#حضرت_قاسم_واحد
#واحد۲
عمو جون ببین شکست بال و پر من
خون به جای اشکه تو چشم تر من
حالا که به لب رسیده جونِ قاسم
جای بابام تو بیا بالا سر من
عمو حسین
بیا دیگه نمونده جونی برام
عمو حسین سلامتو میرسونم به بابام
عمو حسین عمو حسین عمو حسین
شد جدا جدا تموم تار و پودم
از غریبی تو میسوزه وجودم
عمو جان فاطمه منو حلال کن
اگه داماد خوبی برات نبودم
عموحسین
شرمنده ام به لب رسیده جونم
عموحسین
نشد کنار دخترت بمونم
عموحسین عموحسین عموحسین
#عبدالزهرا
#حضرت_علی_اصغر_واحد
#واحد۲
اهل کوفه رحم کنید به نور چشمام
ببینید که نیمه جون خوابه رو دستام
اصغرم از تشنگی داره میمیره
به خدا آبو برا خودم نمیخوام
ای کوفیا
مونو علی بن المصطفی بیایید
ای کوفیا
یه جرعه آب برا علی بیارید
لالاعلی لالاعلی اصغر لالاعلی
چه کنم من این دل کبابو اصغر
آخرش به تو ندادن آبو اصغر
حنجرت گوش تا گوش برید سه شعبه
چه بدم من جواب ربابو اصغر
ای وای من
من پدرم طاقتشو ندارم
ای وای من
از حلق تو سه شعبه در بیارم
لالاعلی لالاعلی اصغرم لالا علی
زبان حال حضرت رباب:
همه گلشنمو ازم گرفتن
گل رو دامنمو ازم گرفتن
به خدا لالا نگنم دق میکنم من
لالایی گفتنمو ازم گرفتن
لالا علی
زخم گلوی توعه تقصیر من
لالا علی
ببخش اگه تموم شده شیر من
لالاعلی لالاعلی اصغرم لالا علی
#عبدالزهرا
#حضرت_علی_اکبر_واحد
#واحد۲
زخمه شمشیره روی پرت علی جان
روی خاکه ریخته پیکرت علی جان
ای جوون من بیا چشاتو وا کن
بابا اومده بالا سرت علی جان
پاشو علی
خودت میدونی کوفیا نامردن
پاشو علی
نزار به اشک چشم من بخندن
جانم علی جانم علی جانم علی
رسیدی آخر به آرزوت علی جان
لخته های خونه رو ابروت علی جان
به خدا که جگرم رو میسوزونه
نیزه ای که خورده تو پهلوت علی جان
جَوون من
غریب گیر آوردنت علی جان
جَوون من
با هرچی میشد زدنت علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی
چشاتو واکن که غرق خواهشم من
از لب خشکت خجالت میکشم من
جون لیلا ای همه دار و ندارم
یه چیزی بگو علی فدات بشم من
جّوون من
ببین که تنهامو پاشو علی جان
جَوون من
بگیر تو دستامو پاشو علی جان
#عبدالزهرا
#تاسوعا_واحد
#حضرت_اباالفضل_واحد
#واحد۲
پناهِ حرم پاشو برادر من
میر لشکرم پاشو برادر من
به خدا اگه بری تنها میمونم
جون مادرم پاشو برادر من
عباس من
بدون تو حرم پناه نداره
عباس من
نرو که خواهرم پناه نداره
برادرم عباس من عباس من
تو شدی قطع الیمین اخی اباالفضل
من شدم زار و حزین اخی اباالفضل
خاکیه روی تو انگار از رو مرکب
باصورت خوردی زمین اخی اباالفضل
برادرم
بگو که کی به فرق تو عمود زد
برادرم
چی به سر تن رشیدت اومد
برادرم عباس من عباس من
دشمنم فکر جسارته اباالفضل
چشماشون دنبال غارته اباالفضل
ای پناهِ خواهرم با رفتن تو
قسمت زینب اسارته ابالفضل
تو خیمه ها
همه برات دارن دعا می کنن
تو خیمه ها
از گوش هم گوشواره وا می کنن
برادرم عباس من عباس من
#عبدالزهرا
