⛔هشدار جدی برای تمام آقایان ایران⛔
🚧مشکلات جنسی آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧
✅آقایون برای درمان بیماریهای جنسی حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/948372071Cb1ffd6b53d
✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی
💠 صلوات خاصه #حضرت_زهرا سلامالله علیها 💠
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
#دعا_درمانی 🌱
در خواص السور از مولایمان حضرت
امام رضا ع روایت است که فرمودند
چون شیر زنی کم باشد اسم
«الرَّقیبُ» را بر کاسه چینی بنویسد
و به آب نیسان که بر ان دعا خوانده
باشند بشوید و به ان زن بدهد که
بخورد شیرش زیاد می گردد.
در طبّ الائمه اورده که برای کم
بودن شیر این را می نویسی و
در اب انداخته و به او می نوشانی:
« فیها انهار من ماء غیرآسن و انهار
من لبن لم یتغیّر طعمه و انهار من
خمر لذّة للشار بین و
انهار من عسل مصفّیٖ»(محمد ۱۵).
صاحب جامع الادعیه اورده که از
مولایمان حضرت امام ابی عبدالله
جعفربن محمد الصادق ع منقول
است که سوره مبارکه «حجر» را
به زعفران بنویسد و به زنی دهد
که شیر او کم باشد پس شیر او
زیاد می گردد انشاالله.
منابع:
خواص الایات و السور
( عبدالعلی بن محمد بیرجندی)
طب الائمه
( عبدالله بن بسطام نیشابوری)
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_شهدا ❤️🍃
#شهید_دوم 🍃🌻
شهید مصطفی رضایی ☀️🍃
ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا
هدیه به روح بلند و جاودانه ی این شهید عزیز🌱
کسانی که در چله شرکت کردند لطفا تا شب انجام بدن 🙏
به امید حاجت روایی ان شالله🤲💜
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
زیارت-عاشورا-با-نوای-حاج-میثم-مطیعی.mp3
12.64M
#زیارت_عاشورا 🌻🍃
#صوتی ✅
با نوای حاج میثم مطیعی 🌱
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا ❤️🍃 #شهید_دوم 🍃🌻 شهید مصطفی رضایی ☀️🍃 ذکر صد صلوات و قرائت زیارت عاشورا هدیه به ر
#زندگینامه 🌸🍃
زندگینامه شهید مصطفی رضایی
شهید مدافع امنیت، مهندس مصطفی رضایی یکی از کارکنان شهرداری ملارد بود که در درگیری با اشراری که قصد ایجاد آشوب و ناامنی در منطقه داشتند بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. این شهید بسیجی متولد 1365 و اصالتاً اهل شهر رشت بود و در زمان شهادت 33 سال داشت. فرشته رضایی، خواهر شهید مصطفی رضایی در گفتگو با تسنیم با اشاره به شهادت برادرش میگوید: باورم نمیشد برادر کوچکترم شهید شود و امروز من خواهر شهید بشوم. من لیاقت خواهر شهید شدن را ندارم. نزدیک سه سال بود که ازدواج کرده بود. همیشه میخندیدند و میگفتند ما میخواهیم 1400 بچهدار بشویم. و الان که شهید شده هیچ فرزندی ندارد. اخیراً خانه خریده بودند و زندگی خوبی در اندیشه شهریار داشتند. کارمند شهرداری ملارد بود. او ادامه میدهد: برادرم چهار سال از دوران مجردیاش را در خانه من با ما زندگی کرد. از شهرستان برای کار به تهران آمده بود. من از او خواستم این مدت را در خانه ما بماند. میگفت: «مزاحم خانواده شما میشوم. خانه شما کوچک است و من معذب میشوم.»، من گفتم: «تو که به ما محرمی، نگران نباش و همینجا با ما بمان». بیشتر اوقات را در اتاقش میماند تا به قول خودش مزاحم خانواده ما نباشد. به هیچ کدام از وسایل ما دست نمیزد. وقتی خانواده همسرم به خانه ما میآمد، یک سلام و احوالپرسی میکرد و بلند میشد و میگفت اینها برای دیدن برادرشان به اینجا آمدهاند، من نباید مزاحم این دیدار خانوادگی باشم. خواهر شهید رضایی با اشاره به منصف بودن برادرش و رعایت حال کم بضاعتها میگوید: مصطفی میگفت: «هیچوقت از نانوا و راننده تاکسی که در سرما و گرما زحمت میکشند تا لقمه حلالی در بیاورند نزنید. اینها