eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
58 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است برای هر تپشِ من تبسمی بس بود برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است قسم به نقطه‌ی فاءِ تو کارِ من گیر است برای نافله‌هایم هجای تو کافی است مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم چه غم که گفته اگر های‌هایِ تو کافی است برای ساختنم با غمِ مدینه بمان برای سوختنم انزوای تو کافی است بمان که با تو بماند توان به زانویم بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه برای محسنم این لای لایِ تو کافی است برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است صدای آینه‌ی خُرد می‌دهی ای وای به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت که وضعِ سینه‌ات از از وای وایِ تو کافی است نمی‌رسید به من زورشان و فهمیدند برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است.... کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب کسی نگفت که برگی برای تو کافی است کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار نزن نزن نزن این ضربه‌های تو کافی است کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است... تو را زدند و لبِ تو نکرد نفرینی که آهی از تو برای خدای تو کافی است پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید حسین داغ تو واغربتای تو کافی است برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز یکی اگر که شود بوریایِ تو کافی است 🔸️شاعر:
🕯سبک زمینه یا شور حضرت زهرا سلام الله علیها ایام فاطمیه ۱۴۰۰ بند🕯 بارونیه چشمام،توو ماتمت مادر سنگینه واسه‌ من،بار غمت مادر روی لبم دارم،ذکر و دمت مادر عرض سلامه من،به پرچمت مادر (دلم میسوزه از،عمر کمت مادر) ای مادر بی حرمم تا از تو من دم میزنم خدا نگاهم میکنه تا منقلب میشه دلم آتیش میگیره حاصلم خدا نگاهم میکنه دوست دارم مادر... بند🕯🕯 آشوبه قلبم توو،عزای تو مادر و خوبه حالم با،دعای تو مادر دلم خوشه هستم،گدای تو مادر کاشکی بشه جونم،فدای تو مادر (من اومدم باشم،عصای تو مادر) از این زمونه سیر شدی توی جوونی پیر شدی من بمیرم برای تو یاسی و پژمرده شدی خسته و افسرده شدی من بمیرم برای تو ای مادر بی حرمم... دوست دارم مادر... بند🕯🕯🕯 گرفتی دستم رو،تو میدی رزقم رو تویی که میسنجی،معیار عشقم رو تویی که حق داری،به گردنم مادر با یه نگات بوده،که من شدم نوکر (واسه اینه هستم،همیشه مدیونت) ای به نبی قره العین ام الحسن ام الحسین سیدتی یا فاطمه مادر سادات جهان مادر صاحب الزمان سیدتی یا فاطمه ای مادر بی حرمم... دوست دارم مادر... ۱۴۰۰/۱۰/۰۴ 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
زمزمه وشور شهادت حضرت زهرا(س) یاس کبودم.. زهرا، نبود تو نبودم زهرا به سوگت ای گل خوشبویم، سرود غم سرودم زهرا مرگ تو ای همراهم، نگشته باورم ای زهرا دمی گشا دو چشم خود را، شکسته حیدرم ای زهرا حبیبه دوعالم زهرا، حبیبه دوعالم زهرا، حبیبه دوعالم زهرا، حبیبه دوعالم زهرا2 _____________________________ بمانده مرتضایت تنها، شده اسیر سیل غمها بدون تو عزیز حیدر، صفا نمانده در این دنیا گشته پریشان حیدر، تو بوده ای مرا همسنگر همیشه حامی ام بودی و، امید من پس از پیغمبر حبیبه دو عالم زهرا.... ____________________________ یار جوانمرگ من، بسوزم از جوانی تو نمی رود زیادم جانا، همیشه مهربانی تو شمع شبستان من،گل همیشه خندان من به رفتنت زدنیا زهرا، زدی بهم تو بنیان من حبیبه دو عالم زهرا.... _____________________________ زینب تو ای مادر، نموده چادر تو برسر به دست کوچکش می گیرد، غبار غم زروی حیدر جای تو خالی باشد، کنار سفره ما زهرا امان ما بریده گریه، به یادت ای عزیزدلها حبیبه دوعالم... شعر:اسماعیل تقوایی
