#امام_حسین_علیه_السلام
#واحد
#ورود_به_محرم_واحد
نوحو علی الحسین
ببینید هلال غم اومد
مادرش با قد خم اومد
محرم اومد
نوحو علی الحسین
نوکرا ماه عزا اومد
ماه شاه کربلا اومد
محرم اومد
رو گونه اشک چشمام میباره
دیگه دل من آروم نداره
خدارو شکر که با اذن زهرا
محرمو من دیدم دوباره
فقط آقامه حسین زهرا
احب الله من احب حسینا
بند۲
ارباب من حسین
تویی تنها دین و ایمانم
شاهی و من از غلامانم
حسین ای جانم
ارباب من حسین
تو امیری و تو سالاری
خیلی حق به گردنم داری
حسین ای جانم
فقط شما داری سروری رو
نمیزنیم والله هر دری رو
خدا ایشالا که تا همیشه
نگیره از ما این نوکری رو
توی قلب من حسینه تنها
احب الله من احب حسینا
احب الله من احب حسینا
بند ۳
مولایَ یا حسین
پرچم عزاتو دوست دارم
همه نوکراتو دوست دارم
مولایَ یا حسین
گنبد طلاتو دوست دارم
خیلی کربلاتو دوست دارم
حسین ای جانم
قطره امو میخوام باتو دریاشم
آقا نزاری که یه وقت تنهاشم
دعای این شبام میون روضه است
الهی اربعین تو صحنت باشم
پیاده ای کاش بیام کربلا
احب الله من احب حسینا
#عبدالزهرا
#امام_حسین_واحد
#ورود_به_محرم_واحد
بند۱
از کوچیکیم زیر پرچم تو بودم
همیشه گریه کن غم تو بودم
خیلی سخت به من گذشته این یه ساله
بسکه دلتنگ محرم تو بودم
ممنونتم
با اینکه بد بودم ولی منو نروندی
ممنونتم
منو دوباره به محرمت رسوندی
دل به احسان تو بستم
توی دستای تو دستم
باورم نمیشه آقا
تو محرم تو هستم
یا حسین یا حبیبی
بند۲
از همه خوبای دنیا بهتری تو
میدونم که آبرو نمیبری تو
بگوآقا که دیگه به چی بنازم
تو اگه ازم بگیری نوکریتو
ارباب من
به پادشاهی نوکری تو می ارزه
ارباب من
نزار جدا بشم من از درت یه لحظه
زیر پات سر میزارم من
کسی جز تو ندارم من
خیلی روسیاهم اما
به خدا دوست دارم من
یاحسین یا حبیبی
بند۳
داری میبینی تو این اشک چشامو
من مریضمو ازت میخوام دوامو
اربعین نزدیکه و بیا آقا جون
امضا کن تذکره کرببلامو
ارباب من
میون روضه ها ازت میخوام باگریه
ارباب من
منو ببر به کربلا جون رقیه
دلم از فراقه بی تاب
نوکر بدت رو دریاب
توی این شبا بیا و
کربلامو بده ارباب
یاحسین یا حبیبی
#عبدالزهرا
#ورود_به_کربلا_واحد
#واحد۸
رسیده کربلا اما
غمی نیست تو دل زینب
که زانوی علمداره
رکاب محمل زینب
ولی شد دلش پر از غم
گذاشت رو زمین که پاشو
برا اولین بار دیدن
کنار حسین اشکاشو
واویلا آه و واویلا
به دور محمل زینب
جوونای بنی هاشم
اباالفضل علمدار و
علی اکبر و قاسم
ولی میرسه یک روزی
که زینب میمونه تنها
میشه همسفر با شمر و
با زجر و سنان تو صحرا
واویلا آه و واویلا
حسین با حرف هجران زد
شرر بر حاصل زینب
خودش میسوخت اما از
غم و سوز دل زینب
جدایی برا من زوده
جدایی برا من سخته
تو هستی همه هست من
دل از تو بریدن سخته
حسین یا اباعبدالله
#محمد_معارفوند
#حضرت_رقیه_واحد
#واحد۸
اومد از راه مهمونم
عزیز بهتر جونم
باید پاشم به پیش پاش
میخوام پاشم نمیتونم
دیگه نا ندارم بابا
دیگه پا ندارم بابا
برا بوسه بر روی تو
دیگه جا ندارم بابا
پدر یا اباعبدالله
قدم از داغ تو تا شد
دلم اسیر غمها شد
به لطف سیلی دشمن
روی من مثل زهرا شد
ببین حالمو این روزا
عذابه برام هر لحظه
روی من کبود و زخمه
توی آفتاب میسوزه
پدر یا اباعبدالله
یه شب موندم توی صحرا
تو تاریکی تک و تنها
میترسیدم میلرزیدم
که اومد زجر واویلا
نمیگم دیگه از اون شب
از اون ظلم و کینه بابا
همینو فقط میگم که