دستشان تنگ و بودجه شان کم است. من هر وقت به اینها پولی بدهم باقی پولم را پس نمیگیرم. نباید سر مقداری پول خرد آبرویشان را برد.» میگفتم: «داداش اربابی رفتار میکنی.» میگفت: «نه؛ باید با زیردست خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث میشود برکتش به خودم بازگردد.» او از برجستهترین خصوصیت اخلاقی برادرش چنین میگوید: من نمیگویم برادرم نماز شب میخواند یا مستحبات را کامل انجام میداد اما اهل انصاف بود. به پدر و مادرش هم احترام میگذاشت و این رفتارهایش در تمامی مراحل زندگی کاملاً برای ما اطرافیان مشهود بود. ضمناً خیلی کارمند منظم و منصفی بود. زمان کار برایش خیلی مهم بود. میگفت مردم از شهرهای مختلف مرخصی میگیرند و دنبال پروندههایشان میآیند و به موقع باید حاضر شوم. به من میگفت ما حقوق خوبی میگیریم و من راضیام. در حالیکه همکارانش از موقعیت اقتصادیشان گلایه میکردند. نگاه برادرم در این موضوع نشانه شکرگزار بودن و قانع بودنش بود. همیشه میگفت من چون راضی و شکرگزارم، پولم برکت دارد. برکت مالش را ما خوب دیدیم و درک کردیم. فرشته رضایی با اشاره به حادثه شهادت برادرش میگوید: طبق معمول تا ساعت 3 میبایست سرکار باشد که آن روز حادثه ملارد شلوغ میشود. خیلی از ادارات و فرمانداری و بانکها را آتش زده بودند. رئیسش به کارمندان گفته بود هر کسی میتواند بماند و مواظب اداره باشد، اموال اینجا متعلق به بیتالمال است. اگر همه برویم، اینجا خالی میشود و اشرار به اینجا هم حمله میکنند. برادرم قبول میکند که بماند. ساعت 8 شب میرود سوپری محل که طرف دیگر خیابان بود تا برای خودش و همکارانش تغذیهای بگیرد. در همین مسیر به اشرار محل برخورد میکند و گفتوگوی کوتاهی میان آنها در میگیرد. بعد آنها به سمت مصطفی شلیک میکنند و تیر به شاهرگ پایش اصابت کرده و از خونریزی زیاد به شهادت میرسد. امامزاده هاشم گیلان میزبان پیکر برادرم است. یکی از همکاران شهید مصطفی رضایی که شاهد حادثهای بود که منجر به شهادت او شد نیز میگوید: اشرار به سمت اداره عمران ملارد نزدیک میشدند. مهندس شهید مصطفی رضایی برای کاری از محل کار بیرون آمد و رو به این آشوبگران با زبان خوش صحبت کرد و گفت: «عزیزان من این سمت نیایید. اینجا که چیزی برای غارت کردن و آتش زدن ندارد. مردم در این محل زندگی میکنند و از سر و صدای شما وحشت زده شدهاند...» هنوز صحبتش تمام نشده بود که او را با گلوله هدف قرار دادند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
حرف_اعضا 🌸🍃
سلام وقتتون بخیر در جواب اون مادر بزرگی که نگران نوه سه ماهه اش بود که شیر نمی خوره پسر من هم دقیقا وقتی سه ماهش بود سینه ام رو ول کرد این قدر گریه میکرد ولی شیر نمی خورد فقط وقتی تو خواب بود سینه ام رو تو دهنش میزاشتم تا سینه ام رو بگیره تا بیدار میشد باز ولش میکرد به زور با قاشق یه ذره میدادم چند تا دکتر هم بردم همه م میگفتن شیر خشک بده یاشیرت رو بدوش با شیشه شیر بده تا اینکه رفتم پیش یه دکتر فوق تخصص دکتر ایرانپور اصفهان میشینه گفت به هیچ عنوان نه با قاشق بده نه شیر خشک بده نه شیرت رو بدوش و شیشه شیر به هیچ وجه نده هر طور که شده بزار سینه ات رو بگیره وقتی خوابه بزار تو دهنش شیرت چربه با همون یه ذره هم سیر میشه بچه وقتی گرسنه بشه مجبور میشه بگیره یا بازی بازی بهش بده فقط صبر و حوصله میخواد بچه من به زور میگرفت خیلی هم طول کشید تا خوب شد شاید چند ماه من بچه ام رو بغل میکردم و راه میرفتم بچه رو تکون میدادم و خودم تکون میخوردم به زور بهش شیر میدادم با اینکه سخت بود ولی مجبور بودم وقتی هم خواب بود میگرفت نگران نباش سخته ولی تحمل کن وقتی که دیگه داره خوابش میبره سینه رو بزار دهنش یا وقتی که از خواب بیدار شد.
و در جواب اون خانمی که گفت شیرم کمه عزیزم از کجا میدونی شیرت کمه هر چی بیشتر سینه ات رو تو دهن بچه بزاری شیر بیشتر میشه منم همش میگفتم شیرم کمه و شیر ندارم یکی از سینه هام بزرگ بود یکی کوچیک بیشتر از بزرگه میدادم میگفتم تا بچه سیر بشه بعد یه بار رفتم خونه خواهرم بچه ام بزارم پیشش برم دکتر اون شیر دوش برقی داشت شیرم رو دوشیدم دوتا سینه ام رو سینه کوچیکه دو برابر سینه بزرگه شیر داشت دیگه همیشه دوتا رو میدادم آب هویج خیلی خوبه قرص و قطره شیر افزا هم از دارو خونه بگیر حبوبات و شیر هم برا افزایش شیر خوبه.
🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃🔹
سلام به مدیر خوب و زحمتکش گروه و همه اعضای کانال .حبیبه خانم خواهش میکنم این دردودل منم بذارید . تو جواب مادری که گفتن شیر خشک به بچه شون میدن .من الان نزدیک ۱سال و ۲ ماه به دخترم شیر میدم .مثلا شیر میدم اما اصلا شیرم قوت نداره دخترم چاق نمیشه واسه غذا خوردن هم اشتها نداره .مدام هم بهش شیر میدم .منم کلی حرف شنیدم از خانواده ام مادر شوهرم که شیرت آبکی قوت نداره خیلی حرف های دیگه که دلم میشکنه .مثلا مادرم میگه من تا وقتی شماها رو از شیر گرفتم شیرم مدام میریخت خواهرم میگه بچه های من چاق بودن بچه تو ضعيف و لاغر. منتهی آدم چه میتونه بهشون بگه وقتی بچه ات تو نوزادی زردی بگیره و بخاطر زردی اش شوهرت مدام بهت سرکوفت حرف بزنه کتکت بزنه .مدام تحقیرت کنه تهدید کنه منو از دخترم جدا میکنه .من تو این یکسال مدام شوهرم کتک زده منو از دخترم جدا کرده همش میگه بچه منه تو حقی نداری .جدا از اینا بخاطر مشکل مالی هم که داریم هیچوقت تغذیه خوبی نداشتیم یا خیلی کم بوده.و خیلی های چیزی دیگه ...😔😔همش حرص ناراحتی غم غصه .یه شوهر بیکار که ادعای دوس داشتن دخترم داره اما دریغ از اینکه ۲ دست لباس براش بخره .یا برای خوردخوراکش چیزی فراهم کنه .حالا شما بگید اینا تاثیر نداره تو شیر یه مادر .چه توقعی باید از مادر و بچه داشته باشید که چاق بشه یا تا الان راه افتاده باشه .😔😔ممنون از همه التماس دعا
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مریم اما وسط راه ایستاد و زد کنار.پیاده شد و گفت:برید نمیریم آزمایش....گفتم: چر
#داستان_زندگی 🌸🍃
نسترن
چند روز گذشت ..امید رو تو دانشگاه دیدم
با لبخند بهم نزدیک میشد
رفتم جلو و سلام علیک کردم
گفت:امتحانت رو خوب دادی،؟
گفتم:اره خوب بود
گفت:چند روزه پشت گوشی هم دمقی..چیزی شده؟!
با لبخند گفتم:نه اوکیه همه چیز
دوست نداشتم تا اتفاقی نیوفتاده نگرانش کنم
خودم میتونستم حلش کنم ..میتونستم مامان رو قانع کنم
با امید رفتم کافه و شیک خوردیم
مامان همون لحظه زنگ زد ا
گفت:کجایی؟!
