eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
49 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اللهم عجل لولیک الفرج💢 ❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️ 1399/12/02 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ سیزده رجب شبه اول ولیه آقایی که به نور حق منجلیه میده عیدی به همه حضرت زهرا(س) میلاد حضرت مرتضی علیه ..... اومد عالی و اعلا ،اومد والی و والا اومد حضرت دریا ، برای شیعه بابا 🔸 مولا علی علی مولا🔸 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ آسمون غرغه سرورو جشن و شادی داره گل میپاشه میخونه منادی اومده خونه زاده حضرت الله از دله کعبه امیر و غیرت الله ..... رویش تجلیه حق،عشق احمد مختار نامش بود علی و لقب حیدره کرار 🔸مولا علی علی مولا🔸 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ اومده تفسیره سوره های قرآن اومده مرزه میونه کفر و ایمان وصی پیمبر و شوهره زهراس ساقی کوثره و شافع عقباس یک براته زیارت،عیدی بگیریم امشب با امضای ابالفضل،از دسته بی بی زینب 🔸حیدر علی علی مولا🔸 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ این دله عاشق من شده اسیرت افتخارمه شدم عبد و فقیرت حب مرتضی علی کلید جنت بغض دشمنانه او رمزه هدایت ..... ایوون طلای حیدر،اعجاب عالمینه شاهم به این جهان چون،مولام ابالحسینه 🔸حیدر علی ولی الله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_6037588677931048959.mp3
2.48M
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_6037588677931048914.mp3
2.93M
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🔘اللهم عجل لولیک الفرج🔘 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 1399/12/05 *⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣ 💟بند اول💟 به نام حیدر شیره خدا صاحب حلم و جود و سخا پادشه روزه قیامت تویی آقا فاتح خیبر،یه تنه لشکری آقا ای باب نجاتم،ای صوم و صلاتم نامه علی رمزه عبور از صراطم 🌹(یاعلی مولا یاحیدر)🌹 🔰🔰🔰🔰 💟بند دوم💟 افضل الاذکارم علی است ماهه شبه تارم علی است تا به ابد نامه تو را زمزمه دارم هستیه خود از علی و فاطمه دارم ای حصن حصینم،ای حبل متینم کلب سره کوی امیرالمؤمنینم 🌹(یاعلی مولایاحیدر)🌹 🔰🔰🔰🔰 💟بند سوم💟 فوق سیوف اَبروی علی قبله ی کعبه روی علی شاهه سماوات و زمین حیدره کرار ای وصی بر حق پیغمبره مختار سلطانه ولایت ، ای نور هدایت یاعلی مولا سر و جانم بفدایت 🌹(یاعلی مولایاحیدر)🌹 🔰🔰🔰🔰 💟بند چهارم💟 زره نداره پشت علی عالم اسیره مشت علی صاحبه شمشیر دو سر ای یل یلها شوهر و هم کفوه بی بی حضرت زهرا ای نفس پیمبر ، ای صدیق اکبر چون تو سخنور نبود بر روی منبر 🌹(یاعلی مولایاحیدر)🌹
. نهج البلاغه + ذوالفقار.. نهج البلاغه اوجه کماله از مولا تا ما راهه وصاله جانم فدای دُره کلامِت علی علی شدنامه هات حرفو پیامِت علی علی جُرج جُرداق، محو مَقامِت علی علی قربونِ اون مقام و مَرامِت علی علی حکمت داره خط به خط قیمت داره خطبه هاش عزت داره خوندَنِش واسه ما لذت داره.. قال علی ابن ابی طالب: وَالْغَرِيبُ، مَنْ لَمْ يَکُنْ لَهُ حَبِيبٌ غریب، کسی است که دوستی ندارد.1 مولا حیدر یاعلی مولا حیدر.. نهج البلاغه حرفه امیره که نامه ها شَم چه بی نظیره یک نامه هم به ما بزن ای شاه علی علی نورِ کلام توست، چنان ماه علی علی ای رهبره همه، ولی الله علی علی... ای قدرتِ خدا، اسد الله علی علی... حرفه مولاس این کتابه بی همتاس صفحه صفحه اش یک دنیاس خطبه ی شِقشِقیه اش پُر معناس قال علی ابن ابی طالب: سَلُوني، قَبلَ أن تَفقِدُوني از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید.2 مولا حیدر یاعلی مولا حیدر.. شمشیره حیدر که ذوالفقاره در جنگ و پیکار همتا نداره.. ای تیغ ذوالفقاره تو برّان علی علی کرده میانه معرکه طوفان علی علی باشد کتاب و تیغ تو برهان علی علی هستی تو ماورای هر انسان علی علی سیف اللهه چشمشم عین اللهه نجفش باب اللهه دستِ حیدر والله یداللهه قال الله عز و جل: لاسیف الا ذوالفقار، لافتی الا علی شمشیری جز ذوالفقار نیست و جوانمردی جز علی نیست.3 مولاحیدر یاعلی مولا حیدر.. 1-نهج البلاغه نامه 13 2-نهج البلاغه خطبه ۱۸۹ 3-منهج الصادقین، ج 2، ص 323 و.. @babollharam
💢 امروز آخرین فرصت برای خواندن نماز ماه جمادی الثانی 🌙 با ثواب بسیار 4️⃣ چهار ركعت : ( دو نماز دو رکعتی ) دو ركعت اول : ركعت اول: 1️⃣ حمد 1️⃣ آیة الکرسی و ㉕ قدر ركعت دوم: 1️⃣ حمد 1️⃣ تکاثر و ㉕ توحید ————————————— دو ركعت دوم : ركعت اول: 1️⃣ حمد 1️⃣ کافرون و ㉕ فلق ركعت دوم: 1️⃣ حمد 1️⃣ نصر و ㉕ ناس بعد از نماز 0⃣7️⃣ هفتاد مرتبه بگويد : سُبحَانَ اللَّهِ وَ الحَمدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكبَرُ و 0⃣7️⃣ هفتاد مرتبه‏ بگوید : اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ پس 3️⃣ سه مرتبه بگويد : اللَّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنِينَ وَ المُؤمِنَاتِ‏ پس سر به سجده گذارد و 3️⃣ سه مرتبه بگويد: يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا ذَا الجَلاَلِ وَ الإِكرَامِ يَا اللَّهُ يَا رَحمَانُ يَا رَحِيمُ يَا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ‏ پس هر حاجت كه دارد از حق تعالى طلب نمايد هر كه چنين كند خدا خودش را و مالش را و زنان و فرزندان او را و دين و دنياى او را تا سال ديگر حفظ كند و اگر در اين سال بميرد بر شهادت بميرد يعنى ثواب شهيدان داشته باشد
‍ . بند1⃣ شب میلاده دلامون شاده شب تولدِ گل پسرِ امامِ سجاده شاخه‌ی طوبا ثمر داده علی به زهرا خبر داده خدا دوباره. به عشق کوثر به نسل حیدر یه پسر داده قمر از راه اومد ماشاءالله اول ماه اومد ماشاءالله ولی الله اومد ماشاءالله ماشاءالله بند2⃣ در این خونه ریسه بندونه جبرئیل اومده داره براش لالایی می‌خونه مدینه امشب چراعونه شراب عشقه توو پیمونه شب ظهورِ. خدای عشقه صدای عشقه که غزلخونه نوه‌ی اربابه ماشاءالله پسر مهتابه ماشاءالله به دلا می‌تابه ماشاءالله ماشاءالله بند3⃣ روح توحیده نور امیّده تلؤلؤ نگاش روشنیِ چشمای خورشیده حالا که روز و شب عیده عیدیِ ما رو حسن میده از این محمد. دوباره باباش توو قاب چشماش نبی رو دیده نسبش پیغمبر ماشاءالله حَسَبش از کوثر ماشاءالله رو لبش یا حیدر ماشاءالله ماشاءالله شعر و سبک: رضا باقریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام و ارادت؛ دوستان ساعت ها برا این کانال زحمت میکشن، لطفاً حمایت کنید و در نشر مطالب کمک حال باشید☝️🙏
ای دل دیوانه امشب پر بزن پر به سوی خانه دلبر بزن در بزن هی در بزن هی در بزن در بنام حضرت حیدر بزن رازق روزی اشک ما علی ست ذکر استغفار ما یک یا علیست من کیم آلوده ای غرق گناه رفته ام یک عمر راهی اشتباه آه.. از این دل امان از این نگاه کوه عصیان مرا کن قد کاه رحم‌کن بدجور ذلت میکشم از علی دارم خجالت میکشم دوستی ها کرده ام با دشمنم آنکه بر شیطان وفا کرده منم بوی معصیت گرفته این تنم باز اما دم ز مولا میزنم گرچه از اعمال خود رنجیده ام با همین چشمم نجف را دیده ام آنقدر که ظلم کردم بر خودم ریختم آلودگی‌ ها در خودم خیر تو بودی ولیکن شر خودم نیستم من‌ناامید،اخر خودم... گرچه با غفلت تورا آزرده ام نان خورجین علی را خورده ام ابتدا تا انتها گفتم علی با ملایک یکصدا گفتم علی در نماز و در دعا گفتم علی سالها من به خدا گفتم علی! یا امین الله یا شمس العرب یک نجف روزی من کن در رجب از ازل تاب و تب من کربلاست ذکرخیر بر لب من کربلاست مکتب من مذهب من کربلاست آرزوی امشب من کربلاست تو دعایم کن گرفتارم حسین من هوای کربلا دارم حسین ای اسیر غصه های بیشمار ای بروی صورتت گرد و غبار تو تک و تنها و دشمن سی هزار دور تا دور خیامت نیزه زار داد بیداد از غمت ای شاه دین از روی مرکب چه بد خوردی زمین بعد از آنی که بسویت تیر رفت بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت شمر زود آمد به مقتل دیر رفت مانده ام من از چه با تاخیر رفت چکمه اش با پیکرت برخورد کرد استخوان سینه ات را خورد کرد میبُرید و میبرید و میبرید میکشید و میکشید و میکشید خنجرش را خواهرت از دور دید وا حسینا گفت و به سویت دوید ای تن بی سر تو کم پرپر بزن پیش زینب دست و پا کمتر بزن خیز از جا خواهرت در غربت است گوش کن این طبل طبل غارت است لحظه های سخت آل عصمت است محرم من خیمه بی امنیت است خیز و غم از خاطر زنها ببر دخترانت را ازین صحرا ببر
ای دل دیوانه امشب پر بزن پر به سوی خانه دلبر بزن در بزن هی در بزن هی در بزن در بنام حضرت حیدر بزن رازق روزی اشک ما علی ست ذکر استغفار ما یک یا علیست من کیم آلوده ای غرق گناه رفته ام یک عمر راهی اشتباه آه.. از این دل امان از این نگاه کوه عصیان مرا کن قد کاه رحم‌کن بدجور ذلت میکشم از علی دارم خجالت میکشم دوستی ها کرده ام با دشمنم آنکه بر شیطان وفا کرده منم بوی معصیت گرفته این تنم باز اما دم ز مولا میزنم گرچه از اعمال خود رنجیده ام با همین چشمم نجف را دیده ام آنقدر که ظلم کردم بر خودم ریختم آلودگی‌ ها در خودم خیر تو بودی ولیکن شر خودم نیستم من‌ناامید،اخر خودم... گرچه با غفلت تورا آزرده ام نان خورجین علی را خورده ام ابتدا تا انتها گفتم علی با ملایک یکصدا گفتم علی در نماز و در دعا گفتم علی سالها من به خدا گفتم علی! یا امین الله یا شمس العرب یک نجف روزی من کن در رجب از ازل تاب و تب من کربلاست ذکرخیر بر لب من کربلاست مکتب من مذهب من کربلاست آرزوی امشب من کربلاست تو دعایم کن گرفتارم حسین من هوای کربلا دارم حسین ای اسیر غصه های بیشمار ای بروی صورتت گرد و غبار تو تک و تنها و دشمن سی هزار دور تا دور خیامت نیزه زار داد بیداد از غمت ای شاه دین از روی مرکب چه بد خوردی زمین بعد از آنی که بسویت تیر رفت بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت شمر زود آمد به مقتل دیر رفت مانده ام من از چه با تاخیر رفت چکمه اش با پیکرت برخورد کرد استخوان سینه ات را خورد کرد میبُرید و میبرید و میبرید میکشید و میکشید و میکشید خنجرش را خواهرت از دور دید وا حسینا گفت و به سویت دوید ای تن بی سر تو کم پرپر بزن پیش زینب دست و پا کمتر بزن خیز از جا خواهرت در غربت است گوش کن این طبل طبل غارت است لحظه های سخت آل عصمت است محرم من خیمه بی امنیت است خیز و غم از خاطر زنها ببر دخترانت را ازین صحرا ببر سیدپوریا هاشمی
