِدا صم بکم عمی فهم لا یومنون) ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام ادمین عزیز لطفا پاسخ بعضی از دوستان را تو گروه نگذارید ،جواب ها واقعا غلطه خانمی که فرمودید ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان درسته،آخه یک سرچ ساده بکنید بعد جواب بدید ازدواج مرد مسلمان با غیر مسلمان حرامه مگر در شرایطی که زن صاحب یک دین اهل کتاب باشه مثل زرتشتی یا مسیحیت که دارای کتاب هستند ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام برا دختر خانمی می‌نویسم که نوشته بودند از خانواده شون کسی چادری نیست ولی این عزیز دوست داره چادر استفاده کنه افرین به این اراده عزیزم اولش سخت هست توجه نکن هر وقت حرف شنیدی یا مسخره شدی تو دلت بگو به جاش رضایت خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام و امام زمانم رو دارم و لبخند و رضایت این دو بزرگوار رو با هیچ چیز عوض نمیکنم و میتونید از چادر های سنگ کوبی که الان تو بازار زیاد هست استفاده کنی که زیبایی هم داشته باشه در پناه اهل بیت باشید ان شاء الله ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام وخداقوت،عزاداریهای همگی قبول🤲🤲یه نفر پرسیده بودند ازدواج یه مسلمان بایه غیرمسلمان مشکی داره یانه ،من فکرکنم ازدواجشان درست نباشه ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 ❌❌❌سلام من همان مادری هستم که پسرم در شرکت هرمی هست❌❌❌ از همه عزیزانی که من را راهنمایی و دعا کردن از همگی تشکر می کنم بعد از ۳ماه پسر من برنگشته فقط خواستم به همه هشدار بدهم اگر کسی به فرزندشون زنگ زد وگفت برای او امریه برای سربازی درست میکنه( (کار انجام میده وهم سربازی برای اوحساب می شود))اصلا گوش ندهند یا به راه های دیگه بگوید که تهران بیاد انها را نفرستید انها به این طریق انها را فریب می دهند،، اگاهی هم کاری انجام نمی دهد حتی یک نقطه زنی،، بعد از ۲ماه رفتن فقط گفتن تهران هست ،،واین شرکت ها شاکی ندارند وپیگیری نمی شوند باید خودشان برگردنند این را فرستادم تا خانواده ها بیشتر مواظب بچه های خود باشن چون این شرکت ها در تهران به اسم های مختلف کار می کنند سه ماه دارم می سوزم 😭😭 ،،از همه خواهران عزیزم می خوام برام دعا کنن خودش پشیمان بشه وبرگرده وکسی دیگه انجا نبره چون مجبورشان می کنن که کسی را بیارن پسر من هم به چند تا از دوستاش زنگ زده بود ((حتی دوستانی که دبستان هم کلاس بود)) وهیچ شماره ای از انها نداشت وخدا راشکر انها وقتی رفته بودن بر گشتن وهزینه که رفته بودن از ما گرفتن ،،وجای که زندگی می کنیم محیط کوچک وهمه هم را می شناسن وحتی خانواده ام از این موضوع خبر نداشتن همه باخبر شدن ،،وابرویی که داشتیم افرادی برای رسیدن به ارزوهای خودشان با فریب دادن جوانها بردن از همه خواهش می کنم با کسانی که در این شرکتها رفتن دید بدی نداشته باشن انها فریب افراد سودجوی را خوردن که فقط به فکر خودشان هستند پسر من هر شب زنگ می زنه فقط نمی توانیم همدیگر ببینیم تا حالا از ما پولی درخواست نکرده در این شرکتها کارهای غیر قانونی انجام