سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمد هست🥰✋
*شهیدے که در روز تولدش به سرزمین عشق اعزام شد*🕊️
*شهید محمد تاج بخش*🌹
تاریخ تولد: ۱۶ / ۴ / ۱۳۶۸
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۵ / ۱۳۹۶
محل تولد: خوزستان/ گتوند
محل شهادت: تدمر / سوریه
🌹مادرش← محمد متولد ۱۶ تیر ماه است🎊 قرار بود محمد را داماد کنیم💐اما او بطور سربسته با پدربزرگش درباره سوریه رفتنش صحبت کرده بود🌷ایشان هم گفته بودند که پسر خوب *ما سه تا شهید دادیم، دیگر خانواده تحمل داغ تازه ندارد*🥀🖤 محمد هم گفته بود که اعمال هرکسی برای خودش نوشته میشود💫ما نمیدانستیم که او به سوریه رفته است *در روز تولدش به سوریه اعزام شده بود🕊️ و بعد از رسیدن تلفن کرد که من حرم حضرت زینب(س)هستم*🌷 همرزم←محمد دلاورانه می جنگید. بچه ها را سازمان میداد و به دشمن شلیک میکرد💥 نزدیک دو ساعت از آغاز حمله گذشته بود و فشنگ های ما رو به اتمام بود🥀 *محمد در انتهای خاکریز و خطرناک ترین جا نشسته بود*✖️مدام تصویر اسارت و بریده شدن سرهایمان را میدیدم🥀در اوج ناامیدی رو به محمد فریاد زدم: «حسین میگوید که جناح راست با شما👉 *به حالت سجده درآمده بود تا حرف هایم را بشنود* فریاد زد: بگو خیالت راحت تا آخرین گلوله میجنگم💥 این را گفت و خواست دوباره شلیک کند *وقتی که روی زانو ایستاد، نقش زمین شد*🥀🖤و او توسط تکفیری ها به شهادت رسید🕊️🕋
*شهید محمد تاج بخش*
*شادی روحش صلوات*
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊@baShoohada 🕊
خدایا..!
میدانم که کمکاری از من است
خدایا..!
میدانم که من بیتوجهم
خدایا..!
میدانم که من بیهمتم
خدایا..!
میدانم که من قلب امامزمان(عج) را رنجاندهام
اما خود میگویی که به سمت من باز آیید
آمدهام خدا کمکم کن تا از این جسم دنیوی
و فکرهایِ مادی نجات یابم..
#شهید_رسول_خلیلی
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
بعد تـــو ضرب المثل شد
دختــران بابایی اند ...
جان عالم بفـدای
دل بابایی تـــو ... 😔
🌷شهید #عبدالله_باقری 🌷
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋
*شهیدے که با کلمهے شهادت زبانش باز شد*💫
*شهید مهدی عزیزی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۷ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۱۱ / ۵ / ۱۳۹۲
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه
🌹مادرش← *شهيدم من... شهيدم من...»*🕊️ اولین کلمه ای بود كه مهدي در سه سالگی مرتب با خودش تكرار ميكرد. «بچه كه بود در بالكن خانه مينشست وگاه پيش میآمد چند ساعت مشغول بازی است و همين جمله را میگويد.💐 *انگار خودش ميدانست براي اين دنيا ساخته نشده است.»🌷* او پای ثابت مكتب آيتالله حقشناس بود✨ در يكی از جلسات كه با دوستانش در محضر استاد حضور پيدا كرده بود✨آيتالله حقشناس به ايشان يك دستمال اشك داده بود *مهدي هم آن دستمال را همراه داشت تا هر موقع براي اهلبيت(ع) گريه كرد اشكهايش را با آن پاک كند*🥀مهدي دستمال اشك را نگه داشته بود تا در كفنش بگذارند🥀 «در يك جلسه كه مهدي در محضر استاد ميرود، *آيتالله حقشناس تا او را ميبيند به گريه میافتد*🥀دوستانش تعجب ميكنند كه چرا استاد گريه ميكند *و چه رازی بين او و مهدی وجود دارد؟*💫 و هيچكسی نميدانست كه مرد خدا در چهره آفتاب سوخته شاگردش، *نور شهادت را ميبيند*💫 او به سوریه رفت و در نهایت *بعد از اقامه نماز📿 و تمام شدن نمازش📿 با اصابت دو تیر به پاهایش🥀و پرتاب نارنجک🥀* توسط تکفیری ها به شهادت رسید🕊️🕋
*شهید مهدی عزیزی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🔰روایتی متفاوت از یک مـادر شهید؛
مـن مظلوم ترین مـادر شهید هستم ...
منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند.
من تنها مادر شهیدم که منافقین بچه ام را جلویم سر بریده اند..
شکم بچه ام را پاره کردند و جگرش را درآوردند ..
با ساتور بدن بچه ام را قطعه قطعه کردند و من ۲۴ ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم.
🌷شهید یوسف داورپناه🌷
ولادت: ۱۵ تیر ۱۳۴۴ ،کرمان
شهادت: ۵ شهریور ۱۳۶۲
کردستان (پیرانشهر)
📎هدیه به روح شهید بزرگوار صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
📸 قاب عکس شهید سلیمانی و همرزمانش در کنار نماینده ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
از قدیم گفته اند:
"خاک سرد است؛
وقتی آنهایی را که خیلی دوستشان دارید
از دست بدهید، کم کم آرام میشوید"
ماهها از رفتنت میگذرد..
از آن سحرگاهی که با شنیدن خبر شهادتت،
بغضی سنگین بر دیواره گلویمان چنگ انداخت
و حس تلخ یتیمی،
پیکر لرزانمان را در آغوش فشرد.
داغ رفتنت هنوز تازه است حاج قاسم!
این داغ ، روی سینهمان سنگینی میکند.
خاکِ تو سرد نیست !
گرمِ گرم است..
سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#شهـیدانه🥀
خدایا!
ما را ببخش
از گناهانی که ما را احـاطـه کرده
و خود از آن آگاهی نداریم
گـناهانی که می کنیم
و با هزار قدرت عـقل توجیه می کنیم و خود از بدے آن آگاهی نداریم!
[ #شهـید_مصطـفی_چـمران . . . ]
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🧦🧤
🧤
[° #رسم_شیدایـے °]🦋
مادر بهش گفٺ: ابراهیم! سرما اذیٺٺ نمےڪنہ؟
گفٺ: نہ مادر، هوا خیلے سرد نیسٺ.
هوا خیلے سرد بود، ولے نمےخواسٺ ما را ٺوے خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفٺم و یڪ ڪلاه برایش خریدم.
صبح فردا، ڪلاه را سرش ڪشید و رفٺ. ظهر ڪہ برگشٺ، بدون ڪلاه بود. گفٺم مادر ڪلاهٺ ڪو؟
گفت: اگر بگم دعوام نمےڪنے؟
گفٺم: نہ مادر؛ مگہ چیڪارش ڪردے؟ گفٺ: یڪے از بچہها ٺوے مدرسہمون با دمپایے میاد! امروز سرما خورده بود، دیدم ڪلاه براے اون واجبٺره.
منبعـ📚:
ساکنان ملک اعظم،منزل امیرعباسی،ص5
•🧣[ #شهیدابراهیمامیرعباسی
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج سعید هست🥰✋
*شهیدے که پس از ۴ سال بیخبری خودش را به عروسی دخترش رساند*💫
*شهید سعید انصاری*🌹
تاریخ تولد: ۴ / ۱۰ / ۱۳۴۹
تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۰ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه
🌹همسرش← یکشب در خواب دیدم که سعید مدافع حرم شده است🕊️ *پیراهن سفید به تن کرده و پهلوی راستش تیرخورده و خونی شده*🩸من هم چادر و مقنعه سفید نماز به سرم بود📿 و میان اتفاقهایی که در اطرافم میافتاد، *به دنبال پیکر سعید میگشتم*💫 از خواب که بیدار شدم برای سعید تعریف کردم او گفت: *احتمالا موافقت کنند که به سوریه بروم و پیکرم جا بماند*🌷 او به سوریه رفت و در نهایت *طبق خواب با اصابت تیر به پهلوی راستش🥀با ذکر یا زهرا(س) به شهادت میرسد🕊️ پیکرش همانطور که گفته بود جاویدالاثر شد*🥀دخترم زینب دو سالی بود عقد کرده بود🎊 نزدیک عروسی اش بود🎈 *یک شب خواب سعید دیدم گفت عروسی زینب می آیم*🎊 به زینب گفتم فکر کنم خبری از بابات بشود چون همچین خوابی دیده ام، *خوابم خیلی زود تعبیر شد خبر دادند که پیکر سعید تفحص و شناسایی شده*💫 به معراج الشهدا رفتیم *او درست نزدیک عروسی زینبش آمد🎊 آمد تا جگر گوشهاش غصه دار نباشد*🥀فرزندانم حسین، زینب و فاطمه با چشمانی خیس، مات و مبهوت بودند🥀 *در نهایت او پس از ۴ سال در روز ولادت حضرت زهرا(س)*🌷 به وطن بازگشت🕊️🕋
*شهید حاج سعید انصاری*
*شادی روحش صلوات*
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
ڪاش هنـوز
بچہ های تخریبــ بودند
و از میان این همہ
مین ضد معنــویت
معبری بہ سوی سعادت
بہ سوے خـــــدا
برایمان مے گشودند ...
غواصان تخریبچے
لشگر21 امام رضا
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