#عاشورا_واحد
#وداع_واحد
#واحد۲
قصد رفتن کردی ای عزیز برادر
برو اما دور نشو از چشم خواهر
حالا که داری میری بزار حسین جان
ببوسم زیر گلوتو جای مادر
حسین من
دل بریدن سخته برای خواهر
حسین من
ترسم اینه بشم من بی برادر
حسین من حسین من حسین من
خیلی تنگ شده دلم برای مادر
میشنوی داره میاد صدای مادر
وای من اگر که قاتلت بشینه
روسینه ات به پیش چشای مادر
حسین من
چجور ببینم تورو بین گودال
حسین من
سرتو میبرند و میری از حال
حسین من حسین من حسین من
زبان حال حضرت سکینه:
قسمت ما شده تنها آه و زاری
بمیرم برات دیگه سپاه نداری
از وداعت معلومه بر نمیگردی
میری و سکینه رو تنها میزاری
باباحسین
میشه منو بازم بغل بگیری
باباحسین
نرو که من میترسم از اسیری
باباحسین باباحسین باباحسین
#عبدالزهرا
#نوحه۱
نوحه دهه محرم الحرام (سربند)
السلام ای بی همتا
میوه ی قلب طاها
و تصدق علینا یابن الزهرا
میگذره روز و شبهام، با تو
من به تو بد کردم اما، تو
به دل من انداختی عشق کربلاتو
ای حسین جان بی تو من میمیرم
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_نوحه
#نوحه۱
کوفه شهر نیرنگ است
با سفیرت در جنگ است
دامن اهل کوفه پر سنگ است
بر سر دار و فکر یارم
غصه ی طفلانت را دارم
کوفه شمشیر از رو میبندد ای نگارم
ای حسین جان جان زهرا برگرد
بهر غوغای فردا کفنی بردار آقا
صحبت از غارت اینجاست یابن زهرا
دیده ام از بالای این بام
ماجرای کوفه را تا شام
میزنند اینجا نعل تازه پی انعام
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا_نوحه
#نوحه۱
خیمه ها تا برپا شد
چشم زینب دریا شد
کربلا با تو تازه کربلا شد
کشتی غم پهلو زد در گل
بوی هجران دارد این ساحل
خواهری دلشوره می گیرد ای دل،ای دل
اعوذو بالله من کرب و البلا
چشم طفلان بارانی
پس چه شد این مهمانی
مادری در دل دارد نوحه خوانی
آیه استرجاع می خوانی
قصه را تا آخر می دانی
میشود اصغر روی نیزه آسمانی
اعوذو بالله من کرب و البلا
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_نوحه
#نوحه۱
عمه از این غم،پژمرد
دخترت از این غم،مرد
پیش چشمم لبهایت خیزران خورد
خون و خاکستر،دارد رویت
مثل من آتش دیده مویت
خون تازه می آید بابا از گلویت
ای پدر جان عشق تو پیرم کرد
تو شدی همچون زهرا
دختره نازه بابا
با قد خم سر کردی چادرت را
از سر نیزه دیدم حالت
زخمی و خونی گشته بالت
مادرم را دیدی در صحرا خوش بحالت
دختر من ای عزیز بابا
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر_نوحه
#اصحاب_امام_حسین_نوحه
#نوحه۱
ای کریم بی همتا
کن قبولم ای، آقا
گره از کارم وا کرد مهر زهرا
ای که در کویت عابس داری
حر تو گشتم، بهر یاری
چون وهب پاییز عمرم را کن بهاری
ای حسین جان کن حلالم آقا
آمدی در پیش ما
ارفع راسک عندنا
دیده ام نامت را در لوح زهرا
تو گنه کردی،من بخشیدم
چون پشیمانی در تو دیدم
دانه دانه اشک چشمت را
من خریدم
توبه کردی من حلالت کردم