نمیشه برای همین پلیس پیگیری نمی کنه این شرکتها فقط خانواده های که می روند به مشکل می خورند پس بیاید به خانواده ها به خاطر مشکلی پیش امده کمک کنیم با پخش کردن خبر دردی بر دردهای این خانواده ها اضافه نکنیم صاحبان اصلی این شرکت ها در خارج از کشور هستن ممنون از همه بزرگوران درد دل مادری خواندن ،،موظب فرزندان خود باشید در گروه های مختلف که هستید اطلاع رسانی کنید ،تا هیچ مادری به این گرفتاری که خانواده من دگیر ان هستند دچار نشود
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از اینستاگرام فاصله بگیرید، همه چیز رو متلاشی می‌کنه… 🔺من در خانه‌ام اینستاگرام را حرام اعلام کرده‌ام… استاد عزیزی 🎙
🍎 📚📚📚📚اب یخ دار و مضراتش 🧊🥶🧊آبی که با یخ سرد شده باشد چقدر برای سلامتی ما میتواند مخاطره آمیز باشد !! ❌ موجب افت متابولیسم پایه بدن و سردی مزاج میشود ❌مضر سیستم عصبی ❌مضر ریه و بسیار نامناسب برای افراد مبتلا به آسم و آلرژی تنفسی ❌مضر کبد (کبدچرب..) ❌مضر پروستات ❌مضر رحم و تخمدان ❌مشکلات و دردهای مفصلی ❌ناباروری ❗️اگرچه ضرر آن در افراد مسن و سردمزاجان بیشتر و زودتر بروز می‌کند ولی در سایر افراد نیز اگرچه ممکن است ابتدا آسیبی نبینند ولی به مرور و طی سالیان بعد و در بزرگسالی عوارض مصرف آن بروز خواهد کرد. ‼️ پس در قوت مزاج جوانی نیز به فکر سلامت و قوت مزاج در میان سالی و سالمندی باشیم تا نیازمند مصرف روزانه چندین دارو و مبتلا به انواع بیماری های مزمن نشویم. ✅ اگر مزاج بسیار گرم و قوی دارید و در فصل تابستان مایل به مصرف آب یا نوشیدنی های سرد دارید؛ یخ را خارج از ظرف آب و اطراف آن قراردهید تا غیرمستقیم موجب خنک شدن آن شود. مخلوط یخ با هر نوع نوشیدنی، ضرر های فوق را به دنبال خواهد داشت.... ‼️که این نوشیدنی ها می تواند شامل موارد زیر باشد: ✖️مخلوط انواع شربت ها با یخ ✖️مخلوط انواع آبمیوه ها با یخ ✖️اسموتی هایی که با یخ درست می شوند ✖️یخ در بهشت ها ✖️و یخمک ها ✖️بستنی های یخی 👨‍👩‍👧‍👦مراقب سلامتی خود و خانواده مان باشیم. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 سلام علیکم روش درمانی برای اسپاسم و گرفتگی عروق کلیه باذن الله ۱-عرق یا دمنوش خارشتر + عرق یا دمنوش خارخاسک باهم مخلوط و روزی تا سه استکان یا سه لیوان صبح و ظهر و شب با اندکی عسل ( اگر دیابت ندارید ) تا ۱۴ روز میل شود عرق خارشتر تنها هم میتوانی بخوری ⛔️مصرف برای خانم باردارو ایام عادت ممنوع ۲- پهلوها هردو ، را روغن زیتون یا روغن بادام شیرین یا روغن سیاهدانه روزی نصف قاشق چایخوری به روش ارام ارام بمالید تا ۱۴ روز ۳- مصرف اب جوش جایگزین چای شود ۴- درایام کرونا و عفونت ها و گرفتگی عروق قلب و یا گرفتگی صدهزار کیلومتر عروق بدن بهترین داروی گیاهی باذن الله گیاه بابونه ازنوع شیرازی بوده و هم اکنون برای دفع سودای پهلوی شما همین دمنوش یا عرقش روزی تا سه لیوان تا ۲۱ روز ⛔️خانم باردارو ریزش ادراری و عادت ماهانه مطلقا ممنوع ۴- قطره سنگکل روزی ۳۰ قطره دریک لیوان اب ۵- سیاهدانه روزی یک چهارم قاشق چایخوری به روش جویدن