گفتم:با امید اومدم کافه
تا اینو گفتم چند دقیقه سکوت کرد و گفت:زود برگرد
تلفن رو قط کرد
به روی امید نیاوردم اما فکرم درگیر شد ..
زود رفتم خونه..به محض اینکه خونه رسیدم مامان اومد جلو در و با توپ و تشر گفت:دیگه بی صاحاب شدی نه؟میدونی بابات بدونه چی میشه؟!
اعصابم خورد شد گفتم :مامان خوبی؟تو که با امید حرف زدی..اوکی بود همه چیز الان چی شده این همه گیر میدی
گفت:از همون اولم خوشم نیومده بود ازش..اما نگفتم دلت نشکنه
گفتم :مامان دست انداختی منو؟!چه خبرته؟!من واقعا تعجب میکنم
همونجوری که غر میزدم رفتم تو اتاق..
دنبالم اومد ول کن نبود
اومد با زیون نرم قانعم کنه
گفت:دخترم یه بار با این نوه عموی من حرف بزن شاید خوشت اومد
مقنعه م رو دراوردم و گفتم :چی میگی مامان؟!من و امید قول و قرار دادیم به هم ..الان بزنم زیر همه چی؟!من نمیتونم نامرد باشم
گفت؛این نامردی نیست دخترم .تو حق انتخاب داری
گفتم این همه مدت فکرم رو کردم و امید رو با همه شرایطش قبول کردم و بهش اوکی دادم و زیر نظر خودت باهاش درارتباط بودم ..غیر اینه؟!الان برم چی بگم؟!بگم بهتر از تو پیدا کردم یا مامانم بهتر از تو پیدا کرده ؟!
مامان یه جوری حرف میزنی حس میکنم اصلا نمیشناسمت
مامان زد زیر گریه و گفت:چرا منو درک نمیکنی من مادرم ..نمیخوام زندگی سختی داشته باشی
اعصابم خورد شد و گفتم :مامان بزار خودم تصمیم بگیرم ..نمیخوام آه کسی پشتم باشه
نمیخوام یه عمر با ترس و لرز زندگی کنم ..
گفت:یه بار فقط ببینش
گفتم نمیخوام مامان نزار تو روت وایسم
گفت:چون میدونی از امید بهتره میترسی ببینیش
ادامه دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
حکم عبادات در صورت انجام غسل با آب نجس
پرسش :شخصی با آب نجس غسل جنابت کرده و بعداً متوجه شده است، حکم نماز و روزهی او چیست؟
پاسخ :در فرض سؤال نماز را اعاده کند ولی روزه اعاده ندارد.
حکم غسل با آب دریاچه نمک
پرسش :آیا میتوان با آب دریاچههای نمک مثل دریاچه ارومیه غسل نمود؟
پاسخ :در فرض سؤال، آب مضاف بوده نمیتوان غسل نمود.
حکم غسل با آب مضاف
پرسش :آیا غسل با آب مضاف (چه در حال عادی یا چه در حال ضرورت) صحیح است؟
پاسخ :در فرض سؤال غسل صحیح نمیباشد.
وظیفه شخصی که بعد از غسل متوجّه نجاست بدن شود
پرسش :چنانچه فردی بعد از غسل متوجه شود بدنش نجس است، تکلیف او چیست؟
پاسخ :چنانچه حین غسل توجه داشته و چیزی مشاهده نکرده است، غسل او صحیح است و فقط باید بدن را تطهیر نماید، اما اگر یقین دارد که بابدن نجس غسل کرده، باید تطهیر کرده و از آن قسمت به بعد را به نیت غسل میشود و اگر عبادتی را انجام داده است باید دوباره عبادت را انجام بدهد.
حکم غسل با آبی که از لوله و اتصالات تهیهشده از حرام خارج میشود
پرسش :شخصی لوله و اتصالات دوش و آبگرمکن را با پول حرام خریداری نموده است، غسل او چه حکمی دارد؟
پاسخ :تصرف چنین شخصی جایز نیست و بنابر احتیاط واجب غسل باطل است، مگر اینکه تکلیف مال حرام را مشخص نماید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