eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
662 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 تبیین مقام شفاعت در کلام رهبر انقلاب در سال ۸۴ 💠 در منزل شهید محمدرضا عظیم پور در سال ۱۳۸۴ داماد بزرگ خانواده، جواد روح‌اللهی، از رهبر انقلاب درخواست می‌کند: که ان‌شاء‌الله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم شفاعت کنید. می‌گویند: "ما چه‌کاره‌ایم که شما را شفاعت کنیم؟ پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کند.... ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل: این شهدا و امثال این‌ها باشیم. سپس رهبر انقلاب خم می‌شوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی می‌گویند: "این آقای حاج قاسم هم از آنهایی‌ست که شفاعت می‌کند ان‌شاء‌الله" حاج قاسم سر پایین می‌اندازد و با دو دست صورتش را می‌پوشاند. رهبر انقلاب فرمودند: "بله! از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند!" همه می‌خندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالت‌زده سر به زیر انداخته. رهبر انقلاب ادامه می‌دهند: "چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و شفاعت کردنشان، الان خیلی خوب است. (یعنی حالت مجاهدت او در جهاد اصغر و اکبر) اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشته‌اند؛ خیلی خوب است. این هم یک هنری‌ست که ایشان دارند...بعضی‌ها خیال می‌کنند که در دوره‌ی سازندگی و توسعه و نمی‌دانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بند‌هایی که اول کار داشت را رها کنند. نفهمیدند که هر دوره ای که عوض می‌شود، تکلیف‌ها و نوع مجاهدت عوض می‌شود؛ اما روحیه مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود. روحیه مجاهدت اگر عوض شد، آدم می‌شود مثل آدم‌هایی که وقتی جنگ بود، در خانه‌هایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم خارجی تماشا می‌کردند." لحظاتی سکوت می‌شود و جمعیت حاضر به فکر می‌روند. جواد روح‌اللهی [داماد خانواده] می‌گوید: چند ماه بعد از آن دیدار، ماه رمضان، در مراسم افطاری هرساله حاج قاسم به بچه های جبهه و جنگ همان جلویِ در از ایشان قول خواستم. حاجی می‌خواست دست به سرم کند، که گفتم: حاجی! والله اگر قول ندهی، داد میزنم و به همه مهمان‌ها می‌گویم آقا درباره تو آن روز چه گفتند؟ که دید اوضاع ناجور می‌شود؛ گفت: باشد، قول می‌دهم؛ فقط صدایش را در نیاور! 📙کتاب «کریمانه» روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای استان کرمان انتشارات صهبا نشر ۱۳۹۵ 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش عباس هست🥰✋ *عقاب تیزِ پرواز با تابوتی سَبُک*🕊️ *خلبان شهید عباس دوران*🌹 تاریخ تولد: ۲۰ / ۷ / ۱۳۲۹ تاریخ شهادت: ۳۰ / ۴ / ۱۳۶۱ محل تولد: شیراز محل شهادت: بغداد 🌹دوست← عباس ۳۲ ساله *با ۱۲۰ پرواز برون مرزی رکورد پرواز در دوران جنگ در عرض یک سال را شکست*💫 تیرماه سال 61 برای انجام مأموریت حاضر شد. *هدف موردنظر او بغداد بود*💥قصد داشت، با ناامن کردن شهر از انجام کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در این شهر جلوگیری کند *و مانع رسیدن صدام به اهداف شومش شود*💥 عباس از سد دفاع هوایی پایتخت عراق گذشت *و شهر را بمباران کرد*💥 *اما اصابت موشک بعثی‌ها باعث شد، هواپیما آتش بگیرد*🔥 او به طرف پالایشگاه الدوره پرواز کرد✈️ تمام بمب‌ها را بر روی پالایشگاه فرو ریخت، *عقب هواپیما در آتش میسوخت*🔥 او در آخرین لحظات با یک عملیات استشهادی هواپیما را به ساختمان دشمن کوبید تا به اهدافشان نرسند✈️ *و او بین شعله های آتش🥀در 30 تیرماه 1361* به شهادت رسید🕊️ بعد از این واقعه *تبلیغات صدام نقش بر آب شد*💫 20 سال گذشت🥀 *بعد از 20 سال چشم انتظاری🥀دشمن راضی شد که تکه‌ای از استخوان بجا مانده را تحویل بدهند🥀تنها قطعه‌ای از استخوان پا به همراه تکه‌ای از پوتین او به میهن بازگشت*🌷 و تاریخ 10 مرداد 81 او را در شیراز به خاک سپردند🕊️🕋 *سرلشکر خلبان* *شهید عباس دوران* *شادی روحش صلوات* 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم.... 🌸یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... 🌸بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ... ‌‌✍راوی: همسرشهید 🌷 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hamed Zamani - Eshghe Paak(128).mp3
2.93M
🌸عشق پاک 🌸 اول ذی الحجه سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارک باد.❤️ 🍃 🌼🍃 @takhooda 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو هیچی نیستی! چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دوره‌اش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی می‌رسید، امان نمی‌داد؛ شروع می‌کرد به بوسیدن. مخمصه‌ای بود برای خودش. خلاصه به هر سختی‌ای که بود از چنگ بچه‌های بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این‌قدر بهت اهمیت می‌دن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجی‌هایی...». 📗کتــاب 14 سردار، ص30-29 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مزار شهدا به مصاحبه‌ با رزمنده‌ها، که از تلویزیون سیاه‌و‌سفیدشان‌ نشان می‌داد، خیره شده بود. صدای آهنگران در گوشش طنین‌انداز شده بود. داشت نقشه می‌کشید. تصمیم گرفت راز دلش را به خواهرش، مريم بگويد؛ اما مریم نپذیرفت که او هم مثل دیگر برادرانش به جبهه برود. گفت: باید صبر کنی برادرامون بیان؛ بعد اگه بابا راضی شد، بری. بعدازظهر همان روز با هم رفتند مزار شهدا. قبرها را به خواهر نشان داد و گفت: تو اگه جای خواهر این شهدا بودی، دوست نداشتی دیگران برن و از خون برادرت پاسداری کنن؟! مریم بغضش گرفته بود، سکوت کرد و... 📗شب امتحان، ص27 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝متن شفاعت شهیدمدافع حرم از همسرش: اینجانب مرتضی غلام حضرت زینب متعهد میشود درصورت شهید شدنم شفاعت همسر عزیزم را درمحضر خدا و رسولش و اهلبیت بزرگوارش بکنم. یاعلی 🎊سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش غلامرضا هست🥰✋ *راز شهیدے که امام حسین(ع) جمجمه‌اش را به کربلا برد*🕊️ *شهید غلامرضا زمانیان*🌹 تاریخ تولد: ۵ / ۱ / ۱۳۴۹ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۲ / ۱۳۶۳ محل تولد: گناباد / قوژد محل شهادت: شرق دجله 🌹پدرش← *به ائمه‌ی اطهار خصوصا امام حسین (ع) ارادت خاصی داشت*🌷 یک روز هم زیارت عاشورا را ترک نمیکرد✨ قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو منو مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت: *نگاه کنید. دیگر این جسم را نخواهید دید🌷 همانطور شد با اصابت ترکش به سینه شهید🕊️و مفقود شد*🥀دوست← بعد از ۱۱ سال چشم انتظاری *فقط یک جمجمه از شهید برگشت که مادرش از طریق دندان او را شناخت*🥀در نزد ما رسم است *که بعد از دفن، ۳ روز قبر بصورت خاکی باشد*🥀 بعد از دفن شبی خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند▪️پدرش گفت چکار میکنید؟ *گفتند ما مامور هستیم که جمجمه او را به کربلا ببریم*🤚🏻 پدرش گفت من ۱۱ سال منتظر بودم🥀گفتند ماموریت داریم. *و یک مرد نورانی را نشان دادند*💫 پدرش عرض کرد :آقا این فرزند من است🌷فرمود : *این جمجمه با خاک کربلا مانوس شده او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم*🕊️ یکباره از خواب بیدار شدم💤 *با اجازه علما نبش قبر صورت گرفت*💫 *اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود🖤 و او به کربلا منتقل شده بود*🕊️🕋 *شهید غلامرضا زمانیان* *شادی روحش صلوات*💙🌹 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊@baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
!! 🌷شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم، جواد گفت: بچه‌ها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم، به شوخی گفتم: جواد نکنه داری شهید می‌شى!! گفت: آره نزدیکه. هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم. 🌷همه لحظه‌ای سکوت کردند. یکی از بچه‌ها دوربین آورد و گفت: بگذار چند تا عکس بگیریم. قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد. 🌹خاطره اى به ياد شهيد مدافع حرم جواد الله كرم 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طنز شهدایی😂💪 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ سر جدا شده ی شهیدی که پنج دقیقه میگفت ... 🔹درجاده بصره_خرمشهر وقتی که به شهادت رسید ، 🔹ایشون همان طور که میدوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش جداشد ... 🔹در همان حال که تنش داشت میدوید سرش روی زمین می غلتید ... 🔅سر این شهید بزرگوار حدود پنج دقیقه فریاد یا حسین یا حسین سر میداد ... همه داشتند گریه میکردند ... 🔹چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش رو برداشتند نوشته بود : 🔅خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم . خدایا شنیده ام که سر امام حسین را از پشت بریده اند ؛ من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشه ... خدایا شنیده ام سر امام حسین علیه السلام بالای نیزه قرآن خونده ؛ من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم ولی به امام حسین علیه السلام خیلی عشق دارم ... 🔺دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام به ذکر یا حسین یا حسین باشه . 💠 شهید_علی اڪبر دهقان 📚نقل از ڪتاب روایت مقدس، ص300 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 ما غافلیم روبه‌روی خوابگاه دانشگاه صنعتی‌شریف (خیابان زنجان) تعدادی از خونه‌های قدیمی و مخروبه وجود داشت که به ذهنمون هم نمی‌رسید کسی توی این خونه‌ها زندگی کنه. یه روز مصطفی دستم رو گرفت و برد کنار یکی از خونه‌ها. اون‌جا یه اتاق خرابه‌ی نمناک رو دیدم که به جای در، پرده جلوش آویزون بود؛ یه لامپ معمولی هم جلوی در روشن بود. این درواقع محل زندگی یه مادر، با سه تا بچه‌ی قد و نیم قدش بود. مصطفی با ناراحتی گفت: "ببین اینا چه‌طوری دارن زندگی می‌کنن! ما ازشون غافلیم." بعد تعریف کرد که چند وقته بهشون سر می‌زنه و برنج و روغن براشون می‌بره. وقتی هم خودش نمی‌تونه کمکی بکنه، چند تا از بچه‌ها رو می‌بره تا اونا کمک کنند. یادگاران22، ص22 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