❁﷽❁
حاجقاسمسلیمانے:
"عزتدستخداستوبدانید
اگرگمنامترینهمباشیدولۍنیتشما
یاریمردمباشد،
میبینیدخداوندچقدرباعزتوعظمت
شمارادرآغوشمیگیرد..🍃
سردارجآن💔
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
﷽
📜 #خاطره
🔰دختری که قول میدهد ...
✍🏼یک روز سردار دختر ۴ساله ام را در آغوش گرفت و از او پرسید:
"میخواهی چه کاره شوی؟ "
گفت: دکتر.
سردار گفت: "دکتر خوبی بشو که به اسلام خدمت کنی."
حالا بعد از شهادت سردار، دخترم می گوید من به سردار قول دادم. باید دکتر شوم.
اگر شهید نمیشد باید شک میکردیم!
شهادت، حق سردار بود.
👤راوی: یکی از اهالی روستای قنات ملک
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
✍ شهیدی که برای رفتنش به سوریه نذر کرد لب به آب نزند.
اهل نماز اول وقت و امر به معروف بود، با جذبه، خوشرو و کم حرف بود و در رشته های هاپکیدو و جودو و کونگ فو فعالیت داشت و استادهم بود، چندین بار مقام اول کشوری را بدست آورد. از ۲۱سالگی مشتاق دفاع از حرم و اعزام به سوریه بود، ولی بدلیل اینکه تک پسر بود و پدرش جانباز ۸ سال دفاع مقدس بود اعزامش نمیکردند، بعد از ۳ سال تلاش، در سفرش به کربلا، با توسل و مددگرفتن از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده بود تا زمانی که پایش به حرم حضرت زینب (ع) نرسد آب به لبانش نزند، نذرش هم قبول شد، فردای روزی که از کربلای برگشت پدرش او را همراه خود برای آموزش به پادگان برد، بعد از یک ماه در تاریخ ۱۲دی ماه ۹٤ ساعت ۱۱ ظهر تماس گرفتند که سریع به محل گفته شده برود، سریع غسل شهادت کرد و راه افتاد.
سرانجام در۱۳ دی ماه ۹٤ به سوریه اعزام شد. همیشه آرزو داشت روی شناسنامه اش مهر شهادت بخورد که درتاریخ ۲۱دی ماه ۹۴به آرزویش رسید.
🌹 شهید #عباس_آبیاری
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
12.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره ای از #فرمانده_جهاد
بحث #شهادت که می شود #فاطمه_مغنیه می گوید: مادر من یک زن فوق العاده است.
خبر #شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت: الحمدلله که وقتی #شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند ...
خبر #شهادت #جهاد را هم که شنید همین طور ....
دلم سوخت وقتی دیدمش ... مثل #بابا شده بود ... خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود ... جای کبودی و خون مردگی ها ...
تصاویر #شهادت و بابا و #جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگرنمی توانم تحمل کنم...
بازمادرغیرمستقیم من ومصطفی را آرام کرد،وقتی صورت #جهاد را بوسید،گفت : ببین دشمن چه بلایی سر #جهادم آورده ....
البته هنوز به ارباًاربا نرسیده..
«لایوم کیومک یااباعبدالله»
باز خجالت آراممان کرد.
🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر داریوش هست🥰✋
*سومین شهید هستهاے ڪشورمان*🌙
*شهید داریوش رضایی نژاد*🌹
تاریخ تولد: ۲۹ / ۱۱ / ۱۳۵۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۵ / ۱۳۹۰
محل تولد: آبدانان،ایلام
محل شهادت: تهران
*🌹همسرش← یک روز سوار ماشینش شده بودم تمام شیشهها را داده بود بالا‼️گفتم: پس چرا همه شیشه ها را بالا کشیدی؟⁉️ گفت: اینجا ترافیکه، مردم مرتب به هم دری وری میگن.🥀 نمیتوانم تحمل کنم ببینم مردم اینجوری به هم نامهربانی میکنن.🥀در روز های بعد از شهادت، همه جا حرف از داریوش بود و ذکر خیر او را میکردند.🌙پدرش میگفت: هر سال دو سه بار برای من پول میفرستاد تا به فقرا بدهم.🌷پدر خانمش را هم که دیدم به این موضوع اشاره کرد.🌙بعضی از رفقای نزدیکش هم گفتند مبلغی برای فقرا به حساب ما می ریخت.🍃 تازه فهمیدم داریوش چقدر اهل انفاق و اخلاص بود.🌙ایشان پول را تقسیم میکرد تا مبلغ انفاقی به چشم نیاید🥀و هیچ کس پیش خودش فکر نکند: " داریوش چقدر دست و دل باز است"‼️راوی← داریوش رضایینژاد یکی از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد برق💫(گرایش قدرت) دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی، در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۰ که به همراه همسر و فرزند خود بود🥀در مقابل منزلش در خیابان بنیهاشم،🥀خیابان خادم رضائیان هدف سوء قصد 2 موتور سوار قرار گرفت و شهید شد.🥀دو موتور سوار به رضایینژاد و همسر و دخترش که سوار یک پژو بودند، حمله کرده💥و با شلیک چندین گلوله🥀رضایینژاد را به شهادت رساندند*🕊️🕋
*شهید داریوش رضایی نژاد*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*