مثل گدا که باشد سوی کریم راغب من آمدم به سویت در لیلۃ الرغائب سالی گذشت اما ، بودم همان که هستم امشب مگر بگیری ، ای ذوالجلال دستم دستم دوباره مثلِ ، هر روزِ سال خالیست از سوز و اشک و آه و ، از شور و حال خالیست چون جنس بی بهایی ، افتاده بین راهم از جانب تو یا رب ، محتاج یک نگاهم امشب پی بهانه بودی که من بیایم خواب از سرم ربودی تا بشنوی صدایم می شد که من هم امشب ، در خواب ناز باشم بی بهره از کمیل و راز و نیاز باز باشم اما کرم نمودی ، دادی تو باز راهم انداختی تو سمتِ راز و نیاز راهم خواندی و آمدم من ، اما گناهکارم امشب به بخشش تو خیلی امیدوارم با مهر و با محبت بی عذر و بی بهانه واکن به سویم امشب آغوشِ مادرانه بیراهه رفتم اما اَنتَ الّذی هَدَیْتَ بیمار نفْسم اما اَنتَ الّذی شَفَیْتَ من رو سیاهم اما اَنتَ الّذی سَتَرْتَ غرق گناهم اما اَنتَ الّذی غَفَرْتَ در لیلۃ الرغائب سویت کشیده میلم با شوق تو نشسته بر سفره ی کمیلم ماه رجب رسید و سرمست کوثرم من در لیلۃ الرغائب دلتنگ حیدرم من من آمدم به سویت با این دل شکسته یا رب ببین که بر دل مهر علی نشسته امشب به شوق حیدر بیدار مانده ام من در سایه ی کمیلش ، نام تو خوانده ام من یا رب به حق مولا امشب ببخش ما را یا رب به حق زهرا امشب ببخش ما را امشب دلم دوباره شور و نوا گرفته امشب دلم هوای کرببلا گرفته امشب در انتظارِ ، روزی کربلایم امشب پی برات از ، دست امام رضایم امشب دلم به غیر از او گفتگو ندارد غیر از وصال رویش دل آرزو ندارد با یا حسین عمری ، در شور و در نوایم امشب به اشک روضه راهی کربلایم با روضه خوان بگو که امشب بگو ز گودال امشب بگو به گودال ارباب رفته از حال امشب بگو ز گودال آید صدای مادر بر سینه اش نشسته در پیش چشم خواهر گودال بود و شمر و ، کندیِ خنجر او با ضربه ها جدا کرد ، او از قفا سر او امشب به اشک روضه می خوانمت خدایا یا رب رسان تو دیگر صاحب زمان ما را امشب به شوق مهدی بی تاب جمکرانم باشد که خاک کویش بر دیده ام رسانم ناصر شهریاری
. هادی دینی و امام امت تو یی سراپا همه نور و رحمت تو یی گل گلشن اسلام و دین به شیعیان حیدر حبل المتین نور خدای حی داور هستی تو دهمین گل پیمبر هستی هادی دینی و گل فاطمه تویی امام و مقتدای همه صفای قلب شیعیان تو هستی گل گلستان جنان تو هستی نور دل شیعه ی مولا تویی شفیع ما به روز عقبا تویی مولا تو درسخاوت و کرامت قیامتی قیامتی قیامت سامره ی تو بر همه جنت است مهر تو وولای تو عزت است کعبه ی قلب شیعیان سامراست حریم توملجا وماوای ماست جامعه ی کبیره ات آیت است سراسر زمزمه ات حکمت است امامت شما،ره سعادت دارد به تو شیعه ی تو ارادت چراغ روشنگر و اصل دینی تو بر تمام ما حبل متینی تو ریسمان محکم ولایی به قلب شیعیان نور و ضیایی جان به فدای رنج و غصه هایت سوزم و گریم همه دم برایت هر آینه قلب تو را شکستند وجود پاک تو ز کینه خستند دل های شیعه ز برایت کباب بردندزچه تو را به بزم شراب وای از آن زجرشبانه ی تو ریخت عدو از چه به خانه ی تو ای که تویی چوجدو باب مظلوم شدی تو عاقبت زکینه مسموم تو گشته ای شهید زهر جفا به راه دین حق شدی جان فدا (رضایم) وسائل سامرایم نماز لطف و مرحمت دعایم