یا روی غذا یا نیمکوب با عسل یا دمش کنید ۶- پهلوهارا با چادرببندید ۷- پماد پیروکسیکام را میتوانی بمالید ۸-⛔️ ماست و دوغ و همه نوع کافئین و قارچ و شیرو تخم مرغ آب پز و نان بربری و تغذیه مزاج سرد ممنوع مگر با مصلحات خاصه ۹-خوردن سبزی تره و تربچه و برگ تربچه در پاکسازی ذرات چسبنده در کلیه ها بسیارموثراست ۱۰ -خوردن و مالیدن تربت امام حسین ع به اندازه یک گندم به انضمام ادعیه تربت با گلاب 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 🔶 رحم دو کارکرد اصلی در بدن بانوان دارد: 1⃣ کارکرد اول پاکسازی بدن از فضولات و خونهای آلوده هست. 2⃣ کارکرد دوم تولید مثل و پرورش جنین است. به همین جهت هرنوع اختلال در کارکرد رحم باعث مشکلات متعدد مثل ریزش مو، کک و مک صورت، بدن درد، غلظت خون، سردرد، مشکلات اعصاب و ... می شود. یکی از کارکردهای اصلی رحم، عادت ماهیانه هست که باید از لحاظ زمان و مقدار مناسب باشد و الا باعث بیماری می شود. 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 ✅ نشانه های انواع رحم در بانوان : 🔸اگر خون عادت ماهیانه سفید بود رحم بلغمی است و سرد 🔸اگر خون سیاه است رحم سودایی 🔸اگر خون قرمز گلگون باشد نشانه رحم گرم 🔸اگر گرم و زیاد است نشانه گرم و مرطوب بودن 🔸اگر خون گرم و کم باشد نشانه گرمی و خشکی 🔸هرچه خون عادت رقیق تر علامت رطوبت و سردی 🔸و هر چه خون غلیظ تر علامت سودا و خشکی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه مریم نگاهم کرد و گفت پس اشرف خانم و حسین آقا کجان؟ گفتم اون ها هم صبح ر
🌸🍃 عاطفه یه چند ساعت دیگه نامزدیته تو و سروش ازدواج میکنین همه چی هم تموم میشه عزیز در اتاق رو باز کرد و گفت عاطفه مادر خوبی؟ مریم به عزیز نگاه کرد و گفت چیزی نیست عزیز خانوم از صبح درست حسابی چیزی نخورده فکر کنم فشارش افتاده عزیز نگاهم کرد و گفت نگرانی نداره که ۲۰نفر آدم از صبح علل الطلوع به خاطر تو بدو بدو می کنن تا آب توی دلت تکون نخوره مریم گفت میشناسینش که دختر ته تغاری تونو سر هر چیزی بیش از حد نگران عزیز گفت یکی دو ساعت دیگه مهمون ها میرسن مریم مادر تا آتنا میاد یک دستی به سر و صورت این دختر بکش هر کسی با این رنگ روی زار ببینتش فکر میکنه دور از جونش مریض احواله مریم خندید و گفت دوماد که چلاغه عروس م که ترسو و حال نداره چی بشه این جشن عزیز سر تکون داد و گفت اون پسر بیچاره دل سپرده به امشب تلفن که زنگ خورد عزیز با گفتن برم لباس نامزدیتم بیارم کم کم تنت کنی اتاق رو ترک کرد مریم نگاهم کرد و گفت به والله که دوستت داره نمیدونی تو که با گریه رفتی توی خونه چه حالی شد چقدر به هم ریخت گفتم مریم حالا یعنی چه بلایی سر فریبرز اومده ؟ مریم گفت هر بلایی هم که سرش بیاد حقشه اون الان یک مجرم فراری عزیز با صدای بلند صدام کرد و گفت عاطفه مادر تلفن کارت داره مریم اشاره کرد و گفت حتم دارم آقای دوماده دلش طاقت نیاورده زنگ زده حالتو بپرسه گوشی رو برداشتم و گفتم بله؟ صدای زنانه‌ای از اون ور خط گفت بیا آقا بیا انگار خودش اومد تا فریبرز با نفس نفس و آهسته گفت عاطفه قلبم فرو ریخت ترسیده به عزیز که دورتر ایستاده بود نگاه کردم که فریبرز گفت عاطفه تورو خدا گوش کن ببین چی میگم اول اینکه طوری رفتار کن که کسی متوجه نشه من زنگ زدم همچنان ساکت بودم که گفت عاطفه میشنوی یه چیزی بگو صدامو بی جهت صاف کردم و گفتم میشنوم عزیز اشاره کرد که کیه گوشی رو کنار گرفتم و به اجبار به دروغ گفتم خواهرزاده ناهیده فریبرز گفت عاطفه یه چیزی ازت می خوام فقط تورو روح اقات نه نیار من گیر افتادم میفهمی دنبالمن به هیچکسم نمیتونم زنگ بزنم به هیچکس اعتماد ندارم الا تو نفسی گرفت و گفت کمکم می کنی؟ بازم جوابی دریافت نکرده که با عجله گفت عاطفه من الان تو خیابونم هر آن ممکنه ردمو بزنن و پیدام کنن اینایی هم که دنبالمن آدم های خطرناکین اینو میفهمی؟ اگه گیرم بیارن میکشنم با صدای آهسته گفتم چرا اینکارو کردی ؟ شاکی گفت عاطفه الان وقت این حرفها نیست تو فقط بگو کمکم می کنی یا نه اگه بگی نه الان قطع می کنم جواب ندادم که با مکث گفت باشه. باشه باشه کمکم نکن اما روزای بچگی منو یادت نره اون حس برادرانه که ازش دم میزدی تا خواست قطع کنه با دلسوزی احمقانه‌ای گفتم باشه انرژی گرفته گفت میدونستم میدونستم نه نمیگی حالا ببین عاطفه خوب گوش کن ببین چی میگم باید بری خونه قدیمیمون کلید شو اکبر آقا داره تو انباری بارها جنس های جدید شو میزاره برو بهش بگو من گفتم کلید و ازش بگیری کلید رو که گرفتی میری توی خونه گوشه باغچه کنار بوته گل رز صورتی که دوستش داشتی اونجا رو نیم متری می کنی یک کیف چال کردم اونجا یه ساک دستی مشکی اونو بر می داری برام میاری خیابان طالقانی کنار دکه تلفن  مدرسه راهنماییم یادته که فقط بجنب عاطفه من وقت زیادی ندارم اون ساک قبل تاریکی هوا باید به دستم رسیده باشه تا بتونم جون سالم به در ببرم شوکه از شنیدن این حرفا دستمو به دیوار زدم که فریبرز گفت مرگ و زندگی من امروز دست تو عاطفه میتونی قبول نکنی اما یادت نره اگه اونا منو بدون ساک پیدا کنن میکشن من هنوزم بهت ایمان دارم عاطفه به دل مهربونت به وجدانت میدونم تو نمیتونی قاتل من باشی دوباره نفسی گرفت و گفت منتظرتم عاطفه شاید برای من سخت ترین انتخاب اون روز بود خیلی سخت تر از انتخاب رفتن به روستا خیلی سخت تر از انتخاب ازدواج با سروش نمیدونم اینکه به فریبرز گفته بودم باشه درست بود یا اشتباه فقط اینو میدونم نمی تونستم راحت از صدای لرزانش پشت خط وقتی گفت تو نمیتونی قاتل من باشی بگذرم تیک تاک ساعت هر ثانیه که میگذشت شرایط رو برام سخت تر می کرد مریم هیچ جوره حاضر نبود همراهیم کنه و هر لحظه ممکن بود مهمون ها از راه برسن تکاپوی تمام نشدنی خانوادم،دیدن اون سفره عقد زیبا که با هنر بیکران عزیز چیده شده بود اون لباس بلند سفید منجوق دوزی شده،حتی یادآوری چهره سروش درمن می تازید تا مانع رفتنم برای کمک به فریبرز بشه عاقلانه نبود اما من از دیوار حصار شده مریم برای نرفتن وقتی عزیز در اون لحظات آخر سخت مشغول بود گذشتم اون روز وقتی پا توی کوچه گذاشتم پر بودم از هراس پر بودم از ترس،ترس از انجام کاری جبران ناپذیر با گریه‌ای بی امان اون باغچه رو میکندم باغچه حیاطی که روزهای خوش کودکیم اونجا گذشته بود
