#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_نوحه
#نوحه۱
عمه از این غم،پژمرد
دخترت از این غم،مرد
پیش چشمم لبهایت خیزران خورد
خون و خاکستر،دارد رویت
مثل من آتش دیده مویت
خون تازه می آید بابا از گلویت
ای پدر جان عشق تو پیرم کرد
تو شدی همچون زهرا
دختره نازه بابا
با قد خم سر کردی چادرت را
از سر نیزه دیدم حالت
زخمی و خونی گشته بالت
مادرم را دیدی در صحرا خوش بحالت
دختر من ای عزیز بابا
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر_نوحه
#اصحاب_امام_حسین_نوحه
#نوحه۱
ای کریم بی همتا
کن قبولم ای، آقا
گره از کارم وا کرد مهر زهرا
ای که در کویت عابس داری
حر تو گشتم، بهر یاری
چون وهب پاییز عمرم را کن بهاری
ای حسین جان کن حلالم آقا
آمدی در پیش ما
ارفع راسک عندنا
دیده ام نامت را در لوح زهرا
تو گنه کردی،من بخشیدم
چون پشیمانی در تو دیدم
دانه دانه اشک چشمت را
من خریدم
توبه کردی من حلالت کردم
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_نوحه
#نوحه۱
ای عمو عبدللهم
بهر یاری در راهم
تا شود آغوش تو
قتلگاهم
شور عشقت رادر سر دارم
شد دعای بابایم یارم
در ره عشقت، جان به جانان
می سپارم
ای عموجان من یتیم حسنم
از نفس افتاد آخر
مثل روزی که مادر
به زمین خورد از کینه پشت آن در
هستیم رفته دیگر بر باد
شاه دین از صدر زین افتاد
نرسد بر تو، تا من هستم دست جلاد
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_نوحه
#نوحه۱
غرق ذکر مولایم
از تبار زهرایم
من در این صحرا مثل مجتبایم
در میان قلبم غوغا شد
چاره ی کار من پیدا شد
نامه ی بابای مظلومم ره گشا شد
ای عمو جان من یتیم حسنم...
روی خاک این صحرا
میزنم من دست و پا
شده ام با این سینه
مثل زهرا
میرود بر نیزه سر من
تا نبیند چشم تر من
می خورد سیلی همچون زهرا
مادر من
ای عمو جان من یتیم حسنم...
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_نوحه
#نوحه۱
بسته شد راه چاره
شد دل من صدپاره
در حرم خالی مانده
گاهواره
میزنی پرپر در آغوشم
بی تو رخت ماتم میپوشم
میکند سنگینی این غم بر
روی دوشم
ای علی جان لایی لایی اصغر
قتلگاهت ای جانم
شد قنوت دستانم
میدهی جان در پیش
دیدگانم
ازنگاهت شرمنده هستم
با دل خون چشمت را بستم
پیکر خونین تو مانده
روی دستم
ای علی جان لایی لایی اصغر
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_نوحه
#نوحه۱
میروی سوی میدان
در پی ات چشمم گریان
میروی و میرود از تنم جان
از نفس افتادم من، آخر
جان من قدری آهسته تر
تا نیاید عمه در میدان، بین لشگر
ای علی جان ای عصای بابا
پر شده از تو صحرا
اکبرم شد اکبرها
شد جوان رعنایم اربااربا
بعد تو بابا اف بر دنیا
گشته از خونت صحرا،دریا
قطعه قطعه پیدا کردم،من یوسفم را
ای علی جان بی تو من میمیرم
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا_نوحه
#حضرت_اباالفضل_نوحه
#نوحه۱
کاشف الکرب ارباب
خیمه ها بی تو بی تاب
کس ندیده سقایی تشنه ی آب
مهر زهرا آب و تو سقا
خیمه ها تشنه تو در صحرا
حسرت لبهایت مانده بر قلب دریا
یا ابالفضل ای علمدار حسین
سینه میسوزد از غم
شد جدا فرقت از هم
کو قد رعنای تو ای رشیدم
می وزد عطر و بوی کوثر
از نجف آمد بابا حیدر
آمده مادر برخیز از جا
ای برادر
یاابالفضل ای علمدار حسین
#شب_دهم_محرم
#عاشورا_نوحه
#امام_حسین_نوحه
#نوحه۱
بی پناه و نیمه جان
بین آن نیزه باران
غرق در خون افتاده ، شاه عطشان
می زند سویی زینب بر سر
می بُرد سویی خنجر حنجر
بین گودال خون پیچیده ، آه مادر
ای حسین جان ای غریب مادر
دشمنان شاد و خوشحال
مادرش رفته از حال
زیر دست و پا جسمش ، شد لگدمال
بی کس و بی یار و دلداری
اشک چشمان زینب جاری
می بَرد رأس دلدارش را ، نیزه داری
ای حسین جان ای غریب مادر
#شب_اول_محرم
#ورود_به_محرم_شور
#حضرت_مسلم_شور
#شور۲
آوای ماتم و ماه محرم است
باز این چه شورش است در خلق عالم است
از بارگاه قدس غم میزند صلا
نوحو علی الحسین حی علی العزا
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
ای شاه کم سپاه بر لشکرت سلام
بر راس اطهر و بر پیکرت سلام
دل از غمت حسین کرب و بلا شده
صاحب زمان ما صاحب عزا شده
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
حضرت مسلم بن عقیل (ع)
خورشید عمر من آمد به روی بام
با جسم غرق خون بر تو کنم سلام
بر روی دارم و دارم چنین سخن
با خود کفن بیار ای شاه بی کفن
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
#میثم_مومنی_نژاد
#ورودیه_شور
#ورود_به_کربلا_شور
#شور۲
این سرزمین بود پایان راه ما
اینجا جدا شود از هم نگاه ما
راس تو چون شود خورشید آسمان
من همسفر شوم با خولی و سنان
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
از این زمین به من گفته شه نجف
این تل خاکی و گودال آن طرف
اینجا قرارمن آنجا قرار توست
طفلان کنار من زهرا کنار توست
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
گر چشم من تر و گر چشم تو تر است
از داغ حنجرو از داغ معجر است
ما را رها مکن ای سایه ی سرم
من با تو آمدم من با تو می روم
ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
#میثم_مومنی_نژاد