ما قطره ولی وصل به دو دریائیم... ما ذره ولی مهر جهان آرائیم... خوشبخترین مردم دنیا مائیم... چون گریه کُن فاطمه ی زهرائیم شاعر:
▪️اللهم عجل الولیک الفرج▪️ ▪️بنداول ای وای ای وای ای وای دل من بی تو اسیر ماتمه ای وای ای وای ای وای بیا از پیشم نرو یا فاطمه ای وای ای وای ای وای بی تو حالو روز حیدرت غمه میخوای بری برو فقط بگو چطور تنها باشم میون این نامردمان اسیر غصه ها باشم دل میسوزه عالم میسوزه بی تو علی هم میسوزه جان میسوزه جانان میسوزه بی تو دمادم میسوزه ▪️وای مادر وای مادر▪️ ▪️بند دوم ای وای ای وای ای وای میزدن مادریو چهل نفر ای وای ای وای ای وای پشت در مادریو سقط پسر ای وای ای وای ای وای چه حرارتی گرفته میخ در سه ماهه رو میگیره از تمومه بچه هاش بی بی به خص خص افتاده دیگه زیاده غصه هاش بی بی در میسوزه مادر میسوزه صورت مادر میسوزه در میسوزه حیدر میسوزه بچه با مادر میسوزه ▪️وای مادر وای مادر▪️ ▪️بند سوم ای وای ای وای ای وای دومیه پست و بی مایه میزد ای وای ای وای ای وای جلو چشم درو همسایه میزد ای وای ای وای ای وای تاکنه کوثر و بی آیه میزد درد سری شده عجیب این نوک مسماره ضخیم خون میچکه ز صورتش بسه دیگه چیزی نگیم سر میسوزه معجر میسوزه هستیه مادر میسوزه در میسوزه پیکر میسوزه هستیه حیدر میسوزه ▪️وای مادر وای مادر▪️ 📝🎶خاک درگاه امام رضا علیه السلام
4_5972152952800937189.mp3
1.21M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5929172420500921559.mp3
1.58M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💠اللهم عجل لولیک الفرج💠 یازهرا سلام الله علیها ▪️بند اول چند نفر به یک نفر،(نزنید۳) جون داده به زیر در،(نزنید۳) پیش چشمای پسر،(نزنید۳) هی میگه بیا پدر(نزنید۳) محسنش‌ که رفت دیگه(نزنید۳) حتی میخ در میگه(نزنید۳) کجای دلم بزارم که قاتل یه مادر چهل تا مرد جنگی کجای دلم بزارم روصورتش نشون از پنجه ی دست سنگی از رو دلم رد شد میدونست مادر زیر درِ و از رو درم رد شد این صحنه رو میدید زینب ای وای بد شد ای وای ای خدا جای رد خونِ میدونست مادر بار داره و میزد تازیونه بی مادر خونه سردِ و زمستونه ای وای ای خدا ◾️وای مادرم ای وای◾️ ▪️بند دوم لرزه افتاده به تن، (نزنید۳) گریه افتاده حسن، (نزنید۳) هی شبا تو خواب میگه ،(نزنید۳) با دل کباب میگه ،(نزنید۳) غرق خون شده لبش (نزنید۳) غش نموده زینبش (نزنید۳) کجا توی دنیا رسمه یه خونه رو با اهلش تو آتیشا بسوزونند کجا توی دنیا رسمه یه مادر و با بچش نامردما بسوزونند یکی لگد میزد میدونست ما تو خونه هستیم حرفای بد میزد دومی باهرچی دستش اومد میزد ای وای ای خدا بین درو دیوار نمیدونم مادر چی کشید از داغی مسمار سینه جای خود بازو افتاده از کار ای وای ای خدا ▪️وای مادرم ای وای▪️ شعر وسبک فاطمیه ۱۴۴۱
4_5929172420500921599.mp3
802.9K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💠اللهم عجل لولیک الفرج💠 شور_هروله ◽️بند اول یازهرا یازهرا رمز خلقته زهرا سر چشمه حجب و عصمته فرموده یزدان بر پیغمبر چنین زهرا بر خلقتان بی شک علته جانم به تو جانم به تو جانم به تو الگوی صاحب زمان تویی جانم به تو جانم به تو جانم به تو سیده، فخر زنان تویی مادر فوق باوری مادرشور محشری مادر تاج رو سری مادر شمس اظهری مادر ذات الله و مادر نور کوثری مادر عشق احمد و مادر عشق حیدری 💠یازهرا مدد یازهرا💠 ◽️بند دوم بی تابه بی تابه بی تابه دلم اسم تو حک گشته بر قابه دلم ای عشق تو عشق نایابه دلم یازهرا مادر ارباب دلم جانم به تو ،جانم به تو جانم به تو همسر شاهنشه نجف جانم به تو،جانم به تو جانم به تو بوسه به خاکت زند شعف مادر ماه کبریا مادر رمز کیمیا مادر ذکر اولیا مادر نور انبیا مادر ام الحسن و مادر ام النجبا مادر جون زینبت مادر یک کرببلا 💠یازهرا مدد یازهرا💠 شعر و سبک فاطمیه۱۴۴۱
😍بسم رب العشق😍 🎶سبک. سنگین قادرِمَنّان زهرا فهمیه حَنّان زهرا علیمه وعلّامه نَمای سُبحان زهرا صدای داور زهرا عشق پیمبر زهرا همه میدونن اینو حیدر دیگر زهرا معینِ مسکین زهرا دوا وتسکین زهرا یه جلوه ی بی همتا توهستی دردین زهرا. به نام نامیه حضرت،بنت نبی مجنونم زِلُطف هَردمِ دستان بی بی همش میخونم سرم تمام پیکرم فدای حضرت زهرا مثال خون درشریانه عشق بی بی درجونم سینه بزن مستانه ،دروسط میخانه حضرت مادر باید، راضی بشه جانانه مادرما بی همتاس جوهر عالم زهراس پرچم اوتاعقبا برسره عالم بالاس . 🍇بنددوم حجت وبُرهان زهرا اُلگوی سلمان زهرا رازق نوح وموسی خالق باران زهرا سلوک وعرفان زهرا ناطق قران زهرا بهای عشقت باشد خدای یزدان زهرا قِوام دنیا زهرا سَیده زن ها زهرا دست ابالفضل دستت به روزعقبا زهرا به نامی نامیه ناموس خدای قادرمنان طلب ندارم ازالله به غیره حضرت زهرا همان که خلقت پیغمبر همان که خلقت مولا به نوراطهرانوارش شده مُجسمُ پیدا سینه بزن طوفانی ،اصا اینومیدانی که بامحبت زهرا،چو برگه ی قرانی مادرما حق یکتاس،عزیز قلبش عباس پرچم اوتا عقبا برسره مردم بالاس 🍇بندسوم کمال مُؤمن زهرا مادره مُحسن زهرا خالق انسُ حوری ملائکُ جِن زهرا گُلشنُ بُستان زهرا هیبت طوفان زهرا ریگ مسیره کویت رُستم دستان زهرا قدرت داور زهرا جُرأت جوهر زهرا سگان کویت بی بی ازهمه برتر زهرا. به نام نامیه قاموس، پُرازکرامت حکمت به نام حضرت حوریه بنام عصمت وعفت نفس به سینه ام جاماند اگربه غیراززهرا به قلب من درکل عمر عشقی شودهویدا سینه بزن مردانه،به صورت جانانه اینو بدون که اُلگوت،حضرت عابس خانه مادرما یک دنیاس ،،بزرگیشون هم پیداس پرچم اوتا عقبا،برسره ماهم بالاس 🎼✍کلب القاسم علیه السلام)... مسجور .
4_5929172420500921680.mp3
1.28M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
⚜زمزمه یا شور روضه ای جدید کوچه ها و قتلگاه: ۱۴۰۰ بند اول: تاریکه کوچه مون ترسم از اینه باریکه کوچه مون گرد و خاکه تا وقتیکه کوچه مون تاریکه کوچه مون دیوار و آجرش یاس حیدر رو میکردن دلخورش رد پاها مونده روی چادرش دیوار و آجرش اینا که کینه از حیدر دارن مادر و می آزارن بند دوم: خورد زخم دل نمک لحظه ای که با گریه میگفت کمک بی توقف میزد مادر رو کتک خورد زخم دل نمک گوشوارش رو شکست دست سنگینی که راهمونو بست مادرم افتاد و رو خاکا نشست گوشوارش رو شکست وقت برگشتنش راه و گم کرد هی صدا کردم برگرد بند سوم: گودالِ قتلگاه جلوی زینب جنجالِ قتلگاه مادرش اومد دنبالِ قتلگاه گودالِ قتلگاه پیراهن رو درید جلو چشم مادر خنجر رو کشید سمت خیمه واسه غارت می دوید پیراهن رو درید وقتی گهواره رو غارت بردن بچه ها سیلی خوردن
4_5931401448397998736.mp3
1.86M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾شور سینه‌زنی فاطمیه ◾ملودی و سبک جدید ◾بنداول همرهم سوره‌ی کوثر بود دست من تو دست مادر بود از میان کوچه ها رفتیم چشم مادرم ولی تر بود فاطمه فاطمه مادر مادر(۴) ◾بنددوم مردک پست را تا دیدم بین کوچه بخود لرزیدم پیش من مادرم داد میزد بر سرخصم دون فریاد میزد فاطمه فاطمه مادر مادر(۴) ◾بندسوم پیش آون مردک پست دیدم چادرش را محکم بست دیدم ناگهان دیدم آنجا مادر رو زمین پیش چشمم زد پرپر فاطمه فاطمه مادر مادر(۴) ◾بندچهارم کوثر قرآن مثل حورا بود بین کوچه تنهای تنها بود راه بین کوچه مشکل بود صورت مادرم مثل گل بود فاطمه فاطمه مادر مادر(۴)
فاطمیه؛ انظروا الی امتی فاطمه.mp3
4.65M
