🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها زبانحال
#زمزمه_حضرت_رقیه_س
#واحد_حضرت_رقیه_س
#کجایی_بابا
🏴بند اول
کجایی بابا
دست بکشی روی سرم،مثه قدیما
من بخوابم رو پات برام،بخونی لالا
کجایی بابا
خیلی دلم میخواد بودی،کنارم حالا
خسته شدم بی تو من از،این دار دنیا
بابا دعا کن دخترت،بمیره زودتر
تا که دیگه زجر نکشه،تو دنیا بیشتر
دختر تو هستم ولی،جام تو خرابس
برام شده خاکای این،ویرونه بستر
تو خواب میدیدم اومدی
سرو گذاشتم روی پات
خوب شده زخمای تنم
بابایی با نوازشات
بابا حسین بابا حسین
🏴بند دوم
دلم گرفته
شبیه عمه زینبم جاریه اشکام
سه سالمه ولی بابا میلرزه دستام
دلم گرفته
تو این خرابه وحشتو حس میکنم من
جون کتک خوردن و باز ندارم اصلا
بزار موهاتو صاف کنم شده پریشون
نشسته رو لبای تو گرد بیابون
رگ گلوتو کی برید با لب تشنه
شده چشای دختر تو خیس بارون
دشمن بی حیا چقد
موهای من رو میکشید
یه جوری زد تو صورتم
که این چشام چیزی ندید
بابا حسین بابا حسین
۱۴۰۱/۰۶/۰۶
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️🎵کربلایی مجید آقاجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴سبک شور ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
#شور_حضرت_رقیه_س
#تاج_روی_سر_اربابی
🏴بند اول
تاج روی سر اربابی
دردونه گوهر نایابی
یا عزیزه الحسین بی بی
چی میشه گداتو دریابی
طوفان میکنه اسمت
اعجازه کف دستات
هستی باب الحوائج
ای جان عمه ی سادات
یا رقیه کرمت خیلی زیاده
یا رقیه نوکرت دل به تو داده
یا رقیه من به نیت تو میرم
کربلا پای پیاده
یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین
🏴بند دوم
پای عشق تو زمینگیرم
سر سفرتون نمک گیرم
به گدایی از تو معروفم
کربلامو از تو میگیرم
از تو معجزه دیدم
چون داری تو کرامات
حق داری گردنه من
ای جان عمه ی سادات
یا رقیه گدای تو پادشاهه
یا رقیه میذارم برا تو مایه
یا رقیه اربعین به نیت تو
پا میذارم تو مشایه
یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین
۱۴۰۱/۰۶/۰۷
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمینه_ورود_به_شام
۱
پرده نشین خیمه ها
افتاد گیر ازدحام
بر ناقه های بی جهاز
زینب رسیده شهر شام
دور اسیران حرم
رقاصه ها صف میزنن
پای سر بر روی نی
زن های شام کف میزنن
کاروان پشت دروازه ی ساعاته
شهری در انتظار مخدراته
بین نامحرم ها عمه ی ساداته
واویلا واویلا واویلا واویلا
۲
خورده به جانِ مصطفی
تیر غم و آزارِ شام
فریاد وا محمدا
زینب رسید بازارِ شام
چشمِ خریداران کجا؟
ناموس مرتضیٰ کجا؟
ساداتِ مردمان(این عالم) کجا؟
بازار برده ها کجا؟
پیش دو چشمان گریان ثارالله...
بهر تماشای ناموس آل الله...
شد ازدحامی...لا اله الا الله...
واویلا واویلا واویلا واویلا
۳
دف میزد و کِل میکشید
مطرب میان هلهله
آل نبی وارد شدند
در بزم إبنِ آکله
زین العباد و کودکان
بسته به هم در سلسله
دیدند در بزم یزید
بالا نشسته حرمله
پرده نشینان را بزم مِیْ آوردن
آل علی را بین نامحرم بردن
دختر کبرای حیدر را آزردن
واویلا واویلا واویلا
میزد به صورت مرتضی
میزد به سینه فاطمه
حرف از کنیزی میزدند
در محضر سقا همه
طشت و سر و جام شراب
لب های خشک و خیزران
خون میچکد در بین طشت
پیش دو چشم کودکان
رأس مطهر در طشت زر واویلا
گریه کند بر حال خواهر واویلا
با خیزران میزد بر آن سر واویلا
محمدعلی انصاری
#شام_زمینه
#مجلس_یزید
یابن الحسن خون گریه کن برای زینب
به غربت و بی کسی و غمهای زینب
آقا ببین در شام ؛ عمه گرفتار است
با بازوی بسته ؛ در بزم اغیار است
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
........
از غم دل ذریه زهرا شکسته
زینب سرِ پا خولی و سنان نشسته
بر عمه سادات ؛ بی حرمتی کردند
در پیش او عمدا ؛ جامِ می آوَردند
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
........
ای شامیان آخر چه رسمِ میهمانی ست
جای سرِ بریده در طشت طلا نیست
این سر که بینِ طشت ؛ مشغول قرآن است
باور کنید مردم ؛ راسِ مسلمان است
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
........
سکینه میزند به سر آه و واویلا
خون ریزد از لبِ پدر آه و واویلا
بر این لب پاره ؛ دیگر نزن نامرد
گر میزنی پیشِ ؛ دختر نزن نامرد
وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
#مرثیه_حضرت_رقیه #مناجات_با_امام_حسین
تا هست کربلا دل ما بی پناه نیست
عمري که خرج سینه زنی شد تباه نیست
مستیِ ما اگر که گناه است، غم مخور
در شهر عشق، هیچ دلی بی گناه نیست
پایِ رفاقتِ منِ بیچاره مانده است
یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست
ميعاد گاهِ هر چه فرشته ست کربلا
افسوس جا برایِ منِ روسیاه نیست
امسال نیز کرب و بلا سهم ما نبود..
با این حساب روی لبم غير آه نیست
با سنگ می زنند تو را خیلِ کوفیان
این سرو ایستاده مگر پادشاه نیست؟
شمر و سنان و حرمله از راه آمدند
برخیز! جای خواهر تو قتلگاه نیست
🔸شاعر: #احسان_نرگسی
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها
من کیستم سلالهی دامان کوثرم
من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم
باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم
بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم
از جانب امام زمانم سفیر شام
تنها نه یک سفیر که پیغام آورم
از کودکی مجاهد راه خدا شدم
گویی برای کرب و بلا زاد مادرم
تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست
یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم
هم سنگر سه ساله ی زینب پس از حسین
کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم
گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت
من یک تنه شفیعه ی فردای محشرم
جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن
پیراهن اسیری من بود در برم
سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار
آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم
رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده
لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم
آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد
زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم...
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار