#همسر_شهید
🍃خیلی زرنگ بود و عاشق فلسفه. همیشه می دانست که چه بگوید و چطور بگوید.
گفت: اگر برم سوریه حقوقم کمتر از حقوق فعلیم میشه.
گفتم: اشکال نداره عوضش با برکت میشه.
🍃گفت: اگر برم و برگردم شاید یه مدت بیکار باشم و نتونم برگردم سر کار قبلیم.
گفتم: از کجا معلوم که اگه نری تو همین جای فعلی نگهت دارن؟
گفت: می دونم با دوتا بچه خیلی سخته. میخوای نرم؟
🍃سرم رو پایین انداختم و چیزی نگفتم.
گفت: جدی میگم اگه تو راضی نیستی نمیرم به شرطی که توی قیامت وقتی حضرت زهرا(س) پرسید چرا برای دفاع از حریم دخترم نرفتی خودت جوابشو بدی...
#شهید_مدافع_حرم_محمد_پورهنگ
شهید یه نکته ے زیبا در وصـیتــ نامه ش میگه:
من به رفقام گفتم هروقت دلتون گرفت یا دوست داشتید دور همے داشته باشید، بیاید سر مزار من، پیش من...
نیاز نیست حتما قران بخونید...
بیاید با من حرف بزنید...
من صداتون رو میشنوم...😇🌷
یه خاطره ی قشنگ هم از روزهای شهادتش:
شهید مهدی شب بیست و یکم ماه رمضان شهید شد..
دو شب قبل شهادتش یعنی شب نوزدهم به رفیقش میگه میای امشب باهم شهید بشیم؟
رفیقش میگه نه بهتره شب بیست و یکم شهید بشیم، قشنگ تره...🖤
شب شهادت امیر المومنین🥀، مهدی یاغی لحظه ی افطار، قبل از این ڪہ روزهش رو باز کنه، به دیدار خدا رفت و چشمش به جمال مولا امیرالمؤمنین و ارباب بی سر روشن شد...🕊✨
عند ربهم یُرزقون💔🕊
#شهیدمهدیمحمدحسینیاغے
🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_313 یار امام زمان چه کسانی هستند؟
_آیا ما هم میتوانیم یار امام زمان باشیم!؟
_استادعالی .
🌷 محاسبهینفسشهید
علی بلورچی ..
رتبه ۵ کنکور🌿
✅ الگویی برای محاسبه نفس ..
🥀🕊 @baShoohada 🕊
#سلام_امام_زمانم 🌷🤚🏻
بـی تــو تمـــام قافیــــه هـا لنـگ میزند
دنیا بــه شیشــه ی دل مـن سنگ میزند
ساعتـ بوقتـ غربتتانـ گشته استـ ڪوڪ
حـــالا مـــدام در دل مـــن زنگ میــزنــد..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
وقتی بچه ها گیر دادند که از خاطرات فرزندش محمد رضا بگوید،اول طفره رفت؛,ولی دست آخر یکی از خاطرات رو تعریف کرد:
محمدرضا 11 سال بیشتر سن نداشت ؛کلاس پنجم بود.توی خونه دراز کشیده بود و داشت مشق هاشو مینوشت.
خودم بلند شدم و رفتم دوتا بربری داغ و برشته گرفتم و برگشتم خونه.
بوی خوش بربری داغ که توی خونه پیچید،محمد رضا از روی کتاب و دفتر پرید و اومد طرف من تا تکه ای نون بگیره.
هنوز دستش به نون نرسیده بود که ...
مکثی کرد و گفت:بابا.....مگه نونوایی خلوت بود؟!
گفتم نه بابا اتفاقا خیلی هم شلوغ بود .
بادی به غبغب انداختم و .. : ولی چون شاطر منو میشناخت بدون نوبت دوتا نون داد و منم زود اومدم خونه
اخمهاش در هم رفت و گفت:
بابا.....شما حق مردم رو رعایت نکردید....این نون حرومه خوردنش؛
شما باید میرفتید تو صف می ایستادید
و مثل بقیه مردم نون میگرفتید
اصلا به اون نون دست نزد و رفت نشست سر درسش.
🌷شهید محمدرضا تفعلی🌷
شهادت:27/12/64....عملیات والفجر 8
(بهشت زهرا ق26 ر 98 ش4)
🥀🕊 @baShoohada