قدم می‌ذاره به چشم محراب، زهرا نورانی میشه دنیا و عرش اعلی همه خوابند و زهرا بیدار میخونه الجارُ ثمّ الدار نماز شب خونده با زخماش زخمایی که جا موند از مسمار قنوت می‌گیره؛ بازوش درد می‌گیره رکوع که میره؛ پهلوش درد می‌گیره قیام می‌کنه؛ پاهاش نا نداره به سجده میره؛ ابروش درد می‌گیره فرمان خدا به همه عالمه اُنظُروا إلی أمَتی فاطمه __________________ پر از کبودی پر از تبه پا تا سر نمی‌گذره اما از نمازش مادر با هزار دردسر پا میشه با یه سرفه زخماش وا میشه هِی خودش میگه دارم میرم مگه این زهرا زهرا میشه می‌ایسته رو پاش؛ چشماش تار می‌بینه جوونه ولی؛ با سختی می‌شینه میگه ای خدا؛ مرگم رو برسون آخه بریدم؛ از شهر مدینه فرمان خدا به همه عالمه اُنظُروا إلی أمَتی فاطمه
4_5900014149521378029.mp3
15.45M
‍ ‍ . 🏷 همه مادر دارن من ندارم ۲۵_۰۹_۱۴۰۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه مادر دارن من ندارم سایه ی سر دارن من ندارم همه میگن زهرا سیلی خورده همه باور دارن من ندارم آخه چجور دلش اومد دست روی مادرم بلند کنه حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه رو سر این خونه بارونه  دل علی خونه بارونه چشمای خیس ما مهمونه بارونه همه طاقت دارن من ندارم خواب راحت دارن من ندارم راحت از زخمای پهلو میگن انگار عادت دارن من ندارم چجور دلم میاد بگم چشمای مادرم شده کبود تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود بغص گلوی من پنهونه کی حال و روزمو میدونه همه اینا یادم میمونه بارونه رو سر این خونه بارونه دل علی خونه بارونه چشم خیس ما مهمونه بارونه خوشی دیدن مردم ما ندیدیم هر چی طعنه بود و ما شنیدیم سر حالن مردم بیخیالن همه ی دردارو ما کشیدیم چیکار کنم دلم پره هیچکی نگفت اینا گناه دارن یکی نگفت حیا کنید یه بچه ی کوچیک تو راه دارن بابام تو این شبها حیرونه محسنشو کشتن گریونه با گریه لالایی میخونه بارونه رو سر این خونه بارونه دل علی خونه بارونه چشمای خیس ما مهمونه بارونه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
❣﷽❣ ☑️ ⚫️ ☑️ 👌👌 ☑️فاطمه یا فاطمه _ یا فاطمه یا فاطمه ماه گوید فاطمه با آه گوید فاطمه بی تو حیدر خم شود با چاه گوید فاطمه یار گوید فاطمه بیمار گوید فاطمه بین دود و شعله هم مسمار گوید فاطمه لاله گوید فاطمه آلاله گوید فاطمه بر سر قبرت علی با ناله گوید فاطمه خاک گوید فاطمه افلاک گوید فاطمه زینبِ غمیدیده ی غمناک گوید فاطمه خسته گوید فاطمه پیوسته گوید فاطمه بازویی خونین شده بشکسته گوید فاطمه چاره گوید فاطمه بیچاره گوید فاطمه مجتبی هم با دلی صدپاره گوید فاطمه مست گوید فاطمه سرمست گوید فاطمه ساقی لب تشنگان بی دست گوید فاطمه یاس گوید فاطمه احساس گوید فاطمه در کنار علقمه عباس گوید فاطمه کوه گوید فاطمه با روح گوید فاطمه شاه دین با پیکری مجروح گوید فاطمه تیر گوید فاطمه شمشیر گوید فاطمه بین گهواره علی بی شیر گوید فاطمه دیده گوید فاطمه نادیده گوید فاطمه زیر خنجر حنجری خشکیده گوید فاطمه ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خون جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی میکنند و فکر بهشتند نامه بیعت به عمرو عاص نوشتند کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال میکنی از من تا به کنون دیده ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نور کهن داشت یک نفر آمد جلو که دست بزن داشت غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد داغ زدند عاقبت دل پر او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کشت مرا آه سینه سوز حسینم روز کسی نیست مثل روز حسینم گرچه جگر بین طشت و حال خراب است کی سر من درمیان بزم شراب است گرچه به تابوت تیر اینهمه خورده پیرهنم را کسی بزور نبرده آی ابالفضل پیش زینبمان باش دختر حیدر کجا اراذل و اوباش؟! کاش که شمشیر بر تنم بنشیند خواهر من را کسی اسیر نبیند شاعر:
تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد خواب پریشان شبش را در خیالش خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد شاءن نزول آیه های چشم خود را با روضه های مادرش تفسیر می کرد گل های روی بالش زیر سرش را با اشک های چشم هایش سیر می کرد او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد جعده، خیانت، زهر و...این ها علتش نیست روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد می خواست مادر را برد از کوچه اما چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد ▪️ ▪️ آئینه ای یک دست را در قاب تابوت مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد... شاعر:
چقدر خیر دیده‌ایم از محبت حسین به روی شانه‌های ماست دست رحمت حسین زبانزد تمام عالم است مهربانی‌اش دل مرا که برده است؛ این عطوفت حسین! روایت است این که هر سحر فرشته می‌برد سلام صبح‌گاهی مرا به خدمت حسین شفیع روز محشر است آجر حسینیه به این بهانه که درآن شده‌ست صحبت حسین چه بهتر است با وضو میان روضه گریه کرد عبادت است گریه‌های بر مصیبت حسین رفیق! روضه‌خانه سنگر ولایت علی‌ست هزینه داده است شیعه پای هیئت حسین رضایت حسین باطناً رضایت خداست رضایت خداست باطناً رضایت حسین به یک نظر دل خراب را درست می‌کند خدا کند شویم شامل عنایت حسین نترس! ظرفیت برای حر شدن هنوز هست رسول ترک حر شده‌ست با هدایت حسین گناهکار دوتا قطره اشک بین روضه ریخت خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین حسین بانیِ قبولِ توبه‌های آدم است همین هزار و چند ساله نیست قدمت حسین به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم برای دردهای ما دواست تربت حسین به حشر هم قدم که مینهد هنوز بی سر است قیامتی‌ست لحظه‌ی ورود حضرت حسین علی محمدی
در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما این سجده های روی تربت را نگیر از ما هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما این سفره ی پر خیر و برکت را نگیر از ما ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم‌ ، آقا جان لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما احمد ایرانی نسب
بر سینه من تازه و محکم بزن ای عشق آنگونه که لایق بتو باشم بزن ای عشق تو زاده ی خورشید ومن ازنسل شبی تار این قاعده فاصله برهم بزن ای عشق من جاری در دامنه ی پهن دماوند گاهی به رُخم سیلی زم زم بزن ای عشق حوّایم و دیوار شدم دورِ بهشتت تقدیر مرا حضرت آدم بزن ای عشق . تقدیم "علی" هرچه سپیدی ست ، که نورست تاریکی بن بست به ملجم بزن ای عشق سهمی بده مردان مُکلاّی جهان را کمتر به ترازوی معمم بزن ای عشق دل تشنه ی دیدار لب ظهر تو باشد با لاله تو آهنگ محرم بزن ای عشق عطر صلواتی که به لبهای تو جاری ست مُهر علی و حضرت خاتم بزن ای عشق با کوله ی سنگین و سیاه آمده ام باز در دفتر خود نام مقدم بزن ای عشق علی اکبر مقدم
زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت هَل مِن مُعین... دوباره جهان رنگ غم گرفت هیئت حریم توست که ما زائر توییم خوشبخت شد کسی که شفا از حرم گرفت صدها گره ز مشکل او باز می شود هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت رحمت بر آن کسی که به تو اعتماد کرد لعنت بر آن کسی که تورا دست کم گرفت باید دخیل پرچم مشکی روضه شد باید شفا ز مرثیه ی محتشم گرفت دم کرده است مادر تو چای روضه را با اشک های سینه زنان ، چای دم گرفت ما را رها کنی همه از دست می رویم آدم شده ست هرکه در این روضه دم گرفت احمد ایرانی نسب
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت حسن لطفی