❤️🍃 باسلام و خسته نباشی خدمت ادمین دوسداشتم پیام منو بزارید. تو کانال. خیلی دلم. گرفته.دارم با گریه این پیامو. مینوسم 😔😭بعصی اوقات. دوسدارم خودکشی کنم. راحت بشم. ولی میترسم. از بعدش. از عزاب قبرش. حس میکنم تنهام. من خیلی سختی کشیدم. دوسدارم دوستان. راهکاری بزارن جلوی پام خسته شدم من به خاطر ازدواجهای ناموفق. سه خواهرم. دیر ازدواج. کزدم. یعنی خانواده. منو نمیدادن. اونچیزی. که میخواستن نمیومد برام که رازی بشن بلاخره ۳۸ سالکی. یه اقا یی اومد سراغم و دیگه خانواده رازی،شدن. وقتی. عقد کردم. زمان. کرونا. شدید شده بود. از دست بر قضا من دوروز بعد. عقدم‌کل اعضای. خاتوادم. گرفتن وهمه. راهی بیمارستان شدیم یه داماد داریم.از اول با من بد بود هی از من بدش میدمد چون من نیت کثیفشو میدونستم جلوش وایمیسادم دامادمون. چون از من بدش. میاد هی برام میزد میگفت. تو عقد این اینجور گرفتار شدیم. هی خانواده رو برعلیه. من پر میکرد. از شانس بدم یه ماه بعد کرونا. پدرم. افتاد و لکنش. شکست 😔 و اون‌منو مقصر دوست همه جوری برام زد گفت مال کرونا بوده ضعیف شده. اگه عقد نمیگرفتی اینجور نمیشد ازینجا بدترین. زجر من شروع شد هی تحقیر. هی بهم. میگفتن. بد شگون شوهرت بد قدمه. نحسه. حتی بعدش مادرم زمین‌گیر شد. از کلیه ش از قلبش از دستش زمین‌گیر شد خیلی دوران. عقد بدی داشتم به خاطر اینکه همه تحقیر. دامادمون بدتر ازین فرصت استفاده. کرد هی منو شوهرمو بد. میکزد چنان. بود جایی شوهرم نداشت توخانواده هیچکی دعوتش نمیکرد. یه روز برادرم هولم داد. سر مسله ای و سرم خورد به تیزی. پله. خونی شد. همه از من. بدشون میومد از شوهرم من هی گریه. میکردم.میدونستم همش اون دامادمون داره برعلیه هم. میزنه میخواست جا خود ش باز بشه هی تحقیر بهم. حرف. زدن یه بار. دست به خودکشی. زدم. ولی نجاتم دادن دیکع بریدم اللن. سه سال میگزره انگار خیلی تنهام حس بی کسی میکنم هیچکی. محل نداد به جهازم خودم به تنهایی. به سختی جهازمو اماده کردم الان میبینم اون سه تا. میان میرن ولی من انگار اضافیم انگار شوهر من اضافه. هست. وقتی میگم. منم دوسدارم بیام. همه بهم. حرف میزنن اخع گناه من چیه بچه دار هم نمیشم برای همه مسایل مریصی. همه کاری تفریح. دورهمی. منو جز خودشون نمیارن اینقدر ناراحت بودم وقتی اعتراض. میکنم. خواهرم دوتا چیز میکه نه ما با اون راحت تریم. شوهر اون خوبه دلم‌میگیره این همه از تنهایی. منم رفتم. باخودم خلوت میکنم اون ماه پیش که. تو خیابون. غش کردم. دیکه هیچی حالیم. نشد خیلی فشار رومه نمیدونم چی کنم اون دامادمون. هرروز میاد. هر شب. نمیزاره من برم اصلا جایی من تو اون خونه ندارم دوستان. هرکس دعایی چیزی. بلده. بگه تا من بتونم برم اون نیاد.خسته شدم. کلا. قبضه. کرده خونه رو نمیزاره. من برم یا شوهرم اون دوماه پیش هم. جلو شوهرم. هی فحشم داد بهم. حرف زد هی بهم بیخود پیچید با اینکه من مقصر نبودم همه هنوز حق دادن به اون من رفتم. دم درشون که به خواهرم. بگم یدفعه بهم فحش داد اصلا کسی. منو دوسنداره خوبی هام. به چشم‌کسی. نمیاد اخع. گناه من چیه. چرا یدفعه. بعد عقد من هی مریضی. اومد برا خانوادم. که اون داماد مون استفاده کنه ایا میشه دعایی چیزی. راهکاری بگید. که اون‌نیاد دامادمون هر روز شب و روز اونجای منم بتونم برم. منم کمی دوسداشته باشن. ممنون اسمم باشه افسوس 😭 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ سلام از اهل گروه خواهش دارم برای دخترم فاطمه دعا کنن که زبونش باز بشه بخدا خسته شدم از پس هزینه‌های گفتار درمانی‌ سنگین ه تأثیر ی هم نکرده بر روی حرف زدنش تو این روزهای عزيز برای دخترم دعا کنید
❤️🍃 سلام دوستان من همیشه خواننده ی پیاما بودم با خوشحالیتون خوش حال باشادیاتون شادمیشدم . درمورد چالش .من چندسال پیش با شوهرم یه بحثی کردم سه ماه مادرشوهرم نزاشت شوهرم نه منو نه پسرمو ببینه نه زنگی نه دیدن . حالا بماند چه حرفایی چه کارایی که نکرد من واقعا دلم ازش شکست قسم خوردم که نمیبخششم روزی نبود که اسمش نیاد بگم حلالت نمیکنم .... چند بار خواب دیدم بهم التماس میکردببخشم منم گفتم خدایا بخاطر تو میبخشمش فقط .بخشیدم ولی گفتم خدایا میبخشم ولی اگه هستی تلافی کن دلم خنک شه کلا دیگه بیخال شم 😂چند ماه بعد اون چون بیوه بود با یه پیرمرد ازواج کرد دوماه نشده طلاق گرفت ابروش رفت چون شهرمون کوچیکه همه بهش میخندیدن .... دلم خنک شدولی گاهی که فک میکنم واقعا دلمم میسوزه ها . اره چوب خدا صدا نداره بزنه بد میزنه حالا بماند که بعد اون چه بلاهایی سرش اومد الانم که الانه اسیره 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام درمورد بخشش دیگران شوهرم خیلی من اذیت میکرد به طرق گوناگون از خیانت و بی محلی و بی محبتی الا آخر ولی من در اولین سفر به کربلا روبروی گنبد ابی عبدالله الحسین علیه السلام بخشیدمش ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
. ♨️طبق گزارش ها از امروز پنجشنبه 4 مرداد ۱۴۰۳ تا یکشنبه آینده کل کشور را گرمای بی سابقه فرامی‌گیرد. طبق آمار، این چهار روز گرم و طاقت‌فرسا در تاریخ کره زمین بی‌سابقه است. انتخاب با خودمان است که در این چهار پنج روز کار کشور را به و انفجار نیروگاهها بکشانیم یا اینکه به کمک هم یک تجربه موفق دیگر در همدلی اجتماعی در حل مسائل ثبت کنیم. در این چند روز نمی‌توانیم یخچال‌ها و فریزرها را از برق بکشیم، یا نمی‌توانیم اصلاً چراغ روشن نکنیم و در تاریکی بنشینیم، همان‌طور که نمی‌شود اصلاً تلویزیون نبینیم؛ ولی می‌شود را بیهوده روشن نگه نداریم، می‌شود را خاموش و با نور کمتر سرکنیم، می‌شود از شست‌وشوی غیر ضروری لباس‌ها با خودداری کنیم، می‌شود ظرف‌ها را به‌جای ماشین ظرفشویی با دست بشوییم، و خیلی کارهای دیگر که اگر دلمان بخواهد به هم و به کشور کمک کنیم، فکر می‌کنیم و به آن‌ها می‌رسیم. دوران را مردم اداره کردند نه مسئولان و حکمرانان؛ باورمان شود که حالا هم مسئولان بدون کمک ما مردم نمی‌توانند کار کشور را پیش ببرند. حالا دیگر خود دانیم و وجدان‌های بیدارمان. به همدیگر هم کنیم. ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