. السلام ای هادی دین خدا السلام ای دومین ابن الرضا اسلام ی نور پاک منجلی دهمین نور ولا،چارم علی السلام ای زیب شهرسامرا نور تو روشنگر ارض و سما السلام ای بر همه نور امید شیعیان تو در عالم روسپید آن حریم با صفایت جنت است شیعیان راحب ومهرت عزت است کعبه ما مرقدت در سامراست مرقد تو ملجا و ماوای ماست‌ هادی دین نور چشم امتی پای تا سر نور وجود و رحمتی شیوه تو در جهان پیغمبری دستگیر شیعیان حیدری کار تو مولاست ذره پروری با ولایت از همه دل میبری مهر تو نوروضیای دیده ام گل ز گلزار ولایت چیده ام ای که هستی نور خلاق مبین نجل مولانا امیرالمومنین با گلم مهر و ولای تو عجین شد ولایت شیعه را حصن حصین در وجود تو بود اسرار ها دیده ای از دشمنان آزارها آتشی در قلب تو افروختند نیمه شب در خانه تو ریختند قلب شیعه گردد از این غم کباب حضرت هادی کجا بزم شراب زین همه ظلم و ستم جان برلبی یاد سوز و اشک های زینبی همچو شمعی عمه جانت گشت آب تا که بردندش سوی بزم شراب دم سر ببریده از محبوب زد بر لبش دشمن ز کینه چوب زد زین مصیبت خون دل افلاک کرد زینبش اینجا گریبان چاک کرد دیده ای از دشمنان رنج و محن خون شده از داغ تو قلب حسن عسکری از داغ تو شد خون جگر ریزد از سوز غمت اشک بصر گشته تشییع تو روی دست ها پیکر جدت به زیر اسب ها بی حیا مردم به جای هر کمک بر یتیمان می‌زدند از کین کتک کودکان را ظالمانه می زدند کعب نی یا تازیانه می زدند
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله
ماه رجب با امام زمان(عج) آیا شود که گوشه‌ی چشمی به ما کنی درد فراق را با نفس خود دوا کنی غارت زده منم که ز تو دور مانده ام آقا چه میشود که تو ما را صدا کنی صد بار توبه کرده ام، اما شکسته ام بر این شکسته میشود آیا وفا کنی؟ جز بارگاه تو به کس حاجت نمیبرم کی میشود که حاجت ما را روا کنی من آن رعیتم که به خود ظلم کرده ام دور است از اینکه بنده خود را رها کنی ظلمِ به خود کنار، دلت را شکسته ام اما تو بین نافله ما را دعا کنی آیا شود به خاطره مادر از این حقیر در گردباد حادثه دفع بلا کنی
مثل گدا که باشد سوی کریم راغب من آمدم به سویت در لیلۃ الرغائب سالی گذشت اما ، بودم همان که هستم امشب مگر بگیری ، ای ذوالجلال دستم دستم دوباره مثلِ ، هر روزِ سال خالیست از سوز و اشک و آه و ، از شور و حال خالیست چون جنس بی بهایی ، افتاده بین راهم از جانب تو یا رب ، محتاج یک نگاهم امشب پی بهانه بودی که من بیایم خواب از سرم ربودی تا بشنوی صدایم می شد که من هم امشب ، در خواب ناز باشم بی بهره از کمیل و راز و نیاز باز باشم اما کرم نمودی ، دادی تو باز راهم انداختی تو سمتِ راز و نیاز راهم خواندی و آمدم من ، اما گناهکارم امشب به بخشش تو خیلی امیدوارم با مهر و با محبت بی عذر و بی بهانه واکن به سویم امشب آغوشِ مادرانه بیراهه رفتم اما اَنتَ الّذی هَدَیْتَ بیمار نفْسم اما اَنتَ الّذی شَفَیْتَ من رو سیاهم اما اَنتَ الّذی سَتَرْتَ غرق گناهم اما اَنتَ الّذی غَفَرْتَ در لیلۃ الرغائب سویت کشیده میلم با شوق تو نشسته بر سفره ی کمیلم ماه رجب رسید و سرمست کوثرم من در لیلۃ الرغائب دلتنگ حیدرم من من آمدم به سویت با این دل شکسته یا رب ببین که بر دل مهر علی نشسته امشب به شوق حیدر بیدار مانده ام من در سایه ی کمیلش ، نام تو خوانده ام من یا رب به حق مولا امشب ببخش ما را یا رب به حق زهرا امشب ببخش ما را امشب دلم دوباره شور و نوا گرفته امشب دلم هوای کرببلا گرفته امشب در انتظارِ ، روزی کربلایم امشب پی برات از ، دست امام رضایم امشب دلم به غیر از او گفتگو ندارد غیر از وصال رویش دل آرزو ندارد با یا حسین عمری ، در شور و در نوایم امشب به اشک روضه راهی کربلایم با روضه خوان بگو که امشب بگو ز گودال امشب بگو به گودال ارباب رفته از حال امشب بگو ز گودال آید صدای مادر بر سینه اش نشسته در پیش چشم خواهر گودال بود و شمر و ، کندیِ خنجر او با ضربه ها جدا کرد ، او از قفا سر او امشب به اشک روضه می خوانمت خدایا یا رب رسان تو دیگر صاحب زمان ما را امشب به شوق مهدی بی تاب جمکرانم باشد که خاک کویش بر دیده ام رسانم
تقدیم به شب زنده داران لَیْلَةُ الرَّغائِب . آئینه داران دل ........... ای شام بی قراران ای لَیْلَةُ الرَّغائب امّید غمگساران ای لَیْلَةُ الرَّغائب لطف و عنایتی کن ، جود و کرامتی کن بر ما گناهکاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب ای ابرِ پُر ز غفران بر ما سیاه رویان الطاف خود به باران ای لَیْلَةُ الرَّغائب ای روشنای هستی از ما بگیر دستی ای آبروی یاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب ما خار این دیاریم همواره در غباریم ای برتر از بهاران ای لَیْلِةُ الرَّغائب آئینه ی ازل تو ، شیرین تر از عسل تو در کامِ ناگواران ای لَیْلَةُ الرَّغائب دل بسته ی تو هستم بر دامن تو دستم ای روح روزگاران ای لَیْلَةُ الرَّغائب ای آفتاب گردون ، نور از تو دارد اکنون شام امیدواران ای لَیْلَةُ الرَّغائب "یاسر" که روسیاه است دائم به سوز و آه است باشد ز شرمساران ای لَیْلَةُ الرّغائب
شده کارم پیاپی و مادام ذکر یاذالجلال والاکرام طلب عفو دارم این ایام مِن جمیع الذنوبِ والآثام یا من أرجوه ، عشق حیدر را واصرف از اعتقاد من شر را أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام گر غریبم گر آشنا هستم گر اسیرم اگر گدا هستم از یتیمان مرتضی هستم کیست غیر از علی ابوالایتام بی علی در گلو فغانی نیست در گلوی مناره جانی نیست بی علی هیچ جا اذانی نیست گو صداها رها شود بر بام أشهدُ أنَّ از علی دینم چون علی دیده ام خدابینم أشهدُ أنَّ حیدر آیینم أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام در جزا بی علی عبوری نیست بی علی شادی و سروری نیست تا نخواهد شراب و حوری نیست بی علی جنت است بی إِنعام هستِ حیدر به هستِ فاطمه است تا علی پای بست فاطمه است نار و جنت به دست فاطمه است او نخواهد نمی کند اقدام شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي بنده‌ی يا هو شدم ، بنده‌ی مولا علي عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي فاضل و افضل علي ، عالي و اعلی علي جان علي فاطمه ،  هستي زهرا علي‌ بنده‌ی بنده نواز ، خاكي بالا نشين وصله ی نعلين او ، نقطه‌ی ثقلِ زمين مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين.. نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي ای دل اگرعاشقی، درپی دلدارباش پشت درِ خانه‌ی، حیدرکرار باش جان بده پای علی، میثم تمار باش خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش دل بکن و دل ببر،  از همه الا علی دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست در نجف مرتضي ، قطره‌ی باران طلاست شكر خدا بر سرم ، سايه ی ايوانْ طلاست  عزت امروز علي ، عزت فردا علي ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي شيعه ی حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است شكر خدا می‌كند ، دور و برش فاطمه است پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي
از زمین و اسمان میرسد این زمزمه بار دیگر تازه شد داغ ال فاطمه یوسف زهرای اطهر شد شهید هادی ال پیمبر شد شهید تسلیت یا فاطمه ... سامرا شد کربلا بر امام شیعیان روز ماتم امده بر تمام شیعیان شعله زد زهر ستم بر پیکرش میشود مهمان زهرا مادرش تسلیت یا فاطمه قطره قطره اب شد شمع سوزان دلش اتش زهر ستم شعله زد بر حاصلش شیعیان با هم عزاداری کنید از عزیز فاطمه یاری کنید تسلیت یا فاطمه غنچه از هم وانشد لاله در ماتم نشست چشم عالم گریه کرد قامت هستی شکست در زمین سامرا غوغا شده یاکه بر پا محشر کبری شده تسلیت یا فاطمه... بر گلستان علی دست دشمن زد شرر شد امام عسکری دیده گریان پدر اشک غم از چشم او جوشیده است بر تن بابا کفن پوشیده است تسلیت یا فاطمه....
4_6044350150455861717.mp3
672.9K
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
درسینه ماتم سامرا میسوزم ازغم سامرا میشوم باسلامی ازدور. زائر حرم سامرا سربذارم. به تربت. امام هادی و امام عسگری گریه کنم. به غربت...... یامظلوم یاامام هادی4 ▪▪▪ آقامون روشبانه بردند غریبانه زخانه بردند بی عبا بی عمامه ای وای چقدر ظالمانه بردند کشان کشان . باعجله. می برن آقارو بااشگ وزمزمه پای برهنه نیمه شب. چقد غریبن پسرای فاطمه یامظلوم یاامام هادی4 ▪▪▪ بند3و4 اززبان امام عسکری ▪▪▪ گرچه بابام وازکف دادم جسمش رو درکفن بنهادم گریبان پاره کردم ویا....... ....د زین العابدین افتادم جسم پدر. روی زمین ازبس کتک خورده همه خسته بودن نشد که بر. سر بزنن. دستاشونو به گردنا بسته بودن یامظلوم یا اباعبدالله4 ▪▪▪▪ جسم بابام و تشییع کردم همراه گریه واشگ وآه میخواندم زیرلب لا یوم... کیومک یااباعبدالله جسم بابای مطلومم را مردم تشیع جنازه کردند اماازبهر تشیع تو اسبا رو نعل تازه کردند یوم علی . صدرالنبی. یوم علی وجه الثری. جسم السلیب هذا حسین باالعری. مقطع الاعضاء و وشیب الخضیب یامظلوم یا اباعبدالله4
حال و هوای چشم ترت جور دیگری ست ذکر قنوت هر سحرت جور دیگری ست وقتی میان سجده به معراج می پَری پِی می برم که جنس پرت جور دیگری ست حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد عطر بهشتی گذرت جور دیگری ست در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست طعم زیارت سحرت جور دیگری ست هادی ترین چراغ هدایت کلام توست. نور چراغ شعله ورت جور دیگری ست این جامعه ز "جامعه" ات رُشد کرده است محصول کِشت پر ثمرت جور دیگری ست درندگان کنار تو آرام می شوند بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ارباب های ما همگی با سخاوتند امّا عنایت پدرت جور دیگری ست کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن حال گدای پُشت درت جور دیگری ست زهری رسید و شمع وجود تو آب شد سوسوی نور مختصرت جور دیگری ست دیگر گُمان کنم جگری هم نمانده چون خون لخته های دور و برت جور دیگری ست او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را... آه دمادم پسرت جور دیگری ست شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است آقا!دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد عمامه و عبای تو سهم عدو نشد با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد شاعر:
تمام اهل نظر بر تو التجا بکنند به نام پاک نقی خاک را طلا بکنند هنوز بردن نامت کمال بی‌ادبی است به لفظ "حضرت آقا" تو را صدا بکنند فرشته‌ها همه هنگام سجده حیرانند که رو به قبله و یا رو به سامرا بکنند چقدر روی دلت زخم کهنه بسیار است به زهر زخم دلت را چرا دوا بکنند دوباره یک دو نفر را به کربلا بفرست که زیر قبه برایت کمی دعا بکنند خدا کند که شبانه تو را دگر نبرند ز نام مادرتان لااقل حیا بکنند خدا کند که غریبانه دست و پا نزنی ملائک از پرشان فرش دست و پا بکنند دوباره از لب خشکت سلام می‌ریزد همین‌که روی تو رو سوی کربلا بکنند... سلام بر بدنی که سه روز بعد آن را ز دست نیزه گرفته که بوریا بکنند... شاعر: حجت الاسلام
امامی که از انوارش قیامت می‌شود معنا اگر هادی‌ست از اسمش هدایت می‌شود معنا صبوری جلوه می‌گیرد اگر یک گوشه بنشیند اگر برخیزد از جایش شجاعت می‌شود معنا عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد از آن یک قطره دریای طهارت می‌شود معنا کسی که حلقه‌ی وصل محمد با محمد شد علی هم گر شود با او رسالت می‌شود معنا علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد برای شیعه‌اش قطعا ولایت می‌شود معنا علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار امامت در امامت در امامت می‌شود معنا نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد فقط با بردن نامش شفاعت می‌شود معنا برای جامعه از یک فراز «جامعه» بی‌شک؛ دیانت می‌شود پیدا، سیاست می‌شود معنا علیِّ دیگری هم برده شد در بزم«مِی» این بار؛ به سامرّا به جای شام غربت می‌شود معنا گریز روضه دارد می‌رود در بزم «مِی» وقتی؛ میان تشت، خورشید قیامت می‌شود معنا حسابش را بکن مستی بگیرد چوب در دستی دراین حالت برای ضربه سرعت می‌شود معنا دوچندان می‌شود در حالت مستی توان فرد بدین ترتیب دربرخورد شدت می‌شود معنا وَ دربرخوردها یک روز هم آیینه بر در خورد شکستن بعد از آن برخورد راحت می‌شود معنا یکی از دست،آن یک از در و آن دیگر از دیوار فقط سیلی براین صورت سه صورت می‌شود معنا شاعر:
باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم آخر سال، گره باز شود... محتاجم نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم من به الطاف شما تا به ابد محتاجم تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است دور از خانه غریبانه اسیری سخت است این همه جام بلا را بپذیری سخت است یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است آب بستند به صحن و حرم جدت آه سال ها سوختی از داغ اباعبدالله رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی مطمئنم که به یاد دل زینب بودی حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟! به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟! خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست خیزران زود به دندان ثنایاش نشست شاعر: