#داستان_زندگی 🌸🍃
نسترن✅
ترم اخر دانشگاه بود
من تونسته بودم ۷ترمه تموم کنم ..درسم خوب بود ..
ترم اخری خیلی سرم شلوغ بود ..
اونقدری که نمیتونستم از خونه بیرون برم ..
اخ که چقد این روزا دیر میگذره ..
راستش به بعد دانشگاه فکر نمیکنم
به این فکر میکنم که فقط تمومش کنم ..
اصلا دوران بدی نبودا نه اما خب سختیای خودش رو هم داشت ..
اون روز از درس خوندن خسته شده بودم و رو پنجره وایساده بودم و به بقیه نگاه میکردم
مامان با ذوق اومد تو اتاقم گفت :نسترن کجایی هر چی صدات میکنم پیدات نیست ..
نگاش کردم و گفتم :نشنیدم صدات رو ..
گفت:بشین بهت بگم امروز کی رو دیدم
با اخم نگاش کردم و گفتم:امروز مگه کجا بودی؟!
گفت:مراسم یکی از فامیلای دورمون بود اونجا عموم رو دیدم ..
چشمام رو ریز کردم و گفتم :کدوم عموت؟!
گفت:همون کوچیکه
گفتم خب؟!
گفت:بهم گفت چند تا بچه داری؟!گفتم:دوتا دختر دارم ..گفت منم یه نوه دارم که از همه نوه هام یه سر گردن بالاتره ..اون موقع ها دوست داشتم تورو عروس بگیرم نشد و الان میخوام دخترت رو عروس بگیرم ..البته اگه عین تو قشنگ باشه ..گفتم دختر من مثلش رو زمین و آسمون نیست
همینجوری داشتم نگاش میکردم هیچ وقت از این طرز ازدواج خوشم نمیومد..
گفت:چرا حرف نمیزنی؟!
گفتم؛چون اصلا به مزاجم خوش نمیاد این حرفا ..بعدشم مامان تو که میدونی من و امید ..
حرفم رو قط کرد و گفت:خودتم میدونی امید به درد تو نمیخوره
با اخم نگاش کردم و گفتم :توکه میکفتی امید خوبه الان چی شد؟!
اخم کرد و گفت:الانم میگم خوبه اما خانوادش به ما نمیخورن
خندم گرفت و گفتم:مگه چشونه؟!اصلا مگه ما کی هستیم؟!
گفت:ببین تو الان باید به فکر زندگیت باشی با عقلت جلو برو ..اون نوه عموم که میگه ..نوه دختریشه..اون دختر عموم میلیاردره ..خوشبخت میشی
رفتم سمت کتابم و گفتم :حرفات برام جذاب نیست مامان ..لطفا تمومش کن
گفت:واقعا احمقی..
دید ناراحت شدم از اتاق رفت بیرون ..
من و امید یک سال بود باهم اشنا شده بودیم اما قصدمون از همون اول ازدواج بود
امید هم دانشگاهیم بود و پسر خوبی بود اما از خانواده ضعیفی بود ..این برای من اصلا مهم نبود چون بخاطر خودش دوسش داشتم اما الان با وجود این خواستگاری که نمیشناختمش کارم برای رسیدن به امید سخت شده بود.
ادامه دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#همسرداری 🌿
🔸10 فرمان برای فیصله دعوا در #دوران_عقد
1 ـ خودتان را جای همسر تان بگذارید:
وسط داد و بیدادهایی که میکنید، یک لحظه خودتان را جای همسرتان بگذارید و سعی کنید تا جایی که میتوانید مشکلاتش، استرسهایی که دارد و احساسات فعلیاش را درک کنید.
2 ـ باورهای غیر واقعبینانه را تغییر دهید:
«یک دعوا یعنی خراب کردن هر چی تا حالا ساختهایم»، «همسرم باید همیشه مرا بفهمد چون همسرم است دیگر!»، «همسرم هیچوقت خودش را عوض نمیکند»، «نیازهای همسرم، زمین تا آسمان با نیازهای من فرق میکند» و... این باورها ممکن است با قیافهای حق به جانب ته ذهن شما نشسته باشند. کاری نداریم که کی و کجا آمدهاند توی ذهن شما؛ ولی حاصلش این است که اگر تغییرشان ندهید، «این فکرهای سمی میتواند شما را دیوانه کند».