چشام تار میبینه بابا
پدر یااباعبدالله
#محمد_معارفوند
#حضرت_حر_واحد
#واحد۸
تو آقا بحر غفرانی
گنهکاری پریشانم
به جان مادرت زهرا
قبولم کن پشیمانم
ببین دست من خالیه
فقط تو بساطم آهه
اگر من حسابم با توست
که کوه گناهم کاهه
حسین یا اباعبدالله
شکستم قلب زینب رو
از این نیست جرمی بالاتر
ولی امیدوارم چون
کسی نیست از تو آقاتر
تو آقایی و من بنده
تو غفار و من شرمنده
بهشتی شدنم از تو
فقط گیر یک لبخنده
حسین یا اباعبدالله
از زبان همه اصحاب
دل ما هست جای تو
سر ما نذر پای تو
هزار تا جون اگه داشتیم
همه میشد فدای تو
دو دنیا اسیرت هستیم
دو دنیا امیر مایی
چه فخری از این بالاتر
که تو بهترین آقایی
حسین یااباعبدالله
#محمد_معارفوند
#حضرت_عبدالله_واحد
#واحد۸
عمو جان غریب من
نخور غصه که بی یاری
بگو به لشکر دشمن
که یک یار دیگه داری
نمیخوام یه لحظه حتی
که بی تو بمونم زنده
بری و بمونم میشم
به پیش بابام شرمنده
عمو جان اباعبدالله
رها کن دیگه دستم رو
که الان وقتشه عمه
ببین دشمن چطور داره
عمومو میکشه عمه
ببین دشمنا دورش رو
همه دوره کردن عمه
ببین که عموی من رو
غریب گیر آوردن عمه
عمو جان اباعبدالله
نخور غصه اگه افتاد
دو دست من به پای تو
همیشه گفتم و میگم
همه هستیم فدای تو
الهی بمیرم اما
نبینم غریب افتادی
الهی بمیرم واست
که شیب الخضیب افتادی
عمو جان اباعبدالله
#محمد_معارفوند
#حضرت_قاسم_واحد
#واحد۸
یتیم کربلا هستم
رسیده جون من بر لب
داره دست یتیمی رو
میکشه رو سرم مرکب
عمو جان تویی امّیدم
عمو جان برس به دادم
شکست استخون سینه م
دیگه از نفس افتادم
عمو یا اباعبدالله
به زیر سم مرکبها
ببین که قد کشیدم من
ببین که دیگه هم قدِّ
اباالفضل رشیدم من
بلای عظیمو دیدم
بلا نیست از این سنگین تر
ولی باز میگم که مرگ از
عسل هست برام شیرین تر
عمو یا اباعبدالله
حلالم کن عمو جانم
که دیگه وقت رفتن شد
دیگه با رفتنم وقتِ
عزای همسر من شد
غم من از این رفتن نیست
که مرگ اومده پابوسم
غم من اینه که با شمر
اسیری میره ناموسم
عمو یااباعبدالله
#محمد_معارفوند
#حضرت_علی_اصغر_واحد
#واحد۸
الا ای کوفیان رحمی
به این کودک شیرخواره
که این کودک شیرخواره
برا من آخرین یاره
مگر که چقدر آب میخواد
با یک جرعه جون میگیره
ببینید تلظیهاشو
ببینید داره میمیره
علی اصغرم لالایی
برای کشتن این طفل
به این تیر احتیاجی نیست
برای چیدن یک گل
به شمشیر احتیاجی نیست
چه کرده با حلقت این تیر
سر تو به پوستی بنده
جدا شد سر تو اما
رو لبهای تو لبخنده
علی اصغرم لالایی
ببین که من شدم حیرون
پریشونم و سرگردون
کجا بر علی جانم
برم خیمه برم میدون
اگر که برم تو میدون
میخندن به من یک لشکر
اگر که برم به خیمه
گلوتو میبینه مادر
علی اصغرم لالایی
#محمد_معارفوند
#حضرت_علی_اکبر_واحد
#واحد۸
ببین باباتو با زانو
کنار پیکرت اومد
با چه حالی نمیدونی
که بالای سرت اومد
دیگه نا ندارم بابا
دیگه پا ندارم بابا
برا بوسه بر روی تو
دیگه جا ندارم بابا
علی جان علی جانِ من
همه خوشی یک بابا
به اینه که جوون داره
میمیره وقتی رو دستش
جوونش جون که بسپاره
جوونم تو کردی پیرم
از این دنیا بی تو سیرم
نیاز نیست به شمر و خنجر
من از داغ تو میمیرم
علی جان علی جان من
بیایید ای بنی هاشم
بیا آب آور خیمه
رسانید از دل صحرا
علی را تا در خیمه
تن پاره ی صد چاکو
به تنهایی بردن سخته
خصوصا برای من که
رمق از دوتا پام رفته
علی جان علی جان من
#محمد_معارفوند