واقعیت این است که «همیشه و در همه روابط زناشویی، اختلافهایی پیش میآید»، «همسران نمیتوانند همیشه ذهن طرف مقابلشان را بخوانند»، «همه تا حدی تغییرپذیرند» و «افرادی که دو طرف یک رابطه طولانی مدت قرار میگیرند، معمولا نیازهای مشابه هم دارند».
3 ـ دعوا را به شخصیت همسرتان ربط ندهید:
اگر بعد از دعوا فکر کنید که دعوا به این خاطر بوده که همسرتان اصولا خودخواه است، دیگر جایی برای صلح نمیماند. شخصیت دعوایی ممکن است وجود داشته باشد اما غالبا رفتار همسران موقع دعوا تحتتأثیر موقعیت است. اگر بیشتر تأمل کنید میبینید که «همسرتان همیشه اینطور عمل نمیکند» و«با اینکه رفتارش خوب نبوده اما میدانید که به شما علاقهمند است».
4 ـ دعوا را به قسمتهای عمیق رابطه نکشانید:
اگر همیشه توی دعوایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید، در «عمق» همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت. دعوایتان را به این جاها ربط ندهید.
5 ـ احساساتتان را با صراحت بیان کنید:
به جای اینکه بگویید «حس سینما رفتن داری؟»، بگویید «دوست دارم برم سینما».
6 ـ درباره همسرتان کلیگویی نکنید:
اینکه بگویید «تو آدم بیملاحظهای هستی» چیزی را عوض نمیکند. دقیقا به همسرتان بگویید که چه چیزی باید در رفتارش تغییر کند.
7 ـ جایگزین بگذارید:
اینکه داد و بیداد کنید که از رنگهای صورتی و کرم و قهوهای و آبی و زرشکی برای پرده خانه آینده خوشتان نمیآید، چیزی را درست نمیکند؛ به جای اینها ـ البته اگر رنگی باقیمانده بود ـ بگویید از کدام رنگ خوشتان میآید.
8 ـ خوب گوش کنید:
بله، خوب گوش نمیدهید! به قول قدما با گوش دل حرفهای طرف مقابل را نمیشنوید. تا همسرتان حرف میزند در مقابلش توی ذهنتان یک جمله آماده میکنید. اینکه نشد گوش دادن! فیدبک بدهید ببینید اصلا آنجوری که شما فهمیدهاید، همسرتان حرف زده است یا نه.
9 ـ ببخشید:
بعضی وقتها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است. شما بهتر است در این مواقع، لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.
10 ـ تمرین «روزهای صمیمانه» را انجام دهید:
شاید به نظرتان خندهدار باشد اما گاهی چارهای جز این نمیماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید. میتوانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل پنج مورد از فهرست کارهایی را که همسرتان میخواهد انجام دهید.
البته او هم باید متقابلا کارهایی که شما میخواهید را انجام دهد. این کارها اول باید امری باشند؛ یعنی طرف را از کاری نهی نکنند، دوم باید عملیاتی باشند؛ مثلاسه بار نوازش کردن به جای امر کلی «مهربان بودن». سوم آنقدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام وقت بخیر
من موردم اورژانسیه
از لحاظ روحی بدجور بهم ریختم
هرروزم شده گریه،وقتی که همسرم خونه نیس!😭
ببخشین من ۴ساله ازدواج کردم که ۲سال هس اومدم سر خونمون
خودشم با محبت و عشق ازدواج کردیم
از زمان عقدم تا الان اگه بشمارم شاید ۱۵ الی ۲۰ بار من با همسرم دوتایی بیرون رفتیم اونم به اجباره من
همش با جمع میخواد بره مسافرت،یا هم باید مامانشم باهامون بره
خودشم ۳تا برادره دیگه هم داره همسرم.
حتی بخوام بگم بریم بیرون،به من نکفته،زود به مادرش زنگ میزنه میگه حاضرشو و نظرمو نمیپرسه
چندبارم سر این جریان با ملایمت باهاش حرف زدم ولی اصلا قبول نمیکنه
شغل همسرم تولیدی هس جوری که صبح ۸میره شب ۱۱ یا بعضی وقتا ۱۲ میاد تو فصل پاییز و زمستون!اما تو بهار و تابستون نهایتش ۹نیم اینا میاد و ناهارو هم میاد خونه ولی بازم بخوایم بیرون بریم بازم مامانش!
یعنی کلا از اول هفته تا آخر هفته ما وقتی برا دوتایی بیرون رفتن یا به کارای خونه برسه رو نداریم!
۵شنبه هم شب ۹میاد میریم خونه مامانم
جمعه هم اختصاص داده مامانش به خودش که بریم از ناهار اونجا تا آخر شب
یعنی برای ما وقتی نیس
چندبار به همسرم گفتم حرف بزن با مامانت که وسط هفته بیایم،جمعه هم گهگاه خودمون بریم بیرون،گهگاه با مامانت
آخه منم احتیاج دارم بعضی وقتا خودمون بریم
ولی میگه نه نمیشه
اما وقتیکه با مامانش قهر بود،باهام میرفت بیرون
هروقتم میگم،یکمم بدترش میکنه لج میکنه
حتی به مادرشوهرمم یه جوری حرفمو رسونده بودم کا اونم ناراحت نشه ولی اونم انگار نه انگار!
فقط میخواد پسرش در خدمتش باشه
بخدا نمیدونم چیکارش کرده همسرمو که ۱ماهه همسرم هی میگه بیچاره مامانم الان دلش گرفته
خمش فکرش پیشه مامانشه
اما به خواسته های من اصلا توجه نداره،نمیگه آخه خانومم دلش میخواد فلان چیزو
کلا همسرم غیرعادی شده
اینجوری نبود
من باید چیکار کنم که همسرم روزای تعطیلو برا خودمون دوتا وقت بذاره و اینجور وابستگیش کم بشه و اولویتش رو برا من و خونمون بذاره و به من توجه کنه به خوشیام و ناراحتیام و خواسته هام😭😭
واقعا خسته شدم
هرراه هرجور مشاوره امتحان کردم
هرجوره راه اومدم باهاش
حتی مادرشوهرم هم نمیگه نه من نمیام
پایه همه مسافرتا و بیرون رفتنامونه!
یه بار با جدیت نگفت که من نمیام
۱بار با تعارف گفت جمعه نیاین چون بقیه پسرا هم جمعه نمیان ولی یه جوری گفت که وجدان همسرمو به درد آورد
خیلی حسودی میکنه
حتی همسرم اوایل نامزدی باهام خوب بود،بعد یهو سرد شد
من اول زندگیمه ولی تو حسرتم همش
لطفا کمکم کنین
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید عبدالحسین برونسی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
درود همه شهدا و درود همه خانواده شهدا و درود همه انسانهای محروم در سرتاسر عالم به رهبر انقلاب این امام عزیزمان این فرزند فاطمه سلامالله علیها و این امام نائب بر حق امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف و این یادگار رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و این یادگار همه انبیا واین عزیزی که همه ما را از بدبختی و بیچارگی نجات داد و به راه راست هدایت کرد و درود همه انسانها و درود همه ملائکههای مقرب خدا بر این چنین رهبری و این چنین معلمی و نائب برحق امام زمان یعنی حضرت امام خمینی.
وصیتی است که به خانواده عزیزم و به رهروان راه حق و حقیقت و آنچه که میگویم از صمیم قلب و با چشم باز این راه را پیمودهام و ثابت قدم ماندهام و امیدوارم که این قدمهایی که در راه خدا برداشتهام خدا آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات بدهد.
فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید و خودتان را به قرآن متصل کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان باشید ولی فرزندان من، باید به اینهایی که میگویم شما خوب عمل کنید این تکلیفی است برعهده شما.
نگویید آنان را که کشته میشوند در راه خدا مردگانند بلکه زندهاند ایشان، ولی شما در نمییابید...
و هر آینه فرزندانم خدا شما را به این آیات قرآن آزمایش میکند حواستان جمع باشد، خیلی خوب جمع باشد و همیشه آیات قرآن را زمزمه بکنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.
(همسرم) از وقتی من با این فرزند فاطمه سلامالله علیها نائب بر حق امام زمان آشنا شدم و بخصوص از وقتی که با شاگرد ایشان آقای [آیتالله] خامنهای عزیز آشنا شدم هدف من عوض شد.
... اینها هستند که استقامت کردند در راه خدا، و ثابت کردند که دین خدا را باید یاری کرد و به آنها، ملائکههای آسمان و ملائکههای مقرب خدا و فرشتگان خدا نازل شده.
آنها را بشارت دادند، به کجا بشارت دادند؟ به همانجایی که انبیا خدا یعنی به بهشت بشارت دادند. این بشارتی است که از طرف خدا مأموریت پیدا میکند به وسیله فرشتگان که به این شهیدان راه خدا موقعی که از مرکبشان میافتند و در راه خدا شهید میشوند، می گویند دیگر از گذشته خود هیچ حزن و اندوهی نداشته باشید. شما را به همان بهشت انبیاء وعده میدهیم.
پس فرزندانم، تلاش بکنید این فرزندان اسلام ای همه انسانها تلاش کنید تا مشمول صلوات و رحمت خدا قرار بگیرید. اگر شما مشمول رحمت و صلوات خدا قرار بگیرید. به هیچ بنبست و گمراهی برنخواهید خورد.
حق را دریابید و پیش بروید این قرآن است. این پیام خدا است. و این رسالت خداست و این رسالت همه انبیا خداست باید هجرت کنیم.
رسول هدا میفرماید: این زندگی دنیا به منزله این است که انسان انگشت خودش را به آب دریا بیندازد و بالا بکشد چقدر از آب دریا برداشتهاید؟ شما آیا به این رسیدهای که چقدر از آب دریا برداشتهای؟ باید شما خوب توجه کنید دنیا به منزله آخرت این جور است.
... انسان باید بفهمد که عالم آخرت چقدر بزرگ است و نعمتهایی که در آنجا برای رهروان راه انبیا هست و به حرف و به زبان و به گفته، هیچکسی نمیتواند توصیف آنها را بکند. این چند روزه دنیا، قابل آن نیست که شما به گمراهی بروید و به این طرف و آن طرف بزنید.
فرزندانم شما را به نماز و شما را به اقامه نماز سفارش میکنم همان سفارشی که لقمان به فرزندش کرد که نماز را به پا دارید امر به معروف و نهی از منکر کنید.
فرزندان عزیزم، از قرآن مدد بجویید و از قرآن سرمشق بگیرید تا به گمراهی کشیده نشوید، این هدف قرآن است و این هدف همه انبیاء خداست. من که این آیات را برای شما میخوانم از صمیم قلب میخوانم. چند شب دیگر به طرف دشمن روانه میشوم و اگر برنگشتم امیدوارم که شما به قرآن بپیوندید و به این وصیتهایی که من کردم عمل کنید و من هنوز هم صحبت دارم. باید به شما تذکر بدهم. ای فرزندانم، باز شما را به قرآن توصیه میکنم، هیچ راهی بهتر از راه قرآن نیست.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی 🌸🍃
مریم
اما وسط راه ایستاد و زد کنار.پیاده شد و گفت:برید نمیریم آزمایش....گفتم: چرا؟؟گفت: اگه گفتند بچم نیست!!؟؟؟اگه واقعا بچم نبود اونوقت من چی میشم....امیر چی میشه؟؟؟نمیخوام بدونم بچه من نباشه.ترجیح میدم تو این برزخ باشم اما نفهمم بچم نیست.امیر همه زندگی منه..ازت متنفرم مریم...گمشید برید از زندگیم کثافتا.امیر رو بغل کردم و رفتم.محمد حتی حاضر نشد بریم آزمایش حق داشت.نمیخواست حتی یک درصدم به این اطمینان برسه که امیر بچش نیست.من و امیر خونه بابا بودیم.خواهرم بهم نگاه نمیکرد میگفت شوهرم بهم بدبین شده میگه نکنه توام مثل خواهرتی.داداشم میگفت تو فامیل زنش بی آبروش کردم.زنعمو از غصه محمد سکته کرده بود و تو خونه افتاده بود.خونه من و محمد خالی بود. بعضی وقتا محمد من و امیر رو میبرد اونجا و بعدم من رو با کتک بیرون میکرد.کاراش دست خودش نبود.روزهام سخت نبود وحشتناک بود.انگار هر روز کا میگذشت میمردم و زنده میشدم.بابام از غم آبروش زندگی و حیثیتش هزار بار راهی بیمارستان شد.زمان گذشت اما اون اتفاق نه کهنه شد نه فراموش شد.محمد اول گفت طلاقت نمیدم برو یک گوشه با امیر زندگی کن.توی یک خونه تنها اما دو ماه بیشتر نتونست تحمل کنه.حرف مردم و درد خودش و آبروی رفتش و ننگ هرزگی که به پیشونی من خورده بود باعث شد شش ماه بعد از اون اتفاق طلاقم بده اما من بعد از طلاقم محمد قبول نکرد امیر رو نگه داره.حتی عمو و زنعمو قبول نکردند امیر رو نگه دارن.هیچکس زیر بار نگهداریش نمیرفت.همه میگفتند بچت باباش معلوم نیست.محمد گفت همه هزینه هاشو میده و تنهاش نمیگذاره آخه عاشقش بود.مامان و بابا گفتند اگه از زندگیشون برم بیرون امیر رو نگه میدارند و نمیگدارند خم به ابرو بیاره.یادم نمیره روز آخری که بوییدمش و بوسیدمش و دیدمش میدونستم دلم از دوریش میترکه.اما باید میرفتم بهش گفتم شاید یه روزی برگردم پیشت اما معلوم نیست کی!!!؟چقدر اشک ریختم و چقدر اشک ریخت.چقدر التماس کرد که نرم کلی من مجبور بودم که برم و چقدر پای رفتن نداشتم.دوری ازم به نفعش بود در صورتی که من رو از پا در میاورد.سپردمش به مامانم.
چون میدونستم ازش محافظت میکنه و نمیزاره کسی آزارش بده.از تهران اومدم شهرستان اطرافش و توی خونه یک پیرزن که نیاز به پرستار داشت ناشناس مشغول به کار شدم.یک سال بعد فهمیدم بخاطر روابط پر خطرم هپاتیت گرفتم و مریضم
.محمد دیگه . هیچوقت دیگه ندیدمش اما هربار که به مامان زنگ میزدم بهم میگفت که یک مدت تو بیمارستان روانی بستری بود و الانم تعادل روحی و روانی نداره و دیگه حالش خوب نشده.امیرم رو بعضی وقتا میرم و از دور میبینم پسرم مردی شده و مامان میگه پسر خوبیه اما هنوز چشم به راه برگشتن منه.محمد هراز گاهی میره و میبرتش بیرون و باهم وقت میگذرونند.من مریمم دختری که با تصور آینده ای قشنگ زندگی میکرد و قربانی زیاده خواهی پدرش و خود خواهی عموش شد.بجای اینکه سرنوشتم رو بپذیرم و سعی کنم حلش کنم و به نفع خودم تغییرش بدم باهاش جنگیدم.بجای اینکه محمدی که مثل من از درد بی کسی و تنهایی سرد و بی روح شده بود محبت کردن رو یاد بدمو به هردومون فرصت بدم برای زندگی و عاشقی خیانت کردن رو انتخاب کردم من انتقام رو انتخاب کردم اما تو این بازی روحم رو شرافتم رو باختم و همه رو از بین بردم.من رو قضاوت کردن آسونه اما شما مثل من نباشید و قشنگ زندگی کنید.خیانت راه نیست چاهه
پایان ✅
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 🌸🍃
باسلام دوستان من یه خانم ۳۷ساله هستم چهاربچه دارم شوهرموخیلی خیلی دوست دارم اماازموقع عقدمتوجه شدم محتاده شیره مصرف میکنه بعدنزدیکهای عروسی متوجه شدم شیشه هم میکشه اماقصم خورددیگه شیشه نمیکشه یه بچه آوردم دیدم شیشه کشیده یعنی وسایل دیدم انکارکرددیگه خبری ازشیشه نبودتاالان همش توهم میزنه میگه کی امدخانه کی رفت چراتوزیادباگوشی صحبت میکنی چراخانه بابات زیادرفته که من دوهفته نرفتم فقط یه ساعت رفتموبرگشتم تادیشب دیدم خیلی توهم زده رفتم وسایلهای نشه شونگاه کردم دیدم بازپمپ شیشه شوداره چیکار کنم باشیرگیش میتونم تحملش کنم اماشیشه رونه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم من پادرد دارم باروماتیسم مفصل دکتر روماتولژ میرم الان مچم باپام رم کرده شاید بلقم باشد چه راه درمانی دارین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت حبیبه خانم ودوستان گل
من دخترم ۱۲ سالش هست موهاش از موقع تولد تا الان ده سانت بیشتر رشد نکردن
خواهش میکنم ازتون که ی راهکار شیمیایی که مثل دارو ای باشه که زود حداقل طی سه ماهی رشد کنن یه چند سانت لطفا اگه تجربه ای دارید بگید الان دوستاش که همسن خودش هستن موهاشون انقدر بلنده که دخترم حسرت میخوره با تشکر ازشما دوستان عزیز
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ببخشید اگه میتونید راهنمایی کنید من در تهران دکتر خوب میخام کسی میشناسه ادرس یاشماره تلفن بده از دکتر و اگه مشکل من را داشتید راهنمایید کتید چکار کنم
من فیبروم و چسبندگی داشتم عمل لاپاراسکوپی کردم
الان رفتم عکس رنگی رحم انداختم میگن لوله هات بستست چندسال پیش عمل ابدو گردم نمیدونم ازونموفع بسته شده یا نه نمیدونم
الان ی دکتر جراح خوب میخوام لوله هام باز کنه
ممنون میشم راهنماییم کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام. ببخشید ی واحد دامداری صنعتی مجوزدار دارم که همه جور امکانات و سند تک برگ داره، توش ۳ طبقه ویلایی ساخت داره که با بنای ۱۵۰ متر،کلی مزایای دیگه داره که ۵ میلیارد زیر قیمت بازار گذاشتم، متأسفانه همسایه های نامردی که چشمشون دنبال زمین زدن این مال و من هست نمیزارن بفروشم، اگه کمک و راهنمایی میتونید کنید ممنون میشم. 😭😭😭😭 خدا شر هر چه نامردو از زندگی دیگران دور کنه 🤲🤲🤲🤲 .باتشکر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
❌❌❌❌❌سلام خسته نباشید من هرسوالی میفرستم در گروه نمیزارین امیدوارم این پیام رو هر چی زود به طور اورژانسی بزارین من دست درد شدید دارم دکتر رفتم نوار عصب گرفتم دکتر گفتن گرفتگی رگ دست داری واینم بگم هر دودستمه با کوچکترین کار خونه دست درد شدی میگیریم وشبها تا صبح دستم وانگشتام مخصوصا بیحس هس انگار خاب رفتن دوبارم دکتر تزریق امپول تو رگ دستم انجام دادن البته مسکن بود وفقط تا ۶ ماه اثر داشت گفتن باید عمل کنی وهر کس عمل کرده جواب نگرفته تو رو خدا ابجیای گلم کسی مثل من بوده وبدون عمل خوب شده باشه ویا دکتر خوب شیراز سراغ ندارن اگه کسی راهکاری برای درمان من بلدن منو راهنمایی کنن خدا خیرتون بده خواهرای دلسوز بخدا فلجم😭😭خیلی اذیت میشم .دعاگوی خواهرای مهربونم هستم🙏🙏❌❌❌
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشیدمن بهم گفتن تیروئیددارم ولی نمیدونم کم کاره یاپرکارفقط دارم چاق میشم چکارکنم که چاق نشم درمانش چیه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
دوستان کسی بوده که کبدچرب گرید ۳ را درمان کرده باشه ؟خواهش میکنم اگه موردی بوده جواب بدید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و عرض ادب درباره مایع گوش یا همون منییردوستان میشه بگن بیشترین زمان چه مدت طول میکشه خواهرزاده من دوماه مدام افتاده طفلی هممون استرس داریم اعصابمون خورده وقتی سرگیجه میگیرش چشماش با نمیشه تهوع وسردردوگردن دردم میگیرش ممنون از کمکتون.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم برای عدم اعتیادازدواج چی خوبه مردبخوره
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام بنده قبلا مشگل معده ورده
داشتم با دارو درمان شدم ولی جدیدا صبح ها بیشتر بیدار که میشم دل درد دارم داخل نافم دل میزنه در طول روز بالایی نافم درد داره ورم میکنه نمیدونم چیکار کنم 🙏🙏🙏
#ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
یكی از اصحاب امام صادق (ع ) بنام عمار بن حیان می گوید: فرزندم اسماعیل نام دارد و نسبت به من خوش رفتاری می كند، به حضور امام صادق (ع ) رفتم ، گفتم : پسرم ، اسماعیل نسبت به من خوش رفتار است . فرمود: من او (اسماعیل پسرت ) را دوست داشتم ، اینك (بخاطر اینكه نسبت به پدر، خوش رفتاری می كند) دوستی من نسبت به او، بیشتر شد. سپس فرمود: خواهر رضاعی رسول خدا (ص )، نزد آن حضرت آمد، پیامبر (ص ) وقتی كه او را دید، بسیار شاد شد، و روپوش خود را، به زمین ، گسترد، و او را روی آن نشانید، سپس به او رو كرد، و در حالی كه لبخند بر لب داشت با او گفتگو كرد، و احترام شایانی به او كرد، تا او برخاست و رفت . سپس برادر رضاعی آن حضرت آمد، نسبت به او نیز احترام كرد، ولی نه آن گونه كه احترام به خواهر رضاعی خود نمود. شخصی از آن حضرت پرسید: چرا آن گونه كه خواهر رضاعی خود را احترام كردی ، به برادر رضاعی خود، آن گونه احترام نكردی ؟!. پیامبر در پاسخ فرمود: لانها كانت ابر بوالدیها منه : زیرا آن خواهر، بیش از آن برادر، به پدر و مادر، نیكی می كند(اصول كافی ج 2 ص 161). به این ترتیب ، پیامبر مهربان (ص ) به ما آموخت ، كه هر كس به پدر و مادر بیشتر احترام كند، در پیشگاه خدا ارجمندتر است ، و من او را بیشتر دوست دارم ، و امام صادق (ع ) نیز به پیروی از پیامبر (ص )، به ابن حیان فرمود: بر دوستیم نسبت به فرزندت ، به این خاطر افزودی.
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حسن بن جهم می گوید: امام هفتم حضرت كاظم (ع ) را دیدم ، محاسن خود را رنگ كرده بود، و بسیار پاكیزه و تمیز عبور می كرد، به حضورش رفتم و پس از سلام عرض كردم : محاسن خود را رنگ كرده ای ؟ فرمود: هر گاه شوهر خود را تمیز و زیبا كند موجب حفظ عفت همسرش خواهد گردید، چه بسا زنانی بر اثر اینكه شوهرشان رعایت نظافت و پاكیزگی نمی كنند، به بی عفتی كشانده شده اند، از تو می پرسم : آیا دوست داری همسرت را مثل خودت در آن وقت كه رعایت نظافت و زیبائی ، نمی كنی بنگری ؟ عرض كردم : نه .
فرمود: او نیز دوست ندارد كه تو را كثیف و ژولیده بنگرد. سپس فرمود: من اخلاق الانبیاء االتنظف و التطیب و حلق الشعر و كثره الطروقه . :نظافت كردن ،و استعمال بوی خوش ، و زودون موهای زائد بدن ، و توجه بسیار به مساءله زناشوئی ، از اخلاق پیامبران است ..
داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
⛔هشدار جدی برای تمام آقایان ایران⛔
🚧مشکلات جنسی آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧
✅آقایون برای درمان بیماریهای جنسی حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/948372071Cb1ffd6b53d
✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی
💠 صلوات خاصه #حضرت_زهرا سلامالله علیها 💠
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.